سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

زندگینامه چندی از هنرمندان موسیقی


زندگینامه چندی از هنرمندان موسیقی

شهرام ناظری در سال ۱۳۲۸ در کرمانشاه در خانواده ای فرهنگ دوست و اهل هنر و موسیقی به دنیا آمد پدرش که صدای لطیفی داشت و از سبک قدما و خوانندگان آن دیار به خصوص شادروان شیخ داوودی خواننده بزرگ بهره گرفته بود فرزندش را تحت تعلیم قرار داد

● شهرام ناظری

شهرام ناظری در سال ۱۳۲۸ در کرمانشاه در خانواده ای فرهنگ دوست و اهل هنر و موسیقی به دنیا آمد. پدرش که صدای لطیفی داشت و از سبک قدما و خوانندگان آن دیار به خصوص شادروان شیخ داوودی خواننده بزرگ بهره گرفته بود فرزندش را تحت تعلیم قرار داد.

قطب این خانواده استاد حاجی خان ناظری بود که اکثر موسیقی دانان کرمانشاه را با نت و موسیقی اصیل ایران تعلیم داد و خود از شاگردان درویش خان و کلنل وزیری بود. در سن ۹ سالگی اولین برنامه هنری خود را در رادیو کرمانشاه همراه با تار مرحوم درویشی از نوازندگان معروف کرمانشاه اجرا نماید. او سپس در سن ۱۱ سالگی در رادیو تلویزیون ایران چند برنامه در آواز ایرانی اجرا کرد. شهرام از دانش پسر عمویش علی ناظری و درویش نعمت علی خان خراباتی در زمینه موسیقی محلی و کردی نیز بهره فراوان گرفت.

در سال ۱۳۴۵ برای بهره گیری از محضر اساتیدی چون شادروان عبداله دوامی، نورعلی برومند، عبدالعلی وزیری، محمود کریمی و. .. مقیم تهران شد و همزمان سه تار را نیز نزد استادان احمد عبادی، محمود تاج بخش، جلال ذوالفنون و محمود هاشمی فرا گرفت. شهرام ناظری مدت یک سال نیز در تبریز با نوازندگان و موسیقی دانان آن دیار مانند بیگجه خانی و محمود فرنام قیطانچیان که از شاگردان اقبال آذر بودند درزمینه موسیقی ایرانی همکاری کرد. درسال ۱۳۵۴ بنابه پیشنهاد نورعلی برومند به استخدام رادیو تلویزیون در آمد و اولین برنامه خود را با گروه شیدا به سرپرستی محمد رضا لطفی با مثنوی مولانا و ترانه ای از شیخ بهایی اجرا نمود و پس از آن با گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان همکاریش را ادامه داد.

سال ۱۳۵۵ درنخستین کنکور موسیقی سنتی ایران (باربد) مقام اول رابه دست آورد و درسال ۱۳۵۶ همراه باگروه سماعی به سرپرستی اصغر بهاری و حسن ناهید برای اجرای کنسرت در جشنواره توس انتخاب شد. از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ با تلاش پی گیر و بی وقفه آلبوم‌های چاووش (۲) (۳) (۴) (۷) (۸)، آلبوم مثنوی موسی شبان و سخن عشق را تهیه کرد.

در سال های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ از فعالیت خود کاست و مشغول تدریس موسیقی و ردیف های آواز ایرانی به علاقه مندان شد. از سال ۱۳۶۴ به بعد با همکاری گروه های موسیقی ایرانی کارهای زیبایی را به بازار موسیقی عرفانی و اصیل ایرانی عرضه کرد از جمله این آثارمی توان ازشور انگیز با همکاری حسین علیزاده، گل صد برگ و آتش در نیستان با همکاری جلال ذوالفنون، کنسرت اساتید با همکاری گروه فرامرز پایور و بی قرار با همکاری گروه جلیل عندلیبی را نام برد. شهرام ناظری طی فعالیت هنری خود برای اجرای کنسرت، سفرهای بسیاری به کشورهای آسیایی، اروپایی و آمریکا داشته و در فستیوال های جهانی نیز حضور به هم رسانیده است. در سال ۱۳۸۰ به همراه فرزندش حافظ ناظری در جشنواره موسیقی فجر شرکت کرد.

این اجرا جایزه اول این فستیوال به عنوان بهترین خواننده موسیقی اصیل ایرانی را نصیب او کرد. ناظری همچنین جایزه مخصوص هیئت داوران جشنواره مهررا نیز از آن خود ساخت. در سال ۱۳۸۶ نشان شوالیه ادب و هنر را از سوی دولت فرانسه دریافت کرد. این نشان بالاترین نشان فرهنگی فرانسه است و پاس‌داشتی است از طرف دولت فرانسه به هنرمندانی که تلاش ویژه‌ای در اعتلای فرهنگ و هنر انجام می‌دهند.

وی همچنین در همین سال(۲۰۰۷میلادی) از طرف مجمع آسیا به عنوان هنرمند برتر آسیا انتخاب و از طرف پارک کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد تقدیر ویژه شد. مثنوی موسی و شعبان، بهاران ابیدر، شعروعرفان (بنمای رخ)، یادگار دوست، ساقی نامه و صوفی نامه ۱ و ۲، نجوا، بشنو از نی، سخن تازه، دیوان شمس، لاله بهار، شورانگیز، درگلستانه، زمستان، کنسرت اساتید موسیقی، گل صدبرگ، آتش در نیستان، چاوش ۲،۳،۴،۷ و ۸، چشم به راه، کنسرتی دیگر، دل شیدا، کیش مهر، مطرب مهتاب رو، بی قرار، حیرانی، لولیان، غم زیبا و سفر به دیگر سو مجموعه آلبوم هایی است که او منتشر کرده است.

● مصطفی کمال پورتراب

مصطفی کمال پورتراب سال ۱۳۰۳ در تهران به دنیا آمد. پدرش از افسران نظامی شوروی بود که بعد از انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ به ایران آمد و ازدواج کرد. فرزند اول خانواده بود و در پنج سالگی پدرش یک فلوت برایش خرید و مصطفی با آن برای بچه های محله آهنگ هایی را که شنیده بود می نواخت. پس از آموختن مقدمات موسیقـی سال ۱۳۱۸ وارد دوره شش ساله متوسطه هنرستان عالی موسیقی شد.

او نزد استادانی چون یاروسلاوبیزا (فاگوت) حشمت سنجری و عطاا... خادم میثاق (ویولن) روبیک گریگوریان (آواز گروهی) روح ا...خالقی(تئوری موسیقی ایرانی) موسی معروفی (تـار) فریدون فرزانه و پاتما گریان (سرایش) و ...در سال ۱۳۲۴ از هنرستان موسیقی فارغ التحصیل شد.

در آن زمان در سه ساله پایانی متوسطه یا باید به ادامه رشته ساز می پرداختند یا رشته موسیقی علمی پورتراب رشته موسیقی علمی را برای ادامه تحصیل در هنرستان برگزید تا بتواند در دوره عالی هنرستان در رشته آهنگسازی ادامه تحصیل دهد. اما هنرستان هنوز فاقد دوره عالی بود. از آن پس پورتراب مدتی به طور خصوصی تحت تعلیم پرویز محمود قرار گرفت وبه عنوان نوازنده فاگوت، ویولن، ویولن آلتو و غیره در ارکستر هنرجویان هنرستان و ارکستر سمفونیک تهران به رهبری پرویز محمود و بعدها روبیک گریگوریان نوازندگی کرد.

در سال ۱۳۳۰ وقتی دوره عالی آهنگسازی در هنرستان تشکیل شد، پورتراب نیز وارد این دوره شد و در سال ۱۳۳۹ با رتبه نخست تحصیلات خود را به پایان برد. استادان این دوره حسین ناصحی (هماهنگی) هایمو تویبر (کنترپوآن) فوگ (ساز شناسی) ایمانوئل ملیک اصلانیان (پیانو) مهدی برکشلی (تجزیه و تحلیل موسیقی باستانی) فؤاد روحانی (فرم موسیقی وزیبائی شناسی) و غیره بودند.

او از سال ۳۴۰ سرپرستی یکی ازارکسترهای وزارت فرهنگ و هنررا برای ساخت آهنگ، رهبری آن واجرای برنامه درتلویزیون عهده دارشد و در زمینه رهبری ارکسترمدتی با حشمت سنجری کار کرد. پورتراب در سال ۱۳۴۶ به منظور تحقیقاتی در زمینه موسیقی با استفاده از بورس راهی فرانسه شد پس از چند ماه به ایران بازگشت و حدود چهار سال از تجربیات کریستین داوید در آهنگسازی استفاده کرد. از سال ۱۳۲۴ به صورت مستمر تدریس را آغاز کرد و از سال ۱۳۵۰تا ۱۳۵۲ مدی رهنرستان موسیقی بود.

پس از انقلاب به تدریس هارمونی، کنترپوآن و تئوری موسیقی در کلاس خصوصی خود و بعدها در دانشگاه هنر و دانشگاه آزاد پرداخت.

او در حال حاضر نیز مشغول به تحصل در دانشگاه آزاد اسلامی و کنسرواتوار تهران است. از آثار او می توان به قطعاتی چون قطعه ای در چهارگاه (۱۹۵۵)، سونات ویولن و پیانو در دومینور (۱۹۵۹)، سه قطعه برای گروه خیام (۱۹۶۹) سوئیت هفت پیکر در نه قسمت برای ارکستر سمفونیک (۱۹۷۰)، مارش در ماژور برای ارکستر سمفونیک (۱۹۷۳)، رقص پریان در فامینور (۱۹۸۰)، آواز بی گفتار دو قطعه برای ارکستر زهی (۱۹۸۰) و.... از آثار مکتوب او نیز می توان به آثاری چون تئوری موسیقی، مبانی آهنگسازی، تجزیه تحلیل موسیقی برای جوانان ( ترجمه اثر لئونارد برناشتاین از انگلیسی)، حل المسائل تئوری (ترجمه اثر اثر پرتسولی از ایتالیائی)، هارمونی مدرن (ترجمه اثر ایگل فیلد هال از انگلیسی)، هارمونی کلاسیک (ترجمه اثر سی.اچ. کیتسون از انگلیسی)، آهنگ های برگزیده ایگلفیلد هال، کنترپوان به زبان ساده (ترجمه اثر استاکز از انگلیسی) و...

● یوسف پوریا

یوسف پوریا دهم فروردین ۱۳۱۸ در شهرستان مراغه به دنیا آمد. پدرش میرزا علی اکبر حجار بود که گاهی مجسمه های سنگی می ساخت. پوریا در سن ده سالگی به همراه خانواده به تهران آمد و دیپلم خود را در رشته ریاضی در دبیرستان خوارزمی دریافت کرد.

پوریا در سن ده سالگی به همراه خانواده به تهران آمد و دیپلم خود را در رشته ریاضی در دبیرستان خوارزمی دریافت کرد. ششم شهریور ۱۳۴۶ در تعاونی شرکت ملی نفت استخدام شد و چند دوره تخصصی توسط شرکت ملی نفت استخدام شد. سپس برای گذراندن چند دوره تخصصی به آلمان و اسپانیا رفت. سال ۱۳۴۸ توسط یکی از همکاران شرکت نفت که در کلاس تار شخصی به نام صادق خان موسیقی می آموخت تشویق شدم تا موسیقی را فرابگیرد. به واسطه علاقه ای که از کودکی به تار داشت در این کلاس ها شرکت کرد. اما بعد از مدت کوتاهی به سمت ساخت تار کشیده شد. او بدون آموزش های لازم و با لوازم نجاری خانگی شروع به ساخت یک تار کرد. اگر چه این تار ویژگی های لازم را نداشت. اما استادش او را بسیار تشویق کرد.

در سال های بعد پوریا به دلیل مشکلات مختلف و گرفتاری های شغلی، نتوانست نوازندگی و سازندگی را به صورت جدی و حرفه ای ادامه دهد. اما سال ۵۳ فارغ از مشکلات زندگی تصمیم گرفت کار ساز سازی را به صورت حرفه ای ادامه دهد. بعد از ساخت چند تار شروع به ساختن سازهای یک تکه کرد. او در طول مدت تار سازی اش نوزده تار یک تکه ساخته است. سال ۱۳۵۵ با استاد مرادی که رئیس کارگاه حفظ و اشاعه موسیقی در خیابان ویلا بود آشنا شد و به پیشنهاد او از ساخت تارهای یک تکه که ساختشان بسیار دشوار بود و زمان زیادی طول داشت، دست کشید و به ساخت تارهای دو تکه با الگوی یحیی پرداخت. در این زمان علاوه بر ساخت تار به آموختن آکادمیک موسیقی پرداخت و در کلاس های هنرستان موسیقی ثبت نام کرد و کتاب های سال اول و دوم دبیرستان را به پایان رساند.

او تا سال ۶۶ با هنرمندانی چون دکتر حجازی، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی و اصغر کرد بچه به بحث و تبادل نظر درباره ساخت تار و صدادهی آن مشغول بود تا بتواند بهترین و مقبول ترین تارها را ارائه کند. او همچنین به واسطه راهنمایی های سلیمان روح افزا که از نوازندگان تار بود و دوستی نزدیکی با استاد یحیی داشت، از برخی تکنینک ها و نظرات استاد یحیی درباره تار سازی باخبر شد و آنها را به کار گرفت. آموختن این تکنیک ها به پوریا در ساخت تار کمک زیادی کرد. پوریا سال ۱۳۸۳از پژوهشکده هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی درجه یک هنری دریافت کرد. او عضو کانون سازندگان ساز خانه موسیقی است و از تار سازان خوب ایران به شمار می آید.

● ارفع اطرائی

ارفع اطرائی هشتم آبان ماه ۱۳۲۰ در تهران متولد شد. او نوازنده سنتور و محقق موسیقی است و یکی از مولفان کتب درسی موسیقی به شمار می آید. موسیقی را در هنرستان عالی موسیقی ملی آغاز کرد از استادان او می توان به حسین صبا، فرامرز پایور، محمود کریمی اشاره کرد. او پس از اخذ دیپلم موفق به کسب درجه لیسانس از هنرکده موسیقی ملی شد و از سال ۳۸ تا ۵۹ استخدام رسمی اداره کل فعالیت های هنری وزارت فرهنگ و هنر درآمد و به عنوان مدرس در هنرستان موسیقی ملی مشغول به کار شد.

همزمان در این سال ها مشغول نوازندگی در ارکستر عای مختلف و همکاری با رادیو و تلویزیون بود. اطرائی از سال ۱۳۴۴ تا ۴۷ با ارکستر فرامرز پایور و پس از آن نیز مدتی در ارکستر موسیقی صبا به رهبری استاد دهلوی به اجرای برنامه پرداخت. در طول این سال ها اطرائی به تکنوازی در رادیو و تلویزیون نیز مشغول بود. از سال ۱۳۵۳ سرپرست گروه موسیقی تالار رودکی شد و با همکاری محمد موسوی، ناصر افتتاح، لطف الله مجد، نادر گلچین و خاطره پروانه به فعالیت در این گروه ادامه داد.

سال ۱۳۵۹ پس از بازنشستگی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز تدریس در هنرستان موسیقی پسران و دختران و دانشگاه جامع علمی کاربردی را ادامه داد.

این هنرمند سمت ها و مسئولیت های متعددی در مراکز و شوراهای مختلف داشته است که عضو هیئت مدیره کانون پژوهشگران خانه موسیقی، عضو شورای مرکز موسیقی حوزه هنری، عضو هیئت انتخاب و داوران جشنواره های مختلف موسیقی، عضو شورای فنی هنرستان موسیقی پسران، دختران و دانشگاه علمی کاربردی، عضو هیئت امنای بنیاد وزیری، عضو شورای کتب درسی وزارت آموزش و پرورش از این جمله اند.

او تا به حالی کنسرت ها و برنامه های زیادی در ایران و کشورهای مختلف جهان اجرا کرده است که از آن جمله می توان به کنسرت هایی در پاکستان (۱۳۳۹)، ایتالیا (۱۳۴۲)، افغانستان(۱۳۴۸)، ترکیه(۱۳۴۹)، بحرین (۱۳۵۱)، امریکا(۱۳۵۴)، عراق(۱۳۵۴)، کرواسی(۱۳۷۳)، بوسنی هرزه گوین(۱۳۷۳)، کویت(۱۳۸۶) و....اشاره کرد.

کتاب های منتشر شده: فرهنگ موسیقی ایران ۱۳۶۰، سنتور و ناظمی ۱۳۶۴، دوازده مقام موسیقی ملی ایران ۱۳۶۹، زندگی و آثار حبیب سماعی ۱۳۷۱، بوی جوی مولیان ۱۳۸۱، ویرایش خود آموز سنتور حسین صبا ۱۳۸۱، هفت دستگاه و پنج آواز موسیقی ایرانی ۱۳۸۱.

● حشمت سنجری

حشمت سنجری سال ۱۲۹۶ در تهران متولد شد. پدر او حسین از نوازندگان نام آشنای تار در زمان خود بود که از شاگردان درویش خان، علینقی وزیری و مرتضی نی داوود به شمار می آمد. نخستین آشنایی حشمت با موسیقی آموزش هایی بود که پدرش به او داد پس از آن در مدرسه موسیقی به فراگیری تار پرداخت. پس از آن مدتی در گروه کر آواز کودکان هنرستان موسیقی کار کرد. در ادامه ساز ویولن را انتخاب کرد و نزد علینقی وزیری، روح الله خالقی و ابوالحسن صبا موسیقی را ادامه داد.

پس از پایان هنرستان در سن نوزده سالگی موسیقی کلاسیک غربی را انتخاب کرد و برای نواختن متدهای کلاسیک راهی کلاس سرژ خوتسیف (ویولن نواز مهاجر از روسیه و از استادان کنسرواتوار تهران) شد. سال ۱۳۱۷ به هنرستان عالی موسیقی راه یافت و نوازندگی را ادامه داد.

پس از آن به عنوان نوازنده ویولن ارکستر سمفونیک تهران مشغول کار شد. سال ۱۳۲۸ با اجرای کنسرتو ویولن بتهوون با ارکستر سمفونیک تهران شد. آن زمان رهبری ارکستر تهران را پرویز محمود بر عهده داشت.همان سال ها رهبری ارکستر را نیز از محمود آموخت و سال ۱۳۲۰ به رهبری ارکستر هنرجویان هنرستان عالی موسیقی پرداخت. سرانجام نیز در سال ۱۳۳۴ رهبری ارکستر تهران را بر عهده گرفت. سال بعد راهی سفری مطالعاتی آمریکا شد تا به تحقیق و تحصیل موسیقی بپردازد. او درعین حال همکاری خود با ارکستر سمفونیک را ادامه داد. سال ۱۳۳۶ راهی اتریش شد و به تحصیل در رشته رهبری ارکستر در آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی وین نزد هانس اسوروسکی (Swarovsky.H) پرداخت.

در ۱۳۳۹ به ایران بازگشت و رهبری ارکستر سمفونیک تهران را که موقتاً به هایمو توبیر ( Tauber.H) رهبر و آهنگساز اتریشی سپرده شده بود، در دست گرفت.

سنجری تا سال ۱۳۵۱ رهبری ثابت ارکستر سمفونیک تهران را در دست داشت. در دوران رهبری او نوازندگان برجسته ای چون یهودی منوهین،رافی پتروسیان و ایزاک اشترن ارکستر تهران را در برنامه هایی همراهی می کردند. او در این سال ها همچنین به عنوان رهبر میهمان به کشورهای دیگر نیز سفر کرد که می توان به رهبری ارکستر هایی در اتحاد شوروی سابق، لهستان، رومانی و ترکیه اشاره کرد.

سنجری در اوایل دهه پنجاه تا زمان انقلاب به عنوان سرپرست هنری تالار رودکی و مشاور وزیر به فعالیت ادامه داد و چندین اپرا و باله را رهبری کرد اما سرپرستی ارکستر به فرهاد مشکات سپرده شد. او رهبری ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون ملی ایران را نیز به عنوان رهبر مهمان در چند کنسرت به عهده داشت.

پس از انقلاب سنجری دوباره رهبری ارکستر را به عهده گرفت و ده سال در این سمت به کارش ادامه داد. گر چه ارکستر در طول این سال ها فعالیت و برنامه های چندانی را به اجرا در نیاورد اما سنجری در حفظ و تداوم کار آن کوشید با وجودی که بسیاری از نوازندگان ارکستر پش ار انقلاب مهاجرت کرده بودند ارکستر را حفظ کرد و برنامه هایی با نوازندگان باقیمانده و چند نوازنده جایگزین ادامه داد. او تقریبا حدود دوازده سال رهبری ارکستر را در دست داشت و سرانجام در پاییز ۱۳۶۸ پس از اجرای کنسرتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرتضی حنانه با ارکستر سمفونیک تهران برای همیشه خداحافظی کرد. یکی از آشناترین و معروف ترین آثار سنجری تابلوی ایرانی یا سوئیت ایرانی است که بارها توسط خود او و رهبران دیگر ارکستر اجرا شده است.

از دیگر آثار او می توان به نیایش یزدان، سرود دانشگاه، سرود قهرمانان آسیا،رنگارنگ و... اشاره کرد. او چهاردهم دی ماه سال ۱۳۷۳ در اثر بیماری و کهولت سن درگذشت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید