جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

سال بد فوتبال


سال بد فوتبال

جام حذفی فوتبال ایران, بزرگ ترین اختلاف سال فوتبال بین مقام ریاست سازمان و رئیس فدراسیون فوتبال را عیان ساخت علی آبادی و دادکان از ابتدای حضور رئیس جدید سازمان در کاخ ورزش از هم دور بودند, اما چند عامل این اختلاف ها را بزرگ تر کرد

دو روز مانده به تحویل سال ۱۳۸۵ در محل روابط عمومی فدراسیون فوتبال با نگرانی از موقعیت تاریخی ناهنجار فوتبال ایران در سال سگ گفتم. هیچ کس گوش هایش را برای شنیدن یک تحلیل جدی و پیش بینی واقعی تیز نکرده بود، اما وقتی همکاران و دوستان از قول من شنیدند که سال های ۳۷، ۴۹، ۶۱ و ۷۳ فوتبال ایران روزگار بسیار بدی را در سال سگ سپری کرده، سعی کردند جدی تر با این مسئله برخورد کنند. بهترین جمله ای که آن روز شنیدم این بود «نباید بد به دلمان راه بدهیم و موج منفی به کانون ملی فوتبال بدهیم».

سال سگ آغاز شد، هنوز ۴۰ ساعت از شروع سال نگذشته بود که تیم صباباتری - نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا- در خانه به تیم الکرامه سوریه ۲ بر ۱ باخت. صبا که قدرتمندانه آغاز کرده بود برابر فوتبال سوریه که ناکام سه دهه گذشته برابر فوتبال ایران بود باخت تا یک پیش بینی بسیار خرافی، رفته رفته عواقب تلخ خود را نمایان کند.

اهمیت شکست صباباتری در روز دوم فروردین از آن جهت بود که دور ناکامی های احتمالی فوتبال مقدمه ای صریح و شفاف می توانست باشد و همین گونه هم شد. قبل از شروع مهمترین اتفاق ورزشی شش ماه نخست سال یعنی جام جهانی فوتبال، لرزه بر تن فوتبال افتاد. بعد از شکست صباباتری، فولاد هم شکست خورد. دو نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا که با پیروزی آغاز کرده بودند، در ادامه کار به حریفان باختند و از حضور در مرحله یک چهارم نهایی رقابت ها ناکام شدند؛ هر چند در سال های گذشته هم نمایندگان ایران در عرصه این رقابت ها گام های موفقی برنداشته بودند.

روز اول اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۵ مسابقات لیگ پنجم حرفه ای با قهرمانی تیم فوتبال استقلال تهران به پایان رسید. لیگ ۲۰۰ روزه در فوتبال ۲۰ هفته ای یک اتفاق خوش یمن و بسیار مبارک بود. برگزاری منظم و بدون وقفه بازی ها، قاطعیت در برگزاری - حتی در ایام ماه مبارک رمضان - و جدیت و پیگیری از عوامل برگزاری لیگ در زمان معین و مشخص خود بود. استقلال با ۵۹ امتیاز از رقابت با پاس رقیب دندان گرد و ۵۸ امتیازی خود سربلند خارج شد. پرسپولیس هم با کسب رتبه نهم بدترین عنوان تاریخ فوتبال خودش را به دست آورد، با این حال فصل فوتبال هنوز به پایان نرسیده بود، چرا که جام حذفی هنوز در ادامه راه خود بود.

● آغاز یک مناقشه

جام حذفی فوتبال ایران، بزرگ ترین اختلاف سال فوتبال بین مقام ریاست سازمان و رئیس فدراسیون فوتبال را عیان ساخت. علی آبادی و دادکان از ابتدای حضور رئیس جدید سازمان در کاخ ورزش از هم دور بودند، اما چند عامل این اختلاف ها را بزرگ تر کرد. وقتی پرسپولیس با بهره گیری از مدیریت آری هان، شانس و درخشش فوق العاده مهرزاد معدنچی به فینال جام حذفی رسید، برنامه فینال رقابت ها که در آیین نامه مسابقات رفت و برگشت عنوان شده بود به خاطر ضیق وقت، یک تک بازی در شهرستان مشهد مشخص شد.

پرسپولیس از خواست فدراسیون استنکاف ورزید - سازمان - بی توجه به اینکه فدراسیون بالاترین مرجع تصمیم گیری فوتبال است، دخالت کرد و به «وتوی» خواست فدراسیون فوتبال پرداخت. در فاصله یک ماه مانده به جام جهانی، جدل غیرحرفه ای مسوولان ورزش و فوتبال روح تیم ملی را آزرد. کار به دخالت مجدد رئیس جمهور و رئیس مجلس و آشتی ظاهری علی آبادی و دادکان کشیده شد.

علی آبادی که قبلا در جریان حضور احمدی نژاد در تمرین تیم ملی از دادکان رودست خورده و از او گله مند بود در یک برنامه تلویزیونی حرف از حذف دادکان و طالقانی از مدیریت فدراسیون های فوتبال و کشتی زده بود، دادکان به تلافی، هر جا که نیاز بود نقش مدیریت سازمان، موجد و موکد جلوه گر شود، آن را بی اهمیت و ناچیز جلوه داد. قرار شد فینال جام حذف بعد از جام جهانی فوتبال برگزار شود. آتش این اختلاف دودی به پا کرد که تنها به چشم تیم ملی رفت.

یکی از معدود دلخوشی های ورزش ما حاکمیت بلامنازع در برخی رشته ها مثل والیبال نشسته معلولان و فوتسال در آسیا بود. دو، سه سال قبل بوسنیایی ها حریم والیبال نشسته ما را شکستند و امسال در اردیبهشت ماه تلخ فوتبال، تیم ملی فوتسال بعد از سال های پیاپی استیلای بلامنازع بر ورزش نوظهور قاره به عنوان سوم مسابقات قهرمانی آسیا رسید. دوست داشتیم این شکست را هم با نگاه خیر دنبال کنیم. مثلا بگوییم خیر باشد، صدقه سر پیروزی تیم ملی در جام جهانی، اما نشد که نشد.

مناقشات یا به عبارتی مذاکرات مربوط به استفاده صلح آمیز ایران از انرژی هسته ای، تیم ملی فوتبال را در آستانه شرکت در جام جهانی در «محاق» رفتار دوپهلوی حریفان قرار دارد. حریفان، به راحتی پیشنهاد بازی های دوستانه ما را بر نمی تابیدند.

فدراسیون فوتبال در ماه های فروردین و اردیبهشت سعی بسیار داشت تا پای آرژانتین را حتی با قیمت بالاتر از حد معمول به ایران باز کند، اما آنها نیامدند، همه حریفان. پشت پرده زد و بست های تبلیغی، حتی اگر در مذاکرات اولیه با ما قرار بازی می گذاشتند، اما با انصراف ثانویه، دامنه سیاست را به فوتبال می کشاندند. به هر حال، بوسنی و کرواسی آخرین حریفان تدارکاتی ایران قبل از جام جهانی شدند. دو بازی خوب امید را به کاروان ناامید فوتبال برگرداند. با کرواسی در خاک حریف ۲-۲ کردیم و بوسنی را در تهران ۵/۲ شکست دادیم و سپس سینه صاف کردیم و با فریاد رسا از دوری کینه سگ ۸۵ در جام جهانی خبر دادیم. پروازهای ایرانی بود که روی باند فرودگاه بزرگ و تاریخی فرانکفورت می نشست. ایران به جام جهانی رفت.

‌● ناکامی در جام جهانی

جام جهانی ۲۰۰۶ در آلمان آغاز شد. ایران با بدترین سر و شکل خود به آلمان رفت. علی کریمی و مهدی مهدوی کیا بهترین مردان ملی فوتبال که دو سال قبل در جام ملت های آسیا، روی هم ۹ پاس گل و پنج گل داشتند تازه از بند مصدومیت رها شده بودند، ضمن آنکه کناره گیری قریب الوقوع دادکان از مدیریت فوتبال و برانکو از سرمربیگری تیم ملی باعث شد که جماعت فوتبال ملی در جام جهانی تمرکز زیادی روی ارائه تمام قابلیت ها نداشته باشند.

حاشیه های اطراف تیم ملی هم بسیار زیاد بود دخالت برخی از سیاستمداران و مسوولان رده بالای ورزش در تیم ملی، آژانس پرسروصدا و توریستی اکبر غمخوار که پر از اعتراض و تشنج بود.

گروه فرهنگی اعزامی که با صرف میلیاردها تومان از پس امور مربوطه برنیامد و در این مملکت حتی ۵۰ نفر هم ترانه جام جهانی آنها را فرا نگرفته بودند و همه سر خود را به ترانه یک فاسدالاخلاق لس آنجلسی گرم کرده بودند، اصرار و لجاجت دادکان در کم کردن نقش مسوولان سیاسی ورزش در جام جهانی و عوامل دیگر دست به دست هم داد که در جام جهانی، فوتبال ایران دچار بی انگیزگی و سرخوردگی باشد. در نورنبرگ به مکزیک ۳-۱ باختیم. سپس به فرانکفورت رفتیم و ۲-صفر به پرتغال باختیم. در لایپزیک هم تساوی برابر آنگولا، هیچ کس را راضی نکرد؛ ایران از جام جهانی حذف شد.

کاروان فوتبال هنوز در آلمان بود که سازمان تربیت بدنی در اقدامی شتابزده دادکان را از مدیریت فدراسیون فوتبال کنار گذاشت و به تاخیر، کیومرث هاشمی، سرپرست موقت فدراسیون فوتبال شد. دادکان که قبلا عنوان داشته بود بعد از جام جهانی، خودش کناره می گیرد، با این اقدام سازمان، به خصلت همیشگی خود یعنی پافشاری و ابرام در امور و مسائل روی آورد. خصلتی که دوستانش از آن به پا ؟؟ و مخالفانش به لجاجت و تندخویی از آن یاد می کنند. اگر دادکان خودش استعفا می داد، پرونده فوتبال در فیفا کمتر مورد حساسیت واقع می شد.

بعد از جام جهانی یک پرونده قدیمی سر برآورد. فدراسیون جهانی فوتبال، از مدت های دور فدراسیون ایران را به خاطر دخالت دولت در امور فوتبال و نقص های آشکار بسیار در اساسنامه مورد بازخواست قرار داده بود. حالا کنار گذاشتن رئیس فدراسیون هم به تخلفات فوتبال در ایران اضافه شده بود. سازمان تربیت بدنی که در امور حقوقی مربوط به ساختار جدید و جهانی فوتبال تخصصی نداشت به ادعای مصطفوی اکتفا کرد و او را دبیر فدراسیون موقت کرد. مصطفوی آمد تا با استفاده از روابطش مشکل فوتبال ایران و تهدید نامه ها را رفع و رجوع کند، او با پیش کشیدن عنوان رفاقت با ولی پان و این حرف تاریخی که فیفا نمی تواند هیچ غلطی بکند، دل مسوولان سازمان را به نحو غریبی گرم کرد.

در این روزها هوشنگ نصیرزاده هم که با بیان خوب خود به اشتباه اعتماد جامعه فوتبال را به خود جلب کرده با اظهارات اشتباه و غیرمنطقی و ترسیم دورنمایی کاملا نادرست از آینده و تحولات فوتبال سعی داشت تا همه مکاتبات فیفا را با فوتبال ایران نادرست و تقلبی جلوه دهد. این در حالی بود که داریوش مصطفوی با نگاه به ضرب المثل از این ستون به آن ستون فرج است، سعی داشت در روزهایی بسیار پراضطراب، تهدید نامه ها را در کشوی میزش در فدراسیون فوتبال مخفی کند.

مهدی حدادپور


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید