چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

انـور براهم نوازنـده ای از جشـن هـزاره سـوم


انـور براهم نوازنـده ای از جشـن هـزاره سـوم

نگاهی به شیوه هنری و زندگی هنرمندی از تونس

موسیقی دنیای نو، آکنده از نغماتی است که فریادهای انسان معاصر را که دیگر رمقی در خود ندارد، سر می‌دهد.گاهی هم با امیدهایی از جنس همین دوران،صداهایی می‌سازد که رخ نمون شادی رنگ و رو باخته انسان معاصر است.اما در همین احوال هنرمندانی هستند که هنوز با موسیقی و صدا جور دیگری برخورد می‌کنند و خلوص هنری و زیبایی شناسی غایتشان است.این قبیل هنرمند به واسطه حضور نابی که در کیهان هنر دارند، مدام در حال بازیابی و تازگی‌اند.در واقع آن‌ها با نوع نگرشی که به دنیای اطراف خوددارند،هر لحظه به شکل «بت عیار» برمی‌آیند.آن‌ها مدام در تعریف تازه‌ای از جهان می‌کوشند و مخاطبان خود را در این مسیر متعالی همراهی می‌کنند.نو بودن و از نو گفتن دغدغه هنرمندان اصیل(original) است. به بیان دیگر می‌توان اصالت را سویه دیگر نو آوری تلقی کرد، به شرط پایبندی به اصول اولیه .

اگر جهان معاصر را صاحب اصولی در زیبایی‌شناسی هنر- در این جا موسیقی- بدانیم، هنرمندانی چون«انور براهم» کسانی‌اند که همچنان به اصل مواضع هنری زمان خود پایبندند و در عین حال تلاش می‌کنند،زبان بیان موسیقایی را گسترش دهند.

فکرش را کنید در سرزمینی مثل تونس که در سده اخیر در مجاورت فرهنگ فرانسوی قرار گرفته است،کودکی در حال پا گرفتن است که جادوی سینما در کنار آنچه پدرش برای او تصمیم گرفته او را رها نمی‌کند.پس طبیعی است که یک روح بی‌قرار در یک طرف ماجرا داریم و طرف مقابلش می‌تواند سنت‌هایی باشد که دست و پای آن روح بی‌قرار را ببندد.

انور براهم در شرایطی رشد پیدا کرد که هنر معاصر فرانسوی در حال صدور خود به دنیای اطراف بود.جوانی که ترجیح می‌دهد به جای موسیقی تمرین کردن و کنسرت رفتن،روبروی پرده جادویی سینماهایی بنشیند که تروفو و گدار نمایش می‌دهند.

چنین شخصیتی بی شک باید دارای دو بعد باشد.ریشه در سنت موسیقایی دوانده و نگاهی رو به عصر خود دارد. از آنجایی که او از کودکی پا به مدرسه ملی موسیقی گذاشت، ریشه در موسیقی ملت عرب دوانده و هنر تک‌نوازی برای او ضرورت پیدا کرده است.اما نکته اینجاست که علاقه او به هنر عود نوازی- آنچنان که در آهنگسازی نیز مورد علاقه اوست- دگر اندیشی است. او چندان تمایلی به تکرار رپرتوار موسیقی عرب ندارد و بیشتر تلاش می‌کند به نقاط مشترک موسیقی حوزه فرهنگی مورو‌ها(تونس، الجزایر، مراکش) و آندلس سرک بکشد و شیطنت‌هایی کند. در واقع با ترکیب موسیقی فلامنکو و عرب به شیوه‌ای خاص دست پیدا کرده است. در اصل براهم به میراث به جامانده از زریاب در موسیقی آندلسی بازمی‌گردد. موسیقی براهم به لحاظ گنجانده شدن در گونه‌ای خاص کمی کار را برای طبقه‌بندی دشوار می‌کند.گاهی صدا و جملات موسیقایی جزء را در آثار او می‌شنویم،گاهی شکل دیگری پیدا می‌کند.در واقع موسیقی او تلفیقی از دیدگاه‌های متفاوت است. خارج از او خیلی‌ها موسیقی انور براهم را زیر مجموعه موسیقی فیوژن قرار می‌دهند و موسیقی او را تلفیقی می‌دانند. اما خود او از این عنوان چندان خوشش نمی‌آید. اتفاقا او در گفت‌وگوی کوتاهی که با تارنمای دراب داشته است به همین موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: واژه «فیوژن» را نمی‌پسندم، زیرا گاهی این را القاء می‌کند که آهنگساز فقط المان‌هایی را که پیش از این وجود داشته‌اند با هم ترکیب کرده یا کنار هم قرار می‌دهد.

نوازنده تونسی عود خیلی زود پایش را از تونس بیرون گذاشت. در سال ۱۹۸۱علاقه او به تجربه‌های جدید در زمینه موسیقی مدرن باعث سفر به پاریس برای ملاقات با نوازندگان بیشمار فرانسوی شد که این سفر چهار سال به طول انجامید. او در پاریس موفق به ساختن قطعاتی برای تئاتر و سینمای تونس شد. از جمله این آثار می‌توان به موسیقی متن یک نمایش رقص باله اثر موریس بژار و موسیقی متن فیلم «هانا» به کارگردانی کوستا گاوراس اشاره کرد.

او در سال ۱۹۸۵ به تونس بازگشت. دعوت به فستیوال کارتاگو سبب آشنایی او با نوازندگان جاز فرانسوی، ترک و تونسی شد و با همین افراد پروژه ۸۵ را آغاز کرد، پروژه‌ای که جایزه ملی موزیک تونس را نصیب او کرد.

او در سال‌های بعد نیز همواره در پروژه‌های مختلفی شرکت داشت و همین امر وی را به ریشه‌های موسیقیایی‌اش بازگرداند. براهم مدتی با یک گروه کوچک و بر روی یک تخت با ساختار اصلی و سنتی موسیقی عربی کار کرد.تختی که بر آن یک ارکستر موزیک سنتی متشکل از سولیست‌ها، تکنوازان و بداهه‌نوازان نشسته و می‌نواختند.او بدین طریق قصد داشت صمیمیت موزیک مجلسی عرب را زنده نگه دارد و توانست در سال ۱۹۸۸ در فستیوال کارتاگواز این بابت باز یک موفقیت بزرگ دیگر کسب کند.

او طی سفری به کانادا و آمریکا با مانفرد ایشر تهیه‌کننده نشر موسیقی EMC، که در ارائه کارهای نو و آوانگارد جاز و نیوایج شهرت داشت، آشنا شد که نتیجه آن چندین آلبوم مشترک بود. اولین آلبوم مشترک در سال ۱۹۹۱ با همکاری نوازندگانی از کشور ترکیه چون شبیر سلمی و لاسر حسنی به بازار آمد. آلبوم دومش با بارباروس ارکوز نوازنده کلارینت ضبط شد.

در سال ۱۹۹۴ براهم آلبوم «مدار» را ارائه کرد که با نوازنده ساکسیفون نروژیان کارباروک و نوازنده طبل پاکستانی شوکت حسین اجرا شده بود. آلبوم چهارم او «خمس» در سال ۱۹۹۵ با همکاری نوازنده آکوردئون ریچارد گالیانو تهیه شد. در این آلبوم شبیر سلمی نوازندگی ویولن را به عهده داشت. او همچنین با نامیان عرصه موسیقی چون باس نواز پاله دنیلسون و نوازنده آکوردئون ژان لوئی ماتیی‌یه به همکاری پرداخته‌است. انور براهم به دلیل توانایی خود در تلفیق موسیقی جاز غربی در موسیقی مدیترانه و شرق، یک موسیقی‌دان معروف جهانی محسوب می‌شود. وی در سال ۲۰۱۰ موفق به دریافت جایزه اکوجاز شد.

امسال این آهنگساز و نوازنده برجسته به همت رامین صدیقی- که به موقع اش از او و تاثیراتش بر موسیقی ایران خواهم نوشت- به ایران آمد و اجرای مسحور کننده داشت.او در یک همنشینی کاملا آکنده از موسیقی به جهانی رسیده است که شنونده مشتاق ایرانی از حضور ناب او بر روی صحنه‌، موسیقی‌اش را خوب به خاطره‌اش می‌سپارد.

نویسنده : محمود توسلیان



همچنین مشاهده کنید