جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

ایمان و علم در نگاه امام محمد باقر ع


ایمان و علم در نگاه امام محمد باقر ع

پنجمین امام شیعه, محمدبن علی بن الحسین ع ملقب به باقر در سال ۵۷ ق در شهر مدینه دیده به جهان گشود مادر ایشان, فاطمه دختر امام حسن ع , زنی با جلالت و بزرگوار بود به طوری كه امام صادق ع از ایشان با تعبیر «زنی بسیار راستگو كه در آل حسن ع مانند نداشت» یاد كرده اند

پنجمین امام شیعه، محمدبن علی بن الحسین(ع) ملقب به باقر در سال ۵۷ ق در شهر مدینه دیده به جهان گشود. مادر ایشان، فاطمه دختر امام حسن(ع)، زنی با جلالت و بزرگوار بود به طوری كه امام صادق (ع) از ایشان با تعبیر «زنی بسیار راستگو كه در آل حسن(ع) مانند نداشت» یاد كرده اند. بدین ترتیب، امام باقر(ع) نخستین كسی است كه پدرش از نسل امام حسین(ع) و مادرش از نسل امام حسن(ع) است.روز تولد آن حضرت را اول رجب و در برخی نقل ها سوم صفر دانسته اند.

● جایگاه علمی امام محمد باقر(ع)

دوران حضرت امام باقر(ع)، دوران رونق و گسترش علوم اسلامی بود و دانشمندان و فقهای بزرگی در عرصه حدیث و فقه به منصه ظهور رسیده بودند. امام باقر(ع) در میان ایشان از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. شیخ مفید یكی از بزرگترین دانشمندان شیعی در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری درباره موقعیت علمی امام و جلسات درس ایشان می نویسد: بازماندگان صحابه و بزرگان تابعین و رؤسای فقهای مسلمان از آن حضرت در مسائل دینی روایت كرده اند. امام، اخبار پیشینیان و پیامبران را روایت می كرد و مردم از او سیره و سنت رسول اكرم(ص) را می گرفتند و در مناسك حج بر او اعتماد داشتند و تفسیر و قرآنش را می نوشتند و عامه و خاصه، روایات او را حدیث می كردند و دانش كلام او را پاس می داشتند. همه نویسندگان شیعه و سنی، علت ملقب شدن آن حضرت را به «باقر» و «باقرالعلوم» ، دانش فراوان ایشان دانسته اند. البته این نامگذاری از طرف پیامبر اكرم(ص) به روایت جابربن عبدالله انصاری صورت گرفته است كه ایشان در مورد امام باقر(ع) فرمود: «یَبْقَرُ العلمَ بقراً» یعنی علم را به تمام و كمال می شكافد.

شیخ طوسی (د.۴۶۰ ق)، بزرگترین عالم شیعی در قرن پنجم، تعداد شاگردان برجسته آن حضرت را ۴۶۶ تن برشمرده است. ایشان در زمینه مسائل فقهی، مرجع عام علمای حجاز بود. بسیاری از فقهای بزرگ اهل سنت در نزد ایشان به مانند دانش آموزی كسب علم می كردند. شهرت ایشان در حجاز آن گونه پیچیده بود كه ایشان را سید فقهای حجاز (بزرگ فقیهان منطقه حجاز) می خواندند. یكی از علمای بزرگ اهل سنت به نام ذهبی (د.۷۴۸ ق) درباره ایشان می نویسد: «امام باقر(ع) از كسانی بود كه علم و عمل و آقایی و شرافت و وثاقت و متانت را با هم جمع كرده بود و برای خلافت، شایستگی داشت.»

● زندگانی سیاسی امام محمد باقر(ع)

دوران حیات امام باقر(ع)، مقارن با دوران قدرت بنی امیه بود و اوضاع و شرایط دشواری برای ایشان و شیعیان ایشان پدید آمده بود. دوران امامت امام باقر(ع) معاصر با ۵ نفر از خلفای بنی امیه بود. ولیدبن عبدالملك، سلیمان بن عبدالملك، عمربن عبدالعزیز، یزیدبن عبدالملك و هشام بن عبدالملك.

از این میان، تنها دوران ۲ ساله خلافت عمربن عبدالعزیز برای امام باقر(ع) و شیعیان آن حضرت، دوران آسایش و راحتی بود. عمربن عبدالعزیز (حك.۹۹-۱۰۱ ق) با همه خلفای اموی تفاوت داشت.

غیر از او، دوران دیگر خلفای اموی همواره برای امام و یارانش باسختی همراه بود. امام باقر(ع)، سلیمان خلیفه اموی را فردی ستمگر و جبار نامید. اما سخت ترین دوران حیات امام باقر(ع) مقارن با خلافت دهمین خلیفه اموی یعنی هاشم بن عبدالملك بود. هاشم مردی خشن، ستم پیشه، سنگدل، بی رحم، تندخو، مال دوست و بخیل بود. به گفته مسعودی، مورخ شیعی قرن چهارم، هیچ زمانی سخت تر از زمانه هشام نبود. وی مدت ۱۹ سال و ۷ ماه حكومت كرد و امام باقر(ع) سال های پایانی عمر شریف خود را در دوران این خلیفه جبار سپری كرد. هشام و كارگزارانش بغض و كینه شدیدی نسبت به علویان بویژه امام باقر(ع) به عنوان بزرگ علویان داشتند و رفتار امام باقر(ع) و شیعیانش را به شدت كنترل می كردند. سپر دفاعی امام باقر(ع) در قبال سیاست های سختگیرانه هشام، «تقیه» بود. در واقع به مدد تقیه بود كه امام باقر(ع) و اصحابش توانستند خود را از گزند هشام دور نگه دارند. با این وجود، هشام همواره در پی راه هایی بود كه بتواند نقاب تقیه را از چهره ایشان بردارد و با این راه امام و یارانش را از بین ببرد. هشام برای این منظور دست به تشكیل مناظرات علمی با حضور امام باقر(ع) زد تا به این وسیله از منزلت علمی امام بكاهد. اما قدرت علمی امام و پیروزی در این مناظرات منجر به نتیجه عكس می شد.

به طور كل دوران حكومت سلسله اموی برای شیعیان همواره با سختی و فشار همراه بود. سرانجام امام باقر(ع) پس از عمری مجاهدت و تلاش در راه ارائه اسلام واقعی و حقیقت به مردم در هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ق‎/ توسط هشام به شهادت رسید و در قبرستان بقیع در كنار قبر پدر بزرگوارش مدفون شد.

● اخلاق عملی امام محمد باقر(ع)

عده ای فكر می كردند تلاش برای معاش كه نشانه فعالیت برای زندگی بهتر است، درست نیست. محمدبن منكدر، یكی از حافظان قرآن در عصر امام باقر(ع)، ضمن تمجید از آن حضرت می گوید: « روزی از مدینه بیرون آمدم و در صحرا محمدبن علی بن الحسین(ع) را دیدم. او در حالی كه بدنی چاق داشت در كنار دو غلام سیاه كار می كرد. پیش خود گفتم: سبحان الله! پیرمردی از قریش در چنین ساعتی از روز با این وضع برای به دست آوردن دنیا در تلاش است. باید او را موعظه كنم! نزد او رفته و گفتم: خداوند تو را حفظ كند. اگر در این حالی كه هستی اجل تو برسد چه خواهی كرد؟! فرمود: «اگر در این حالی كه هستم؛ بمیرم، در حالی كه در اطاعت خدا بوده ام از دنیا رفته ام. من باكار كردنم، خود و عیالم را از محتاج بودن به تو و مردم حفظ می كنم. وقتی از سر رسیدن اجل هراسناك خواهم بود كه اجل، مرا در حال نافرمانی خدا دریابد.» گفتم: ای فرزند رسول خدا! راست فرمودی. من می خواستم تو را موعظه كنم كه تو مرا موعظه كردی.

امام باقر(ع) در توصیف شیعیان خود می فرماید: «شیعیان ما در بالاترین مراحل تقوایند. آنان از جمله تلاش كنندگان و وفاكنندگان به عهد و امانت بوده و اهل زهد و عبادت هستند. آنان در هر شبانه روز، پنجاه و یك ركعت نماز به جای می آورند. آنان شب ها در حال عبادت و روزها روزه اند. زكات اموال خود را می پردازند و به حج می روند و از تمام محرمات الهی اجتناب می كنند» و در جای دیگر می فرمایند: «كسی كه در یك شهر دهها هزار نفری با شد و پرهیز گار ترین آنها نباشد، از ما نیست.» به فرموده امام باقر(ع) یك شخص مؤمن باید این چهار صفت را داشته باشد: «توكل به خدا، تفویض امور به خداوند، رضا به قضای خدا و تسلیم به حكم یا مشیت خدا.»

در نگاه ایشان، ایمان چهار ركن و پایه دارد: «۱- صبر، ۲- یقین، ۳- عدل، ۴- جهاد» ایشان در حدیثی دیگر در مورد نقش اخلاق خوش در افزایش ایمان می فرمایند: «ایمان كسی كاملتر است كه اخلاقش بهتر باشد». در سخن از فضایل، ایشان بویژه بر صبر تكیه می كنند كه مانع گلایه و شكایت از مردم می شود.

امام باقر(ع) بر كسب علم تأكید زیادی داشته اند و این امر از احادیث بسیاری كه از ایشان روایت شده، آشكار است. اما در نگاه ایشان، علم اندوزی هدف نیست بلكه وسیله ای است برای رسیدن به هدف كه آن هدف، اصلاح عمل است. مهم این است كه مطابق دانشی كه آموخته ایم عمل كنیم و آنچه را كه آموخته ایم به دیگران هم بیاموزیم.

به این ترتیب است كه با علم می توان عمل را اصلاح كرد و چون عمل اصلاح شود، آنگاه ایمان افزون تر و قوی تر می شود.

ایمان قوی تر به نوبه خود، علم انسان را عمیق تر می كند و عمیق شدن علم باعث تهذیب عمل می شود. بدین شكل، بنابرنظر امام باقر(ع) علم و عمل و ایمان به یكدیگر وابسته اند.

● امامت در نگاه امام محمد باقر(ع)

امام باقر(ع)، مؤمن را كسی می داند كه به فرایض الهی عمل كند. ایشان این فرایض را هفت عدد می داند كه مهمترین آن امامت است و دیگر فرایض (اركان) برگرد آن می چرخند. از دیدگاه ایشان، ایمان واقعی مستقیماً به ولایت امامان مربوط می شود، یعنی ایمان از اعتقاد به امام پدید می آید. به فرموده ایشان، ایمان یعنی اعتقاد داشتن به پیامبران، امامان و اطاعت كامل از امام زمان.

امام باقر(ع) برای تبیین مسأله امامت، به تعدادی از آیات قرآن استناد می جویند. از جمله به آیه ۵۵ سوره مائده (آیه ولایت) كه می فرماید: «همانا سرپرست شما، خدا و رسولش و مؤمنان اند؛ همانانی كه نماز را به پا می دارند و به هنگام نماز زكات می دهند». امام باقر(ع) به هنگام تفسیر این آیه قاطعانه بیان می كنند كه آیه در شأن حضرت علی(ع) نازل شد؛ آن هنگام كه در مسجد به هنگام نماز انگشتر خویش را به مردی فقیر عطا كرد.

از دیگر آیاتی كه امام باقر(ع) در تبیین و توضیح ولایت امام علی(ع) بیان می فرمایند، آیه ۶۷ سوره مائده است كه قرآن خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «ای پیامبر(ص) آنچه را كه از جانب پروردگارت برتو نازل شده است به مردم برسان و اگر چنین نكنی رسالت خداوند را به انجام نرسانده ای و خداوند تو را از شر مردم حفظ خواهد كرد و خداوند كافران را هدایت نخواهد كرد.»

امام باقر(ع) در توضیح و تبیین این آیه می فرماید: همان گونه كه پیامبر(ص) جزئیات مربوط به آیاتی درباره نماز، زكات و حج را می شكافت و توضیح می داد، همین طور مردم از او انتظار داشتند كه آیه ولایت را هم توضیح دهد و معنای آن را آشكار كند. ولی چون عملاً این تقاضا را كردند، پیامبر(ص) فوق العاده احساس ناراحتی كرد و ترسید مبادا مردم مرتد شوند. چون بی میلی ایشان در تبیین آیه ادامه یافت، آیه ۱۶۷ سوره مائده نازل شد. پیامبر(ص) چون این آیه را دریافت داشت، فرمان خداوند را به جای آورد و ولایت یعنی امامت علی بن ابی طالب(ع) را درغدیر خم تأیید كرد. پس از این ماجرا بود كه آیه ۳ سوره مائده نازل شد و در آن كامل شدن دین اسلام و تمام و كامل شدن نعمت خداوند بر امت اعلام شد.

آیه دیگری كه امام محمدباقر(ع) در تأیید ولایت ائمه بیان می كند آیه ۵۹ سوره نساء است: «ای مؤمنان از خدا و رسولش و اولو الامر از میان خودتان، فرمانبرداری كنید». در تفسیر امام باقر(ع) از اولو الامر، چنین آمده است كه مراد از اولوالامر، امامان اهل بیتند.

امام باقر (ع) نه تنها اطاعت از امام را بر مؤمنان واجب می شمرد، بلكه دوستی ایشان را وظیفه ای می داند كه طبق آیه ۲۳ سوره شوری به بندگان خدا سفارش شده است: «ای پیامبر! بگو كه من از شما اجر و مزدی در قبال رسالتم نمی خواهم، جز مهربانی كردن با نزدیكانم». ایشان می افزایند گروهی اصرار دارند كه این آیه با آیه ۴۷ سوره سبأ كه در زیر می آید، نسخ شده است: «بگو هر اجری كه از شما خواستم، برای خودتان است. اجر من بر عهده خداست و او بر هر چیزی گواه است.» امام باقر (ع) با رد این عقیده بیان می دارند كه اگر این آیه قبل از آیه مودت نازل شده باشد كه نمی تواند ناسخ آن باشد و اگر هم بعد از آیه مودت نازل شده باشد، مفاد آیه مودت را مؤكدتر می سازد؛ زیرا دوستی خویشاوندان كه پیامبر (ص) خواهان آن است نه تنها به پیامبر (ص) سود می رساند بلكه به سود مؤمنان نیز هست. از این روست كه می گوید: «هر مزدی كه من از شما خواستم، برای خود شماست...»

امام باقر (ع) در اثبات مسأله عصمت به آیه ۳۳ سوره احزاب كه به آیه تطهیر معروف است، استناد می جویند كه خداوند می فرماید: «همانا خداوند اراده كرده است كه رجس و ناپاكی را از میان شما اهل بیت پیامبر (ص) ببرد و شما را پاك كند.»

به طول كل، در باب مفهوم و وظایف امام در جامعه، امام باقر (ع) با استناد به آیات قرآن، امامت را یكی از فرایضی بر می شمرد كه خداوند بر دوش مؤمنان نهاده است. در واقع ولایت یا امامت مهمترین وظیفه و فریضه است. ایشان امامت را یكی از ستون های عمده اسلام و محوری می داند كه ستون های دیگر بر گرد آن در گردشند. به فرموده امام باقر (ع)، امامان، حافظان و هدایت كنندگان مؤمنانند و اطاعت از آنها واجب است. آنها اهل الذكرند و كتاب یعنی قرآن به آنها میراث داده شده است. به این ترتیب، آنها مفسران و تأویل كنندگان وحی اند و چون آنها راسخان در علم اند، از آنها باید تفسیر و تأویل قرآن را پرسید. امامان پاك و معصوم و از گناه و لغزش مصون اند و نورالله هستند كه مردم می توانند راه خود را بجویند و به صراط مستقیم هدایت شوند؛ از این رو دوست داشتن آنها بر مؤمنان واجب شده است.

مصطفی گوهری

* پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.



همچنین مشاهده کنید