جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
پایه های پلورالیسم آزادی و کثرت گرایی در متون دینی
نگاه اسلام به هستی و زندگی بر پایه دو حقیقت بنیادین زیر قرار گرفته است:
۱) حقیقت اول: توحید آفریدگار.
۲) حقیقت دوم: تعدد آفریدهها.
اسلام نگاه، باور و اندیشه اش را در ارتباط با هستی و زندگی بر پایه آن دو قاعده قرار داده است، خداوند واحد و یکتا و غیر او متعدد و متکثرند. تنها اوست که در ذات، صفات و افعالش یگانه است. آفریدگارتمامی آفریدهها و پدیدها، دهنده و گیرنده زندگانی و معبود بی همتا تنها اوست و هیچکس بجز او شأن و شایستگی عبادت و استعانت را ندارد.
« إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ۶۴۸۳۱;فاتحه۵۶۴۸۳۰; »
«تنها تو را می پرستیم و فرمانبرداری می کنیم و تنها از تو یاری می طلبیم.»
« قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ۶۴۸۳۱;۱۶۴۸۳۰; اللَّهُ الصَّمَدُ ۶۴۸۳۱;۲۶۴۸۳۰; لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ۶۴۸۳۱;۳۶۴۸۳۰; وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ۶۴۸۳۱;اخلاص۴۶۴۸۳۰;»
«(ای پیامبر بگو) او یگانه خداونداست، اوست مقصد و هدف، از کسی زاده نشده و کسی از او زاده نمی شود. و هیچکس هم شأن او نیست»
به همین خاطر است که در اسلام «توحید» عصاره و پایه ی تمامی بینش، منش و روش و روح و حقیقت اندیشه و فرهنگ و تمدن اسلامی به شمار می آید.
« قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَی کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ۶۴۸۳۱; آل عمران ۶۴۶۴۸۳۰;
« بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد! پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند، بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما.»
تمامی پیامبران مخاطبان خویش را پیش از هر چیز به توحید در (عبودیت و استعانت) و رهایی از تمامی مظاهر بردگی و بندگی غیر الهی فراخوانده اند:
« وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَی اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ۶۴۸۳۱;النحل۳۶۶۴۸۳۰;
«و در حقیقت در میان هر امتی فرستادهای برانگیختیم [تا بگوید] خدا را بپرستید و از طاغوت [=فریبگر] بپرهیزید پس از ایشان کسی است که خدا [او را] هدایت کرده و از ایشان کسی است که گمراهی بر او سزاوار است ، بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است.»
به هر چیزی و کسی غیر از خداوند که عبادت و فرمانبرداری مطلق بشوند- انسان باشد یا غیر انسان- و جایگاهی فراتر از آنچه که دارد برایش قائل شوند، برای پیروان و اتباع طاغوت می شود.
اسلام بشریت را از عبادت و بردگی غیر خداوند عبادت اشیاء، عبادت خود، عبادت اشخاص، عبادت آسمان، عبادت حیوان، عبادت انسان، و عبادت هواهای نفسانی آزاد می سازد، و در یک جمله بشریت را از عبودیت غیر خداوند رهایی می بخشد.
رسالت تمامی رسولان رهایی- که در آخرین دین و رسالت الهی متمرکز شده دینی که حضرت محمد (ص) مأمویت ابلاغش را پیدا نمود، بر این اصل و پایه قرار گرفته اند که انسانها در فضای آزادی زندگی کنند و از نسیم آزادی بهره مند شوند. زیرا که پیشتر عده ای عده ای دیگر را پرستش می کردند، و بعضی بعضی دیگر را خوار و درمانده گردانیده بودند. اینجا بود که اسلام به انسانها فهمانید که جز در برابر خداوند سر فرود نیاورند و کمر خم نکنند و رکوع و سجده را تنها در برابر او روا شمارند.
رسول گرامی اسلام در ابتدای نامههایی که خطاب به قیصر روم و دیگر رهبران مسیحی می نوشت، ایشان را به این آزادی و آزادی بخشی فرا می خواند و این آیه قرآن را در آغاز نامههایش به آنان یادآور می شد که:
« قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَی کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ۶۴۸۳۱; آل عمران ۶۴۶۴۸۳۰;
« بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما]»
این حقیقت اول.
● حقیقت دوم: تعدد آفریدهها.
محور سخن امروز من -پس از یاد آوری وحدانیت آفریدگار- موضوع تکثر و تعدد آفریدهها و (پدیدههاست) تکثر و تعدد نژادی، زبانی، دینی، فرهنگی وحزبی. اسلام بر روی تمامی این تعدد و تکثرها مهر تأیید نهاده و می نهد، دین خالص خداوند به انسان می گوید: تو در میدان هستی تنها نیستی، تو نباید خود را آفریدگاری که شریک و همسانی و مثل و مانندی ندارد، گمان ببری! زیرا دیگرانی هم هستند که در هستی و زندگی با تو شریکند، انسانها لازم است به این حقیقت معرفت پیدا کنند و بدانند که جهان هستی جهانی متکثر و متعدد است.
در ارتباط با تعدد نژادی و قومی است که خداوند متعال می فرماید:
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ۶۴۸۳۱;لحجرات۱۳۶۴۸۳۰; »
«ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بیتردید خداوند دانای آگاه است.»
همه شما را از مرد و زنی آفریده ایم، همه فرزندان آدم و حوا هستید و شما را به صورت ملتها و قومیتها در آورده ایم، بخشی از مردم ترک، بخشی عرب، جمعی هندی و گروهی فارس و افغانی هستند، تا با یکدیگر از در تعارف و تفاهم و تعاون وارد شوید و از بیگانگی و در گیری و دشمنی دوری جویید.
خداوند اینگونه یعنی به صورت نژادها و قومیتها- همه انسانها را آفریده انسانهایی که همه از پدری بنام آدم و مادری بنام حوا پا به صحنه وجود نهاده اند. و خدای یکتا ایشان را به بهترین صورت آفریده است. رسول خدا (ص) در مراسم «حجة الوداع» این حقیقت را خطاب به هزاران نفر بیان فرمود که:
«ایها الناس! ان ربکم واحد و ان أباکم واحد، کلکم لآدم و آدم من تراب»[۱]
«ای مردم! پروردگارتان یکی وپدرتان نیز یکی است، همه ی شما از آدمید و آدم نیز از خاک آفریده شده بود.»
انسانها باید به وجود نژادها و جنسیتهای گوناگون اعتراف نمایند، نژادی نباید به تنهایی بر دیگر نژادهافرمانروایی کند، نه آنگونه که یهودیان ادعا می کنند که نژاد اسرائیلی نژاد برگزیده ی الهی است و باید بر تمامی جهانیان تسلط پیدا کند.
نه بدان صورت که بعضی از فیلسوفان یونان اعتقاد داشتند که، انسانها از نظر آفرینش با یکدیگر تفاوت دارند، بعضی برای اربابی و پیشوایی و فرمانروایی و بعضی دیگر برای دنباله روی و پیروی و بردگی آفریده شده اند، گروهی ارباب و دیگر مردم رعیت اند.
نه آنگونه که در یک مقطع زمانی آریاییهای اروپایی مانند هیتلر فکر می کردند که نژاد آریایی نژاد برتر است و باید بر جهان فرمان براند.
و نه بدان شکل که برخی از فیلسوفان اخیر مانند (ارنست رنان) و دیگران بر این باور بودند که: برخی از نژادها و قومها بر دیگر نژاد و قومها برتری دارند.
همه این باورها از نگاه اسلام محکوم، مردود و ناپذیرفتنی هستند، زیرا که اسلام تمامی انسانها را بسان دانههای شانه در عبودیت خداوند و فرزند آدم بودن همسان به شمار می آورد. و براین باور است که تفاوت و برتری آنان تنها از دانش و مسؤلیت پذیری و درستکاری آنان سرچشمه می گیرد.
« » قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ۶۴۸۳۱;زمر۹۶۴۸۳۰;
«(ای پیامبر) بگو آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکسانند تنها خردمندانند که پندپذیرند.»
« لاَّ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ » نساء: ۹۵
« مؤمنان خانهنشین که زیاندیده نیستند با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد میکنند یکسان نمیباشند.»
« قُل لاَّ یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ » مائده: ۱۰۰
«بگو که: ناپاک و پاک مثل هم نیستند، هر چند بسیاری ناپاک تو را شگفت زده کنند.»
انسانها از جعت دانش و مسئولیت پذیری و پرهیزکاری و ارزشهای اخلاقی و میزان خدمتگذاری و درستکاری است که با یکدیگر تفاوت و تمایز پیدا می کنند.
همه ی جنسیتها و نژادها با هم برابرند، و بایستی با یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند، هیچیک به دنبال سرکوبی دیگری نباشد و برای ارببن سردن نژاد دیگر اندیشه نکند و اقدامی را صورت ندهد. مثل اروپاییهایی که به قاره ی آمریکا رفتند و مردم بومی ساکن در آن را قتل عام کرده و از بین بروند، عمل نکنند.
اروپاییان زمانی که وارد استرالیا گردیدند به نسل کشی ساکنین اصلی آن سرزمین اقدام کردند، وارد سرزمینی که شده اند برای از بین بردن ساکنین و نژادهای دیگر تلاش نموده و می نمایند. هیچ نژادی حق ندارد فرمان نابودی نژاد دیگری را صادر کند. زیرا آنان نیز مثل شما آفریدههای الهی هستند و برای جانشینی و آباد سازی سرزمین خداوند دارای حق و مسئولیت هستند.
پیامبر بزرگوار اسلام این حقیقت بزرگ را اینگونه بیان می فرماید که:
«لولا الکلاب امة من الأمم لأمرت بقتلها»[۲]
«اگر سگها نیز برای خود امت و جامعه ای نبودند، دستور کشتارشان را صادر می کردم.»
حتی جامعههای حیوانی -هر چند گاهی سبب اذیت و آزار انسانها شوند- را نباید از بین برد! رسول گرامی اسلام در آن حدیث به این حقیقت قرآنی اشاره می فرماید که:
« وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَی رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ ۶۴۸۳۱; انعام ۳۸۶۴۸۳۰;»
« و هیچ جنبندهای در زمین نیست و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند مگر آنکه آنها [نیز] گروههایی مانند شما هستند، ما هیچ چیزی را در کتاب [قرآن] فروگذار نکردهایم سپس [همه] به سوی پروردگارشان محشور خواهند گردید. »
▪ تعدد زبانی و لغوی:
همانگونه که وجود نژادها و قومیتها حقیقتی انکار ناپذیر است، وجود زبانها و لغتهای متعدد نیز حقیقتی غیر قابل انکار است، خداوند انسانها را با زبانها و لغتهای گوناگون آفریده است. قرآن در این رابطه می گویند.
« وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ ۶۴۸۳۱;۲۲الروم۶۴۸۳۰;»
« و از نشانههای [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهای شما و رنگهای شماست قطعا در این [امر نیز] برای دانشوران نشانههایی است»
یکی عربی، دیگری فارسی ، هندی ، انگلیسی و یا چینی سخن می گوید، صدها و زبان وجود دارند و هر بخشی از جامعه بشری با زبان خاصی سخن می گوید.
« وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ» ابراهیم: ۴
« و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [حقایق را] برای آنان بیان کند.»
ما رسالت قرآن و اسلام که رسالت راهنمای نهایی و جهانی است ،با زبان عربی واضح و روشن نازل شده است را چگونه به جهانیان ابلاغ نماییم؟ باید آن را به زبان دیگران برگردانیم، تا با آن آشنایی پیدا نمایند. لازمه این مسئولیت اعتراف به وجود زبانها و لغتهای دیگر است، زبانهایی که بخشی از جامعههای جهانی با آن سخن می گویند. این آیه ای و نشانه ای از آیات الهی است. باید پذیرفت که در جهان زبانها و لغتهای متعددی موجودند، و هیچکس حق ندارد بر زبان و لغت دیگری سخت بگیرد و تعصب ورزد و به دنبال منزوی نمودن آن باشد.
▪ کثرتگرایی (و پلورالیسم) دینی
کثرتگرایی دینی نیز واقعیتی انکار ناپذیر است. زیرا که خداوند انسانها را در دانش و خواست و اراده متفاوت آفریده است، هر یک را عقلی داده که با آن می اندیشد و اراده و خواستی را ارزانی داشته که اقدامی خاصی را صورت می دهد و چیزی را به چیزی دیگر ترجیح می دهد. و خصلتها ، تواناییها و استعدادهای مختلفی را عطا نموده که انسانها بر اساس آنها نوع بینش ، روش زندگی خویش را انتخاب می کنند.
اما اگر خداوند می خواست می توانست تمامی انسانها را - همچون فرشتگان فرمانبردار بیافریند و همه آنان را فطرتاً اهل توحید بنماید، تاجز او کسی و چیزی را عبادت ننمایند. فرشتگانی که در موردشان می فرماید:
« لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ » ۶۴۸۳۱; التحریم ۶)
« از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپیچی نمیکنند و آنچه را که مامورند انجام میدهند.»
« یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لَا یَفْتُرُونَ ۶۴۸۳۱;۲۰انبیا۶۴۸۳۰;»
« شبانه روز بیآنکه سستی ورزند فرمانبرداری و نیایش میکنند.»
فرشتگان اینگونه اند.
اما خداوندی انسان را به صورت دیگری آفریده و او را به وسیله «اراده و اختیار» ویژگی خاصی بخشیده است، اوست که خود سرنوشت و آینده خویش را ترسیم می کند.
« قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءکُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَی فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِوَکِیلٍ ۶۴۸۳۱;۱۰۸۶۴۸۳۰; » یونس: ۱۰۸
« بگو ای مردم حق از جانب پروردگارتان برای شما آمده است پس هر که هدایتیابد به سود خویش هدایت مییابد و هر کس گمراه گردد به زیان خود گمراه میشود و من بر شما نگهبان نیستم .»
« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَیْهَا وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ ۶۴۸۳۱;فصلت:۴۶۶۴۸۳۰;»
« هر کس کاری شایسته کند به سود خود اوست و هر کس بدی کند به زیان خود اوست و پروردگار تو به بندگان [خود] ستمکار نیست.»
« وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ » کهف: ۲۹
« و بگو حق از سوی پروردگارتان أمده است، پس هر کس بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند.»
خداوند به انسانها اراده و اختیار و توان داده تا نوع زندگی و سرانجام خویش را خود نعیین کنند و به هیچوجه آنان را مجبور ننموده تا دین معینی را بپذیرند و به آن ایمان بیاورند. آنها را آزاد گذاشته ، اسباب و استعداد و اراده را به ایشان ارزانی داشته، پیامبرانی را فرستاده و کتابهایی را نازل نموده تا آنان را برای حسن استفاده از آزادی و انتخاب درست یاری دهند.خداوند اینگونه آنها را آفریده است.
«. وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ * إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ ۶۴۸۳۰;..» هود: ۱۱۸-۱۱۹
«(ای پیامبر و ای انسانها) اگر پروردگار تو میخواست قطعا همه مردم را امت واحدی قرار میداد، در حالی که پیوسته در اختلافند مگر کسانی که پروردگار تو به آنان رحم کرده و برای همین آنان را آفریده است.»
بسیاری از مفسرین قرآن می گویند: یعنی خداوند حکمت را در وجود تعددها و تمایزها میان انسانها دیده. زیرا که آنان را در اندیشه و اراده متفاوت آفریده است. در نتیجه در مورد دینی که هر یک برای خود انتخاب می کنند با یکدیگر تفاوت خواهند داشت.
« وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّی یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ ۶۴۸۳۱;۹۹یونس۶۴۸۳۰;»
«چنانچه پروردگارت می خواست تمامی کسانی که بر روی زمین زندگی می کنند همه ایمان می آوردند، مگر تو می خواهی مردم را با زور و اکراه مجبور کنی که ایمان بیاورند؟!»
نه به هیچوجه نباید مردم را بر خلاف خواستشان به چیزی مجبور کرد. از همان گذشتههای دور حضرت نوح به مردم زمان خویش فرمود:
« قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَی بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّیَ وَآتَانِی رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَنُلْزِمُکُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا کَارِهُونَ ۶۴۸۳۱;۲۸هود»
« گفت ای قوم من فکر می کنید اگر از طرف پروردگارم حجتی روشن داشته باشم و مرا از جانب خود رحمتی بخشیده -که بر شما پوشیده است- مگر قرار است شما را در حالی که از آن بدتان می آید به پذیرشش وادار کنیم؟».
مگر می خواهم شما را با زور در مسیر هدایت قرار بدهم؟ نه به هیچوجه! شما آزادید هر نوع زندگی را (مشروط به اینکه به آزادی و زندگی دیگران زیان نرسانید)برای خود انتخاب کنید.
خداوند مردم را بر ادیان گوناگون آفریده است. بر این اساس تفاهم و زندگی مسالمت آمیز پیروان ادیان با یکدیگر ضرورت حیاتی دارد، نباید هیچکس را به دست برداشتن از دین خود و گردن نهادن به دینی دیگر ناچار کرد. زیرا که خداوند می فرماید.
« لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ۶۴۸۳۱;بقره۲۵۶۶۴۸۳۰;»
« درقبول و یارد دین هیچ اجباری نیست، و راه از بیراهه بخوبی معلوم شده است، پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزی استوار که آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنوای داناست»
به همین خاطر باید با پیروان ادیان مخالف از در تسامح وارد گردید، اجبارشان به پیروی از دین اسلام به هیچوجه روا نیست، همچنین به هیچکس اجازه نمی دهیم ما را به دست برداشتن از دین خود ناچار نماید و از اطاعت و عبادت خداوند خویش بازدارد، و هیچکس را حق دخالت در دین دیگران نیست. این تعدد و تکثرگرایی دینی از همان دوران وجود مسلمانان در مکه و پس از آن در مدینه مورد احترام بوده است.
در یکی از سورههای قرآن بر روی ضرورت افتخار و التزام به دین خود و لزوم احترام کامل به دین دیگران هر دو تأکید شده است، گاهی عده ای گمان می برند که این دو باهم در تضادند.
سوره «کافرون» تنها سوره ای است که خداوند با عنوان (ای کافران!) غیر مسلمانان را مورد خطاب قرار می دهد، زیرا که غالباً آنها را با عناوینی مانند: «ای مردم! » «ای بندگانم!» «ای فرزندان آدم!» مورد خطاب قرار داده است. اما در سوره ی کافرون می فرماید:
« قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ۶۴۸۳۱;۱۶۴۸۳۰; لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ۶۴۸۳۱;۲۶۴۸۳۰; وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ۶۴۸۳۱;۳۶۴۸۳۰; وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ۶۴۸۳۱;۴۶۴۸۳۰; وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ۶۴۸۳۱;۵۶۴۸۳۰; لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ» ۶۴۸۳۱; الکافرون۶۶۴۸۳۰;
« بگو ای کافران * آنچه را که میپرستید من نمیپرستم * و آنچه را من میپرستم شما عبادت کننده اش نیستید * و من نیز عبادت کننده معبودهایتان نیستم * و آنچه را میپرستم شما نمیپرستید * دین شما برای خودتان و دین من برای خودم»
مشرکان با رسول خدا (ص)برای معامله با او پیشنهاد می دادند ، آنان می خواستند رسول خدا یک سال خدایان آنان را عبادت کند و آنان نیز یکسال خدای او را عبادت نمایند، یعنی هر یک دین دیگری را تجربه کند. اما خداوند متعال به صورتی قاطع این پیشنهاد و معامله گری را مردود و غیر قابل قبول شمرد.
«... آنچه را که میپرستید من نمیپرستم * و آنچه را من میپرستم شما عبادت کننده اش نیستید * و من نیز عبادت کننده معبودهایتان نیستم * و آنچه را میپرستم شما نمیپرستید.»
این تکرار و تأکید هدفمند بوده و هست تا پیامبر و پیروانش را بر آئین خویش استوار و ثابت قدم بدارد ، تا به دین خود افتخار کنند. در پایان سوره است که می فرماید:
« دین شما از آن خودتان و دین من نیز برای خودم»
یعنی هر چند هر طرف از دینی پیروی می نمایم، ولی میدان زندگی گنجایش من و شما را دارد، اما مشرکین متعصب و تمامیت خواه و انحصار طلب می گفتند: نه! ما دین خود را داریم، اما تو دارای دینی نیستی! این عین تعصب و خشک مغزی است. این که فقط خود را ببینی و تأیید کنی و دیگران را نادیده بگیری و نفی نمایی.
انحصار طلبی و تمامیت خواهی دینی و مذهبی؟
بر این اساس، باور برخی از دوستان را که با استدلال به آیه: «ان الدین عند الله الاسلام» می گویند: دینی غیر از اسلام وجود ندارد، نادرست می دانم. هیچ ایرادی وجود ندارد که دین خود را حق و درست بدانیم، زیرا هر کسی که به دینی باور دارد، تنها دین خود را حق و صحیح به شما می آورد و در این ارتباط مورد ملامت قرار نمی گیرد.
با این وصف بر این باوریم که در جوامع بشری ادیان دیگری وجود دارند، حتی دین مشرکین و بت پرستان،که خداوند از زبان پیامبرش خطاب به ایشان می فرماید:
« لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ»
«دینتان از آن خودتان و من نیز دین خود را دارم»
همچنین اهل کتاب نیز دارای دین خاص خود هستند.
«یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَی اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ » نساء: ۱۷۱
« ای اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و در باره خدا جز [سخن] درست مگویید!»
« قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ » مائده: ۷۷
«بگو ای اهل کتاب در دین خود بناحق گزافهگویی نکنید و از هوسهای گروهی که پیش از این گمراه گشتند، تبعیت ننمایید!»
دینهای دیگری وجود داشته اند. که قرنها در آغوش و در پناه اسلام می زیسته اند، آئینهای مسیحی، یهودی، مجوسی، هندو و ... ادیان در جوامع اسلامی دارای پیروان فراوانی بوده و در پناه نظام اسلامی و در اوج قدرت و سیادت آن می زیسته اند. مسلمانان می توانستند دین خود را با اجبار به آنان تحمیل کنند و احکام اسلام را با اکراه بر ایشان جاری سازند، اما هیچگاه چنین نکردند، زیرا اسلام ایمانی را که بویی از اکراه و اجبار در آن باشد نمی پذیرد. زیرا که ایمان باید بر اساس «اراده ، اختیار و انتخاب کامل» قرار داشته باشد. بر همین اساس مسلمانان هیچگاه غیر مسلمانان را به مسلمان شدن مجبور ننموده اند، و خود مستشرقین غربی مانند «توماس آرنولد» در کتاب «فراخوانی به اسلام» می گوید: «در تاریخ اسلام به هیچوجه نمی یبابیم که مسلمانان دیگران را به زور مسلمان کرده باشند.»
پیروان دیگر ادیان در میان مسلمانان به عنوان «اهل ذمه»(شهروند مورد حمایت) زندگی می کرده اند، از نمامی حقوق مسلمانان بر خوردار بوده اند، دارای کلیساها ، صلیب و ناقوسها ، لباسها و عبادتهای خاص به خود بوده اند، هیچکس آنان را مجبور ننمود که آنها را کنار بگذارند. حتی گفته می شود، به ایشان توصیه می شد که: از لباس و فرهنگ خود را پاسداری نمایند. اگر چنین توصیه ای هم در کار نبوده باشد ما دامی که حق داشته اند از دین و شعائر خود پیروی کنند، پاسداری از لباس و فرهنگ جزو همان آزادی ایشان بوده است.
یکی از مسائل بااهمیت در میدان تسامح و تحمل پذیری مسلمانان نسبت به پیروان دیگر ادیان این است که، آنان به ترک امور مباح در دین خود بخاطر مجامله و دلخوشی مسلمانان ناچار نمی شوند. آنان به هیچوجه برای خودداری ازخوردن گوشت خوک و نوشیدن شراب تحت فشار قرار نمی گرفته اند، زیرا که به مسیحیان در ممالک اسلامی اجازه ی نوشیدن شراب داده می شد. آنان اقدام به پرورش خوک می نمودند و از گوشت آن استفاده می کردند،زیرا آنها را در دین خود روا و مباح به شمار می آوردند. تا جایی که امام ابو حنیفه و شاگردانش بر این باور بودند که: اگر مسلمانی خمره ی شراب غیر مسلمانی را بشکند و شرابش را بریزد، تاوان آن را باید بپردازد! شرابی که نوشیدنش در باور مسلمانان «ام الخبائث» پلیدی و عملی شیطانی است!
تسامح واقعی یعنی همین.
کثرتگرایی دینی به تسامح نیازمند است. اما در اینجا این پرسش مطرح می شود: انسانی که دین خود را عین حق و حقیقت می داند و دین دیگران را باطل به شمار می آورد و در قرآن می خواند که:« إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ » آل عمران: ۱۹
«دین مورد نظر خداوند همان اسلام است.»
« وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ » آل عمران۸۵
«هر کسی غیر از اسلام دین دیگری را پذیرا شود از او پذیرفته نمی شود»
در این صورت چنان انسانی با چنین باورهایی چگونه می تواند با پیروان دیگر ادیان از در تسامح وارد شود؟
این موضوع نیازمند بیشر شکافته شدن است، زیرا که بسیاری در ارتباط با آن دچار اشتباه شده اند.
▪ مفاهیمی در جهت تقویت روح تسامح:
یکی از مظاهر بدیع باورها و ارزشهای اسلامی این است که، انسان مسلمان علی رغم افتخار به مسلمان بودن خود بر پایه این فرموده ی خداوند:
« وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَی اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ » فصلت: ۳۳
« و کیستخوشگفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید من [در برابر خدا] از تسلیمشدگانم.»
و براساس باورها و اندیشههایی که دین خالص خداوندفرا راهش نهاده ،او را به زندگی مسالمت آمیز و تسامح بی نظیر با مخالفان و پیروان دیگر ادیان وادار می نماید.
۱) وجود اختلاف قانوت وخواستی خدایی.
یکی از آن مفاهیم و ارزشهای بنیادین این است که اسلام به پیروانش آموخته که وجود اختلاف برخاسته از خواست و مشیت الهی است.
« هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنکُمْ کَافِرٌ وَمِنکُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ » تغابن: ۲
« اوست آن کس که شما را آفرید برخی از شما کافرند و برخی مؤمن و خدا به آنچه میکنید بیناست.»
خداوند بدین گونه انسانها را آفریده است و خواست او چنین بوده است.
« وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ » هود: ۱۸۸
« و اگر پروردگار تو میخواست قطعا همه مردم را امت واحدی قرار میداد در حالی که پیوسته در اختلافند.»
از آنجا که این واقعیت بر اساس اراده و مشیت الهی است و اراده و مشیت او مدام از جهت حکمت است، به هیچوجه معقول و روا نیست که ما علیه اراده الهی قیام کنیم. زیرا اراده اوست که تحقق می یابد و غلبه پیدا می کند و هرچه را که بخواهد می شود. و هر چه را که نخواهد وجود پیدا نمی کند و رخ نمی دهد. بر این اساس انسان مسلمان خیالش آسوده می شود که چنین چیزی برخاسته از خواست خداوند است و می تواند آفریدهها و پدیدهها و اراده الهی را به میل خود دگرگون نماید؟اوست که همه چیز را به بهترین و مناسب ترین صورت و روش آفریده است.
۲) تنهاخداوند بازخواست کننده است.
موضوع دوم این است، زمانی که مردم اختلاف پیدا نمودند، عده ای ایمان آوردند و راه هدایت و اصلاح را در پیش گرفتند و گروهی راه کفر و گمراهی و فسق و فجور را برای خود برگزیدند، غالباًمحاسبه و مجازاتشان در این دنیا صورت نمی گیرد. زیرا که جهان دیگری برای پاداش راه یافتگان و مجازات گمراهان هست و تنها تصمیم گیرنده درباره ی چگونگی آن پاداش و مجازاتها خداوند است و بس. این حقیقتی است که به ما آرامش می بخشد. زیرا که پاداش و مجازات در اختیار خداوند دادگری است که به هیچکس ستمی را روا نمی دارد.
« وَإِن جَادَلُوکَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ* اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ » الحج: ۶۸-۶۹
« و اگر با تو مجادله کردند، بگو خدا به آنچه میکنید داناتر است* خدا روز قیامت در مورد آنچه با یکدیگر در آن اختلاف میکردید داوری خواهد کرد. »
« فَلِذَلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ لَا حُجَّةَ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ.» شورا: ۱۵
« بنابراین به دعوت پرداز و همان گونه که ماموری ایستادگی کن و از هوسهای آنان پیروی مکن و بگو به هر کتابی که خدا نازل کرده است، ایمان آوردم و مامور شدم که میان شما عدالت کنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست، اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست میان ما و شما خصومتی نیست،خدا ما را جمع میکند و فرجام به سوی اوست.»
« إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَهادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَی وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ » الحج: ۱۷
« کسانی که ایمان آوردند و کسانی که یهودی شدند و صابئیها و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک ورزیدند، البته خدا روز قیامت میانشان داوری خواهد کرد زیرا خدا بر هر چیزی گواه است.»
خطبهی جمعهی دکتر یوسف قرضاوی
مترجم: عبدالعزیز سلیمی
پاورقیها و ارجاعات:
۱- رواه احمد و الطبرانی و البیهقی
۲- رواه الترمذی و ابن ماجه و ابو داود و النسایی
۳- متفق علیه بخاری در کتاب جنایز با شماره (۱۳۱۲) و مسلم نیز در جنایز با شماره (۹۶۱) آن را روایت کرده اند.
۴- ابن حبان در صحیح و بیهقی در کبری آن از ابن عمر روایت کرده اند.
۵- بیهقی در کبری و مسلم در مبحث زکات آن را نقل نموده اند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
اصفهان ایران انفجار حمله ایران به اسرائیل ایران و اسرائیل استان اصفهان گشت ارشاد حسین امیرعبداللهیان حجاب ارتش جمهوری اسلامی ایران دولت وعده صادق
سیل زلزله تهران هواشناسی ترکیه قتل سیلاب فضای مجازی قوه قضاییه شهرداری تهران دبی سازمان هواشناسی
فرودگاه قیمت خودرو قیمت طلا بانک مرکزی بازار خودرو خودرو قیمت دلار ایران خودرو تورم بورس حقوق بازنشستگان قیمت سکه
تلویزیون سینمای ایران کتاب دفاع مقدس تئاتر سریال موسیقی
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه سازمان ملل عملیات وعده صادق روسیه چین اسراییل طوفان الاقصی حماس
پرسپولیس فوتبال استقلال صنعت نفت آبادان لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بازی منچسترسیتی بارسلونا کشتی فرنگی سپاهان
هوش مصنوعی گوگل سامسونگ فناوری تلگرام تبلیغات آیفون اپل وزیر ارتباطات
سازمان غذا و دارو خواب چاقی پزشک چای پیاده روی