چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

۷ نکته کوتاه درباره قطعنامه ۱۹۲۹


۷ نکته کوتاه درباره قطعنامه ۱۹۲۹

سرانجام قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت به تصویب رسید و جز ترکیه و برزیل که به آن رأی منفی دادند و لبنان که رأیس ممتنع بود , ۱۲ عضو دائم و غیر دائم , با رأی مثبت خود به این قطعنامه , شرایط جدیدی را بر موضوع هسته ای ایران حاکم کردند

سرانجام قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت به تصویب رسید و جز ترکیه و برزیل که به آن رأی منفی دادند و لبنان که رأیس ممتنع بود ، ۱۲ عضو دائم و غیر دائم ، با رأی مثبت خود به این قطعنامه ، شرایط جدیدی را بر موضوع هسته ای ایران حاکم کردند.

از این رو بی مناسبت نیست نکاتی چند را در این خصوص ، مختصراً مرور کنیم:

۱) آمریکا اصرار داشت که ایران به مبادله اورانیوم سه و نیم درصد و ۲۰ درصد تن دهد. واشنگتن حتی از اردوغان و داسیلوا- رهبران ترکیه و برزیل- خواست به تهران بروند و از ایران بخواهند مبادله را بپذیرد. این سفر انجام شد، ایران مبادله را پذیرفت و بیانیه تهران منتشر شد.

با این حال، آمریکایی ها طوری رفتار کردند که گویا اساساً نه اردوغان و داسیلوا در این دنیا وجود دارند، نه بیانیه تهرانی منتشر شده و نه ایران بی سابقه ترین نرمش هسته ای در طول پنج سال گذشته را انجام داده است.

این موضوع نشان می دهد که آمریکا برای فشار آوردن بر روی ایران، برنامه ای مدون و غیرقابل عدول دارد و موضوع هسته ای تنها یک دستاویز است.

اکنون این گمانه تقویت شده که آمریکا با اطمینان از اینکه ایران مبادله سوخت را نخواهد پذیرفت، بر روی آن اصرار می کرد تا پس از عدم پذیرش ایران، هزینه صدور قطعنامه بر دوش تهران باشد. با این حال، پس از آنکه ایران این موضوع را پذیرفت آمریکا ولو با تحمل هزینه سیاسی اش، پیش نویس قطعنامه را مطرح و آن را از تصویب گذراند.

۲) بیانیه تهران، نمایش توفیقات دیپلماتیک "غیرمتعهدها" بود.

همواره کشورهای بزرگ غربی کوشیده اند خود را محور حل مشکلات بین المللی معرفی کنند ولی ماجرای بیانیه تهران، در حال گشایش ادبیات جدیدی در این عرصه بود با این مضمون که دیگران هم می توانند در حل مسایل بین المللی ایفای نقش کنند.

این گزاره، البته مطلوب غرب نبود چه آنکه جایگاه انحصاری شان را مخدوش می کرد.

بنابراین، یکی از مهم ترین اهداف قطعنامه، این بود که بیانیه تهران خنثی شود و مناسبات کنونی جهان، ولو قدمی ، رو به دگرگونی نرود. لذا می توان گفت که قدرت های جهانی حتما این قطعنامه را تصویب می کردند ولو اینکه قطعنامه آنها تکرار مکررات باشد. به بیان خلاصه تر، هدف قطعنامه، نه فقط تحریم ایران، بلکه "هوا کردن ابتکار و خنثی سازی مانور غیرمتعهدها" بود.

۳) سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل، در جلسه تصویب قطعنامه گفت: "با تصویب این قطعنامه، می خواهیم ایران را وادار به تعلیق غنی سازی کنیم." آیا این خواسته آمریکا محقق خواهد شد؟

پاسخ، منفی است.

با روند تقابلی موجود، ادامه غنی سازی برای ایران، یک امر حیثیتی شده و به علاوه با قطعنامه جدید که ۲۳ روز بعد از بیانیه نرمش آمیز تهران تصویب شد، بی اعتمادی ایران به غرب به مراتب تشدید شده است و لذا طبیعی است که ایران، نه تنها غنی سازی را معلق نکند بلکه به سمت غنی سازی با درصدهای بالا نیز برود. تهران، امروز نگران تهدیدهاست و قاعدتا خواهد کوشید بخشی از این نگرانی را به طرف های مقابل منتقل کند.

۴) محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران، در واکنش به قطعنامه گفت که این قطعنامه ها پشیزی نمی ارزند. او پیشتر نیز قطعنامه ها را به کاغذ پاره تشبیه کرده بود، تشبیهی که مورد اعتراض مخالفانش قرار گرفت و او را متهم کردند که درک درستی از پیامدهای تحریم ها ندارد.

واقعیت این است که این تحریم ها، حتما موثرند. به عنوان مثال وقتی به خاطر تحریم ها مجبور می شویم کالاها را به چند برابر قیمت واقعی از بازار غیررسمی تهیه کنیم یا بازرگانان ایرانی برای مبادلات مالی بین المللی ناگزیر می شوند با تحمل هزینه های مضاعف به سراغ بانک های دست چندم بروند یا در حمل و نقل ها گرفتار تاخیرها و بازرسی ها می شویم، همه اینها بر اقتصاد ملی اثرات منفی می گذارند. و مگر در همین قضیه گاز سوز کردن خودروها، تحریم ها باعث اخلال در روند واردات کپسول های گاز خودروها نشد و خودروهای گازسوز بسیاری، بدون کپسول نماندند؟!

اینها را رییس جمهور نیز به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور که پیش از همه درگیر مسایل اجرایی است نیز می داند اما او به عنوان یک سیاستمدار که نباید پشت تریبون برود و اینهایی که ما به عنوان مردم و رسانه های غیردولتی مطرح می کنیم را بر زبان بیاورد و به طرف های مقابل بگوید قطعنامه های شما برای ما ایجاد مشکل کرده است.

مخلص کلام آنکه قطعنامه ها اثرات خود را دارند ولی نباید از مقامات رسمی انتظار داشت در تریبون های رسمی، سخنانی جز آنچه اکنون می گویند، بگویند.

۵) قطعنامه ۱۹۲۹ ماهیتا با قطعنامه های قبلی تفاوت چندانی ندارد. در واقع تاکیدی است بر قبلی ها و البته احیای آنها که در گذر زمان اجرای شان کمرنگ شده بود.

به عنوان مثال در این قطعنامه کشورهای جهان از فروش هواپیمای جنگی به ایران منع شده اند و این موضوعی است که سالهاست ایران با آن مواجه است ، یا از ایران خواسته شده به فعالیت های موشکی بالستیک اش خاتمه دهد یا کشورهای دیگر از همکاری هسته ای با ایران منع و موظف شده اند کشتی هایی که حامل محموله های مشکوک به سمت ایران باشند را بازرسی کنند که همه اینها پیشتر نیز وجود داشته اند.

شرکت هایی هم که نامشان در فهرست تحریم ها آمده، پیش از این نیز با مشکلات عملی در عرصه مبادلات بین المللی مواجه بوده اند و شرایط جدیدی برایشان رقم نخورده است.

مع الوصف تاکید بر همین مکررات کشورها را اجرای تحریم ها علیه ایران، "رفرش" می کند و می تواند برای ایران مشکل زا باشد.

به عنوان مثال ، هر کشوری که با ایران مشکل داشته باشد می تواند به بهانه اینکه به کشتی های باربری ایران مشکوک است، اقدام به بازرسی و مشکل زایی و متعاقبا باج گیری از ایران باشد.

در بهترین حالت نیز این اقدامات باعث اخلال در روند حمل و نقل کالا در مسیر ایران می شوند و بدین ترتیب هزینه های حمل و نقل از بیمه و کرایه کشتی و حقوق پرسنل گرفته تا احتمال دپو کردن محموله های کشتی ها به بهانه انجام بررسی های بیشتر و... بالا می رود.

همه اینها مستقیم و غیرمستقیم بر روی زندگی ایرانی ها تاثیر گذار خواهد بود و لذا اینکه طراحان قطعنامه مدعی اند تحریم هایشان صرفا متوجه حکومت است و تاثیری در معیشت مردم ندارد، دروغی بیش نیست.

۶) شورای امنیت ،قاعدتاً در مواردی که خطری برای امنیت جهانی احساس کند ، واکنش نشان می دهد و درباره ایران هم با این ادعا که ممکن است ایران به سمت تولید سلاح هسته ای برود ، علیه ایران چندین قطعنامه تحریمی تصویب کرده است.

حال فرض کنیم که ایران به سمت تولید سلاح اتمی حرکت می کند ، آیا این حرکت اولیه خطرناک تر است یا کشوری که اولا عضد ان پی تی نیست ، ۲۰۰ کلاهک هسته ای دارد ، به بازرسان حتی یک دقیقه هم اجازه بازرسی ار تاسیسات اتمی اش را نداده و همین چند روز پیش نیز با کشتن فعالان صلح در آب های آزاد بین المللی نشان داد که تا چه اندازه به هنجارهای بین المللی ارج می نهد؟

این برخورد تبعیض آمیز بین ایران و اسرائیل ، بی هیچ تعارفی نشانه دروغگویی غربی هاست. آنها نگران صلح و امنیت جهان نیستند ، آنان ، نگران صهیونیست هایند ، بی هیچ شک و تردیدی!

۷) آینده چه خواهدشد؟ پاسخ دقیق این سوال را نه ایران می داند، نه آمریکا و نه هیچ کس دیگر جز خدا. اما آنچه در حد کلیات می توان گفت این است که با تصویب قطعنامه نیروهای میانه رو در ایران تضعیف و جریان ضد آمریکایی با دلایل کاملاً موجه و منطقی ، به شدت تقویت می شود. دیوار بی اعتمادی محکم تر و بلندتر می شود و ایران، با علم به اینکه قدرت های جهانی، حتی نرمش هایی مانند بیانیه تهران را نیز به هیچ می انگارند، انگیزه ای برای تعامل نخواهند داشت.

اکنون افراد بسیاری در ایران بر این باورند که نه تنها انرژی هسته ای حق ایران است بلکه در شرایطی که بزرگترین دشمنان منطقه ای و جهانی ما یعنی اسراییل و آمریکا سلاح هسته ای دارند، چرا ما نداشته باشیم؟!

سیدضیاء الدین احتشام



همچنین مشاهده کنید