شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تورام, فراتر از یك نام


تورام, فراتر از یك نام

تورام در ۳۴ سالگی در دور آخر فوتبال بازی كردنش است, دوره ای كه او از آنه برتراند در گوادلوپه واقع در كاریبن فرانسه شروع كرد و تا جایی رسید كه حتی توانست ركورد میشل پلاتینی بزرگ را در زمینه بازی های ملی جابجا كند

با وجود حضور بازیكنان نامداری در تیم بارسلونا، تورام همچنان همان تورام خوش اندام با ژست قهرمانی اش است. برخلاف بسیاری از همتیمی هایش به نظر نمی رسد كه گرفتار غرور شده باشد. در زمین تمرینی بارسا نزدیك به نوكمپ او به همان آسانی كه با بازیكنان اطرافش صحبت می كند این كار را با بچه هایی كه در درب ورودی صف كشیده اند هم انجام می دهد. تورام مردی نیست كه به واسطه شهرت تحت تأثیر قرار بگیرد.

اخیراً او در محوطه ساختمان اداری باشگاه بارسلونا در حالی كه یك ژاكت آبی و شلوار جین پوشیده بود در میان كاركنان تلویزیون و روزنامه نگاران ال موندو و اكیپ گفت:«از همه جهت عالی است، باورنكردنی است برای پسربچه ای در خیابان ها كه من را دوست دارد اما من همیشه خودم را به یاد می آورم كه فقط یك فوتبالیست هستم.

هر كسی فرصت ندارد این چیزها را ببیند یا به این شیوه زندگی كند. خیلی چیزها در زندگی مهمتر از پول، شهرت و یا حتی فوتبال وجود دارد.تورام در ۳۴ سالگی در دور آخر فوتبال بازی كردنش است، دوره ای كه او از آنه برتراند در گوادلوپه واقع در كاریبن فرانسه شروع كرد و تا جایی رسید كه حتی توانست ركورد میشل پلاتینی بزرگ را در زمینه بازی های ملی جابجا كند. او در جام جهانی آلمان توانست ارقام بازی های ملی اش را به عدد ۱۲۶ برساند. از دیگر افتخارات او اینكه جزو بازیكنان دارای قهرمانی جهان است و همچنین در بزرگترین مسابقات باشگاهی دنیا توپ زده است.تورام وقتی به فرانسه رسید ۹ ساله بود. مادرش برای كسب یك شغل مناسب ۴ سالی را دور از وی و دیگر خانواده اش بود. پدر او نقش زیادی در زندگی اش نداشته و فقط یك بار و آن هم در سالمندی پدر را دیده است و از او چندان یاد نمی كند.

با این وجود مادر به سختی كار كرد تا سرانجام توانست خانواده اش را كه شامل ۵ فرزندش بود به «فونتاین بلو» منطقه ای در جنوب شرقی حومه پاریس بیاورد. در اینجا بود كه تورام فوتبال بازی كردن را با دوستان پرتغالی، پاكستانی و عرب خود شروع كرد. او اخیراً برای رمان حاشیه شهر سیاه اثر «تامت ریام» مقدمه ای نوشت كه تقریباً بیانگر تجربیات آن روزهایش است.«رلیكس اوفران» یك دوست دوران كودكی درباره او گفت:« او به هیچ وجه تغییر نكرده است. همان پسری است كه فوتبال بازی كردن را دوست دارد.

ساندرا، همسر تورام كه او نیز از گوادلوپه می باشد گفت كه آنها ۲ فرزند خود را با همین احساس كه از خودشان مانده است تربیت می كنند.بازیكن سابق تیم ملی فرانسه وینسنت كاندلا كه زمان زیادی است در ایتالیا فوتبال بازی می كند و باشگاه هایی همچون رم واودینزه را طی كرده است و اكنون در مسینا توپ می زند از نقش خود در قبال تورام به عنوان یك شاگرد گفت:« من از او خیلی یاد گرفتم. هیچ كس به اندازه تورام برجسته نخواهد شد.

آنها می دانند كه بازی را در نیمه راه باخته اند.»تورام، با وجود سال ها بازی كردن درباشگاه هایی همچون موناكو، پارما، یوونتوس و اكنون بارسلونا و همچنین قهرمانی جام ملت های اروپا در سال ۲۰۰۰ بیشتر به جهت ۲ گلی كه در بازی نیمه نهایی جام جهانی ۹۸ فرانسه مقابل كرواسی زد، شناخته می شود. فرانسه آن بازی را ۲ بر ۱ به سود خود به پایان رساند.

از این ۲ گل به عنوان گل مشهور در تاریخ فوتبال فرانسه یاد می شود. ارزش این گل ها زمانی مشخص می شود كه به یاد بیاوریم كرواسی تیم شگفتی ساز جام ۹۸ بود. آنها ۳ بر صفر در مرحله قبل (یك چهارم نهایی) ژرمن ها را شكست داده بودند.

داور شوكر كروات كه آن زمان در رئال مادرید توپ می زد بی نظیر كار می كرد. با شروع نیمه دوم این مهاجم كروات از اشتباه تورام استفاده كرده و تیمش را پیش انداخت.تورام هنوز هم نمی تواند درباره آن شب توضیح بدهد. او گفت:« مانند یك خلسه بود. هنوز خاطره ای از آنچه رخ داد ،ندارم. امه ژاكه و دیگر بازیكنان لازم بود به من بگویند كه پیروز شده ایم و اینكه ما در فینال جام جهانی هستیم.»امه ژاكه از وضعیت تورام در آن شب به یك حالت مرموز یاد می كند و مارسل دزایی، مدافع اسبق تیم ملی فرانسه كه بعد از گلزنی تورام برای شادمانی به سراغش آمده بود با بیان این صحبت ها از سوی تورام: «چه شده است؟ شما چه كسی هستید؟»

بر این گفته ژاكه مهر تأیید می زند. اكنون تورام جواب می دهد؟ من نمی دانستم چه كسی و كجا بودم.گل اول فرانسه و تورام در حدود یك دقیقه بعد از گل شوكر به ثمر رسید و بهفرانسوی ها قوت قلب دوباره بخشید. گل دوم در دقیقه ۷۰ سبب راهیابی فرانسه به فینال بازی ها شد. آنها باید در فینال مقابل برزیل قرار می گرفتند. ژاك شیراك رییس جمهور فرانسه از آن دیدار به زیباترین بازی در تاریخ ورزش فرانسه یاد كرد.

در آن سال دولت فرانسه، تورام را به عضویت لژ دونر در آورد كه بزرگترین افتخار شهروندی در فرانسه به حساب می آید اما از آن به بعد بود كه تورام چهره دیگر خود را نیز نشان داد. او به عنوان منتقد سیاست های دولت از همه جهت رفتار می كرد.

در پی شورش های حومه پاریس در نوامبر ۲۰۰۵ كه به شهرهای دیگر فرانسه نیز كشیده شد تورام علناً حمایت خود را از جوانان عرب و سیاه پوستی كه اتومبیل ها را آتش می زدند و به پلیس حمله ور می شدند اعلام كرد. وقتی كه نیكولاس ساركوزی، وزیر كشور فرانسه، كه اكنونرییس جمهور فرانسه شده است به آشوبگران لقب پس مانده را داد تورام گفت:«اگر آنها پس مانده هستند پس من هم پس مانده هستم.»تورام در سخنانش گفت: «درست است كه به عنوان یك فوتبالیست به موفقیت رسیده ام اما این یك استثنا است و خیلی نادر. اغلب بچه ها در حومه های شهرها راهی به بیرون ندارند و این دلیل طغیان كردن است. من شورش را تایید نمی كنم اما آن را درك می كنم.»با اظهارنظرهای تورام اكنون دیدگاه ها درباره او در فرانسه به ۲ دسته تقسیم شده است.

گروهی او را در زمره چپ های افراطی می دانند و گروهی الگوی نسل جوانان مهاجر كه مورد توجه قرار نگرفته اند. راست های افراطی به سركردگی جان ماری لوپن از تورام به عنوان یك شهروندغیر اروپایی و یك توهین به ملت فرانسه نام می برند.

چپ های میانه رو نیز دور بودن تورام از این محیط و قرار داشتن او به عنوان یك فوتبالیست در جایگاهی اشرافی كه نظرات سیاسی اش را برای حومه نشینان پاریسی بیان می كند یك دورویی ارزیابی می كنند. اما «جوئی استار» خواننده اسبق رپ، كه خود نیز یك بچه خیابانی اصیل بوده و با تهدیدات پلیس بیگانه نیست درباره تورام گفت:« تورام با الاغ ها صحبت نمی كند. او حقیقت را می گوید.»از اینها كه بگذریم در كافه ای در جنوب پاریس «ایمد» كه یك فوتبالدوست تونسی الاصل است به ما گفت:« تورام ما را فراموش نكرده است.»تورام گفت:« لوپن و دوستانش قطعاً درباره تاریخ فرانسه چیزی نمی دانند. با این وجود من خوشحالم كه فرانسوی باشم. آیا كسی می تواند بگوید كه من اگر یك فوتبالیست نبودم یك شورشی می بودم؟ من با این بچه ها زندگیكرده ام.

من آنچه پلیس فرانسه دوست دارد را می دانم. چگونه آنها سعی دارند شما را به خاطر نژادتان تحقیر كنند. ساركوزی از پلیس و هواداران دست راستی اش می ترسد و بنابراین خشونت ها و مهاجرین را محكوم می كند، چه كسی اكنون بچه هایی را كه به دست پلیس كشته شده اندبه یاد می آورد.» چند سال قبل از حمله تورام به ساركوزی او به عنوان مشاور كنسول اینتگریشن منصوب شد. این سازمان بالاترین مرجع فكری ای می باشد كه می تواند نظراتش را درباره مباحث نژادی به دولت مستقیماً گزارش كند و همچنین كنفرانس هایی را با عنوان اسلام و جمهوریت تاكنون برگزار كرده است.

اما تورام بحث جدیدی را آغاز كرد كه بدین گونه بود: برای عقلای سفید مشكل این است كه من یك غیرسیاه نیستم، یك نمونه سیاه نادان. من تاریخ مردم خودم را می دانم. می دانم فرانسوی بودن به معنای آزادی است و بنابراین من هم فرانسوی و هم سیاه هستم و نمی ترسم بگویم كه این ۲ هویت با هم یكجا باشد.

در سال ۲۰۰۶ دامنه حملات تورام به ساركوزی بیشتر شد و تورام او را متهم به اعمال سیاست ترس و جهل و ارعاب بچه های حاشیه نشین كرد. تورام گفت:« ساركوزی خودش یك بچه مهاجر است و از خانواده های مهاجر مجاری بازمانده از جنگ هست. در ژوئیه گذشته تورام در مصاحبه با نشریه ای به ساركوزی در زمینه این كه مهاجرت را یك تهدید می پندارد هشدار داد. او در گفت وگو با ما نیز تأكید كرد كه ساركوزی حتی از آتش زدن مناطق حاشیه نشین شهری نیز راضی خواهد بود چنانچه به رأی بیشتری برای او بینجامد.»

در حادثه ای كه در فینال جام جهانی و با ضربه سر زیدان به ماتراتزی به وجود آمد تورام از همتیمی اش دفاع سختی كرد. او به تندی به ماتراتزی تاخت و گفت:« بازیكنانی مانند ماتراتزی یك بیماری در مسابقه هستند. نژادپرستی یك زیان اجتماعی است.»تورام افزود:«من زیدان را درك می كنم. او دوست و همتیمی من است. شما نمی توانید درباره او قضاوت كنید. او یك بازیكن بزرگ و یك انسان بزرگ است. او را می ستایم.

در سال ۲۰۰۱ در كمتر از یك ماه بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در استادوفرانس مسابقه ای بین ۲ تیم فرانسه و الجزایر برگزار شد.» گفتنی است كه الجزایر پس از جنگ های فراوان سرانجام در سال ۱۹۶۲ از فرانسه استعمارگر آن زمان استقلال خود را كسب كرد اما مسابقه لغو شد چرا؟جوانان حومه نشین الجزایری تبار كه به ورزشگاه آمده بودند سرودهایی در حمایت از اسامه بن لادن سر دادند و زیدان و یارانش را از فحش بی نصیب نگذاشتند. تورام در حالی كه اشك از چشمانش جاری می شد به سمت رختكن دوید، بدون این كه با كسی صحبت كند. تورام درباره آن روز گفت:« آنچه در آن شب رخ دادیك فاجعه بود.

من همیشه عقیده دارم كه كار اشتباهی بود. امیدوار بودم و هنوز هم امیدوار هستم كه همه نژادها با هم زندگی كنند اما من آن شب خشم و تنفری را دیدم كه مرا از آینده ترساند.»تورام یكی از مشتاقان آثار مارتین لوتركینگ، مالكوم ایكس و دیگر سردمداران جنبش برابری سیاهان با سفیدها است. او شاعرانی همچونآمه كاسیره و لوپوله سینوره را كه از كاریبن همان محل كودكی تورام هستند نیز ستایش می كند.

تورام علاقه مند به خواندن كتاب های فرانتس قانون است. از فانون به عنوان یكی از فعالان در قیام الجزایری ها علیه استعمار فرانسه نام برده می شود.اكنون برخی نظریه های فانون را با این دلیل كه عامل طغیان ملت های جهان سومی است تقبیح می كنند. تورام گفت:«شما می توانید بین آنچه فانون می گوید و خشونت های اخیر در پاریس تشابه ایجاد كنید. برای اینكه واقعاً حاشیه های شهرها ها شبیه همان جهان سوم است.

من از خشونت حمایت نمی كنم. فانون هرگز به كسی به خاطر نژادش توهین نكرد. برای من این نقطه آغاز خوبی است.در سپتامبر گذشته تورام به همراه پاتریك ویه را همتیمی اش در تیم ملی فرانسه ۷۰ مهاجر آفریقایی را كه فاقد مدرك شناسایی بودند به بازی فرانسه و ایتالیا از سری بازی های مقدماتی یورو ۲۰۰۸ دعوت كرد.»این اقدام آنها اعتراضات بسیاری را برانگیخت و تورام در جواب گفت:« من به هدفم رسیدم. این شروع یك بحث بود.

خواستیم با این كار به جامعه نشان بدهیم كه آنها با همنوعان خود چه می كنند.»تورام سال ها در فوتبال ایتالیا با وجود شهره بودن مدافعانش در زمره بهترین مدافعان بوده است. او درباره ایتالیا این گونه صحبت می كند:« ایتالیا خانه دوم من است. من عاشق مردم وروح فوتبالی آن هستم.»گفتنی است كه تورام اولین مبارزاتش را با نژادپرستی از همان پارمای ایتالیا شروع كرد. او در این باره گفت:« بازی بین پارما و میلان بود. وقتی كه هواداران پارما علیه ابراهیم با و ژرژ وه آ شعارهای نژادپرستانه سر دادند.

متصدی مطبوعاتی سعی می كرد تا مانع من شود كه حرفم را در این مورد بزنم اما من در زمین تمرینی تیم به هواداران حرف ها و ناراحتی هایم را در این باره گفتم. هفته بعد آنها یك بنر كه بر رویش نوشته بود «تورام، لطفاً ما را ببخش» آورده بودند. من كار آنها را دوست داشتم.»او در فصل تابستان بعد از ماجرای سقوط یووه به سری B به بارسلونا پیوست و علیرغم جای نداشتن در تركیب اصلی تیم در بیشتر اوقات باز هم راضی است.

او در دسامبر دچار مصدومیت كشیدگی ماهیچه نیز شد. تورام در پاسخ به سؤالی كه آیا برای طولانی مدت در اسپانیا خواهد ماند گفت:« دوستان زیادی در ایتالیا دارم. این فقط یك شروع برای من است. من فقط یك فوتبالیست هستم و سخت كار خواهم كرد و بهترین كارم را انجام می دهم.»تورام در پایان صحبت هایش گفت:« ممكن است كارهای دیگری را بعد از بازی ام انجام دهم، ممكن است بتوانم وارد سیاست شوم. ممكن است بتوانم یك معلم بشوم اما می خواهم مؤثر باشم.»



همچنین مشاهده کنید