سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مطالعه ضروری


مطالعه ضروری

نگاهی به فیلم «شانه به شانه»

تا جایی که می‌دانیم، «فیلم» به پایان خود رسیده است اما این به معنی پایان «سینما» نیست؛ دست‌کم به اعتبار سخنانی که در مستند روشنگر «شانه‌به‌شانه» کریس کنیلی از افرادی در فهرست بلندبالا و پرستاره‌ای از کارگردان‌ها و تکنیسین‌ها می‌شنویم، می‌توانیم در این مورد مطمئن باشیم. در این فیلم که کیانو ریوز تهیه‌کننده و راوی آن است، سر بر آوردن سینمای دیجیتال از طریق انبوهی از نمودارها، کلیپ‌ها و اظهارنظرها دنبال می‌شود و تحلیلی تمام‌عیار از آنچه احتمالا مهم‌ترین تحول سینما از زمان ناطق‌شدن تاکنون است، در اختیار تماشاگر قرار می‌گیرد. منتقدان، افرادی که در حوزه سینما کار می‌کنند، دانشجویان و عاشقان هنر هفتم باید این فیلم را ببینند؛ چه به صورت DVD یا پخش تلویزیونی بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند و چه در سالن‌های معدود و خاص؛ گرچه احتمالا امکان دسترسی به آن از طریق نوار سلولویید را نخواهند داشت.

از آنجایی که سینما به همان اندازه که یک فرم هنری است، تجارت نیز هست، پیشرفت‌های فناورانه‌ای که به فیلمسازان امکان بدهد تا فیلم‌ها را آسان‌تر، و مهم‌تر از همه، ارزان‌تر بسازند، نقش مهمی در محصول نهایی و همچنین در فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری بر عهده دارند. کمتر مستندی برای تماشاگر عام ساخته شده است که پیچ و مهره‌ها- یا به قول امروزی‌ها، چیپ‌ها و پیکسل‌ها-ی فرآیند فیلمسازی را زیر ذره‌بین برده باشد و به همین علت است که مطالعه گسترده کنیلی چنین ضروری به نظر می‌رسد و جای خالی آن مدت‌ها احساس شده است. «شانه به شانه» به شکلی روشمند توضیح می‌دهد که این انقلاب فناوری برای بیش از چهار دهه در جریان بوده اما فقط در ۱۰ سال اخیر بوده که بیشتر تماشاگران توانسته‌اند به قدرت تصاویر دیجیتال پی ببرند (و برخی ممکن است بگویند که توسط آن بمباران شده‌اند).

کنیلی هیچ‌یک از تحولات این رسانه را نادیده نگرفته و از CCD‌های اولیه‌ای که لابراتوارهای بل اختراع کردند و اولین دوربین‌های دیجیتال با وضوح استاندارد سونی تا تازه‌ترین مدل‌های HD ساخته شده توسط Red و آریفلکس و نهایتا تحولات پساتولید CGI، Avid، واسطه دیجیتال و پروژکتورهای DCP را در وقایع‌نگاری خود آورده و از لشکری از مصاحبه‌شوندگان بهره گرفته است تا درباره مزایای فیلمسازی دیجیتال و تاثیر آن در سنت‌های دیرپای سینمایی به بحث بپردازند.

در میان سنگین‌وزن‌های هالیوودی که ریوز (با موی بلند و ریشی که احتمالا برای فیلمبرداری «۴۷ رانین» بلند کرده) مورد پرسش قرار داده است، پر و پا قرص‌ترین طرفداران این روند تازه به‌طور مشخص جورج لوکاس و جیمز کامرون هستند، در حالی که افرادی مثل کریستوفر نولان در برابر آن مقاومت می‌کنند و اصرار دارند که بتوانند فیلمبرداری را روی نوار فیلم انجام بدهند. کارگردان‌هایی مثل مارتین اسکورسیزی و دیوید لینچ، که هم از مزایای دیجیتال استفاده کرده‌اند و هم از ویژگی‌های منحصر به فرد سلولویید، در طیف میانی قرار دارند.

علاوه بر کارگردان‌ها، گفت‌وگوهایی با فیلمبرداران طراز اول- از جمله ویلموش زیگموند، مایکل چپمن و آنتونی داد مانتل- انجام شده که به «شانه به شانه» جذابیت خاصی داده است. تدوینگران، سرپرستان جلوه‌های ویژه و متصدیان تصحیح رنگ نیز در این فیلم حضور دارند که توضیح می‌دهند چگونه دیجیتال پرداخت نهایی فیلم‌ها را تغییر داده است. اگر بتوان شکایتی در مورد «شانه به شانه» داشت، این است که موضوع‌های مطرح شده بسیار بیش از حد ظرفیت ۹۹ دقیقه زمان نمایش آن است و گاهی اوقات، نکاتی پیش از آنکه زمان کافی برای هضم آنها داده شود، به سرعت کنار می‌روند.

هر کس که نیاز داشته باشد تا بخت خود را در سینما بیازماید، در نهایت می‌تواند از یکی از ابزارهایی که طیف گسترده فرمت‌های دیجیتال در اختیارش می‌گذارد، بهره ببرد. با این حال، همان‌طور که در بخش پایانی مستند گفته می‌شود، تاثیرگذارترین سیستم ثبت و ضبط لحظه‌ها همچنان همان قطع خوب و قدیمی ۳۵میلیمتری است و به این ترتیب، آینده فیلم، همان «فیلم» است.

منبع: هالیوود ریپورتر

جوردن مینتزر



همچنین مشاهده کنید