سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

آزادی های مشروع همدیگر را سلب نکنید


آزادی های مشروع همدیگر را سلب نکنید

وقتی همسرتان حرف می زند یا به دیوار نگاه می كنید, یا غذایتان را سرخ می كنید وقتی جوك می گوید شما نمی خندید, پس مجبور می شود برای كسی جوك بگوید كه بخندد وقتی همسرتان كنار شما می آید با توجه به این رفتار شما مجبور می شود ساكت باقی بماند همین سكوت موقعیت مناسبی را برای حرف های تلخ فراهم می كند

▪سخنرانی دكتر محمدولی مجد، روانپزشك و كارشناس مسائل و مشكلا‌ت خانواده

زنان و مردان زیادی به من شكایت می‌كنند كه همسر من با دیگران صحبت می‌كند اما با من حرف نمی‌زند. من به آنها می‌گویم علت این است كه شما شنونده خوبی نیستید. وقتی همسرتان حرف می‌زند یا به دیوار نگاه می‌كنید، یا غذایتان را سرخ می‌كنید. وقتی جوك می‌گوید شما نمی‌خندید، پس مجبور می‌شود برای كسی جوك بگوید كه بخندد. وقتی همسرتان كنار شما می‌آید با توجه به این رفتار شما مجبور می‌شود ساكت باقی بماند. همین سكوت موقعیت مناسبی را برای حرف‌های تلخ فراهم می‌كند. دستور بعدی این است كه هیچ وقت نباید وقتی شب به خانه برمی‌گردید، گزارش روز ارائه كنید كه مثلا‌ در اداره چه گذشت. گزارش را باید به رئیس داد. مگر همسر شما رئیس شماست؟ پس هیچ صحبتی از اطلاعات روز نمی‌كنید و هیچ ضرورتی برای این كار ندارید. خبردهنده حوادث بد نباشید. تمام مردمی كه اخبار بد می‌دهند، هوش كمی دارند. مثلا تلویزیون منزل شما را به سرقت برده‌اند، هنوز شوهر بدبخت پایش را از در داخل نگذاشته این خبر را به او می‌دهید، خب مسلما ناراحت و عصبانی می‌شود. اصلا به او نگویید. بگذارید مدتی بعد خبر بدهید.

سعی كنید از كلمات خوب استفاده كنید. سعی كنید دو تا كلمه حرف خوب یاد بگیرید. مثلا بگویید وقتی از در تو می‌آیی خانه روشن می‌شود. این یعنی به او می‌فهمانید كه وجود او محسوس است. از این كلمات یاد بگیرید و استفاده كنید. اما ما از آنها استفاده نمی‌كنیم. شوهر كه وارد خانه می‌شود به جای این قبیل حرف‌ها می‌گوییم كه تلویزیون را دزدیده‌اند خوب معلوم است كه همان جلوی در، غش می‌كند. دادن اطلاعات خوب و قطع اطلاعات بد از توصیه‌های مهم در زندگی زناشویی است. اگر خدای ناكرده در بدن شما یك توموری یا بیماری ایجاد شد، خبر دادن این مسئله به همسر یك ترفند خاصی می‌خواهد مطمئن باشید بدترین و نامهربان‌ترین همسرها هم وقتی این خبر را می‌شنوند به آنها شوك و استرس بزرگی دست می‌دهد. مثلا خوب است به او بگوییم كه فكر می‌كنم بد نیست برای یك مشاوره پیش یك متخصص برویم. موضوع را بیندازید توی كانال پزشكی، در كانال خبری نیندازید چون فقط باعث ناراحتی طرف مقابل می‌شود. در عقدنامه ننوشته‌اند كه حرف نزنید، نگاه نكنید یا نخندید. ما همگی به عنوان انسان حدود مشخصی از آزادی داریم. البته آزادی بی‌حد و حصر و بدون حساب و كتاب را هیچ‌كدام از ما قبول نداریم. اما حدود خاصی از آزادی را داریم و نباید آن را از یكدیگر بگیریم. ما وقتی مهمانی می‌رویم همه خوشحالیم اما وقتی از مهمانی‌ بازمی‌گردیم اغلب عصبانی و در حال دعوا هستیم. <چرا فلان حرف را زدی>، <چرا به فلانی نگاه كردی>، <چرا خندیدی>، این كارها درست نیست مگر باید كور بود؟ كر بود؟ چرا باید آزادی‌های مشروع همدیگر را از بین ببریم.

درخواست‌های ما در زندگی زناشویی باید در حدی باشد كه از عهده طرف مقابل بربیاید. اگر از زندگی زناشویی این احساس را داشته باشید كه اول همسرم بعد من، یعنی ما نفر دوم خانه هستیم. احساس ما باید همیشه این طوری باشد. یعنی همسر ما باید همیشه نفر اول خانه باشد خودبه‌خود وقتی این طور فكر می‌كنید انتظارات پایین می‌آیند. بعضی از مردم اصولا زیاد درخواست می‌كنند. هر كاری برای آنها بكنید كافی نیست و باز هم درخواست دارند. اگر این درخواست‌ها در چهار چوبی باشد كه طرف مقابل از پس آن بربیاید مشكلی نیست. اما زمان درخواست هم مهم است. مثلا بعضی درخواست‌ها را باید در ۵ ساله اول زندگی مطرح كرد، برخی را در ۵ ساله دوم و برخی را هیچ‌وقت نباید اظهار كرد. ما می‌توانیم درخواست‌هایمان را با هم تطبیق بدهیم. گاهی زنان شكایت دارند كه شوهر ما به ما توجه نمی‌كند. مثلا نمی‌داند كه من الان حالم خوب نیست. وقتی من حالم خوب نیست نباید بیرون برود و باید در خانه بماند و به من برسد مثلا شكایت می‌كنند كه من رنگ ابروهایم را عوض كردم اما او نفهمید. رنگ دیوار را عوض كردم باز هم نفهمید. یعنی از ما مردان شكایت می‌كنند كه بی‌توجه هستیم، البته مردان به‌طور معمول بی‌توجه نیستند چرا كه در یك آشنایی جدید بسیار بادقت و باتوجه هم هستند. مردها به كسی بی‌توجهی می‌كنند كه از او دلخور هستند. برخی وقت‌ها هم بی‌توجهی ناشی از بیماری‌ها و افسردگی ما است. گاهی اوقات بی‌توجهی‌‌ها ناشی از تناقضات است. برعكس مردها اظهار می‌كنند كه زنان ما بسیار زیاد به ما توجه می‌كنند.

معمولا درخواست‌های ما باید در افق‌های مشترك باشند. یعنی در جهتی باشند كه همسرمان بتواند آن را برآورده سازد. برخی از مردم اصلا هیچ وقت درخواستی ندارند كه البته اینها هم ایراد دارند و درست نیست. اگر مردی احساس كند كه همسرش هیچ درخواستی از او ندارد به این مسئله عادت می‌كند و هیچ وقت چیزی برای او نمی‌خرد. پس همیشه باید تا حدود معقولی درخواست داشته باشیم. اگر از همسرتان چیزی نخواهید این ایراد شماست، از مردها بخواهید. مردها هم از این كه از آنها درخواست شود خوششان می‌آید خیال می‌كنند كه آقا شده‌اند. اگر نخواهید فكر می‌كنند آنها را تحویل نمی‌گیرید.

بعضی از خانم‌ها می‌گویند اگر به شوهرمان ابراز علاقه كنیم لوس می‌شود، این حرف‌ها یعنی چه؟ اگر این كار را كردید و ایشان متقابلا جواب ندادند خوب شما هم دیگر ادامه ندهید. مدیریت این كار باشماست. بعد از چند وقت خودش می‌گوید مدتی است كه شما از من تعریف نمی‌كنید. حالا جواب دارید. بگویید برای اینكه شما متقابلا جواب نمی‌دهید. اگر دیدید لوس شده است خوب ولش كنید و دیگر چیزی نگویید. یك معامله پایاپای است. اگر دیدید نتیجه مثبت دارد به كارتان ادامه بدهید و هرچه می‌توانید بیشتر بگویید. هم باید تعریف كنید و هم تعریف بشنوید. یك ماجرای دوطرفه است.

ایراد گرفتن و پشت‌سر هم از همسران هم كار درستی نیست چون نتیجه منفی دارد. ایرادها باحرف‌های شما درست نمی‌شود. فقط خودتان و روابط را خراب می‌كنید. بگذارید ایرادها را یك غریبه بگوید. اثرش بیشتر است. از همسرتان انتقاد نكنید، مشاوره كنید. ما اول در مشاوره‌ها بررسی می‌كنیم می‌بینیم آیا ایرادی كه شما گرفته‌اید وارد هست یا نه. چون بعضی وقت‌ها ایرادات وارد نیستند. شما نسبت به خودتان و از دید خودتان سنجیده‌اید، به نظر من این مشكلات در مشاوره حل می‌شود. باید بعد از ازدواج به همسر حق داد كه با دوستان دوران مجردی خود ارتباطش را حفظ كند. خیلی زیاد. مثلا ۵ تا دوست نازنین از دوران دبیرستان داشته‌ایم.

ما موجود زنده‌ایم و باید از این قبیل ارتباطات داشته باشیم. البته به شرطی كه زمان مشخص داشته باشند و مزاحم زندگی‌ زناشویی ما نشوند. اگر این ویژگی‌ها را داشته باشند مشكلی ندارد. شوهرانتان را پرهیز ندهید كه با این یا آن نگرد. ما وقتی با دوستانمان هستیم خوشحال و خندان می‌شویم اما وقتی به خانه برمی‌گردیم از ما سوال می‌كنند كه چرا می‌خندی؟ با كی بودی كه می‌خندی؟ این سوالات از همان سوالاتی هستند كه گفتم پرسیدنشان ممنوع است. شما هم با دوست‌های خودتان باشید. اصلا بعضی وقت‌ها لازم است كه خانم‌ها ما را رها كنند. بروید ۴ ساعت با آنها بگردید البته به شرطی كه آدم‌های درست و حسابی باشند.

هیچ‌وقت خواسته‌های شخصی ما نباید اجرا شود. اگر خواسته‌های شخصی ما اجرا شد یعنی ما دیكتاتور هستیم. خانواده‌هایی كه در آنها دیكتاتوری هست خودبه‌خود متلاشی می‌شوند.

بسیاری از مردم ما عادت كرده‌اند كه خودشان را به دیگران تحمیل كنند. اجرای خواسته‌های شخصی ما دیكتاتوری است. یعنی ما داریم حقوق شخصی اعضای خانواده‌مان را می‌گیریم كه به‌خواسته‌های خودمان برسیم. خواسته‌ها در زندگی زناشویی به طور مشترك و با توافق انجام می‌شوند و برخی خواسته‌ها هم اصلا اجرا نمی‌شوند. هیچ‌ اصراری نمی‌توان به این كار كرد. مردان معمولا باید ترجیح بدهند كه اول خواسته‌های بچه و همسرشان اجرا شود. معمولا زنان هم باید ترجیح بدهند كه اول خواسته‌های شوهرشان و بچه انجام شود. وقتی عقد می‌كنیم احساس می‌كنیم طرف مقابل در مالكیت ماست. زندگی آمرانه بدترین مدل زندگی است. اینكه به دیگری امر كنیم چگونه زندگی كند بسیار بد است و این یكی از شایع‌ترین مدل‌های زندگی در ایران است. مردان به زنان امر می‌كنند و زنان به مردان. اما این كار درست نیست. باید به جای این، از همدیگر خواهش كنیم. البته ما معمولا در یك دوره‌ای این طوری زندگی می‌كنیم اما بعدها كم‌كم به سمت زندگی آمرانه می‌رویم. ما باید در جمع زندگی كنیم. یعنی خانواده‌ها با هم ارتباط داشته باشند. مثلا خانواده خانم با آقا در ارتباط باشد و نیز خانواده آقا با خانم. اگر زن و شوهری تنها زندگی كنند به مرور با همدیگر دعوا می‌كنند.

ما اصولا با چهار گروه از مردم ارتباط داریم. گروه یك، كسانی هستند كه با آنها ارتباط خونی داریم مثل پدر و مادر. البته در گروه شماره یك ما دوست‌های قدیمی خودمان را هم گذاشته‌ایم. این افراد گاهی بسیار به ما نزدیك هستند. با گروه یك، هر ۱۵ تا ۳۰ روز یك بار یك شام و یك مهمانی رسمی داشته باشید. در ضمن ما می‌توانیم با اعضای محرم گروه یك تنها و بدون همسرمان هم ملاقات داشته باشیم. چون به هر حال با آنها ارتباط ژنتیك خونی داریم. مردم گروه دو، افرادی هستند كه با آنها ارتباط یك جانبه داریم. یعنی كسانی كه ما دوست داریم با آنها در ارتباط باشیم اما آنها دوست ندارند. با این گروه هر ۲ تا ۳ ماه یك بار آن هم برای ۲ تا ۳ ساعت رابطه داشته باشید. گروه سوم مردمی هستند كه آنها دوست دارند با ما ارتباط داشته باشند اما ما نمی‌خواهیم. با اینها هم هر ۲ تا ۳ ماه یك بار برای ۲ تا ۳ ساعت باید ارتباط وجود داشته باشد. این ملاقات‌ها خیلی قشنگ است. گروه چهارم افرادی هستند كه نه ما و نه آنها هیچ علاقه‌ای به دیدن یكدیگر نداریم. با اینها هم هر ۶ ماه تا یك‌سال یك‌بار آن هم برای یك ساعت ملاقات داشته باشید. یعنی همه چیز مدون است. اما برای تدوین چنین برنامه‌ای وقت لازم است



همچنین مشاهده کنید