شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

کره شمالی و کره جنوبی دو الگوی متفاوت


کره شمالی و کره جنوبی دو الگوی متفاوت

آنچه سبب ساز تحقق منافع ملی می شود, درک درست و عمیق از شرایط جغرافیایی و ژئوپلیتیکی, نیروی انسانی و قابلیت های فنی, تکنولوژیکی در درون و شناخت کافی از فضای نظام بین الملل به عنوان جایگاهی که باید برای دستیابی به منافع ملی در آن اقدام کرد, می باشد

آنچه سبب‌ساز تحقق منافع ملی می‌شود، درک درست و عمیق از شرایط جغرافیایی و ژئوپلیتیکی، نیروی انسانی و قابلیت‌های فنی، تکنولوژیکی در درون و شناخت کافی از فضای نظام بین‌الملل به عنوان جایگاهی که باید برای دستیابی به منافع ملی در آن اقدام کرد، می‌باشد. در این میان رویکردهای کلی نخبگان (اعم از نخبگان فکری و ابزاری) هر کشور برای تحقق منافع ملی خویش و در جهت به رفاه رساندن مردم و قدرتمندکردن کشور بسیار مهم جلوه می‌کند.

کره شمالی از دهه ۱۹۸۰ کوشید با ایجاد یک برنامه هسته‌ای توانمندی خویش را در منطقه افزایش دهد و با تعریفی که در دوران جنگ سرد از سیاست سفلی و والا بود با افزایش بودجه نظامی و قدرتمند کردن خود در این عرصه با پیگیری یک برنامه هسته‌ای خود را به آنچه که می‌خواهد، برساند. کره شمالی در سال ۱۹۸۵ به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای پیوست؛ معاهده‌ای که تمامی دولت‌های عضو را ملزم می‌کند تا از تلاش برای توسعه و کسب سلاح‌های هسته‌ای خودداری کنند. اما در سال ۱۹۹۲، بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای اعلام کردند که کره شمالی در نقض تعهدات خود پلوتونیوم را به سمت برنامه تسلیحاتی سوق داده است. یک سال بعد این کشور در جریان تقاضا برای بازرسی ویژه اعلام کرد که از معاهده منع گسترش خارج می‌شود. بدین ترتیب بحران درباره برنامه هسته‌ای این کشور پدید آمد که سرانجام در سال ۱۹۹۴، با توافق آمریکا و کره شمالی به‌طور موقف پایان یافت. لیکن پس از ۱۱ سپتامبر و با قرار گرفتن این کشور در محور شرارت بار دیگر این کشور توانست ابتکار عمل را به‌دست گیرد و از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای خارج شود و بار دیگر بحرانی در روابط این کشور با همسایگانش و قدرت‌های بزرگ غربی ایجاد گردید.

به تبع این اقدام کره شمالی، تحریم‌های سیاسی و اقتصادی در کنار مشوق‌های اقتصادی به این کشور روانه شد تا اینکه یا با پیش بردن برنامه هسته‌ای خود در سطح وسیع و ارائه رویکرد تهاجمی‌تر نسبت به جهان مورد تحریم‌های بیشتر قرار گیرد یا اینکه بکوشد با قبول کمک‌های اقتصادی و فنی برنامه هسته‌ای خود را کنار گذارد. ایالات متحده همواره از سیاست دیپلماسی چندجانبه در مقابل این کشور حمایت نموده است و با وارد کردن کشورهای مهمی چون چین و ژاپن در انجام مذاکرات کوشیده که بر مشروعیت اقدام خویش نسبت به این کشور بیفزاید. توان هسته‌ای کره شمالی شامل یک رآکتور هسته‌ای با ظرفیت پنج مگاوات برق است که بین سال‌های ۸۷-۱۹۸۰ ساخته شده است. گفته می‌شود این رآکتور می‌تواند سالانه سوخت اورانیوم کافی را برای تولید هفت کیلوگرم پلوتونیوم تولید کند؛ میزانی که برای ساخت یک بمب هسته‌ای کافی است. بودجه نظامی این کشور ۱/۹ میلیارد دلار است که سهم آن از درآمد ناخالص ملی به بیش از ۱۴درصد می‌رسد. کره شمالی در این شاخص‌ها، از تمام کشورها از جمله کشورهای در حال جنگ به استثنای اریتره پیشی گرفته است. یک چنین هزینه‌ای برای نیازهای نظامی باورنکردنی و حیرت‌انگیز می‌نماید، زیرا در جمهوری خلق کره طی ۱۰ سال اخیر فقط بر اثر گرسنگی بیش از دو میلیون نفر جان خود را از دست داده‌اند و کمک‌های انسانی به این کشور نیز تقریبا یک سوم از حداقل میزان ضروری ارزاق آن را شامل می‌شود. رویکرد تهاجمی این کشور در سیاست اعلانی با به‌کارگیری ادبیات تندروانه در سیاست خارجی، با پیگیری برنامه هسته‌ای و آزمایش موشک هسته‌ای در سال ۲۰۰۶ در عرصه اعمالی نیز حالتی تهاجمی به خود گرفت. انهدام برج خنک‌کننده رآکتور یونگ‌ بیون در ۲۷ ژوئن که به عنوان نماد برنامه هسته‌ای کره شمالی به شمار می‌رفت، در میان نمایندگان پنج موسسه خبری بین‌المللی از جمله سی‌ان‌ان نشان از آن دارد که در پیش گرفتن سیاست‌ تهاجمی نسبت به نظام بین‌الملل از سوی رهبران این کشور، کیم جونگ‌ایل شکست خورده است و تلاش و استقلال این کشور برای بیرون آمدن از تحریم‌های تجاری بین‌المللی که ضربات سختی را به اقتصاد و مردم این کشور زده است، نشان از آن دارد که در پیش گرفتن سیاست‌های غیرواقع‌بینانه و تهاجمی در عرصه بین‌الملل از سوی دولت کره شمالی نه تنها مردم بلکه بقای این دولت را نیز به خطر انداخته است.

درحالی‌که در کشور همسایه کره جنوبی مردمان از رفاه بالایی برخوردارند و به‌دلیل کوشش صاحبان قدرت و ثروت و نخبگان فکری حاکم بر این کشور کره جنوبی توانسته درآمد سرانه خویش را به حدود ۲۰ هزار دلار برساند و تولید ناخالص داخلی‌اش را به ۲۰۶/۱ تریلیون دلار افزایش داده و نرخ بیکاری را به کمتر از ۳ درصد یعنی ۹/۲ درصد کاهش دهد و از نظر اقتصادی در رتبه دوازدهم جهان قرار گیرد. این نیز امکان‌پذیر نبود مگر برپایه یک درایت از سوی رهبران این کشور که با درک نظام بین‌الملل و تغییر در سیاست‌های سفلی و والا و تبدیل اقتصاد به عنوان سیاست والا و اصلی در عرصه بین‌الملل برای پیشبرد اهداف در این راستا اقدام کردند تا جایی که امروز رئیس‌جمهور کره‌جنوبی از افزایش دو برابری درآمد سرانه طی ۱۰ سال آینده خبر می‌دهد. موفقیت و پیشرفت کشورها در جهان کنونی را دیدگاه و رویکرد دوراندیشان نخبگان فکری و ابزاری این کشور نسبت به نظام بین‌الملل و نحوه اقدام آنها در این محیط رقم خواهد زد. کشورهایی که بکوشند با درک عمیق شرایط نظام بین‌الملل موقعیت اقتصادی و اعتبار بین‌المللی خویش را ارتقا دهند و به تبع آنها مردمان آنها نیز از جایگاه مناسب‌تری از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی برخوردار خواهند بود. در این مورد توجه به رویکردهای در پیش گرفته شده توسط دو کشور کره شمالی و کره جنوبی در عرصه بین‌الملل صحت این موضوع را هر چه بیشتر نمایان می‌سازد.

اکبر مختاری



همچنین مشاهده کنید