سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

پیروزی فوتبال بر فاشیسم


پیروزی فوتبال بر فاشیسم

«رئال مادرید» هم در آغاز فصل پر امید نشان می داد و «اندری لوگزامبورگو» در نیمه دوم فصل گذشته یك دوره نتیجه گیری بی نظیر را در این باشگاه تجربه كرده بود, چنان كه اگر در فصل گذشته , فاصله یی كه بارسلون با دیگر تیم ها از همان ابتدای فصل ایجاد كرده بود, نبود, قهرمانی «رئال مادرید» چندان هم مساله غیرقابل باوری نشان نمی داد «رئال » در نیمه دوم فصل قبل , نتایجی فوق العاده گرفته بود, چنان كه در دو مقطع , هفت برد پشت سر هم را تجربه كرد كه چندان در لیگ دشوار اسپانیا مسبوق به سابقه نبوده است

● لیگ اسپانیا در یک نگاه

در اسپانیا، اوضاع‌ همانطور كه‌ پیش‌بینی‌ می‌شد، پیش‌ رفت‌. حقیقت‌ این‌ است‌ كه‌ از همان‌ اول‌ فصل‌ معلوم‌ بود كه‌ سال‌، باز هم‌ سال‌ «بارسا» خواهد بود. این‌ مساله‌، حتی‌ در روزهای‌ ابتدایی‌ فصل‌، كه‌ «بارسلونا» خوب‌ نتیجه‌ نمی‌گرفت‌ و امتیازات‌ آسانی‌ را مقابل‌ تیم‌های‌ نه‌ چندان‌ قدرتمند از دست‌ می‌داد، آشكارتر از آن‌ بود كه‌ انگیزه‌ رقبا را برای‌ پشت‌ سرگذاشتن‌ این‌ تیم‌ بالا ببرد و اشتهای‌ آنها را برای‌ قهرمانی‌ برانگیزد. در واقع‌، قدرت‌ «بارسا» چنان‌ بود كه‌ كمتر كسی‌ می‌توانست‌ حتی‌ در خیالش‌ فكر غلبه‌ بر این‌ تیم‌ را داشته‌ باشد. و علاوه‌ بر آن‌، در مواقع‌ لغزش‌ این‌ تیم‌ قدرتمند، رقیبان‌ همچنان‌ قدرتمند نشان‌ نمی‌دادند كه‌ بتوان‌ امیدی‌ به‌ نزدیك‌ شدن‌ آنها به‌ تیم‌ «فرانك‌ رایكارد» بست‌...

«رئال‌ مادرید» هم‌ در آغاز فصل‌ پر امید نشان‌ می‌داد. و «اندری‌ لوگزامبورگو» در نیمه‌ دوم‌ فصل‌ گذشته‌ یك‌ دوره‌ نتیجه‌گیری‌ بی‌نظیر را در این‌ باشگاه‌ تجربه‌ كرده‌ بود، چنان‌ كه‌ اگر در فصل‌ گذشته‌، فاصله‌یی‌ كه‌ بارسلون‌ با دیگر تیم‌ها از همان‌ ابتدای‌ فصل‌ ایجاد كرده‌ بود، نبود، قهرمانی‌ «رئال‌ مادرید» چندان‌ هم‌ مساله‌ غیرقابل‌ باوری‌ نشان‌ نمی‌داد. «رئال‌» در نیمه‌ دوم‌ فصل‌ قبل‌، نتایجی‌ فوق‌ العاده‌ گرفته‌ بود، چنان‌ كه‌ در دو مقطع‌، هفت‌ برد پشت‌ سر هم‌ را تجربه‌ كرد كه‌ چندان‌ در لیگ‌ دشوار اسپانیا مسبوق‌ به‌ سابقه‌ نبوده‌ است‌.

با چنین‌ پیش‌ زمینه‌یی‌، اغلب‌ فوتبال‌ دوستان‌ «رئال‌ مادرید» را شانس‌ اصلی‌ قهرمانی‌ امسال‌ می‌دانستند، اما از همان‌ آغاز كار، روزگار بنای‌ ناسازگاری‌ را با این‌ تیم‌ گذاشت‌ و چند نتیجه‌ غیرقابل‌ باور ضعیف‌ نه‌ تنها امیدهای‌ این‌ تیم‌ را كاهش‌ داد، بلكه‌ جدایی‌ «لوگزامبورگو» را هم‌ از این‌ تیم‌ باعث‌ شد. در این‌ برهه‌ بود كه‌ رئال‌ فصل‌ را تقریبا از دست‌ داد و پس‌ از آن‌ هم‌ مربی‌ جدید، تا تسلط‌ بر تیم‌، امتیازاتی‌ را از دست‌ داد، چنان‌ كه‌ در فاصله‌ ده‌ هفته‌ به‌ پایان‌ مسابقات‌، فاصله‌ یازده‌ امتیازی‌ این‌ تیم‌ با بارسلونا غیرقابل‌ جبران‌ به‌ نظر می‌رسید، و چنین‌ هم‌ شد و بارسا در فاصله‌ چهار هفته‌ به‌ پایان‌ مسابقات‌ قهرمان‌ شد و رئال‌ و والنسیا را پشت‌ سر گذاشت‌... والنسایی‌ كه‌ نزول‌ آن‌ راه‌ قهرمانی‌ «بارسا»ی‌ شایسته‌ را هموارتر كرد...

«رافابنیتس‌» طی‌ سه‌ چهار سال‌ گذشته‌ توانسته‌ بود دو بار والنسیا را قهرمان‌ اسپانیا سازد و به‌ همین‌ دلیل‌ به‌ نظر می‌رسید قطبی‌ جدید در فوتبال‌ اسپانیا متولد شده‌ است‌. حقیقت‌ این‌ است‌ كه‌ چنین‌ نیز بود. والنسیا در سال‌های‌ اخیر، اغلب‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از صدرنشینان‌ مطرح‌ بود، اما پس‌ از رفتن‌ بنیتس‌ هیچگاه‌ صاحب‌ آن‌ شخصیت‌ والا برای‌ قهرمانی‌ نشان‌ نداده‌ و مربیان‌ پس‌ از بنیتس‌، پس‌ از مدت‌ كوتاهی‌ بر كنار شده‌اند.

امسال‌ هم‌ اوضاع‌ چنین‌ بود. این‌ تیم‌ اگر چه‌ اغلب‌ اوقات‌ سال‌ را در رتبه‌های‌ اول‌ تا سوم‌ گذراند، و در نهایت‌ هم‌ حتی‌ ممكن‌ است‌ رئال‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ و به‌ مقام‌ دوم‌ برسد، اما هیچگاه‌ با دوران‌ اوج‌ والنسیا كه‌ جام‌ یوفا را برایش‌ به‌ ارمغان‌ آورد، قابل‌ مقایسه‌ نیست‌. این‌ مساله‌ هم‌ در قهرمانی‌ بارسلونا كم‌ تاؤیر نبود. راست‌ این‌ است‌ كه‌ «بارسا» بیشتر به‌ این‌ دلیل‌ قهرمان‌ شد كه‌ رقیبانش‌ شایسته‌ عنوان‌ قهرمانی‌ نشان‌ ندادند، وگرنه‌ در ابتدای‌ فصل‌ كه‌ بارسا تیمی‌ متزلزل‌ نشان‌ می‌ داد، فاصله‌ گرفتن‌ تیم‌هایی‌ چون‌ والنسیا و رئال‌ مادرید می‌توانست‌ اعتماد به‌ نفس‌ اینها را افزایش‌ داده‌ و اعتماد بارسا را به‌ خود و یارانش‌ خرد كند و در این‌ صورت‌ سرنوشتی‌ دیگر در انتظار لالیگای‌ امسال‌ بود...

دیگر تیم‌های‌ اغلب‌ مدعی‌ و حداقل‌ آزار دهنده‌ بزرگان‌ هم‌، در لیگ‌ اسپانیا در امسال‌ آن‌ تیم‌های‌ همیشگی‌ نبودند. «دپورتیوو لاكرونیا» كه‌ در ده‌ سال‌ اخیر اغلب‌ موی‌ دماغ‌ بزرگان‌ بوده‌ امسال‌ اوضاعی‌ كاملا متفاوت‌ داشت‌ و بدل‌ به‌ تیمی‌ بی‌آزار شده‌ بود كه‌ نمی‌توانست‌ تنور رقابت‌ها را گرم‌ كند و تنها امید این‌ تیم‌ قرار گرفتن‌ در رده‌یی‌ بود كه‌ رسیدن‌ به‌ جام‌ یوفا را برایشان‌ مقدور كند. «سوی‌یا» هم‌ همین‌ طور بود و اوضاع‌ بنیتس‌ هم‌ واضح‌تر از این‌ است‌ كه‌ نیاز به‌ تحلیل‌ داشته‌ باشد. بنیتس‌، كه‌ قدرت‌ سوم‌ سال‌ گذشته‌ اسپانیا بود، امسال‌ هیچ‌گاه‌ نتوانست‌ در میان‌ ده‌ تیم‌ اول‌ قرار داشته‌ باشد و «ویارئال‌» هم‌ به‌ رغم‌ حضور موفقش‌ در لیگ‌ قهرمانان‌ اروپا، تیمی‌ معمولی‌ و بی‌انگیزه‌ در اسپانیا نشان‌ داد...

تجربه‌ نشان‌ داده‌ در فوتبال‌ اسپانیا شرایط‌ روحی‌ روانی‌ حرف‌ اول‌ را می‌زند. قهرمانی‌ این‌ لیگ‌ به‌ شرایط‌ روحی‌ تیم‌ها ربط‌ دارد و مسابقات‌ امسال‌ نشان‌ داد كه‌ از نظر شرایط‌ روحی‌ روانی‌ بارسا اوضاعی‌ كاملا متفاوت‌ با بقیه‌ دارد. وگرنه‌ می‌شد سقوط‌ این‌ تیم‌ را هم‌ به‌ نظاره‌ نشست‌. سقوط‌ تیمی‌ كه‌ بی‌اندازه‌ زیبا فوتبال‌ می‌كند، اما چنان‌ شكننده‌ هست‌ كه‌ در قبال‌ رقبای‌ پرتوان‌ می‌توان‌ انتظار شكستن‌ آنها را داشت‌...

● راز موفقیت‌ قهرمان‌

قطعا برای‌ قهرمانی‌ ابزارهایی‌ نیاز است‌. هیچ‌ قهرمانی‌، بدون‌ این‌ پیش‌نیازها به‌ صدر نمی‌ رسد. بارسلون‌، اما در همه‌ زمینه‌ها ابزار بالانشینی‌ را داشت‌. شاید مهمترین‌ این‌ ابزارها را می‌توان‌ در وجود «فرانك‌ رایكارد» مربی‌ جوان‌ این‌ تیم‌ دید كه‌ شور و شعور و شجاعت‌ و جسارت‌ و البته‌ دوراندیشی‌ را یك‌ جا به‌ تیم‌ تحت‌ رهبری‌اش‌ تزریق‌ كرده‌ بود. او، در «بارسلون‌» یك‌ تیم‌ ساخت‌، آن‌ هم‌ بر اساس‌ بازیكنانی چون‌ «رونالدینیو»، «اتوئو»، «مسی‌»، «ژولی‌»، «دكو» و... كه‌ در واقع‌ هر كدامشان‌ با اندكی‌ خودمحوری‌ برای‌ زمین‌ زدن‌ یك‌ تیم‌ كافی‌ به‌ نظر می‌رسیدند...

نكته‌ مهم‌ دیگر و كلیدی‌ در مورد «رایكارد» آرامش‌ حیرت‌انگیزی‌ بود كه‌ او توانست‌ در تیم‌ و میان‌ مردانش‌ ایجاد كند. «بارسلون‌» تحت‌ امر ریكارد، تیمی‌ سرشار از آرامش‌ بود، آرامشی‌ كه‌ هم‌ فرصت‌ بازی‌ تیمی‌ و هم‌ مجال‌ استفاده‌ تك‌ تك‌ بازیكنان‌ از هنر فردی‌شان‌ را در اختیار آنها قرار می‌ داد.

بزرگی‌ «رایكارد» زمانی‌ آشكار شد كه‌ «رایكارد» این‌ مربی‌ كم‌ حرف‌ كه‌ زمان‌ بازیكنی‌اش‌ از بازیكنان‌ شلوغ‌ و جنجالی‌ بود و كسی‌ ماجرای‌ درگیری‌ او را با «رودی‌ فولر» فراموش‌ نمی‌كند، با نوعی‌ آرامش‌ و وقار و تواضع‌، كه‌ ذاتی‌ او نبود در مقابل‌ «خوزه‌ مورینیو» و ادعاهای‌ بی‌پایانش‌ ایستاد و در نهایت‌ هم‌ موفق‌ شد و بارسلون‌ را به‌ فینال‌ لیگ‌ قهرمانان‌ رساند و قهرمان‌ این‌ رقابت‌ ها كند و نیز برای‌ دومین‌ سال‌ پیاپی‌ بارسلون‌ را قهرمان‌ اسپانیا كرد كه‌ این‌ مساله‌، پس‌ از قهرمانی‌ متوالی‌ آنها در سال‌های‌ ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ توسط‌ هیچ‌ تیم‌ دیگری‌ جز خود آنها تكرار نشده‌ بود... عامل‌ دیگر قهرمانی‌ بارسلون‌، بی‌شك‌ حضور «رونالدینیو» در تركیب‌ این‌ تیم‌ بود.

این‌ عصاره‌ فوتبال‌ ناب‌، این‌ بهترین‌ بازیكن‌ جهان‌ و این‌ ستاره‌ بی‌بدیل‌ كه‌ فوتبال‌ را فضای‌ جدیدی‌ می‌بخشد، بارها و بارها در مواقع‌ كلیدی‌ به‌ یاری‌ تیمش‌ آمد و شاید می‌توان‌ گفت‌ یك‌ تنه‌ بارسلونا را از گردابی‌ كه‌ گرفتارش‌ شده‌ بود نجات‌ داد. در اهمیت‌ حضور «رونالدینیو» افسانه‌یی‌ در تیم‌ بارسلون‌ همین‌ بس‌ كه‌ در مواقع‌ نبود او در میدان‌، آبی‌ و اناری‌پوشان‌، بارها و بارها لغزیدند و همین‌ مساله‌ مبین‌ نقش‌ غیرقابل‌ انكار او در قهرمانی‌ تیم‌ بارسلون‌ می‌تواند باشد.

نفر سوم‌ مثلث‌ قهرمانی‌ بارسلون‌ و نمایش‌ كم‌ نقص این‌ تیم‌ در طول‌ فصل‌ ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ ساموئل‌ اتوئو است‌. او نیز بسان‌ «رونالدینیو» در مواقع‌ بحرانی‌ به‌ یاری‌ تیمش‌ آمد و با گل‌هایش‌ تیمش‌ را از ورطه‌ بیرون‌ كشید. بیست‌ و چهار گلی‌ كه‌ این‌ بازیكن‌ سیه‌چرده‌ تا پایان‌ هفته‌ سی‌وششم‌ وارد دروازه‌ حریفان‌ كرده‌ بود، شاید باعث‌ یك‌ سوم‌ پیروزی‌های‌ بارسلون‌ شده‌ باشد. «ساموئل‌ اتوئو» كه‌ روزگاری‌ در تیم‌ «رئال‌ مادرید» هم‌ عضویت‌ داشت‌ و بخاطر مسائل‌ اقتصادی‌ و تبلیغاتی‌ پیرامون‌ این‌ تیم‌، از اردوی‌ سفیدپوشان‌ پایتخت‌ دیپورت‌ شد، كاری‌ترین‌ ضربات‌ را بر پیكره‌ حریفان‌ وارد كرد و اصلی‌ترین‌ دلیل‌ از دست‌ دادن‌ قهرمانی‌ برای‌ رئال‌ مادرید بود. طعنه‌آمیز اینكه‌ در گفت‌وگویی‌ در مورد لیگ‌ قهرمانان‌، اتوئو گفت‌ بزرگترین‌ آرزویش‌ در دست‌ گرفتن‌ كاپ‌ قهرمانی‌ اروپا با تیم‌ بارسلون‌ است‌، گرچه‌ در سالی‌ كه‌ رئال‌ قهرمان‌ اروپا شد، ساموئل‌ هم‌ در این‌ تیم‌ حضور داشت‌ و در عكس‌ دسته‌جمعی‌ پس‌ از قهرمانی‌، اتوئو هم‌ آن‌ گوشه‌های‌ تصویر دیده‌ می‌ شود!

كیوان‌ شافعی‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید