سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

من مسلمانم, اروپا وطن من است


من مسلمانم, اروپا وطن من است

مهاجران مسلمان در اروپا ماندگار شدند و با تولد و رشد فرزندان آنان, نسل جدیدی از آنان شكل گرفت كه خود را مسلمان و درعین حال, اروپایی می داند آنان نیز همانند همه جوانان و نوجوانان دیگر اروپایی, خود را متعلق به جامعه اروپا دانسته و در عین حال از این جامعه توقع داشتند كه حقوق شهروندی آنان را برآورده كند

اسلام دومین دین اروپا است. این را آمار سی میلیونی مسلمانان اروپا می‌گوید.

سال‌های حكمرانی خلفای اسلامی‌ بربخش ‌هایی از كشورهای اروپایی و همین‌طور مهاجرت‌های گسترده‏ای كه به ویژه در طول قرن بیستم انجام گرفت، موجب شكل‌گیری چنین جمعیتی از مسلمانان شد. در این میان، نسبت مسلمانان در برخی كشورهای اروپا ـ از جمله فرانسه ـ بیش تر است؛ به گونه‏ای كه از جمعیت پنجاه میلیون نفری كشور فرانسه، بیش از شش میلیون نفر مسلمان هستند.

به بیان دیگر، تقریبا از هر هشت فرانسوی، یك نفر به اسلام معتقد است؛ اما در چنین كشوری، مساله حضور اجتماعی مسلمانان، هم چنان حل نشده باقی مانده است و آخرین نمود آن؛ تصویب قانون منع حجاب در مدارس فرانسه است. به تناسب شمار انبوه مسلمانان فرانسوی، همواره مشكلات فراوانی درباره چگونگی حضور اجتماعی آنان در جامعه‌ای چون فرانسه، كه بر مبنای جدایی حوزه‌های دین و سیاست(آن چه خود فرانسوی‌ها آن را «لاییسیته» می‌خوانند) سامان یافته، وجود داشته و چنان كه این مسائل، گاه به رویارویی دولت فرانسه و جامعه مسلمان این كشور منجر شده است.

در سال‌های اخیر و به ویژه، از دهه نود میلادی به این سو، این رویارویی، برجسته تر و بارزتر شده است. در دهه‌های پیش، آن عده از مسلمانان اروپا و از جمله، فرانسه، كه به تازگی به این كشورها مهاجرت كرده بودند، خود را ناچار به تبعیت از قوانین، فرهنگ و آداب و رسوم وطن جدیدشان می‌دانستند.آنان به خود، چون میهمانانی می‌نگریستند كه موظف هستند همانگونه كه میزبانشان انتظار دارد، رفتار كنند. این تصور مسلمانان اروپانشین، كه «شاید در كشور غریب ماندگار نشوند و سرانجام، روزی به وطن اسلامی ‌خود بازگردند» باعث شد، كه آنان چندان در پی تغییردادن اوضاع به نفع خود و شناساندن فرهنگ و هویت خود به جامعه‌ای كه به آن پیوسته بودند، نباشند. به سان مسافری كه نه عزم تغییر دادن اسباب و لوازم میزبان را دارد و نه در پی عوض كردن رنگ صندلی‌های اتوبوسی است كه با آن سفر می‌كند. مسلمانان بومی‌تر كشورهای اروپایی، كه از دوران تسلط حكومت‌های اسلامی‌ بر این كشورها باقی مانده بودند نیز وضعیتی مشابه تازه مهاجران مسلمان داشتند. به این ترتیب، مسلمانان اروپا و همین طور فرانسه، با تطبیق دادن شرایط زندگی خود با معیارهای جوامعی كه ساكن آن‏ها بودند، تا اندازه‌ای از فرهنگ و اعتقادات خود فاصله گرفتند.

مهاجران مسلمان در اروپا ماندگار شدند و با تولد و رشد فرزندان آنان، نسل جدیدی از آنان شكل گرفت كه خود را مسلمان و درعین حال، اروپایی می‌داند. آنان نیز همانند همه جوانان و نوجوانان دیگر اروپایی، خود را متعلق به جامعه اروپا دانسته و در عین حال از این جامعه توقع داشتند كه حقوق شهروندی آنان را برآورده كند.

این نسل جدید مسلمانان اروپایی نیز همانند پدران و مادرانشان، در خانواده‌هایی تربیت شدند كه بیش تر آنان دست كم در زندگی فردی خود و در فضای داخلی خانه‌هایشان سعی كرده‌اند طبق آموزه‌ها و دستورهای دین اسلام رفتار كنند؛ اما تفاوت این نسل با والدینشان، در نگاه آنان به جامعه‌ای است كه در آن زندگی می‌كنند.آنان برخلاف پدران و مادرانشان، نه خود را مهمان می‌دانند و نه تصوری از بازگشت به وطن خود دارند. اروپا وطن آنان است و به همین علت، فكر نمی‌كنند كه اگر قصد داشته باشند همان‌طور كه دینشان از آنان خواسته، رفتار كنند، انتظاری خلاف معمول دارند.

ما می‌خواهیم نشان بدهیم كه مسلمانیم از نخستین و بارزترین نتایج هویت جویی نسل جدید و جوانان مسلمان اروپایی، گرایش آنان به برخورداری از ظاهر مذهبی و هم چنین مشاركت در گروه‌ها و اجتماعات مذهبی است. آنان می‌خواهند مانند هم سن و سالان مسیحی یا یهودی خود، كه به فراوانی از نمادها و نشانه‌هایی مذهبی(مانند صلیب مسیحی یا عرقچین یهودی) استفاده می‌كنند، از نمادهایی استفاده كنند كه نشان دهد مسلمان هستند و یا در گروه‌هایی حضور یابند كه هویتی اسلامی‌ دارند. به همین علت، در سال‌های اخیر، میزان استفاده از حجاب در میان زنان مسلمان اروپا و حضور مسلمانان اروپا در مسجدها و تشكیلات مذهبی، چند برابر شده است؛ اما با توجه به هراس دولت‌های اروپایی از احیای دوباره اسلام و ارزش‌های آن ـ یا آن چه آنان فاندامنتالیزم(بنیادگرایی) می‌خوانند ـ این گرایش‌های مسلمانان جوان اروپا، نه تنها با اقبال دولت مردان این كشورها روبه رو نشده، بلكه می‌توان گفت كه مورد هجمه قرار گرفته است.

از سوی دیگر، اتفاقاتی مانند حادثه حمله به برج‌های دوقلوی نیویورك در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و ظهورجریان‌های مشكوكی از جمله، طالبان و بن‌لادن، بهانه‌های خوبی برای سركوب مذهب‌گرایی جوانان مسلمان اروپایی، به دست دولت‌های اروپایی داده است. در این میان، چالش دولت فرانسه، با خواسته‌های جوانان مسلمان، شاید به علت تعداد بیش تر مسلمانان این كشور قدیمی‌، بارزتر است.

بحث ممنوعیت استفاده از حجاب اسلامی ‌برای دختران مسلمان فرانسوی، بارها موضوع اصلی رسانه‌های خبری قرار گرفته است. تازه‌ترین رویارویی فرانسه با حجاب اسلامی‌، تهیه طرح ممنوعیت استفاده از نشانه‌های مذهبی در مدرسه‌های فرانسه، از سوی دولت این كشور بوده كه با تصویب آن، استفاده از حجاب اسلامی ‌در مدارس فرانسه، رسما غیرقانونی خواهد شد.

البته تا پیش از این نیز بیش تر مدارس فرانسه، به سختی به شاگردان خود اجازه می‌دادند كه با پوشش اسلامی‌ در كلاس‌های درس حاضر شوند. این طرح، در حالی جامعه مسلمان فرانسه را در برابر قانون قرار می‌دهد كه دیگر اقلیت‌های دینی، هم چون یهودیان، از این سخت گیری‌ها مستثنا هستند.

در حال حاضر، مسلمانان فرانسه با جمعیت هفت میلیون نفری خود، نه تنها از داشتن مدارس اسلامی ‌محرومند، بلكه برای رعایت حجاب در مدارس، مكان‌های عمومی‌ و اداری نیزبرآنان سخت گیری می‏شود. بر اساس این طرح، استفاده از هر نوع نشانه‌ای، كه نشانگر تبلیغ مذهب باشد، در مدارس فرانسه ممنوع می‌شود.

تصویب این قانون، استفاده از علائم مذهبی، از جمله حجاب برای مسلمانان، عرقچین برای یهودیان و صلیب برای مسیحیان را در مدارس فرانسه ممنوع می‌كند. با این حال، مسلمانان فرانسوی اعتقاد دارند كه هدف دولت فرانسه از تصویب این قانون، تنها منع رعایت حجاب اسلامی‌ در مدارس بوده و استفاده از عنوان «نشانه‌های مذهبی» فقط به منظور توجیه آن در نظر افكار عمومی‌ جهان، به ویژه مسلمانان و كاهش اعتراض‌ها و تنش‌های احتمالی صورت گرفته است؛ چنان كه تاكنون هیچ‌گاه دانش‌آموزان یهودی، به دلیل بر سر داشتن عرقچین و دانش‌آموزان مسیحی به دلیل داشتن صلیب، مورد اعتراض واقع نشده‌اند و تنها دختران مسلمان به دلیل داشتن حجاب، از مدرسه‌ها و گاه محل كار خود اخراج شده‌اند.

در طرحی نیز كه به تازگی تهیه شده، میان حجاب اسلامی ‌و صلیب مسیحی و عرقچین یهودی تفاوت گذاشته شده است، به این صورت كه حجاب اسلامی‌، نشانه‌ای دینی ـ سیاسی تلقی شده و به برخی جریان‌های تندرو، كه تحت عنوان مذهب و اسلام به فعالیت‌های تخریبی و تروریستی می‌پردازند(همانند طالبان و اسامه بن لادن)، نسبت داده شده است.

فرانسه در تبعیض، پیش تاز است به اعتقاد كارشناسان امور اجتماعی، اكنون موضوع منع رعایت حجاب در مدارس، تنها مختص كشور فرانسه است و در دیگر كشورهای اروپایی، نه تنها چنین بحثی مطرح نیست، بلكه در بعضی مدارس كشورهایی چون آلمان و انگلیس، حتی محل‌هایی برای عبادت و برپایی نماز مسلمانان، در مدارس در نظر گرفته شده است.به عقیده آنان، جامعه و مدارس ایالات متحده نیز تا اندازه‌ای به مسلمانان این كشور اجازه داده‏اند كه فعالیت‌های مذهبی خود را داشته باشند.

این كارشناسان، به سران فرانسه گوشزد می‌كنند كه در باره حقوق و آزادی‌های مسلمانان این كشور، دقت و توجه بیش تری به خرج دهند. در این میان، فعالیت مجامع و تشكل‌های اسلامی ‌نیز درخور توجه و جالب است. این مجامع، با برپایی گردهمایی‌ها وفرستادن پیام برای مقامات فرانسه، می‏كوشند پیش از تصمیم مجلس ملی فرانسه برای رد یا تصویب طرح «ممنوعیت استفاده از نشانه‌های مذهبی در مدرسه‌های فرانسه»، خواسته‌های خود را به گوش آنان برسانند؛ از جمله، شورای آیین اسلام فرانسه، كه تا حدودی توانسته است مسلمانان این كشور را از بلاتكلیفی و سردرگمی‌ در نظام اداری فرانسه نجات دهد و مرجعی رسمی‌ و دولتی برای پیروان اسلام به شمار می‌رود، در نامه‌ای سرگشاده به ژاك شیراك(رییس‌جمهور فرانسه) به طرحی كه درباره ممنوع شدن حجاب اسلامی‌ در مدارس فرانسه تهیه شده، به شدت اعتراض كرده است.

به اعتقاد اعضای این شورا، دولت فرانسه در این طرح، میان مسلمانان و دیگر شهروندان، تبعیض قائل شده است و به این ترتیب، مسلمانان، كه بخش عمده‌ای از شهروندان فرانسه را تشكیل می‌دهند، از اجرای فرایض دینی خود باز داشته شده‌اند، در حالی كه طبق اصول قانون اساسی فرانسه، دولت باید امكان اجرای اعمال دینی را تضمین كند. در این نامه آمده است كه در طرح ممنوعیت استفاده از نشانه‌های مذهبی مدرسه‌های فرانسه، آزادی مصرح در قانون سال ۱۹۰۵ جمهوری فرانسه، برای «تضمین اعمال عبادی پیروان ادیان» حذف شده و جای آن را عبارت مبهم «احترام به تنوع اعتقادات» گرفته است.

مسلمانان فرانسه اكنون نگرانند كه نادیده گرفته شدن حقوق بدیهی و اولیه آنان از سوی دولت فرانسه، از این فراتر رود و به دیگر حوزه‏های رفتاری مسلمانان نیز كشیده شود. به همین دلیل، اعتراض‏های گسترده مسلمانان به این طرح، به خیابان‌ها كشیده شده است. در تظاهرات روزهای اخیر در پاریس، دختران مسلمانی كه برای دفاع از حق برخورداری از حجاب خود، به خیابان‌ها آمده بودند، با در دست داشتن پرچم فرانسه و خواندن سرود مارسییز(سرود ملی فرانسه) نگرانی خود را از آینده اسلام در این كشور ابراز كردند.

در این تظاهرات، هزاران دختر دانشجو و دبیرستانی، با هماهنگی كامل، به خیابان‌های پاریس آمدند و علیه تصویب قانون ممنوعیت استفاده از نشانه‏های مذهبی در مدرسه‏های فرانسه، شعار دادند. این دختران، روسری‌هایی به رنگ پرچم فرانسه بر سر داشتند و با خواندن سرود ملی فرانسه، كارت‌های شركت در انتخابات و مدارك ملیت فرانسوی خود را به خبرنگاران نشان می‌دادند. منظور آنان این بود كه همان قدر كه فرانسوی هستند، مسلمان هم هستند و دوست دارند در كشور خودشان به اعتقادات و فرهنگ اسلامی ‌آنان احترام گذاشته شود.

با توجه به این كه در روزهای اخیر، این مطلب فراوان تبلیغ شده بود كه دختران و زنان فرانسوی مسلمان، از ترس همسر، والدین و یا برادران خویش حجاب بر سر دارند، به همین علت، یكی از شعارهای اصلی تظاهركنندگان، این بود: «نه برادر، نه پدر، نه همسر، حجاب انتخاب خود ماست!». از دیگر شعارهای این راهپیمایان این بوده: «فرانسه با تصویب این قانون، تنها دودستگی و تبعیض به ارمغان خواهدآورد»، «این، قانون آپارتاید است»، «ما را همین‌گونه كه هستیم، بپذیرید»، «فاشیست‌ها و راسیست(نژادپرست)ها ! بنیادگرا شمایید» و «بنیادگرایی لاییك، خطری برای جمهوری است»

هم اكنون به جز كشورهای فرانكوفون اروپا، چون بلژیك و فرانسه، كه رعایت حجاب اسلامی‌ در آن‏ها با مسائل و مشكلات بسیاری همراه است، در دیگر كشورها، مانند آلمان، انگلیس، اسپانیا، هلند و دانمارك، مانعی برای داشتن حجاب اسلامی‌ وجود ندارد.برگزاری كلاس‌های اخلاق دینی، توسط امامان جماعت و جمعه در هلند، وجود استخرهای مجزا با پوشش مخصوص و ساعات مشخص برای بانوان در دانمارك و سفارش دادن نشان‌های مذهبی برای مدارس ایتالیا، همه حكایت از آن دارند كه مطالبات مسلمانان در این كشورها دست كم تا اندازه‌ای مورد احترام است.

در انگلیس، حتی زنان محجبه، در پلیس و نهادهای امنیتی مشغول به كار هستند. دانماركی‌ها برای سیاست ادغام خارجیان، پیش‌بینی كرده‌اند كه جز در موارد ضروری مربوط به بهداشت و درمان و مسائل امنیتی، زنان می‌توانند در محیط‏های كاری نیز حجاب داشته باشند. در اسپانیا كار از این هم راحت‌تر است و مقامات محلی، بسته به راحتی دانش‌آموزان مدارس، رفتارهای رضایت‌بخش‌تری با این مسأله دارند. در انگلیس، داشتن پوشش واحد در مدارس، ضروری است و اگر حجاب اسلامی‌ بتواند با این اصل، هم خوانی داشته باشد، رعایت آن مانعی ندارد.این پوشش واحد، در برخی مناطق، كه مسلمان حضور بیش تری دارند، به گونه‌ای طراحی شده است كه عمومیت قانون، آنان را نیز در برگیرد و مدارس بتوانند خود را با آداب اقلیت‌ها تطبیق دهند.

درهرحال، با روند كنونی به نظر نمی‌رسد كه فرانسه طرح سنجیده و پخته‌ای را برای دومین اقلیت بزرگ مذهبی این كشور آماده كرده باشد.

مناسب به نظر می‌رسید كه دولتمردان فرانسوی، به دور از غوغای مشتی سیاست باز، به بررسی كارشناسانه حجاب اسلامی ‌می‌پرداختند و نتیجه آن را برای تدوین الگویی ملی، به معرض داوری افكار عمومی ‌می‌گذاشتند.البته در كشوری كه انتشار یك تحقیق عالمانه و منصفانه در باره حجاب اسلامی، ‌ به دست یك جامعه‌شناس زن فرانسوی و استاد دانشگاه(ماری كلود لوتران) با عكس العمل دولت فرانسه روبه رو می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت كه فرانسه(مهد آزادی و حقوق بشر!) حتی به شعارهای انقلاب دویست سال پیش خود، پایبند بماند.

www.baztab.com



همچنین مشاهده کنید