شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

فقه اهل بیت ع


فقه اهل بیت ع

فقه اهل بیت ع , میراثی است ژرف, پر مایه, عظیم و انسانساز شب پرستان, طلوع آن را ناخوش داشتند و در انزوایش با همه توان كوشیدند و حكومت و حاكمیتش را غصب كردند

فقه اهل بیت(ع)، میراثی است ژرف، پر مایه، عظیم و انسانساز. شب‏پرستان، طلوع آن را ناخوش داشتند و در انزوایش با همه توان كوشیدند و حكومت و حاكمیتش را غصب كردند. فقهی كه شاخصه مذهبش عدل و امامت است، نمی‏توانست با شب پرستان همساز شود. فقهی كه ساختار، بنیاد و هدف آن برپایی عدالت اجتماعی به رهبری و ولایت پاكترین راهبران است، برای حاكمان و حكومتهایی كه پایه‏های اقتدارشان، بر جهل، ظلم، ناپاكی و نابرابری استوار بود، غیر قابل تحمل بود. این است كه ستمكاران تاریخ، شریعه كوثر علوی را سد كردند، هم مانع بالندگی و پویایی آن شدند و هم مردم را از گوارای زلال و ناب معارف اهل بیت و عدالت فطرت پذیر و حیاتبخش نظام امامت، محروم كردند.

اگر پیام غدیر پای می‏گرفت و امت پس از پیامبر، به ارتجاع مبتلا نمی‏گشت و فقه پر مایه و ناب اهل بیت، روابط اجتماعی و رفتار فردی مسلمانان را سامان می‏داد، تاریخ به گونه‏ای دیگر شكل می‏گرفت و رقم می‏خورد. و این همه بدبختی و سیه روزی به بشر نمی‏رفت. مكتب فقهی اهل بیت(ع) را امتیازها و برجستگیهایچشم‏گیری است. منبع علوم و معارف آن، گستره‏ای فراخ دارد. نزدیك به دو قرن، گفتار و سیره امامان معصوم(ع) رهنمودها و راهبریهای آنان در مقاطع گوناگون، متنوع، مختلف و متطور تاریخ و پاسخ گویی به مسائل و حوادث نو پیدا، در اعصار و امصار متمایز و بعضا متضاد، مایه‏ها و آموزه‏های استوار، متقن و زندگی سازی را فراراه بشر نهاد، تعالیمی كه در هر دوره‏ای و جامعه‏ای راهبر و راهگشاست. در مكتب شیعه، نزدیك به دو قرن وحی الهی توسط خاندان وحی تفسیر علمی و عملی شد. آن گاه كه خلافت، جمع و نقل احادیث نبوی را منع می‏كرد، امیر مؤمنان امام علی(ع) به جمع احادیث پیامبر پرداخت ، كتاب پرحجم «الجامعهٔ‏» را نوشت و اصحاب و یارانش را نیز بر این مهم وادار می‏كرد. ابو رافع، ملازم آن حضرت، كتاب «السنن و الاحكام و القضاء» می‏نویسد و علی بن رافع، كتابی در مسائل مختلف فقه، مانند: وضو، نماز و سایر ابواب تالیف می‏كند. سلمان كتاب می‏نویسد، ابن عباس انظار استاد و مولایش علی(ع) را در تفسیر وحی به مردم می‏آموزد و عمار و ابوذر نیز در كوچه و خیابان دیدگاهها و انظار اهل بیت را تبلیغ می‏كنند. هنگامی كه خلفا برای ساماندهی جامعه و تنظیم قوانین و مقررات، به قیاس و استحسان روی آوردند، دانشگاه صادقین(ع) دهها عالم فقیه، متكلم و متخصص در علوم آن روز تحویل جامعه داد. این مهم را امامان(ع)، در سخت ترین دوران پی گرفتند و به قیمت استقبال از رنجها، زندانها و به مسلخ رفتنها معارف انسان ساز تشیع را عرضه داشتند و اندیشه حاكم را نقد و رد كردند. این حركت، پس از غیبت آخرین معصوم، با دست مایه‏ایعظیم، توسط شاگردان عسكریین(ع) پی گرفته شد و با بهره‏وری از اصول اربعمئه و دیگر آموزه‏های اهل بیت، كتابها تالیف شد و عالمانی پرورش یافتند. شیعه سد باب اجتهاد را منافی روح دین خاتم و نا همخوان با دو اصل: عدل و امامت می‏دانست، چه، عدالت بدون مقررات و قوانین سعادتبخش و هماهنگ با نیازهای روز امكان پذیر نیست و امامت جز در نظاماتی كه بر پایه ولایت باشد، تجلی پیدا نمی‏كند. باز بودن باب اجتهاد در شیعه، بستری بود برای حضور مكتب در همه ادوار. از بركت گشودن باب اجتهاد، صدها فقیه و عالم گرانقدر سر برآورد كه برخی از آنان مایه مباهات مسلمانان و افتخار تاریخ بشرند. بدین سان، اجتهاد در هر دوره، تعرضی بود علیه قوانین جور و ظالمان تاریخ. چه بسیار فتوا دارانی به پاس فتوای خویش به مسلخ رفتند و با خون خویش پرچم حقانیت فقه سرخ فام اهل بیت را فریاد كردند.

فقیهی كه عدل و امامت، ساختار اندیشه‏اش بود استقرار قوانین و احكام اسلامی سرلوحه كارش، نمی‏توانست در فضای ظلم آلود، استشمام كند و در جامعه‏ای كه سكان داران آن ستم پیشگانند، بزید. پافشاری فقیهان بر این مهم، كاروانی از شهیدان فضیلت به راه انداخت و پرچم خونین فقاهت را بر گنبد زرین و بام بلند حوزه‏های علوم دینی بر افراشت. آتش جسد پاك شهید اول از قرنها پیش گرما بخش محفل حوزویان در درازای تاریخ شد. طلبه‏ای كه اولین درس فقاهت را با نام و یاد شهید اول می‏آغازد، از همان آغاز حقانیت فقه شیعه را با جوهر خون خویش به امضا می‏نشیند و لمعات خون سرخ و شهادت مظلومانه شهید را در سطر سطر لمعه چراغ راه خویش می‏گیرد. این است كه دیو صفتان، هر زمان كه بر آن شدند، جوهره عدالت و امامت را از فقه بگیرند و انزوا، بی تفاوتی و فرد سالاری را فرهنگ حوزه و زیرساخت اندیشه فقیهان كنند، سرخی لاله‏های بستان فقاهت دست رد بر سینه آنان زد و رسوایشان كرد. در قرن اخیر، تلاشهای زیادی برای جا انداختن تز جداییدین از سیاست انجام گرفت و سوگمندانه باور برخی اندیشه‏های حوزویان شد. اما حركت‏شكوهمندانه شاگرد مكتب فقهی سامرا، شهید مدرس، و پافشاری وی بر شعار جدا ناپذیری دیانت از سیاست و از همه مهم‏تر فریاد بلند امام خمینی و انقلاب سترگ وی، و شهادت مظلومانه فقیه نو اندیش آیت الله صدر در عراق و لاله گون شدن محرابهای: تبریز، شیراز، كرمانشاه، یزد و... از خون شاگردان اندیشه‏ور و فقیه امام خمینی، قدس سره، رسوایشان ساخت و جامعیت و جامعه گرایی دین را فریاد كرد.

این است كه در این عصری كه بار امانت الهی: «ولایت‏» بر دوش حوزه‏ها نهاده شد و مستضعفان پاك فطرت جهان، با ندای «ربنا اخرجنا من هذه القریهٔ الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنك ولیاً و اجعل لنا من لدنك نصیراً». بلند است و از حكومت كریمه اسلامی یاری می‏جویند، شایسته است‏حوزه با تبیین درست و متقن معارف كوثر اهل بیت، لشكر محمد را جلودار شده و دروازه فكر و دل ملتها را فتح كنند. امروز ملتی پیروز و سرفراز است كه فرهنگ خویش را غالب كند. دین، عرصه پیكار فرهنگهاست. جنگ مرئی به مبارزه فرهنگی تبدیل شده است. شیطانها با لباس فرهنگ به سراغ ملتها آمده‏اند. اگر معارف پاك و زلال اهل بیت و جمال‏دل ربای فرهنگ و فقه شیعه، بدون پیرایه به ارواح، قلوب و فطرت مردم دنیا برسد چنانكه خود فرموده‏اند: «فان الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا» مردم دنیا فوج فوج به مكتب اهل بیت روی كرده و نقشه‏های شیاطین را بر آب خواهند كرد كه: «ان كید الشیطان كان ضعیفاً».ضرورت كاوش در فقه شیعهفقه اهل بیت، با زیرساخت اجتماعی و انسانی كه بداناشارت رفت و ویژگیهایی كه در روش استنباط و حتی منابع استنباط دارد و میراث تلاش اجتهادی هزارها فقیه و ابعاد دیگری - كه این مقال را مجال بیان آنان نیست - پاسخ گوی همه نیازهای قانونی و حقوقی جهان امروز است. كافی است با ذهنی جهان نگر، تلقی درستی از انسان اسلام و فهم دقیقی از رسالت دین، به سراغ این ذخیره عظیم رفت و با شناختی واقع بینانه از نیازهای نوپیدای انسان امروز، اشكال، ابعاد و نیازهای جوامع را بر منابع شیعی عرضه كرد. این كار، طلیعه نهضتی جدید شده و ایران شیعی را ام القری، راهبر جهان اسلام، مقتدا و پناهگاهی برای مستضعفان جهان خواهد كرد. در این راستا و انجام این مهم، بایسته است كه شورای مدیریت انبوه استعدادهای فاضلان جوان را به سمت پاسخ گویی به نیازهای نسل و جامعه امروز سوق دهند و مدرسان و اساتید بزرگوار، با طرح مسائل مستحدثه در درسهای خود، توانایی فقه شیعه را در اداره جهان امروز، بنمایانند و بزرگان با تاسیس مراكز پژوهشهای فقهی و نشر مجلات گوناگون تخصصی و عمومی، جنبش و حركتی نو در حوزه فقاهت پدید آورند. مجله فقه اهل بیت، كه اینك به لطف حق، در فضای عطر آگین جمهوری اسلامی، به خانواده مطبوعات می‏پیوندد، بر آن است كه با عنایت اهل بیت، صفحات خود را به قطره‏ای از اقیانوس علوم آنان طراوت بخشیده و در حد توان با یاری اساتید بزرگوار حوزه و فاضلان جوان، به تبیین مسائل مستحدثه فقهی و موضوعات بایسته برون فقهی، پیرامون فقهی و درون فقهی بپردازد: مسائل برون فقهیحوزه‏های علوم دینی با الهام از اصل «علیكم بالمتون لابالحواشی‏» كه دستوری برای مبتدیان بود، كمتر پا را از متون درسی و مباحث درونی فقه، فراتر گذاشته و از دانشهای جدید و مفید و كارساز در فقه، بهره برده‏اند. از آنجا كه این دانشها و نگاههای بیرونی، در بسامانی و كار آمدی و نقد اندیشه‏ها و فراورده‏های فكری بسیار مفید است، بایسته است این قالبها كه مبتكر برخی از آنها دانشمندان اسلامی بوده‏اند، بار دیگر در حوزه‏ها طرح شده و به عنوان رشته درسی مقبول اولیای حوزه‏ها قرار گیرد. اینك برخی از آن سرفصلها در این مقوله:

۱) بررسی مكتبهای فقهیبا این كه در تاریخ فقاهت، مجتهدانی صاحب سبك و مكتبظهور كرده‏اند، حوزه‏ها از این زاویه به سراغ آن فقیهان نرفته‏اند. اگر مكاتب فقهی مجتهدان بزرگ بررسی و مقایسه شود، مكانیزم استدلال، شیوه برداشت آنان از قرآن و سنت، مشی اجتهادی شان در مواردی كه «نقلی‏» نرسیده است، اصول و قواعدی كه برای اجتهاد ابداع كردند و مسائل جدیدی كه بر فقه افزودند و... شناسایی، فهم و مقایسه گردد، آموزه و راهنمای خوبی برای پاسخ گویی مسائل مستحدثه و بالنده كردن فقه در روزگار ما می‏شود.

۲) تاریخ فقه و اصولامروز تاریخ علم در دانشگاههای دنیا رشته مخصوصی راویژه خویش كرده است. تاریخ علم، هویت آن دانش است و به عالمان آن دانش اصالت می‏دهد و آنان را با گذشته تلخ و شیرین آشنا می‏كند. فهم تاریخ علم، عالم را بر آن دانش محیط می‏كند، روش برخورد با معضلات علم را می‏آموزد و راه حل مشكلات علمی را می‏نمایاند. بایسته است در اصول و فقه، پژوهشی تاریخی شود، بدین گونه كه زمان پیدایش هر اصل، قاعده و مساله شناخته شود، طرح كننده آن اصل، قاعده و مساله معلوم شود و علت افزودن و طرح آن ارزیابی و ریشه‏یابی گردد و عكس العمل نقدها و ادله مخالفان روشن شود. این امور، طالب فقه و اجتهاد را به چگونگی تحول و دگرگونی فقه آشنا كرده به او می‏آموزد كه چسان فقه شیعه از مجموعه‏های حدیثی و اصول اربعمئهٔ به‏سطح جواهرالكلام ارتقا یافته‏است. این شناختها، طالب فقه را توانا در تاسیس اصول، استخراج قاعده جدید، طرح مسائل نو و پاسخ گویی به حوادث واقعه می‏كند. در این راستا، لازم است تاریخ علم اصول و تاریخ فقه تدوین شود و مدارس فقهی هر منطقه‏ای و نقش اجتماعی - سیاسی كه این مدارس فقهی داشته‏اند، شناخته شود، طبقات الفقهاء عالمان شیعه با اسلوبی ویژه نگارش یابد شود و نقش و جایگاه هر فقیه در بنای این میراث عظیم نموده شود.

۳) فلسفه علم فقهامروز در كنار هر علمی، فلسفه آن دانش نیز مطرح است. بااین كه به طور پراكنده در اصول و مقدمات كتابهای فقهی برخی مباحث كه امروز به نام فلسفه علم مطرح است، حث‏شده، ولی لازم است این موضوع نیز در حوزه‏ها به عنوان یك رشته علمی شناخته شود و مدرسان و فاضلان در این زمینه رساله، مقاله‏ها و كتابها بنویسند. در فلسفه علم فقه، ماهیت بحث و روش پژوهش و اجتهاد مجتهد، ارزیابی می‏گردد و چگونگی تحقق این بحث و فحص و ساختار و مبادی و مقارنات آن بررسی می‏شود. محیط، نظریه‏های فلسفی و كلامی، جهان بینی و تلقی فقیه از انسان، رسالت و مكتب، در فتوای او مؤثر است. مبادی روانی، ساختار اجتماعی، وضعیت‏سیاسی و خواست اجتماعی به استنباط فقیه جهت می‏دهد. فلسفه علم فقه، این امور را بدون هیچ گونه جانبداری از بیرون بررسی می‏كند. در فلسفه علم فقه، از اهداف «شریعت‏» بحث می‏شود و هر یك از فتاوای فقیه با این مقاصد محك زده می‏شود; زیرا هر مساله را در جایگاه خودش باید قرار داد و آن اهداف و مقاصد شریعت را در هر مساله‏ای باید مد نظر داشت. فلسفه علم فقه، هم علت فقاهت در فتوای یك فقیه را نشان می‏دهد و هم منشا اختلاف فقیهان را. با شناخت فلسفه علم فقه، می‏توان رویارویی علما را در مقابله با مشروطیت و دفاع از آن تفسیر كرد و نیز اختلافهای فقیهان را در دیگر زمینه‏ها.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید