شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال و سیاست


فوتبال و سیاست

فوتبال به عنوان یکی از پر طرفدارترین رشته های ورزشی در جهان همواره با جریانات مختلفی عجین می شود گاهی, اتفاقات به نحوی جریان سازی می شود که جایی برای نامیدن این رشته مهیج به عنوان یک ورزش باقی نمی ماند

فوتبال به عنوان یکی از پر طرفدارترین رشته های ورزشی در جهان همواره با جریانات مختلفی عجین می شود. گاهی، اتفاقات به نحوی جریان سازی می شود که جایی برای نامیدن این رشته مهیج به عنوان یک ورزش باقی نمی ماند. بازیکنان، مربیان و برخی رؤسای باشگاه ها همواره برای رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعی خود از ورزش به عنوان یک ابزار استفاده می کنند تا از آن طریق خود را در جوامع بشری بیشتر نمایان سازند .

آنها گاهی اوقات به حدی از نام و اعتبار برخوردار می شوند که حتی برای رسیدن به پست های سیاسی زحمت زیادی برای جلب حمایت مردم متحمل نمی شوند. در این مقال ما یک ترکیب ۱۱ نفره تشکیل داده و قصد داریم شما را با تعدادی از نام های مشهور ورزشی جهان که با سیاست هم میانه خوبی دارند، آشنا نماییم.فرانتس بکن باوئر ملقب به قیصر فوتبال آلمان به عنوان سومین گزینه ، از نظرتان می گذرد:

● فرانتس بکن باوئر ، یک مدیر ایده آل

به طور آشکار این اخبار به بیرون آلمان هم راه پیدا کرده است؛ «بایرن مونیخ» قصد دارد با بازیکن سابق خود «پل برایتنر» یک قرارداد به عنوان مشاور امضا کند. «اولی هوینس» مدیر روابط عمومی بایرن که در زمان جوانی یک بار «برتنر» را در زیرزمین خانه مشترکشان پنهان کرده بود گفت: «یک فرد با تجربه، همیشه با تجربه است.» «فرانتس بکن باوئر» مدیر بایرن مونیخ و هم دوره «پل برایتنر» و «اولی هوینس» در جام جهانی ۱۹۷۴ ظاهراً با این قرارداد موافقت کرده است. «برایتنر» اعلام کرده است که او در بایرن بسیار خوشحال است و نیازی به بستن قرارداد نمی بیند اما نکته مهم این نیست چرا که یکی از درگیری های بزرگ سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم بی سروصدا به پایان رسیده است. زمانی که برایتنر نوجوان از یک شهر کوچک در جنوب آلمان به بایرن آمد تحت تأثیر شورش دانشجویی سال ۱۹۶۸ بود. با اندکی اغماض می توان گفت او یک چپ بود و با اندیشه های «لنین» و «مارکس» رشد یافته بود. او هنگامی که برای خدمت سربازی فراخوانده شد در زیرزمین خانه پنهان شد و هم اتاقی او «اولی هوینس» به پلیس گفت که او در آنجا نیست.

از این بالاتر این که برایتنر عکسی از خود انداخته در حالیکه بر روی یک صندلی گهواره ای زیر تصویر «مائو تسه تونگ» نشسته و فرضاً در حال خواندن یک روزنامه کمونیستی کشور چین است. برای زینت عکس هم یک سگ «باکسر» کنار او بر روی زمین نشسته است. امروز این تصویر مضحک به نظر می رسد. برایتنر آشکارا سعی دارد خود را وابسته به جریان روشنفکری اروپا بنمایاند. در زمان گرفتن این تصویر، مائو تسه تونگ میلیون ها چینی را به قتل رسانده بود اما «برایتنر» مانند بسیاری از مائوئیست های غربی برای این مسأله خود را ناراحت نمی کرد. وی به عنوان یک «چپ برگشته» بسیار عالی با تیم با استعداد بایرن مونیخ هماهنگ گردید. انتخابی بدتر از این برای برایتنر چپ گرا وجود نداشت چرا که تصویر غالب تیم، یک آزادیخواه بود به نام «فرانتس بکن باوئر». او هم مانند برایتنر زندگی را چیزی بالاتر از فوتبال می دید اما با اندیشه هایی متضاد. هنگامی که برایتنر کشور آلمان را در اوج قدرت دید تصمیم به شورش گرفت اما در عوض بکن باوئر خواست که در این قدرت سهیم شود. «قیصر» به طور غریزی یک «بورژوا» بود.

در جوانی با یک دختر زیبا ازدواج کرده بود، یک خانه ویلایی خریده و در کلاس های فن سخنرانی شرکت کرده بود. او همیشه سعی داشت با قدرت های حاکم متحد شود؛ با حزب محافظه کار سوسیال مسیحی که یک دهه بر آلمان حکومت می کرد و همین طور با جناح راست مقتدر. طبیعتاً برایتنر دچار دردسر زیادی شد مخصوصاً از طرف آلمانی های محافظه کار. برای مثال وقتی که او گفت گوش دادن به سرود ملی قبل از مسابقات بین المللی باعث از بین رفتن تمرکز بازیکنان می شود، تماشاگران مخالف با عقاید «برایتنر» فریاد می کشیدند و او را «کمونیست» و «مائوئیست» خطاب می کردند و او هم در جواب می گفت: شما می دانید چه می گوئید؟من واقعاً می خواهم طبیعی بازی کنم اما شما مانند اراذل و اوباش فریاد می کشید و با بستن دهانتان من بهتر بازی می کنم. متأسفانه برایتنر با اینکه در اردوگاه راست گراها یک دیو بود اما برای چپ های سال ۱۹۶۸ هم هرگز یک قهرمان نشد و این نقش به گانتر نتزر مو بلند رسید که به مسائل سیاسی بی علاقه بود. او برای قهرمان بودن بسیار عجیب، غیرفریبنده و سخت بود. در سال ۱۹۷۴ اعضای تیم فوتبال آلمان غربی درست قبل از مسابقات جام جهانی اعتصاب کردند. سردسته اعتصاب کنندگان «پل برایتنر» و «اولی هوینس» بودند. آنها ۱۰۰ هزار مارک برای هرنفر در صورت پیروزی درخواست کردند.

در اردوی آمادگی برای جام جهانی «پل برایتنر» در اعتراض به رد درخواست بازیکنان، در یک شب ۲ بار ساک خود را برای رفتن به خانه جمع کرد. «بکن باوئر» بعدها از این اعتصاب به عنوان نمایش قدرت فردی تجلیل کرد. بعد از اینکه «بکن باوئر» و برایتنر بازی را کنار گذاشتند، زندگی های حرفه ای متفاوتی را دنبال کردند. «بکن باوئر» با دولت همکاری کرد و «برایتنر» بر ضدآن. قیصر در بیرون از زمین هم به اندازه داخل آن محبوب است و در آلمان به جایگاهی بالاتر از فوتبالیست ها، روشنفکران و صدراعظم ها رسیده است. تنها مخالفان او، باقیماندگان انقلاب دانشجویی ۱۹۶۸ بودند. کسانی که او را ثروتمند، موفق، حریص، راست گرا و غیر قابل بخشش در مورد گذشته آلمان می دانند و این اصلا تصادفی نیست که «دانی کان بندیت» که به «دانی سرخ» شهرت دارد و شکل دهنده انقلاب دانشجویی ۱۹۶۸ بود با پیدا کردن همدست ضد «بکن باوئر» مانع رسیدن «بکن باوئر» به ریاست یوفا شده است.

«برایتنر» خیلی زود از تظاهر به چپ بودن دست برداشت اما برای همیشه یک متمرد باقی ماند. او می گوید: «یک شورشی کسی است که هیچ چیز را قبول نمی کند» او خطاب به «بکن باوئر» هنگامی که مدیر تیم آلمان شد گفت: «گورکن فوتبال». اما این نبردی نابرابر بود. «بکن باوئر» در سمت سرمربی تیم، قهرمان جام جهانی ۱۹۹۰ شد، میزبانی جام جهانی ۲۰۰۶ را به آلمان برد. در خلال این مدت «برایتنر» در یک روزنامه می نوشت زیرا هیچ کس در فوتبال او را استخدام نمی کرد حتی هنگامی که در سال ۱۹۹۸ به عنوان مدیر تیم آلمان انتخاب شد تنها ۱۷ ساعت در این پست باقی ماند چرا که بسیاری از مقامات عالی رتبه از قبول او امتناع کردند. اکنون تنها بایرن مونیخ است که به بازگشت دوباره او خوشامد می گوید. سال ۱۹۶۸ تمام شده، «مائو تسه تونگ» مرده و بکن باوئر بازی را برده است.



همچنین مشاهده کنید