چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
دنیای شوخ و شنگ و هراسناک
«ممکنه همش دروغ باشه. اما ممکن هم هست راست باشه.»کشتار اژدها- شصت داستان
▪ شصت داستان
▪ دینو بوتزاتی
▪ محسن ابراهیم
▪ نشر مرکز
دینو بوتزاتی نقاش، نمایشنامهنویس، شاعر، رماننویس، نویسنده داستانهای کوتاه، اپرانویس، روزنامهنگار و بسیاری چیزهای دیگر در ششم اکتبر ۱۹۰۶ در ویلای آباء اجدادیاش در سن پللِگرینوی ایتالیا به دنیا آمد.
اگر خیلی میخواهید بدانید بوتزاتی که بود و چه کار کرد و در چه سالی مرتکب چه کاری شد و در چه سالی مرتکب چه کاری نشد آقای محسن ابراهیم مترجم کتاب شصت داستان زحمتش را کشیده و در مقدمه کتاب تمام اعمالی را که مرحوم بوتزاتی در طول زندگی مرتکب شده یا خیال ارتکابش را داشته به سال و دقیقه و ثانیه آورده است، برای نمونه در مقدمه کتاب نوشته شده بوتزاتی در ۲۸ ژانویه ۱۹۷۲ در بعداز ظهری توفانی به دلیل ابتلا به سرطان که همیشه هم از آن میترسیده درگذشته است که یک وقت فکر نکنید دینوی بیچاره در بعدازظهری آفتابی یا نیمه ابری یا کمی تا قسمتی ابری درگذشته است. مجموعه شصت داستان مشتمل بر شصت داستان است!
داستانهای مجموعه را نه میتوان سوررئال نامید نه تخیلی نه فانتزی و نه هیچ چیز دیگر و اهمیت کار بوتزاتی در همین است که داستانهایش در هیچ دستهای جا نمیگیرند و به راحتی نمیتوان روی آنها نام گذاشت.
به نوعی میتوان گفت در داستانهای بوتزاتی موقعیتهایی کاملا عادی و حقیقی به نتایجی فراواقعی میرسند یا در برخی داستانها مفاهیمی تخیلی به قدری واقعگرا روایت میشوند که باورپذیر و طبیعی به نظر میآیند. از آنجایی که بوتزاتی از بیست و دو سالگی تا پایان عمر با روزنامه
corriere della sera به عنوان ویراستار، مقالهنویس، روزنامهنگار و منتقد هنری همکاری کرد، پیش زمینه روزنامهنگاری او باعث شده فانتزی در آثارش با واقعگرایی در هم تنیده شوند. خود او میگوید: «به نظر میرسد در من فانتزی به اندازهای که ممکن است به روزنامه نگاری نزدیک است... منظورم بیان پیش پا افتاده فانتزی نیست هرچند میتواند پیش پا افتاده هم باشد، منظورم این است که قدرت تخیل بستگی دارد به اینکه چقدر آن را ساده و به شکلی عملی نشان دهیم.» سالهایی که بوتزاتی مینوشت طلایه دار دستیابی بشر به پیشرفتهای علمی و فنی بود، پیشرفتهایی که همواره با شعار ایجاد رفاه و آرامش برای بشر همراهند.
پیشرفتهای علم و تکنولوژی خواه نتیجهاش دستیابی به کرات دیگر باشد، خواه یک تماس تلفنی ساده باشد یا افتتاح جاده یا ساخت بمب هیدروژنی، برای بوتزاتی هراسناک، بیانتها و به اندازه پیدا کردن یک جای پارک در شهر مشکل ساز است.
شوخی با تهیه گزارش، خبر رسانی و نقد هنری یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه دینو بوتزاتی است. او که حتی بدون آنکه گزارشگر ورزشی باشد توانسته بود در ۱۹۴۹ از مسابقات دوچرخهسواری ایتالیا گزارشهایی شاعرانه و سرشار از تخیل برای روزنامه خود بنویسد و ثابت کرده بود برای نوشتن از هرچیز نیازی به تجربه آن نیست در داستان ریزش کوه سرانجامِ خبرنگاری را چیزی جز سرگردانی و جستوجویی بیحاصل نمیداند. طبیعت، بچهها، قدیسها، جنگ، بیماری و حیوانات در بسیاری از داستانهای بوتزاتی نقش اصلی را بازی میکنند.
اهمیت حیوانات نزد بوتزاتی و ترس غریبی که بوتزاتی از تسلط حیوان بر انسان دارد را میتوان در نقاشیهای او نیز مشاهده کرد، آنجا که جانوری نامشخص بر فراز شهر معلق است یا سگی عظیم که در بین ساختمانها نشسته است. بوتزاتی حتی در داستانهایی که برای کودکان نوشت نیز از جانورانی تخیلی سخن گفت مانند bogeyman و یا در داستانهای کوتاهش جانوری تخیلی ساخت به نام کولومبره.
اولین رمان بوتزاتی به نام بارنابوی کوهستانها به تازگی توسط مترجم اختصاصی ایشان جناب آقای محسن ابراهیم به فارسی ترجمه شده، پیش از این از همین مترجم رمان صحرای تاتارها و مجموعههای شصت داستان، کولومبره، متاسفیم از... نیز به فارسی برگردانده شده بود که ویژگی ترجمههای این مترجم ترجمه مستقیم از متن ایتالیایی آثار است.
در سالیان دور بیابان تاتارها (سروش حبیبی)، تصویر بزرگ (بهمن فرزانه) و مجموعه ده داستان(وانیا) از مهمترین آثار بوتزاتی هستند که به فارسی ترجمه شدهاند. بوتزاتی در طول زندگی خود پنج رمان نوشته که بیابان تاتارها یا صحرای تاتارهای او در ایران از همه شناخته شدهتر و پرترجمهتر است که شاید اهمیت آن بیش از خود داستان به دلیل ساخت فیلمی سینمایی از آن در ارگ بم باشد. بوتزاتی در داستانهایش دنیایی شوخ و شنگ و در همان حال هراسناک میسازد، دنیایی که سادهترین چیزها در آن به ترسناکترین سرانجامها میرسند و پیچیدهترین معماها به شوخترین نتایج ختم میشوند. معمای حل ناشدنی داستانهای بوتزاتی و استادی بیچون و چرای او در آن است که مرز واقعیت و فانتزی در داستان هایش قابل تشخیص نیست و نمیتوان فهمید از کجا داستانهای او دیگر به قوانین این دنیای قراردادی وفادار نماندهاند، شاید باورپذیر بودن تمامی داستانهای غریب او نیز در همین امر نهفته باشد. در مقدمه مجموعه شصت داستان نوشته شده بوتزاتی هر روز در دفترچههای قطوری مینوشته و چندین صندوق روزنوشت از او باقی مانده است.
بوتزاتی در جایی از آن نوشتههای روزانه میگوید: «بنویس. تو را به خدا بنویس. فقط دو خط؛ حتی اگر ذهنت آشفته است و اعصابت یاری نمیکند، هر روز بنویس. حتی چیزهای احمقانه بیمعنا را، اما بنویس. نوشتن، یکی از خنده دارترین و در عین حال اندوهناکترین توهمات ماست. فکر میکنیم با سیاه کردن صفحه سفید با چند خط کج و معوج کار مهمی انجام میدهیم. اما هرچه باشد این حرفه توست که تو انتخابش نکردهای، بلکه در سرنوشت تو بوده است و این همان دروازهای است که احیانا از آن میتوانی راه نجات را بیابی. بنویس. بنویس.»
حامد حبیبی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران رهبر انقلاب کارگران پاکستان حجاب دولت مجلس شورای اسلامی رئیسی سید ابراهیم رئیسی مجلس دولت سیزدهم رئیس جمهور
شهرداری تهران تهران کنکور سیل هواشناسی پلیس سلامت فراجا فضای مجازی قوه قضاییه وزارت بهداشت قتل
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو بورس سایپا تورم قیمت سکه
ترانه علیدوستی کتاب تلویزیون سریال سینمای ایران تئاتر رادیو شعر سینما فیلم سینمایی انقلاب اسلامی مهران مدیری
کنکور ۱۴۰۳ دانشگاه آزاد
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین اتحادیه اروپا عملیات وعده صادق حماس طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور رئال مادرید بارسلونا سپاهان
هوش مصنوعی فیلترینگ تسلا تبلیغات عیسی زارع پور وزیر ارتباطات ایلان ماسک موبایل ناسا فناوری اپل نخبگان
سلامت روان داروخانه پیری دوش گرفتن کاهش وزن افسردگی یبوست