پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

جای عقاب آن بالا و در قلب مردم است


جای عقاب آن بالا و در قلب مردم است

آمار می گوید عابدزاده برای سنگر پرسپولیس چه کرد

۱) تعهد یا تخصص؟ این پرسش عمر کهنه ای دارد. با این وصف این روزها و با نگاهی گذرا به اوضاع دروازه پرسپولیس، با نوع تازه ای از این چالش دیرینه مواجه می شویم؛ محبوبیت یا تخصص؟ به واقع درعصر مدرنیته، کدامیک کارگشا خواهد بود؟

۲) اخراج غیرمترقبه کادر مدیریتی پرسپولیس پیش از آغاز لیگ هشتم، مسایل مختلفی را حول و حوش باشگاه قهرمان لیگ قبل به وجود آورد که به نظر می رسد بخش عمده ای از آن، همچنان باقی است. نخستین مسأله ای که دار و دسته مصطفوی با آن رو به رو بودند، «بحران مشروعیت» بود.

هواداران پرشمار پرسپولیس به طور طبیعی نمی توانستند با دوری حبیب کاشانی که در طول یک فصل، رؤیای قهرمانی مجدد در لیگ برتر را عملی کرده بود، کنار بیایند. به ویژه اینکه جایگزین حاج حبیب، مدیر امتحان پس داده ای بود که در دوران دبیر موقتی اش پس از فدراسیون دادکان، فوتبال ایران را تا مرز تعلیق نیز پیش برد. طرفداران پرسپولیس از خود می پرسیدند «کاشانی به چه جرمی رفت؟» و البته «مصطفوی با اتکا به چه افتخاری مدیرعامل شد؟» و این آغاز گرفتاریهای مردی بود که در دهه هفتم زندگی اش دنبال یک انقلاب عظیم شخصیتی می گشت!

۳) داریوش مصطفوی یک استقلالی قدیمی است. نامبرده اگر چه در هر دو تیم محبوب پایتخت توپ زده، اما هیچ گاه گرایش خود را به تیم آبی تهران پنهان نکرده است. اگر از روایت تأیید نشده توصیه های آنچنانی داریوش خان به «ساندرو پل» برای پیروزی استقلال در شهرآورد سال ۷۴ بگذریم، جامعه هواداری فوتبال در ایران در تمام سالها با مصطفوی به عنوان یک استقلالی ارتباط برقرار می کرده است. این یعنی آنکه داریوش خان برای جا انداختن خودش در بالاترین مقام اجرایی چارت باشگاه پرسپولیس، کار بسیار دشواری در پیش رو داشته است. با این همه، راهکار پیرمرد فوتبال ایران برای از مقابل برداشتن این مانع بلند، در نوع خودش جالب بود.

۴) مصطفوی علاوه بر جذب بازیکنان نامدار و دامن زدن به موج خریدهای کهکشانی پرسپولیس، باز گرداندن قطبی محبوب و انواع مصاحبه های آتشین علیه استقلال، کوشید تا وجاهت مدیریت در پرسپولیس را به دست بیاورد. با این همه آخرین برگ داریوش خان، وجه المصالحه قرار دادن احمدرضا عابدزاده بود. عقاب آسیا که از محبوبیت خارق العاده ای بین هواداران پرسپولیس سود می برده است، به مهره ای برای افزایش مقبولیت مصطفوی و سایر مدیران تازه از گرد راه رسیده پرسپولیس تبدیل شد تا با وجود اوضاع نه چندان رو به راه جسمانی اش روی نیمکت پرسپولیس بنشیند. حضور احمدرضا از همان ابتدا بحث برانگیز بود؛ چه اینکه تمرینات بسیار سنگین و در نوع خود عجیب او، صدای گلرهای تیم را در آورد. با شروع لیگ انتظار می رفت تمرینات متمایز عابدزاده بازدهی لازم را داشته باشد و سنگربانان پرسپولیس ایمنی را به چارچوب دروازه این تیم هدیه کنند. با این وصف،چنین اتفاقی هرگز رخ نداد.

۵) گلرهای پرسپولیس به هیچ توپی «نه» نمی گویند، آمار گلهای خورده این تیم پرستاره شگفت انگیز است، میثاق معمارزاده به مصدومیت شدید دچار شده، مهدی واعظی هر از گاهی دچار صدمه دیدگی می شود و علیرضا حقیقی هیچ پیشرفت محسوسی نسبت به گذشته نداشته است؛ این همه خدماتی بوده که عابدزاده به پرسپولیس ارایه کرده است. تازه این در شرایطی است که اگر از شایعه اختلافهای جسته و گریخته احمدرضا با مهدی واعظی بگذریم. آیا این رخدادها اجتناب ناپذیر بوده است؟

۶) در محبوبیت عابدزاده هیچ تردیدی وجود ندارد. اما آنچه به داد یک مجموعه حرفه ای می رسد، تحت هر شرایطی «تخصص گرایی» است. پرسپولیسی ها می توانستند قید «بازی» با شهرت احمدرضا را بزنند و از یک مربی دروازه بانهای مفید سود ببرند. این طوری نه تیم ضربه می خورد، نه عابدزاده از لحاظ محبوبیت ضرر می کرد!

۷) آغاز هزاره سوم میلادی است، پس باید جداسازی مقوله ها از هم را یاد بگیریم. محبوبیت یک بحث است و تخصص مبحثی دیگر. جای عابدزاده آن بالا، توی جایگاه ویژه (VIP) و این پایین در قلب همه هواداران است،اما ادامه وضعیت کنونی به ضرر همه تمام می شود، شک نکنید!

رسول بهروش



همچنین مشاهده کنید