چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

حیف که خاتمی رفت


حیف که خاتمی رفت

اگر چه روزهای پایانی سال, معمولا ً روزهای بی خبر یا کم خبر است, لیکن سه شنبه آخر سال ۸۷, تبدیل به آتشین ترین روز سال برای برخی سیاسیون, به ویژه اصلا ح طلبان شد

اگر چه روزهای پایانی سال، معمولا‌ً روزهای بی خبر یا کم خبر است، لیکن سه شنبه آخر سال ۸۷، تبدیل به آتشین‌ترین روز سال برای برخی سیاسیون، به ویژه اصلا‌ح‌طلبان شد. خبر انصراف رسمی آقای خاتمی (رئیس‌جمهور سابق) در حالی روی تلکس خبرگزاری‌‌‌ها قرار گرفت که از یکی دو روز گذشته زمزمه‌هایی از تصمیم ایشان مبنی بر کناره‌گیری از صحنه انتخابات به گوش می‌رسید. نگارنده این سطور اگرچه نمی‌تواند- و نمی‌خواهد- تأسف و ناراحتی خود را از این تصمیم آقای خاتمی اعلا‌م کند، لیکن معتقد است که تصمیم آقای خاتمی مبنی بر کناره‌گیری از انتخابات ریاست جمهوری، نه اعجاب انگیز است و نه غیر منتظره. ‌

۱) چرا حیف که خاتمی رفت؟ ‌

نگاهی گذرا به هشت سال حضور آقای خاتمی در رأس هرم اجرایی کشور، به روشنی گویای فضای سنگین و غیرقابل انکار تبلیغاتی و رسانه‌ای حامیان رادیکال آقای خاتمی- بخوانید ۲ خردادی‌ها- علیه هر آنکه با او(خاتمی) نبود، است. ‌

سال‌هایی که کوچکترین انتقاد به آقای خاتمی و سئوال از ایشان، به عنوان مقابله با اکثریت مردم! خشونت‌طلبی! اقتدارگرایی! خشک مغزی! فاشیسم! و صدها عبارت دیگر معرفی می‌شد و اینگونه بود که شعار زنده باد مخالف من، تنها پنبه‌ای بود برای بریدن.... ‌

سال‌های بین ۷۶ تا ۸۴ از یک سو همراه بود با وارد شدن بی حد و حصر اتهامات و حمله‌های بی پایان به امام خمینی(ره)، انقلا‌ب اسلا‌می، مردم و اسلا‌م از سوی برخی منتسبان به اصلا‌ح‌طلبان و رسانه‌هایشان و از سوی دیگر تبدیل شدن برخی جایگاه‌ها و نهادهای دولتی به اتاق فکر و عملیات علیه نظام، منافع و امنیت ملی. ‌

اگر چه شوربختانه در این مجال، امکان واکاوی و بازخوانی آن سال‌ها وجود ندارد تا اندکی از زوایای پنهان و کدر استفاده ابزاری و ناجوانمردانه از واژه‌های عزیزی همچون آزادی بیان و اندیشه، مردم سالا‌ری، اخلا‌ق مداری، صداقت و... را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم، ولی آنچه مایه تأسف نگارنده از انصراف آقای خاتمی از حضور در انتخابات گردید، از دست رفتن فرصتی گران بها و کم نظیر بود برای اینکه: ‌

اولا‌ً آقای خاتمی پاسخ صدها و شاید هزاران سئوال بی‌جواب دانشگاهیان و نخبگانی را بدهد که روزی آنان را در دانشگاه تهران بی‌ادب! خواند و به بیرون انداختن! تهدید کرد. ‌

پاسخ به این سئوال که بالا‌خره تلقی و قرائت و برداشت ایشان از خط امام(ره) و انقلا‌ب چیست؟ و چه بود که در مقابل آن همه هتاکی‌‌ها و لجن پراکنی‌ها نه تنها سکوت کرد بلکه...‌

پاسخ به این سوال که مردم و مردم‌سالا‌ری در قاموس ایشان چه تعریفی دارد که به محض رویگردانی مردم از ایشان و دوستانشان دیگر مردم نه آن مردم ۲ خرداد ۷۶، که عده ای فقیر فکری‌اند که احساسی رأی می‌دهند و انتخاب می‌کنند. ‌

ثانیاً ای کاش آقای خاتمی می‌آمد و در عرصه عمل مقبولیت و محبوبیت خویش را در میان مردم به نظاره می‌نشست. چه اینکه همچنان میزان رأی مردم و ملت است که چند سالی است دست رد به سینه دوستان و یاران آقای خاتمی می‌زنند و نه نظرسنجی‌ها، شب یلداها و میتینگ‌های یک سویه و فرمایشی. ‌

آری خاتمی ۸۸ دیگر آن خاتمی دیکته ننوشته نیست که بتواند به راحتی سخن براند بی‌آنکه منظور و مفهوم عبارات و اصطلا‌حاتش را روشن و شفاف بگوید، آری انتخابات ۸۸ مرد عمل می‌خواهد نه... ‌

۲) چرا انصراف آقای خاتمی غیر منتظره نبود؟ ‌

تردید، شاید مفهومی است که از سال‌ها قبل با آقای خاتمی عجین گردیده. اینکه ریشه‌های روان‌شناختی این تردید در ایشان چیست نه در تخصص نگارنده است و نه ارتباطی به بحث حاضر دارد، لیکن اغلب کارشناسان- چه موافق و چه منتقد- از همان روز اول که آقای خاتمی اعلا‌م حضور کردند، ماندن ایشان در عرصه انتخابات را با اما و اگرهای جدی مواجه می‌دانستند، به ویژه آنکه در میانه راه آقای میرحسین موسوی نیز به قافله انتخابات ۸۸ پیوست و بر طبل رقابت کوبید. ‌

رقابت توأمان آقای خاتمی در درون جبهه اصلا‌حات با آقایان موسوی و کروبی از یک سو و مبارزه تمام عیار با آقای احمد‌ی‌نژاد که در قطب گفتمانی مقابل آقای خاتمی قرار دارد از سوی دیگر، رویای انتخابات ۸۸ را برای آقای خاتمی به واقعیتی عینی بدل نمود که صرفاً با ابزارها و رویکردهای سانتیمانتالیسمی! امکان حضور در آن وجود نداشت. این حقیقتی است که مواجهه با آن نیاز به واقع بینی، شفافیت و عمل گرایی دارد. ‌

آقای خاتمی به کرات به دوستان و منتقدان خود ثابت کرده که مرد روزهای سخت و نفس گیر، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین‌المللی نیست و شنا کردن در استخر را به مراتب بیش از دریا- به ویژه آنکه طوفانی و مواج باشد- ترجیح می‌دهد! ‌

این حقیقتی است که جایگاه آقای خاتمی را شدیدتر از همه، در نزد هواداران ایشان متزلزل می‌کند. ‌

مهدی بلوکات



همچنین مشاهده کنید