پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

روایت جنگ از زاویه یی متفاوت


روایت جنگ از زاویه یی متفاوت

نگاهی به رمان «خنده را از من بگیر» اثر جواد ماه زاده

«خنده را از من بگیر» رمانی است با ساختاری کلاسیک. ابتدا با شخصیت های اصلی رمان آشنا می شویم و راوی اول شخص رمان تا حدودی از وضعیت و موقعیت داستان باخبرمان می کند. بعدتر چند شخصیت جدید وارد داستان می شوند و تعادل نسبی موجود را برهم می زنند. حضور این افراد جدید، به خصوص روی راوی داستان بسیار تاثیر می گذارد. در انتها، با خروج تازه واردان -که البته دیگر خیلی هم تازه وارد نیستند و چه راوی و چه خواننده، بیشتر از بسیاری از شخصیت های دیگر رمان می شناسندشان و دوستشان می دارند- تعادل جدیدی در داستان شکل می گیرد که البته با آن تعادل ابتدای رمان بسیار متفاوت است، چرا که راوی در این میان، عشقی عمیق را تجربه کرده و به رشد و بلوغی درونی رسیده است.

کتاب هایی که تابه حال درباره جنگ هشت ساله نوشته شده اند، یا درباره متن جنگ بوده اند یا درباره پریشانی ها و نابسامانی های حاشیه جنگ، و از نظر ایدئولوژیک نیز، یا جنبه توجیهی و تبلیغی داشته اند -که اینها بخش عمده یی از آثار ادبیات جنگ را تشکیل می دهند- یا به ندرت، موضع گیری خصمانه در پیش گرفته اند در برابر واقعیت بزرگی که به هر حال و با هر نوع نگاه، هشت سال از تاریخ معاصر این مملکت را تحت تاثیر قرار داده است. «خنده را از من بگیر» از این جهت فتح باب جدیدی در ادبیات جنگ در ایران است که از سویی پیرنگ داستانش با اتفاق بزرگی مانند جنگ کامل می شود -به عبارت دیگر این اتفاق بزرگ است که کمک می کند بخش عمده یی از داستان باورپذیر و شبکه علی و معلولی اش کامل شود- و از سوی دیگر در نگاه اول خواننده احساس می کند تنها ارتباط داستان با جنگ این است که صرفاً در زمان جنگ دارد اتفاق می افتد و خبری از کلیشه های رایج جنگ در داستان نیست. جواد ماه زاده، در زمان جنگ مانند راوی رمانش نوجوان بوده و به نظر می رسد داستان را با تکیه بر تجربیات شخصی اش بنا کرده باشد؛ همین تکیه بر تجربه شخصی و ادراک فردی است که داستان را هرچه بیشتر از کلیشه های رایج دور و هرچه بیشتر خواندنی می کند.

ماه زاده برای روایت رمانش نثری گفتاری و بیانی روایتی انتخاب کرده است که کمکش می کند داستان را بی پیچ و خم های زائد روایت کند. نکته قابل اعتنا، تسلط نویسنده بر زبان است که نثر و زبان نویسنده های بزرگی چون احمد محمود و جمال میرصادقی را به ذهن متبادر می کند. او به خوبی از عقاید عامه و تکیه کلام های رایج در زبان زنده مردم کوچه و بازار استفاده می کند و همین موضوع کمکش می کند احساس همذات پنداری با شخصیت های داستانش را بیشتر و بیشتر کند. ماه زاده در گفت و گونویسی نیز همین ظرافت را به خرج می دهد و در رمانش گفت و گوهایی می نویسد که این روزها جایشان در ادبیات داستانی ایران خیلی خالی است.

رمان در کرج و در زمان جنگ اتفاق می افتد. راوی نوجوان داستان، مانند بقیه مشغول زندگی اش است، با شیطنت ها و بازیگوشی های خاص سن و سالش، که ناگهان خانواده یی جدید وارد محله شان می شود؛ خانواده یی کرد که از کردستان جنگ زده فرار کرده و حالا هم در محله جدید، از سوی همسایه ها انگ ضدانقلاب بودن می خورد و این بار، در محله یی به ظاهر امن و آرام، درگیر جنگی سرد می شود. راوی با پسر خانواده علی، دوست می شود و در رفت و آمدهایی که به خانه آنها دارد عاشق خواهر معلول علی می شود که عطیه نام دارد. ماجرای این عشق برونداد خارجی ندارد و همه آنچه ما از عشق راوی به عطیه می دانیم همان است که در درون راوی جریان دارد. این جریان درونی به آرامی باعث تغییر منش و کنش راوی می شود و بلوغ فکری و ذهنی او را به تصویر می کشد. «خنده را از من بگیر» عشقی کلاسیک را برای خواننده ترسیم می کند که سرانجامش دوری و نرسیدن راوی به معشوق است. خانواده علی به بهانه درمان عطیه و شاید برای فرار از اتهام های تمام نشدنی همسایه ها، این بار به سرزمینی دوردست، به ژاپن می گریزد. کم کم شهر شکل تازه یی به خود می گیرد و نخستین برج در نزدیکی خانه راوی سر به آسمان می ساید؛ برج مسکونی یی که شهروندان از بیم موشک های عراقی جرات نمی کنند در آن زندگی کنند.

از ویژگی های برجسته و قابل اعتنای رمان «خنده را از من بگیر» این است که گرچه داستانش در زمان جنگ اتفاق می افتد و شهر وقت و بی وقت بمباران می شود، سیاهی و فلاکت جنگ فضای داستان را تیره و تار نمی کند. نگاه نویسنده در این کتاب به مقوله دوستی آنقدر غنی و سرشار از انسانیت است و راوی داستان آنقدر سرخوشانه و نوجوانانه به زندگی نگاه می کند، که موضوع بزرگ و تاثیرگذاری چون جنگ نمی تواند او و داستانش را تحت تاثیر قرار دهد. شخصیت های رمان، چه آنهایی که سنی ازشان گذشته و چه جوان ترها، همگی در فضایی به دور از کشتارهای خصمانه زندگی می کنند. ماه زاده هیچ قصدی ندارد و هیچ تلاشی نمی کند که شخصیت های داستان را موجوداتی قدسی و به دور از حب و بغض های زمینی نشان دهد. او فضایی را خلق می کند و وضعیت و موقعیتی را می سازد، که در آن جنگ اهمیتش را از دست می دهد و به واقعیتی ثانویه تبدیل می شود.

رمان را می توان به سه قسمت تقسیم کرد؛ قسمت اول ماجرای خانه راوی است و آنچه بر او و خانواده اش می گذرد؛ رابطه راوی با دوستانش، رابطه راوی با خواهرش، و در نهایت بستگانی که از تهران ناامن به خانه آنها پناه آورده اند. قسمت دوم ماجرای ورود علی و عطیه و پدر و مادرشان به محله است و تاثیری که حضور آنها بر زندگی محله و به خصوص بر راوی می گذارد. و قسمت سوم زندگی در محله است بدون عطیه. در هر سه قسمت آرامش، امید و دوری و جنگ در پس زمینه تصویر قرار دارد و حضورش احساس می شود؛ ساختاری خارج از متن که ماه زاده به خوبی توانسته بدون پرداختن مستقیم به آن و در خلال نمایش روابط آدم های داستان آن را شکل دهد.

وقتی نویسنده یی می خواهد واقعیتی پرشکوه را وارد روایت خود کند، یکی از راه حل های مناسب این است که خود را خارج از آن فضا قرار دهد و به تاثیری که آن حادثه به طور غیرمستقیم بر جامعه می گذارد، بپردازد. نویسندگان زیادی در این سال ها به مقوله جنگ پرداخته اند اما کمتر توانسته اند تاثیرات اجتماعی جنگ بر جامعه ایرانی را در داستان هایشان نمایش دهند. رمان «خنده را از من بگیر» با فاصله جغرافیایی حدود هزار کیلومتر از مرکز جنگ توانسته تغییر در شکل گیری روابط انسانی، دگردیسی انسان، عشق و هجرت را به خوبی نشان دهد. خانواده علی و عطیه نمونه زنده انسان های متاثر از جنگ هستند. آنها با از دست دادن تعداد زیادی از بستگان شان و شخص عطیه با از دست دادن پایش، نمونه یی گویا از فضای بی رحم جنگ هستند. نوع نگاه این خانواده به مقولاتی اجتماعی چون رابطه با همسایه، دوستی و قضاوت دیگران بسیار ملایم و منعطف است. گویی اتفاق بزرگ نه تنها آنها را شمگین و افراطی نکرده، بلکه از آنها موجوداتی اهل تعامل و تسامح ساخته است.

ماه زاده در رمانش بارها شخصیت های مختلف را دستخوش دگردیسی و تغییر کرده است. مهم ترین و قابل اعتناترین این تغییرات را در شخصیت راوی و دایی اش می بینیم. راوی تا پیش از درگیری درونی با عشق عطیه توجه چندانی به رفتارها و حتی وضع ظاهری اش نداشت و نوجوانی بود با همه شیطنت ها و بی خیالی های لازمه سن و سالش. دایی هم تا پیش از رفتن به جنگ جوانی شرور بود که همه اهالی محل از او حساب می بردند. در طول رمان می بینیم کم کمک، جنگ و عشق تاثیر متحول کننده یکسانی روی شخصیت دایی و راوی می گذارد.

در مجموع می توان چنین گفت که رمان «خنده را از من بگیر» تحلیلی است از رفتار انسان های دوران جنگ؛ انسان هایی که هشت سال برای دیگران زندگی کردند و هویت و آرمان هایشان دستخوش دگرگونی شد. ماه زاده در این کتاب توانسته قرائتی از جنگ ارائه دهد که بسیاری از نویسندگان دهه اخیر، به رغم تلاش های مدام شان، نتوانسته اند.

کاوه فولادی نسب

محمود قلی پور



همچنین مشاهده کنید