پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سامره دنبال رنگ خاصی نیستم


سامره دنبال رنگ خاصی نیستم

«علی ۳۰ ثانیه», یکی از محبوب ترین چهره های استقلال است او در ثانیه ۴۲ داربی تهران به پرسپولیس گل زد و هنوز هم پس از سالها طرفداران استقلال وقتی اسم او می آید, با شور و شوق خاصی به جای علی سامره او را «علی ۳۰ ثانیه» خطاب می کنند

«علی ۳۰ ثانیه»، یکی از محبوب ترین چهره های استقلال است. او در ثانیه ۴۲ داربی تهران به پرسپولیس گل زد و هنوز هم پس از سالها طرفداران استقلال وقتی اسم او می آید، با شور و شوق خاصی به جای علی سامره او را «علی ۳۰ ثانیه» خطاب می کنند.

بازیکنی که روزگاری با ماهی ۵۰۰ تا تک تومنی برای تیم شهرش بازی می کرده، حالا قراردادهای یک میلیارد تومانی می بندد، اما بدون تعارف آنقدر خاکی و افتاده است که آدم باورش نمی شود.

سامره در جوانی برای پروجیا ایتالیا بازی کرد و پس از آن هیچ وقت نتوانست راهی اروپا شود، اما از زندگی ورزشی و اجتماعی اش راضی است چون عشق فوتبال است و فقط دوست دارد که بازی کند و از فوتبال بازی کردن لذت ببرد.

▪ فصل گذشته با الشعب در لیگ امارات چطور گذشت؟

ـ در مجموع تیم ما خوب کار کرد و توانستیم با الشارجه هم امتیاز شویم، اما با تفاضل گل در رتبه چهارم جدول قرار گرفتیم.

▪ از عملکرد خودت راضی بودی؟

ـ اول فصل مصدوم شدم و دو سه هفته اذیت شدم. ضربه ای که به سرم خورد هم یکی دو ماهی کارم را عقب انداخت. من ۴-۵ بازی تیمم را از دست دادم، اما عملکرد خودم و تیم خوب بود.

▪ در این فصل با ۱۳ گل در کورس آقای گلی بودی و فقط سه گل کمتر از آقای گل زدی. چرا نتوانستی این عنوان را به دست بیاوری؟

ـ هدف اولم این بود که تیم نتیجه بگیرد و بعد از آن گل بزنم. اگر من زیاد گل بزنم به نفع تیم است. اگر آن ۴-۵ بازی را که از دست دادم، بازی کرده بودم به احتمال خیلی زیاد آقای گل می شدم. از این ۱۳ گل فقط یک گل را از روی نقطه پنالتی زدم و ۱۲ گل دیگر را در ۹ بازی به ثمر رساندم که در جریان بازی بود.

▪ مهرزاد معدنچی هم در کنار تو عملکرد خوبی داشت.

ـ مهرزاد بازیکن خوبی است. چپ پایی است که در تیم ملی به او کم لطفی می کنند و باید در تیم ملی باشد. مهرزاد در نیم فصل اول خوب کار کرد، اما در نیم فصل دوم شارژش تمام شد، اما در کل خوب بود.

▪ اینکه می گویند سطح فوتبال امارات از فوتبال ما پایین تر است را قبول داری؟

ـ همین تفکر اشتباه داشت کار دست ما می داد. ما به دور دوم جام جهانی صعود کردیم، اما همه می دانند که سر امارات را مقابل ما بریدند. آن پنالتی که برای آنها نگرفتند و آن گل آفسایدی که ما زدیم را یادتان هست؟ چطور فوتبال امارات ضعیف است اما یقه ما را می گیرد؟ لیگی ضعیف است که ۶ هفته قبل از اتمام بازیها قهرمان آن مشخص باشد، اما در امارات تا هفته آخر هم نمی توانی تشخیص بدهی که کدام تیم قهرمان می شود، پس این لیگ نمی تواند ضعیف باشد.

▪ چرا برای فصل جدید عجمان را انتخاب کردی؟

ـ شرایط من در الشعب هر سال بدتر می شد، چون سطح توقع باشگاه از من خیلی بالاتر رفته بود و همین مسأله کار مرا سخت کرده بود. احساس کردم که به فضای جدیدی نیاز دارم. دو سه تا پیشنهاد داشتم، اما عجمان را انتخاب کردم، چون تازه به لیگ دسته اول امارات صعود کرده و فشار کمتری وجود دارد و راحت تر می توانم کار کنم. از نظر مالی هم پیشنهادشان خوب بود. من با الشعب از نظر مالی هم مشکل داشتم.

▪ پول در قراردادهایت چقدر اهمیت دارد؟

ـ در این چهار سال که در امارات بودم اصلاً بحث مالی مطرح نبود. قرارداد سال اولم را استقلال بست و ۶۰ درصد قراردادم به استقلال رسید. الان شرایط طوری شده که راحت هستم و کشوری که در آن بازی می کنم را عوض نمی کنم. خود من به خاطر پول به امارات نرفتم. خیلی راحت هم کارم را می کنم و راضی هستم. زندگی ام را می کنم. از اول به خاطر پول بازی نکرده ام و الان هم به خاطر پول نیست.

▪ اینکه در تیمی بازی کنی که برای بقا بجنگد برایت سخت نیست؟

ـ وقتی سال اول به الشعب رفتم، تیم نهم بود. هدف اول ما بازی کردن است. سال بعدش هشتم شدیم، اما سال بعد چهارم و پنجم جدول شدیم. ما حتی امسال در کورس قهرمانی هم بودیم، اما روی بی تجربگی بعضی از بازیکنان و تعویض مربیان موقعیتمان را از دست دادیم. اگر مربی ما با هوش بود، قهرمانی را از دست نمی دادیم. به نظر شما این شیرین نیست که تیمت هر سال پیشرفت کند؟ چرا هواداران الشعب مرا دوست دارند؟ چون روزهای خوبی در این تیم داشتم. من که به آنها پول نمی دهم مرا تشویق کنند. همین که این مسائل را می بینم برایم خیلی ارزش دارد. من سه سال در استقلال بودم. یک سال اول شدیم، یک سال دوم و یک سال هم نهم. فوتبال بالا و پایین دارد. خودم عشق فوتبال بازی کردن دارم. یک زمانی در رفسنجان حق عضویت می دادیم که در یک تیم بازی کنیم، چون عشق فوتبال بودیم. اولین حقوق من در فوتبال ماهی ۵۰۰ تا تک تومانی بود. بعد از آن ماهی ۱۰۰۰ تومان و ۱۵۰۰ تومان هم گرفتم و تا ماهی ۳۰۰۰ تومان هم رسید. حالا در فوتبال پول آمده، اما هدف ما پول نیست. آن زمان پول نبود و عشق بود و الان هم فقط عشق است. عشق بازی کردن.

▪ می گویند برای بازیکنان اماراتی باختن مهم نیست، چون همه چیز را از چشم لژیونرها می بینند.

ـ با الشعب سه سال در کورس قهرمانی بودیم. بچه ها فقط هدفشان ماندن در لیگ بود و به همین خاطر بازیهای آخر را دست کم می گرفتند ما به این دلیل قهرمانی را از دست دادیم که بچه های تیم هدف بزرگی نداشتند.

▪ تو هفت سال پیش در ایتالیا بازی می کردی. به نظر خودت پسرفت نداشتی که به استقلال برگشتی و بعد به امارات رفتی؟

ـ نه، من خوشبختانه یا متأسفانه ۲۲ سالم بود و تجربه نداشتم و برایم خیلی سخت و سنگین بود که خودم را جا بیندازم. آن موقع زیاد ترانسفر نداشتیم و مثل الان راحت بازیکنان جا به جا نمی شدند و برای من تجربه خوبی بود و دیدم نسبت به فوتبال عوض شد.

▪ اما اگر پیشرفت داشتی می توانستی حداقل تا دو سال پیش در اروپا بازی کنی.

ـ اگر ۲-۳ سال دیرتر به اروپا رفته بودم خودم را بهتر و محکم تر می بستم، اما من اول جوانی و فوتبال حرفه ای ام رفتم، آن هم در پست مهاجم که سخت ترین پست است. اگر گل بزنی بهترین هستی، اما گلزنی هنر است و سختی های خاص خودش را دارد. باز هم خدا را شکر، از ۱۰ سال قبل به این طرف از زندگی ام راضی هستم.

▪ بعد از ایتالیا هیچ وقت پیشنهادی از اروپا نداشتی؟

ـ اگر می خواستم، می رفتم، اما هدفم اروپا نبود که بروم. علاوه بر فوتبال خواهان آرامش هستم. یک سال در اروپا بودم و اگر می خواستم بروم باز هم می توانستم، اما پولی نبود که هم بازی کنم، هم زندگی کنم و هم یک چیزی برایم بماند. اگر تصمیمی می گیرم به آینده و سرنوشت ما برمی گردد. در این سالها اشتباه هم داشتم، اما در مجموع به نفع خودم بوده است. فردا که فوتبال تمام شود می گویند: چی داری؟ حق بدهید انتخابهایی بکنیم که به آینده مان ربط داشته باشد.

▪ چرا علی سامره به تیم ملی دعوت نمی شود؟

ـ اول نظر مربی است. بعد از آن هم شاید در ۱۰ - ۲۰ دقیقه که بازی می کردم باید آنقدر برای تیم ملی گل می زدم که خطم نزنند. من ۲۱ بازی ملی دارم، اما در مجموع ۴ تا ۶۰ دقیقه برای تیم ملی بازی کردم، اما اکثراً ۱۰ - ۲۰ دقیقه بازی کردم و در این وقت در تیم ملی شکل نگرفتم. این به خودم برمی گردد. یک طرف قضیه خودم بودم. در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ در یک بازی ۱۸ بر صفر جلو بودیم که بلاژوویج مرا دقیقه ۹۰ به زمین فرستاد و به من گفت باید ۲۰ بر صفر شویم. در آن بازی اصلاً توپ به پای من نخورد.

▪ یعنی آنطور که باید به تو در تیم ملی بها ندادند و در حقت ظلم شد؟

ـ فوتبال بالا و پایین زیاد دارد. نه تنها من، بلکه در تیم ملی خیلی ها مغضوب شدند، اما من چون هدفم فوتبال بازی کردن است، اگر به تیم ملی دعوت شوم جو گیر نمی شوم و اگر نشوم هم سردرد نمی گیرم. درست یا غلط اگر در تیم ملی باشم، دنیا را به دست نیاورده و اگر نباشم دنیا را از دست نمی دهم.

▪ به نظر می رسد خیلی به تیم ملی تعصب نداری؟

ـ ربطی به تعصب ندارد. کسی که عشق فوتبال داشته باشد و پولی که می گیرد بخواهد حلال باشد باید در خدمت تیمش باشد، حالا اگر تیم ملی باشد، باید جانش را هم بگذارد. اگر تیم ملی را از دست دادم نتوانم شب بخوابم تأثیر منفی روی فوتبال می گذارد و خود فوتبال را هم از دست می دهم، نه فقط تیم ملی را.

▪ می گویند علی دایی با کسانی که در دوره بازیگری مشکل داشته آنها را به تیم ملی دعوت نمی کند. تو هم با دایی مشکل داشتی؟

ـ نه، با دایی هیچ مشکلی نداشتم. وقتی مربی و بازیکنان تیم ملی عوض می شوند، بعضی ها حرف و حدیثهای زیادی درست می کنند. بعضی ها حاشیه درست می کنند. الان تفکر تیم ملی جوانگرایی است که ما هم این تفکر را قبول داریم، چون یک زمانی باید این اتفاق می افتاد، اما چیزی که نتوانستم هضم کنم اینکه دایی گفته می خواهیم جوانگرایی کنیم. تفکر جوانگرایی شبهه در کسی ایجاد نمی شود. اگر واقعاً تفکر دایی این بوده و هست، چرا خودش زمان بازیگری وقتی ۳۰ سالش بود و در اوج بود، خداحافظی نکرد و جایش را به یک جوان نداد؟ پس نمی تواند تفکرش صددرصد جوانگرایی باشد.

▪ پس چرا دایی این کار را می کند؟

ـ شاید او درست فکر می کند و ما اشتباه می کنیم، اما آدم وقتی در موضع قدرت قرار می گیرد سعی می کند چیزهایی را که به نوعی دوست دارد و به مذاق خیلی ها خوش نمی آید، آن کارها را انجام دهد.

▪ مایلی کهن در مصاحبه ای دایی را با لفظ آقا قلدره خطاب کرده است. این لفظ به شخصیت دایی نزدیک است؟

ـ نمی دانم. آقای مایلی کهن از بزرگان فوتبال ماست و مطمئن هستم الکی حرف نمی زند.

▪ اگر تو سر مربی تیم ملی بودی به علی سامره چقدر بازی می دادی؟

ـ مهم نیست چند دقیقه بازی کنی. مهم اعتماد مربی است. شاید خیلی وقتها بوده که خوب بوده ام و مجبور می شدند مرا دعوت کنند، اما باز هم مجبور می شدند که به من ۱۰ دقیقه بازی بدهند، اما اعتماد وجود نداشت. وقتی اعتماد و اعتقاد باشد بازیکن جانش را هم می گذارد.شاید یک سری ها براساس رابطه در این چند ساله به تیم ملی دعوت می شدند. نمی توانم این گونه جواب بدهم که به سامره چقدر بازی می دادم، چون این مسأله به تمرین، بازی و سیستم برمی گردد.بازیکن همیشه سرحال نیست، اما باید در ۲۰ بازی ۱۵ بازی را در اوج باشد. من به سامره شانس می دادم که خودش را ثابت کند. قبلاً فرصت داشتم، اما شاید خودم مقصر بودم.

▪ تیم ملی حال حاضر را چطور می بینی؟

ـ کم کم دارد بهتر می شود. تیم تازه شکل گرفته و باید فرصت بدهیم. همه ما برادریم و باید بیشتر حوصله داشته باشیم. روزنامه ها هم کمتر گیر بدهند. امیدوارم که به جام جهانی صعود کنیم.

▪ در مورد گروه ایران در دور دوم مقدمانی جام جهانی صحبت کنیم.

ـ مثل سالهای گذشته نیست که بگوییم چه تیمی بالا می آید. الان اصلا نمی شود روی تیمها حساب باز کرد.

▪ عربستان را در این گروه چطور می بینی؟

ـ تیم خوبی است. در چند سال گذشته خوب ندرخشیده، اما این تجربه و تفکر را دارد که بالا بیاید و این خطرناک است.

▪ امارات برای ما می تواند مشکل ساز بشود؟

ـ اصلاً تجربه ندارند و تازه آمده اند که خودی نشان بدهند. امکان بالا آمدن آنها در حد صفر است، اما فوتبال رو به رشدی داشته اند که تا این جا رسیده اند. فکر نمی کنم امارات دردسری برای ما باشد. دو بازی با آنها انجام داده ایم که تجربه و شناخت دارند و ترس شان از ما ریخته است. خودشان می گویند که تیم ایران مثل سالهای قبل نیست.

وقتی این تفکر باشد، به فکر بردن هم هستند. متسو که گفته شک نکنید در دور بعد ایران را می بریم.

▪ کره شمالی چطور تیمی است؟

ـ شناختی از این تیم ندارم، اما هیچ تیمی را نمی توان دست کم گرفت.

▪ و کره جنوبی؟

ـ یکی از مدعیان و یک از سنگهای بزرگی است که باید برداریم. کره جنوبی تیم خوبی است و در چند سال گذشته کره و عربستان مدعی بوده اند. نباید آنها را دست کم بگیریم و باید با تمام وجود مقابل آنها کار کنیم.

▪ شانس صعودمان چقدر است؟

ـ با توجه به اینکه تیم جوان است و نسل فوتبال عوض شده یک مقدار سخت است، اما آدم به امید زنده است و با غیرت ایرانی صعود می کنیم.

▪ امیدی به دعوت شدن به تیم ملی داری؟

ـ احتمال دارد دعوت بشوم. بازیها ۵-۶ ماه طول می کشد و ما هم در لیگ بازی می کنیم. اگر خوب کار کنیم چرا دعوت نشویم.

▪ اگر به ۱۰ سال قبل برگردی باز هم همین راهی را که رفته ای، می روی؟

ـ مطمئنا با برنامه ریزی بهتر و با انتخاب تیمهای بهتر خیلی رشد می کردم.

الان ۲ - ۳ سال است که مدرسه فوتبال داریم. آن موقع از این خبرها نبود. اگر تجربه این ۱۰ سال را داشتم شهرهایی را برای بازی کردن انتخاب می کردم که خیلی بهتر و بیشتر پیشرفت کنم.

▪ کدام مربی بزرگترین ظلم را در حق تو کرد؟

ـ هیچ کس، از هیچ کس دلخور نیستم. هر کدام از اول که زبردست و نبوی مربی ام بودند تا الان برایم زحمت کشیده اند و چیزهای زیادی از آنها از نظر فنی و رفتاری یاد گرفته ام که از همه آنها تشکر می کنم.

▪ حتی از قلعه نویی هم دلخور نیستی؟

ـ حتی از او هم دلخور نیستم. آن زمان یک سری حساسیتها به وجود آمد که معمولی بود، اما آن مسائل بزرگ شد و یک سری حاشیه ها به وجود آمد، اما خود قلعه نویی هم می داند که مشکلی با او ندارم و گاهی اوقات هم همدیگر را می بینیم.

▪ بحث حضور تو در پرسپولیس چند بار به گوش رسید.

ـ یک بار ۵- ۶ سال پیش با خودم وارد مذاکره شدند که به توافق نرسیدیم. قبل از حضور در استقلال هم با پرسپولیس مذاکره کردم.ناصر ابراهیمی در مس کرمان مربی من بود و خود ناصرخان مرا به پرسپولیسی ها معرفی کرد، اما شرایط طوری پیش رفت که به استقلال رفتم.

▪ شنیده ایم که تو کلاً پرسپولیسی هستی.

ـ نه، از بچگی دنبال رنگ خاصی نبودم. همیشه دوست داشتم خوب کار کنم و با تمام وجود در خدمت تیم باشم. چند سال در استقلال بودم که راضی هستم. ممنون تک تک هواداران استقلال هستم و دست آنها را می بوسم. الان چهار سال است که از این تیم رفته ام، اما هر وقت آنها را می بینم به من اظهار لطف می کنند.

▪ استقلال را در فصل جدید چطور می بینی؟

ـ خدا را شکر خوب یارگیری کرده اند. پول که باشد راحت تر می توان بازیکن گرفت. استقلال نسبت به سالهای گذشته از نظر مالی تأمین شده که نشانه رشد و موفقیت تیم در سال جدید است. مدیر عامل و مربی مشخص است. پول هم هست و مشکلی نیست.

▪ قلعه نویی با تیم ملی در جام ملتهای آسیا در مالزی نتیجه نگرفت. با استقلال در آسیا می تواند نتیجه بگیرد؟

ـ امیرخان شاید آن موقع تجربه لازم را نداشت و وقتی به خودش آمد دیگر به او در تیم ملی فرصت ندادند که جبران کند، اما در مجموع مربی موفقی بوده است. اما باید خوب تیم ببندد چون مشکلی مالی ندارند و همه حمایت می کنند. تماشاگران هم هستند و باید دست به دست هم بدهند تا با آرامش کار کنند. امیدوارم نتیجه بگیرند که باید بگیرند.

این همه هزینه و وقت باید در کنارش نتیجه هم باشد.

▪ هواداران استقلال خیلی دوستت دارند. چه زمانی به استقلال برمی گردی؟

ـ هواداران استقلال خیلی به من لطف دارند و مخلص همه آنها هم هستم.

رفتن دست خودم بود، اما برگشتنم دست خداست فکر می کنم سال آخری باشد که در امارات بازی می کنم. دوست دارم یک سال دیگر در استقلال بازی کنم.

▪ اگر در فوتبال ایران پول نباشد برای کدام تیم حاضری مجانی بازی کنی؟

ـ استقلال، در این ۳- ۴ سالی که با استقلال بودم یکی از دلایل رشد من و رفتنم به خارج ، استقلال بود. یک زمانی پول می دادیم که بازی کنیم، الان هم اگر پول نباشد، نمی میریم. هم استقلال و هم فجر سپاسی، خاطرات خیلی خوبی در این تیمها داشتم.

▪ در مورد علی ۳۰ ثانیه حرف نمی زنی؟

ـ (خنده) کار خدا بود که در ثانیه ۴۲ داربی به پرسپولیس گل بزنم. اگر بازی با پرسپولیس نبود شاید این مسأله اینقدر بزرگ نمی شد، اما داربی این حساسیتها را دارد.

▪ اگر به استقلال برگردی باز هم در داربی در ثانیه های ابتدایی گل می زنی؟

ـ فکر نمی کنم دیگر پیش بیاید. شاید هر ۵۰ سال یک مورد اینطوری پیش بیاید. اصلاً فکر نمی کردم که چنین گلی در داربی بزنم.

▪ حرف پایانی؟

ـ تفکرات بچگی ام با الان خیلی فرق داشت. برادرانم تیم داشتند و بازی می کردند، اما چون کوچک بودیم ما را بازی نمی دادند. وقتی توپ پشت دروازه ها می افتاد با عشق و علاقه توپ را می آوردیم و شوت می زدیم. تو همین توپ آوردنها یک بار دستم شکست. آن زمان عشق فوتبال بودم و هنوز هم مثل دوران کودکی عشق فوتبال هستم. فوتبال برایم سراسر خاطره است.

نورا مهدوی



همچنین مشاهده کنید