چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال و سیاست


فوتبال و سیاست

فوتبال به عنوان یکی از پر طرفدارترین رشته های ورزشی در جهان همواره با جریانات مختلفی عجین می شود گاهی اتفاقات به نحوی جریان سازی می شود که جایی برای نامیدن این رشته مهیج به عنوان یک ورزش باقی نمی ماند

فوتبال به عنوان یکی از پر طرفدارترین رشته های ورزشی در جهان همواره با جریانات مختلفی عجین می شود. گاهی اتفاقات به نحوی جریان سازی می شود که جایی برای نامیدن این رشته مهیج به عنوان یک ورزش باقی نمی ماند.

بازیکنان، مربیان و برخی رؤسای باشگاه ها همواره برای رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعی خود از ورزش به عنوان یک ابزار استفاده می کنند تا از آن طریق خود را در جوامع بشری بیشتر نمایان سازند . آنها گاهی اوقات به حدی از نام و اعتبار برخوردار می شوند که حتی برای رسیدن به پست های سیاسی زحمت زیادی برای جلب حمایت مردم متحمل نمی شوند. در این سلسله مطالب یک ترکیب ۱۱ نفره تشکیل داده و قصد داریم شما را با تعدادی از نام های مشهور ورزشی جهان که با سیاست هم میانه خوبی دارند، آشنا نماییم. «لیلیان تورام» به عنوان آخرین گزینه از نظرتان می گذرد:

لیلیان تورام طرفدار مبارزه با نژادپرستی

«لیلیان تورام» مدافع فرانسوی، طرفدار آتشین مزاج حقوق اقلیت های نژادی، آخرین فوتبالیستی است که در لیست مردان فوتبال و سیاست ما قرار می گیرد. در اکتبر سال ،۲۰۰۱ یک ماه بعد از حمله ۱۱ سپتامبر، تیم فرانسه مقابل تیم الجزایر در پاریس بازی داشت. تنش بین فرانسوی های سفیدپوست و اقلیت های نژادی به اوج خود رسیده بود. حتی قبل از بازی جوانان فرانسوی عرب الاصل، سرود مارسی یز (سرود ملی فرانسه) را مسخره می کردند. اندکی بعد، تعدادی از جوانان به زمین بازی حمله می کنند. همه بازیکنان پا به فرار می گذارند به جز یک نفر. لیلیان تورام، مدافع قوی هیکل فرانسوی یکی از مهاجمین را گرفت و شروع به سخنرانی برای او کرد و از جوان بهت زده پرسید، نمی توانی ببینی که چگونه در حال خراب کردن اوضاع برای گروه اقلیت نژادی کشور هستید؟

● سکوی سخنرانی ورزشی

هیچ فوتبالیست دیگری را مانند «تورام» کاپیتان فرانسوی، دارای بیشترین رکورد بازی بین المللی نمی یابید که از جایگاه خود در ورزش به عنوان یک سکوی پرتاب استفاده کند. شاید تورام بیشتر از هر کس دیگری با فرانسوی های اقلیت نادیده انگاشته شده، سخن گفته است. او این کار را بسیار زیرکانه انجام می دهد. ما او را آخرین فرد سیاسی فوتبال خود قرار می دهیم زیرا فرانسه بیرون از زمین فوتبال نیز به او نیاز دارد.هنگامی که فرانسوی های اقلیت در سال ۲۰۰۵ به شورش پرداختند و «نیکلاس سارکوزی» وزیر کشور وقت آنها را مورد اهانت قرار داد، لیلیان تورام به حدی افسرده و ناامید با روزنامه ها صحبت می کرد که مربی تیم فرانسه «ریموند دومنش » مجبور شد او را از تیم بیرون بکشد.وقتی که راست گرای افراطی «جین ماری لپن» از بازی سیاهان در تیم فرانسه شکایت کرد، تورام خونسردی ذاتی خود را بازیافت و گفت «شخصاً، من یک سیاه نیستم. من یک فرانسوی هستم.»چندی بعد مشخص شد که تورام نه تنها یک سخنران خوب است بلکه یک شنونده خوب نیز هست. او مجذوب داستان گذشته بندر لیورپول به عنوان یک مرکز تجارت برده شد.

او می گوید که اغلب با همتیمی های خود چنین بحث هایی را دارد. مدافع دیگر بارسلونا، «گیانلوکا زامبروتا» به تورام گفت که او و دوستش در تعطیلات به یک رستوران در منطقه کارائیب رفتند. در رستوران همه سیاه بودند و زامبروتا و دوستش به علت کمبود جا خیلی زود آنجا را ترک می کنند. تورام به او توضیح داد که این چیزی است که سیاهان در اروپا اغلب حس می کنند. «پاسکال بونیفیس» یکی از کارشناسان برجسته در امور بین الملل و دوست تورام می گوید:«تورام یک صداست که باید به آن گوش سپرد، صدایی حاکی از مشکلات تابعیت در فرانسه.»آیا تورام توانسته کار متفاوتی در فرانسه انجام دهد؟ «بونیفیس» می گوید: «بله و این کاملا آشکار است.» تورام ۳۶ ساله بعد از اتمام فوتبال خود، تمام وقت خود را به بنیاد ضد نژاد پرستی اختصاص می دهد؛ «بنیاد لیلیان تورام» او می تواند کارهای متفاوت بیشتری انجام دهد.

تورام در شهر «گادلوپ» متولد شد که در عین محروم بودن به طور رسمی قسمتی از خاک فرانسه بود. بیش از نیمی از جزایر سیاه سراسر جهان در منطقه کارائیب واقع شده اند. هنگامی که تورام کودک بود، می خواست یک کشیش شود. مادرش که در مدرسه فرانسوی درس خوانده بود و از یک خانواده قدیمی فرانسوی به طبقه پائین تر سقوط کرده بود، هنگامی که تورام ۹ ساله بود، خانواده را به حومه فقیرنشین شهر پاریس برد. او ادعا می کند که با اولین نژادپرست در آنجا روبرو شده است. آنجا در آپارتمان بلوک مقابل، پسری سیاه زندگی می کرد که نژادپرست بود اما خانواده اش این ویژگی را نداشتند. اما نگرانی های تورام در مورد نژادپرستی بیشتر شد. هدف او از کودکی تا به حال اثبات این موضوع بوده که سیاهان نیز می توانند تبعه فرانسه باشند. تیم سیاه، سفید، عرب یک مدافع استخوان دار که به تیم «سیاه، سفید، عرب» فرانسه برای رسیدن به قهرمانی جام جهانی ۱۹۹۸ کمک زیادی کرد. بسیاری از بازیکنان آن تیم که مانند زین الدین زیدان استحقاق خواندن سرود «مارسی یز» را داشتند، برای اینکه به عنوان یک فرانسوی پذیرفته شوند، بسیار منازعه کردند.به طور مثال، پدربزرگ «کریستین کارمبو» مدافع فوتبال، از «کالدونیا» در جنوب اقیانوس آرام به فرانسه آمد. او جزو صدها نفری بود که از جزایر برای نمایش سوسمار ها آمده بودند. بعدها این سوسمارها با کروکودیل های آلمانی تعویض شدند.خود تورام می گوید که او تنها بعد از زدن ۲ گل به کرواسی در نیمه نهایی جام جهانی، احساس کرد که کاملاً یک فرانسوی است.فتح جام جهانی نتوانست به صورتی معجزه آسا، مشکل تابعیت فرانسوی های اقلیت را به سرانجام برساند.

تورام هرگز چنین توقعی نداشته است، حتی وقتی بعضی از دولت مردان انتظار این امر را داشتند. او فهمیده است که تابعیت فرانسوی او به خاطر وجود فوتبال بیشتر از افراد دیگر در جامعه پذیرفته شده است.تورام می گوید: تبعیض نژادی در ورزش به سیاه پوستان کمک کرده است. برای مثال یک مربی بدنسازی در بارسلونا درباره «آبیدال» مدافع بزرگ فرانسوی گفت، او یک ورزشکار از نژاد سیاه است. این گفته به خاطر این نبود که او بعد از تمرین هم می دوید بلکه به این علت بود که او یک سیاه است.فوتبال طوری ورود سیاهان را خوشامد گفت که انگار آنها سال ها است بر تیم ملی فرانسه مسلط شده اند. نظرسنجی ها نشان می دهد که یک نفر از هر ۳ نفر فرانسوی فکر می کنند که تعداد بازیکنان خارجی الاصل در مسابقه ها بسیار زیاد است. هنگامی که «آلیان فینکل کرات» فیلسوف معاصر فرانسه گفت تیم «سیاه،سیاه،سیاه» (به جای سیاه،سفید،عرب)، فرانسه را به یک جوک تبدیل کرده، تورام جوش آورد. بسیاری از اعضای دولت فرانسه مقابل اینکه آلیان فینکل کرات یک نژادپرست است اعتراض کردند. تورام با شنیدن این ادعا شانه اش را بالا انداخت و با رفتار سرد ذاتی خود گفت:«من نمی دانم که آیا او نژادپرست هست یا نیست. من تنها به سخنی که او گفته، توجه می کنم.»



همچنین مشاهده کنید