جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

كتاب جانبدارانه ,جاودانه نیست


كتاب جانبدارانه ,جاودانه نیست

نخستین جلد از ۶ جلد مجموعه فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی اخیراً توسط انتشارات سروش منتشر شده است احمد سمیعی گیلانی سرپرستی این پروژه را برعهده دارد و سیدعلی آل داوود و رضا سیدحسینی با او در تالیف و ویرایش این دایره المعارف همكاری می كنند

نخستین جلد از ۶ جلد مجموعه فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی اخیراً توسط انتشارات سروش منتشر شده است. احمد سمیعی‌گیلانی سرپرستی این پروژه را برعهده دارد و سیدعلی آل‌داوود و رضا سیدحسینی با او در تالیف و ویرایش این دایره‌المعارف همكاری می‌كنند. درباره این فرهنگ با سیدعلی آل‌داوود به گفت‌وگو نشستیم. وی عضو هیات علمی فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی و دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و مولف و مصحح بیش از ۳۰جلد كتاب در زمینه‌های تاریخ، ادبیات و حقوق است. وی درباره مقاله‌نویسانی كه در این فرهنگ مدخل‌نویسی كرده‌اند، می‌گوید: حدود ۹۰ نفر با صلاحیت‌های خاص دایره‌المعارف‌نویسی همكاری كرده‌اند. شرح این گفت‌وگو را كه در انتشارات سروش انجام شده است در زیر می‌خوانید.

ـ ایده تهیه فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی از طرف مجموعه‌ای بود كه روی آن كار كردند یا انتشارات سروش؟

این به یك مساله قدیمی‌تر برمی‌گردد و آن فرهنگ آثار ۶ جلدی است كه از زبان فرانسه به فارسی زیر نظر

رضا سیدحسینی و همكارانشان ابوالحسن نجفی، احمد سمیعی‌گیلانی و اسماعیل سعادت ترجمه شد. در حدود ۲۰ سال پیش آقایانی كه نام بردم كار را به انتشارات سروش پیشنهاد دادند تا به زبان فارسی ترجمه شود. بعد كه این كتاب سراسر ترجمه و شروع به حروفچینی شد، متوجه شدند كه كتاب با عناوین متعدد، عناوین مربوط به ایران و زبان فارسی و كلاً حوزه فرهنگ اسلامی خیلی ناچیز است و به بیش از دویست، سیصد عنوان در مجموعه ۶ جلدی نمی‌رسد. تصمیم گرفته شد كه در كنار این كتاب یك كتاب فرهنگ آثار (یك دایره‌المعارف) مربوط به شناسایی كتاب‌های حوزه جهان اسلام و به‌خصوص ایران به فارسی تالیف شود، یعنی فرهنگ آثار ۶ جلدی ترجمه بود و فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی تالیف است. از همان وقت من هم به جمع این گروه اضافه شدم. خودتان می‌دانید كه تالیف كتاب كار بسیار دشوارتری نسبت به ترجمه كتاب است. در ترجمه اگر تعدادی افراد متخصص باشند و متون را خوب ترجمه كنند، نیاز به حوزه وسیعی از همكار ندارد.

تعدادی مترجم لایق و ویراستاری كه بتواند آنها را ویرایش كند، از عهده كار برمی‌آید. فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی كه تالیفی است و حوزه آن محدودتر از فرهنگ آثار ۶ جلدی است طبعاً كار وسیعی است. ما به مولفان زیادی نیاز داریم به كتابخانه‌های بزرگ احتیاج داریم، به منابع زیادی برای شناسایی مداخل نیاز داریم. سابقاً چنین كاری در زبان فارسی نبوده است. سابقه دایره‌المعارف‌نویسی در مورد كتاب‌ها به فهرست ابن‌ندیم در قرن چهارم برمی‌گردد كه آن هم به فرهنگ اسلامی و نه ایرانی مربوط می‌شود. آن كتاب هم خیلی مختصر آثار را معرفی كرده است. بعدها چند كتاب دیگر در این زمینه تالیف شده تا ۱۰۰ سال پیش كه مرحوم آقابزرگ تهرانی كتاب الذریعه و تصانیف شیعه را نوشته است. ایشان هم فوق‌العاده زحمت كشیده و كتابخانه‌های مختلفی را در سراسر جهان اسلام از مصر و ایران و عراق و عربستان زیر و رو كرده است و این كاری نبوده كه یك تنه بتوان انجام داد.

ـ پس تفاوت كار شما با ایشان در چیست؟

این كتاب اولاً به زبان عربی نوشته شده و دوماً بسیاری از كتاب‌های جدید را ندارد. به همین دلیل تصمیم گرفته شد كه كنار فرهنگ آثار ترجمه یك كتاب فرهنگ آثار تالیفی هم كه در آن كتاب‌های حوزه زبان و ادبیات فارسی وجود دارد، تهیه شود. طرح را به سروش پیشنهاد دادیم خوشبختانه مسوولان وقت سروش ۱۴ سال پیش پذیرفتند و كار شروع شد.

در این ۱۴ سال مدخل‌یابی كردیم، عنوان‌ها را ارزیابی كردیم و مقالات را دست مولفان سپردیم. در بسیاری از حوزه‌ها مولفی را كه بتواند مقاله با كیفیت مورد نظرمان بنویسد، نداشتیم. در نتیجه در جا زدیم. برخی از مقالات رد و چند بار نوشته شده است. برخی از مقالات را چند نفر نوشته‌اند و هر یك بخشی از مقاله را تالیف كرده‌اند. اینها دشواری‌های كار ما بوده و اكنون پس از ۱۴ سال جلد اول فرهنگ منتشر شده است.

ـ معیارتان در گزینش مولفان چه بوده است؟

كار تشخیص و سفارش مقاله‌ها به مولفان تقریباً برعهده من بوده است. به‌خاطر تجربه طولانی كه در زمینه تالیف مطالب دایره‌المعارفی خودم از اوایل سال ۶۵ تا امروز داشتم، این كار را كردم. در زمینه انتخاب مولف چند نكته مهم را در نظر می‌گیریم: یكی اینكه دنبال مولفانی هستیم كه به مدخل مورد نظر حتماً آشنایی داشته باشند یعنی كار را به فردی نمی‌دهیم كه با كار ناآشناست به كسی می‌دهیم كه به‌خاطر مقاله‌ها و كارهای قبلی‌اش با آن مدخل مواجه بوده است. این موضوع دو فایده برای ما و مولف مقاله دارد: اولاً زمان زیاد، صرف نمی‌شود و ثانیاً مطالبی كه به آن دسترسی پیدا می‌كند و در مقاله خود از آن استفاده می‌كند، مطالبی اساسی است و دیگر اینكه‌ آثار به نوعی ارزش‌گذاری می‌شوند و هر كتاب باید خوب توصیف شود و یك نوع بررسی انتقادی شود تا جایگاه آن بین آثار مشابه معلوم شود، بنابراین مقاله‌نویسان ما باید به حوزه كاری خوب تسلط داشته باشند. ما به نویسنده‌ای كه به كلی ذهنش از اصطلاحات آن حوزه و كتاب خالی باشد مقاله نمی‌دهیم.

ـ ـجلد اول كه منتشر شده است حروف «آ، الف، ب، پ» را دربرمی‌گیرد خودتان كار را تا كجا پیش بردید؟

جلد دوم حرف «ت» است كه یك جلد را به خود اختصاص می‌دهد. ۹/۰ مقالات این حرف نوشته شده است. جلد سوم تا اواخر حرف «د» و «ذ» است كه سه‌پنجم مقالات آن هم نوشته شده است. از ۶ جلد فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی تقریباً اكثر مقالات سه جلد نوشته شده است. دوپنجم مقالات جلدهای چهارم ـ پنجم نوشته شده و در جلد آخر هنوز چیزی نوشته نشده است. كار ما از نظر تالیف جلو هست، ولی كار ویرایش و كنترل انها باقی‌مانده است. تعداد عناوین و مداخل ثابت نیستند. بسیاری از كتاب‌های مهم هستند كه طی این سال‌ها تالیف و یا ترجمه شده‌اند. خیلی از مداخل هم هستند كه از چشم ما دور افتاده‌ است. به همین خاطر كار ما دائم زنده است و مدام در حال حذف و افزودن برخی مداخل هستیم. تا زمانی كه چاپ نشود، كار ما همچنان ادامه دارد. حتی بعد از چاپ جلد اول متوجه شدیم برخی از مداخل از چشم ما دور مانده است. همه اینها را یادداشت‌برداری می‌كنیم و بعد از چاپ همه جلدها یك جلد هم منتشر می‌كنیم كه همه این مداخل از قلم افتاده را در آن می‌گنجانیم.

درحالی كه كل مجموعه فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی ۶ جلد است، چطور حرف «ت» به تنهایی یك جلد را به خود اختصاص داده است؟

حرف «ت» یك ویژگی خاص دارد. بسیاری از آثار ایرانی ـ اسلامی با كلمه تاریخ شروع می‌شوند. شاید حدود ۲۰۰ جلد با كلمه تاریخ آغاز شود. بسیاری از كتاب‌ها نیز تفسیر و یا تفسیر قرآن هستند. در زبان لاتین چنین چیزی وجود ندارد. بسیاری از كتاب‌ها نیز با تذكره شروع می‌شوند. تذكره‌های شعرا همه با حرف «ت» شروع می‌شوند. به دلیل عناوین زیاد كلمات تاریخ و تفسیر و تذكره، حرف «ت» مفصل شده است و حدس می‌زنیم یك جلد كامل را به خود اختصاص دهد.

ـ در مجموعه این فرهنگ چند نفر در كل مقاله نوشتند؟

تقریباً ۹۰ نفر نویسنده داریم كه از این افراد، برخی بین ۶۰ تا ۹۰ مقاله نوشتند و برخی دیگر تنها یك مقاله نوشتند. به دلیل تنوع مطالب و عناوین از افراد زیادی استفاده كردیم. مثلاً كتابی در حوزه موسیقی بوده است ما حتماً به كسی كه موسیقی و تاریخ موسیقی ایران و اسلام را می‌شناسد مقاله را سفارش داده‌ایم. در باب فلسفه كوشیده‌ایم مقاله را به كسانی كه به فلسفه و فلسفه ایرانی ـ اسلامی واقفند بسپاریم و همین در دیگر زمینه‌ها.

این كتاب نیز همانند فرهنگ آثار ترجمه، به آثار اختصاص دارد و مولفان آثار را دربرنمی‌گیرد اگر كسی اطلاعاتی درباره مولف اثر خواست باید چه كند؟

اساساً وقتی نام كتاب دایره‌المعارف فرهنگ آثار است، یعنی كتابی است در باب كتاب‌ها نه مولفان كتاب. البته ما بنا به ضرورت در باب حرف كتاب یكی دو سطر درباره هر مولف نوشتیم. اگر بیشتر می‌نوشتیم قاطی می‌شد چرا كه مطالب پراكنده می‌شد و كتاب شیوه خود را از دست می‌داد.

اگر این یكی دو سطری را كه عنوان كردید برای هر مدخل مربوط به یك مولف بنویسید كه مطالب تكراری می‌شود!

صحبت تكرار مطالب نیست، درباره یك نویسنده آنچه مربوط به شرح حالش است، در حد یك خط آوردیم. مثلاً گفته‌ایم كه او فیلسوف یا تاریخ‌نگار یا نویسنده برجسته است و سال تولد و وفاتش چیست. در این حد تكرار اشكالی ندارد ما مصمم هستیم كه شیوه دایره‌المعارف‌نویسی را حفظ كنیم. بعضی اوقات ما با مولفان خودمان هم مساله داریم. گاهی مولف‌ درباره نویسنده گمنامی به اطلاعات دست اولی می‌رسد و دوست دارد در مقاله خود آنها را ذكر كند. ما حتماً آنها را حذف می‌كنیم چون این كتاب فرهنگ مولفان و نویسندگان نیست، بلكه فرهنگ آثار است.

ـ فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی چه بازه زمانی‌ای را دربرمی‌گیرد؟

درباره ایران باستان ایران‌شناسان غربی كتاب‌های بسیاری نوشتند. كتاب‌های مهمی در باب ایران باستان اعم از ادبیات، دین زردشت و غیره است. ما آن كتاب‌ها را حتما به‌عنوان مدخل ذكر كردیم كه خوانندگان ایرانی با آثار مهم این حوزه آشنا شوند. بعضی مواقع حتی این كتاب‌ها به زبان فارسی ترجمه نشده است. ما این مداخل را به كسانی دادیم كه متخصص هستند. هم زبان خوب می‌دانند و هم آشنا به تاریخ ایران باستان هستند. اصلا ممكن است مطالعه این مقاله‌ها در شناسایی این كتاب موجب تشویق یك مترجم برای ترجمه كتاب شود. بنابراین به كتاب‌های برگردانده شده به زبان فارسی اكتفا نكردیم. در دوره معاصر مقطع خاصی را درنظر نگرفتیم. حتی‌المقدور از نویسندگان معاصر چیزی را نیاوردیم، مگر آنكه كتاب‌ها یا نویسندگانی خیلی اهمیت پیدا كرده باشند. ما اسم اینها را آوردیم، در صورتی كه برخی از آنها در قید حیات هستند. مثلا از سیمین دانشور چند كتاب آوردیم، چرا كه نویسنده‌ای است كه دنیا او را می‌شناسد و به‌همین خاطر نه همه آثار، بلكه كتاب‌های مهم ایشان را آورده‌ایم. یا از هدایت و آل‌احمد، حتی برخی از آثار تحقیقی و پژوهشی درجه یك از نویسندگان معاصر ایرانی یا عربی و همچنین تفاسیر خوب قرآنی مثل تفسیرالمیزان علامه طباطبایی را آوردیم. اینها كتاب‌هایی شاخص هستند كه ما آنها را مدخل قرار دادیم. طبعا بعدها ممكن است انتقاداتی شود كه معیار شاخص‌بودن چه بوده است؟‌ ما مشهور بودن اثر و نویسنده را درنظر گرفتیم. هرچند كه بعدها ممكن است با ذكر آثار و نام نویسندگان معاصر با انتقاداتی مواجه شویم و برخی اعتراض كنند كه چرا نامی از ما در كتاب نیست. ما ترجیح دادیم این انتقادات صورت بگیرد ولی از كتاب‌های مهم غافل نمانیم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید