چهارشنبه, ۲ فروردین, ۱۴۰۲ / 22 March, 2023
۱۰ نکته درباره تابلوی مونالیزا, بانوی رازآلود رنسانسی

سالهای متمادی است که تابلوی «مونالیزا»، شاهکار هنری «لئوناردو داوینچی»، حقایق و افسانههای بسیاری را بر زبانها رانده، اما سرآغاز این داستانها آنجاست که یک نقاش تصمیم میگیرد لبخندی را به غارت برد.
۱۰ نکتهی خواندنی و کمتر گفته شده دربارهی شاهکار نقاشی دورهی رنسانس را بازگو میکنیم:
۱) بازجویی «پیکاسو» و «آپولینر»
پیکاسو از آنجا به داستان دزدی مونالیزا گره میخورد که دو مجسمهی دزدی را خریداری میکند. این مجسمههای ارزشمند توسط «گری پیرت» بلژیکی از موزهی «لوور» به سرقت رفته بودند و این نقاش سرشناس بدون اینکه از این سرقت اطلاعی داشته باشد، این دو اثر هنری را خریداری میکند.
پیکاسو و دوست شاعرش «گیوم آپولینر» به ادارهی پلیس احضار میشوند و دربارهی تابلوی «مونالیزا» مورد بازجویی قرار میگیرند. ابتدا آپولینر دستگیر میشود و به مدت یک هفته در بازداشتگاه نگهداری میشود و پس از او پیکاسو احضار میشود که با کتمان داشتن هرگونه رابطهای با دوستش، آزادی خود را بهدست میآورد.
۲) ۲۸ ساعت بعد!
۲۸ ساعت طول کشید تا مسوولین معروفترین موزهی آثار هنری فرانسه متوجه شوند «مونالیزا» در جای خود قرار ندارد. کسی که اولینبار متوجه فقدان «مونالیزا» شد نقاشی به نام «تام هوبلر» بود که طبق برنامه برای نقاشی گالری موزهی «لوور» به این محل آمده بود، اما متوجه شد این زن اسرارآمیز ناپدید شده است. با این حال وی متوجه به سرقت رفتن نقاشی نشد، زیرا یک پروژهی عکاسی در موزه در حال انجام بود که طبق آن آثار هنری موجود در گالری از محل خود به مکان دیگری در ساختمان منتقل میشدند که شرایط بهتری برای عکسبرداری از این شاهکارهای هنری فراهم آید.
هوبلر از نگهبان خواست تا نقاشی مورد نظر را از عکاسان پس بگیرد تا وی کار خود را تکمیل کند، اما نگهبان در کمال تعجب با این پیغام برگشت: «میدانی چیست؟ عکاسان میگویند نقاشی دست ما نیست!»
۳) کافکا و نشان شرمساری
پس از اطلاع از به سرقت رفتن «مونالیزا» موزهی «لوور» برای بررسی بیشتر این قضیه به مدت یک هفته بسته شد و پس از گذشت این مدت، درهای موزهی مشهور فرانسوی به روی جمعیت کثیری از مردم باز شد که به تماشای جای خالی «مونالیزا» آمده بودند.
در میان کسانی که برای دیدن این نشان شرمساری شتافتند، نام «فرانتس کافکا»، نویسندهی معروف و خالق رمانهایی چون «مسخ»، «قصر» و «محاکمه»، به چشم میخورد.
موزهی «لوور» پس از یک سال، پرترهی «بالداساری کاستیلیونه» از شاهکارهای «رافائل» را به جای «مونالیزا» به دیوار آویخت.
۴) میلیونرهای آمریکایی
با گم شدن «مونالیزا» شایعههای متعددی از گوشه و کنار شنیده میشد که حاکی از ظن به مجموعهداران میلیونر آمریکایی بود. «جی. پی. مورگان»، «هنری کلی فریک» و «اچ. ای هانتینگتون» از ثروتمندان آمریکایی بودند که گفته میشد برای لذت شخصی خود این سرقت را برنامهریزی کردهاند. اما بازجویی این افراد هم پلیس را به شاهکار داووینچی نرساند.
۵) ۶۵۰۰ مونالیزا
اگرچه امروزه داووینچی و موزهی «لوور» را با «مونالیزا» میشناسند، اما تا قبل از به سرقت رفتن این اثر هنری، کمتر کسی با «مونالیزا» آشنا بود. در واقع میتوان گفت این دزدی بود که «مونالیزا» را یک شبه به شاهکاری جهانی تبدیل کرد. پلیس فرانسه پس از دزدیده شدن این اثر هنری، به گونهای که افراد برای یادبود کسی مراسم برگزار میکنند، ۶۵۰۰ کپی از تصویر «مونالیزا» را در شهر پخش کرد. در عرض چند روز «لبخند ژکوند» تمام روزنامهها و نشریات فرانسوی را پر کرد.
۶) صاحب این لبخند که بود؟
پس از این سرقت تاریخی، بازار شایعات و داستانسازیها دربارهی شاهکار داوینچی داغ شد. برخی گفتند استاد نقاشی دورهی رنسانس ایتالیا معشوقهی خود را به تصویر کشیده و عدهای بر این باور بودند که داوینچی برای پدر کارخانهدار «مونالیزا» کار میکرده است و ... خلاصه افرادی که حتی یک بار هم به دیدار «مونالیزا» نیامده بودند، یک شبه افسانهها دربارهی زندگی این زن رازآلود ساختند.
۷) دزد تابلو که بود؟
۲۱ آگوست ۱۹۱۱ دقیقا ۱۰۰ سال پیش، نقاش و دکوراتوری ایتالیایی از کمدی در موزهی «لوور» خارج شد، «مونالیزا» را از قاب خود رها ساخت و به همراه وینچنسو و میشل لنسلوتی، دو برادر که با وی همدست بودند، و البته «مونالیزا» موزهی «لوور» را ترک کرد.
«وینچنسو پروجیا» نام فردی بود که مدتی برای انجام پروژهای در «لوور» کار میکرد و روزی تصمیم به سرقت «مونالیزا» گرفت. وی یک شب را مخفیانه در کمدی واقع در موزه سپری کرد و صبح زود که هنوز کسی در «لوور» پا نگذاشته بود، این نقاشی رنسانسی را از قاب خود جدا و موزهی آثار هنری فرانسه را ترک کرد.
۸) اثر انگشت پروجیا
پلیس فرانسه بر روی شیشهای که نقاشی مسروقه را محافظت میکرد، اثر انگشتی واضح را یافت اما با وجود اطلاعات ذخیره شدهی قابل توجه آثار انگشت مجرمین در ادارات پلیس فرانسه، نیروهای پلیس نتوانستند این اثر انگشت را با اثری دیگر تطبیق دهند.
پروجیا مدتی کوتاه را به دلیل سرقت در زندان سپری کرده بود، اما باز هم پلیسها موفق به پیدا کردن وی نشدند، چرا که اثر انگشتی که روی قاب شیشهای «مونالیزا» بود متعلق به دست چپ پروجیا و اثر انگشت ذخیره شده در آرشیو پلیس، متعلق به دست راست آن فرد بود.
۹) راز سرقت چگونه کشف شد؟
پروجیا با گذشت ۲۸ ماه پس از خارج کردن «مونالیزا» از موزهی «لوور» تصمیم گرفت این اثر هنری را به دلالی هنری در فلورانس بفروشد، اما این دلال به این معامله مشکوک شد و مدیر یک گالری هنری را خبر کرد تا از اصل بودن تابلو مطمئن شود. تمبر پشت نقاشی حاکی از اعتبار این اثر هنری بود. خریداران به پروجیا گفتند: «مشکلی نیست. این نقاشی را نزد ما بگذار و ما به قیمت خوبی آن را از تو خواهیم خرید.»
پروجیا به خانه برگشت، اما نیم ساعت بعد پلیس زنگ در خانهاش را به صدا درآورد.
وی بعدها مدعی شد که قصد داشته این شاهکار هنری را، که توسط ناپلئون به سرقت رفته از سر تمایلات وطنپرستی به ایتالیا، محل تولد «مونالیزا»، بازگرداند.
سارق «لبخند ژکوند» در دادگاه مجرم شناخته شد، اما تنها به هشت ماه زندان محکوم شد.
۱۰) راز مونالیزا
سالهاست این سوال ذهن هنردوستان را به خود مشغول کرده که چه رازی در این نقاشی نهفته است که مردم از سرتاسر جهان به بهانهی دیدن آن به موزهی «لوور» قدم میگذارند؟
این تابلو که تنها ۷۷ سانتیمتر ارتفاع دارد، پیش از این سرقت یکی از معمولیترین آثار نگهداری شده در موزهی «لوور» به شمار میرفت. اما زیبایی این زن خندان سالهاست که محققان بسیاری را به خود مشغول کرده است.
این لبخند رازآلود این زن رنسانسی است که به گونههای مختلف مورد تاویل قرار گرفته است. داووینچی برای خلق شاهکارش از تکنیکی به نام «اسفوماتو» استفاده کرده و این هنرمندی استاد ایتالیایی است که این نقاشی را با گذشت چندین قرن، اثری ناتمام باقی گذاشته است. بسیاری تلاش کردهاند که نقطهای پایان بر رازهای «لبخند ژکوند» بگذارند؛ در این میان عدهای بر این باور بودند که آنچه چهرهی «مونالیزا» را در اذهان ماندگار ساخته، این است که وی به عشقی گمشده میاندیشد.