رونالدو, رونالدینیو و آدریانو

رونالدو، آدریانو و رونالدینیو، ۳ نام بزرگ، تأثیرگذار و پرافتخار فوتبال برزیل و اروپا هستند در این بین آدریانو هرگر نتوانسته به اشتهار و افتخارات ۲ نفر دیگر برسد و هنوز برای بزرگی راه درازی در پیش دارد! رونالدو پس از سال ها درخشش در اینتر، بارسلونا و رئال مادرید به میلان آمده و در نیم فصل دوم گذشته با زدن چند گل حساس و حیاتی مجدداً احیا شد تا همگان را به تحسین وا دارد. این مهاجم که ۲ مقام قهرمانی جام جهانی و یک عنوان آقای گلی این رقابت ها را در کارنامه دارد، در فوتبال باشگاهی گل های بسیاری زده و بعضاً با نمایش فردی و فرارهای تماشایی هر بیننده ای را سرشوق آورده است.

میل و اشتیاق او به بازی کردن در حدی بود که سربابی رابسون سرمربی وقت بارسلونا گفت: «رونی با توپ می خوابد اما این انگیزه ها و جریان جام جهانی ۹۸ بخصوص در شب فینال رنگ باخت و دوستانش نتوانستند زیدان را مغلوب کنند و از همان زمان مریخی در جاده نزول قرار گرفت. کوچ کردن از اینتر و پشت پا زدن به حمایت های موراتی و تیفوسی های آبی و مشکی ها اوج بی معرفتی او تلقی شد. رونالدو به این ترتیب یکی از کهکشانی های رئال مادرید لقب گرفت، با این حال اوضاع مطابق میلش سپری نمی شد هرچند بازی هایش آنقدر کسل کننده نبود که تا این حد مورد بی مهری قرار گیرد.

در چنین شرایطی اختلافات خانوادگی و روی آوردن به شب نشینی همه و همه دست به دست هم داد تا رونالدو با وزنی بیش از حد متعارف و افسردگی های مداوم روزگار را سپری کند. کاپلو با حربه هایفراوان سعی داشت او را نیز مانند بکهام سرشوق آورده و به روزهای اوج نزدیک کند اما رونی دیگر تاب حضور در برنابئو را نداشت و به همین دلیل چشم انتظار محبت دوستان بود. این پیام دوستی از سن سیرو به دست او رسد اما این مرتبه از سوی قرمز و مشکی ها! به این ترتیب او به کالچو بازگشت تا در دربی میلان به شدت از سوی هواداران آبی و مشکی ها تحقیر شود. سوت های ممتد، نشانه اعتراض طرفداران حاضر در سکوهای سن سیرو بود اما او با همان تکنیک ناب و یک گل زیبا ثابت کرد تمام نشده است. مریخی هم اکنون زیرنظر پزشکان مشغول درمان آسیب دیدگی کهنه و بازگشت به میادین است و اخیراً مجوز حضور در تمرینات گروهی را گرفته، بنابراین باید در انتظار بازی های او باشیم که تنها به نیت کسب مقام قهرمانی اروپا و یک نشان اسکودتو تلاش می کند.

آدریانو قرار بود وارث یکی از اسطوره های برزیل باشد اما حتی درخشش در پارما و گلزنی های فراوان باعث حفظ این روند نشد و او نیز در دام اعتیاد به الکل بیش از پیش سیر قهقرایی را طی کرد. او اصلاح پذیر نبود و غیبت در تمرینات گروهی و نمایش نه چندان مطلوب باعث شد مانچو در ابتدای فصل جاری با خارج کردن نام او از لیست مردان اروپایی اینتر جنجال دیگری پیرامون این بازیکن به وجود بیاورد. آدریانو که روزی از سوی برترین تیم های باشگاهی نظیر رئال مادرید پیشنهادات بزرگی را در اختیار داشت، اکنون در حسرت بازی کردن می سوزد و اما تلاش لازم جهت بازگشت به فرم اصلی و مطلوب را ندارد و این مسأله برای استعدادی که گفته می شد می تواند روزی لقب برتری بازیکن جهان را به خود اختصاص دهد. یک عیب بزرگ محسوب می شود.

می رسیم به رونالدینیو، مرد بزرگ و خرگوش زشت نوکمپ که با حرکات اعجاب انگیزش لقب جادوگر را برازنده نام خود ساخته، این روزها در جاده افول قدم بر می دارد. او هم فوتبالش را در سن پایین و از پاری سن ژرمن آغاز کرد و در بارسا که تا کنون برزیلی های فراوانی را به خود دیده موفق شد محبوبیتی بزرگ کسب کند. او همزمان با این مسأله آقای فوتبال اروپا و جهان لقب گرفت و درخشش و گلزنی در ال کلاسیکو بخصوص بازی معروف سانتیاگو برنابئو میزان محبوبیت او را صد چندان کرد. رونالدینیو در آسمان ها سیر می کرد تا اینکه ابرهای تیره بر فراز زندگی او نیز به حرکت درآمد و به همین دلیل در بازی های فصل قبل نتوانست مطابق انتظار ظاهر شود. اوج ناکامی را در ۴ مسابقه ابتدایی این فصل شاهد بودیم که جادوگر در ۳ دیدار تعویض شد.

این تعویض ها حکایت ازعدم رضایب سرمربی نسبت به نحوه عملکرد او داشت خبر می رسد حواشی خاصی در زندگی این پدیده مشاهده شده که شاید در نهایت منجر به خروجش از نوکمپ شود؛ هرچند که با ارقام وسوسه انگیز میلانی ها و مردان چلسی خواه ناخواه او نیز از بارسا خواهد رفت. چرا ستارگان برزیلی فوتبال تا این اندازه اسیر حاشیه هامی شوند؟

در اینکه محبوبیت و ثروت بالا در جوانی خطرناک است حرفی نیست اما میزان آسیب پذیری ستاره های آمریکای لاتین بیش از سایر مناطق جهان است. فقر! آری این مسأله و پدیده شوم در زندگی اکثر ستاره های برزیلی یا آرژانتینی یافت می شود.

آنهایی که در کودکی از کوچه پس کوچه های بوینس آیرس فوتبال خود را شروع کرده و شاهد زحمت پدر و مادرانشان در معادن و کارخانه ها و همچنین خانه های سرمایه داران بودند، هم اکنون با ثروتی بی حد و حصر می توانند نیمی از یک شهر را اداره کنند و در دل اروپای متمدن غوطه ور در بازار مافیایی تبلیغات و اقتصاد به پیش بتازند؛ بی آنکه توجهی به اصل وجود و ماهیت خود به عنوان یک فوتبالیست داشته باشند. به این ترتیب استعدادهای دیگر هرز می روند و دنیای فوتبال از این منظر متضرر می شود اما آنچه مهم است برنامه نسل جوان فوتبال آمریکای لاتین و نگاه تردید آمیز به آینده آنها است که در صورت تداوم باعث به بن بست رسیدن همکاری های مشترک خواهد شد. ۳ بازیکن نامبرده جزو بزرگترین استعدادها و پدیده های دهه اخیر بودند که هنوز هم جا برای بقا و درخشش دارند و باید دید سرنوشت هر یک در پایان چگونه رقم خواهد خورد؟