پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

لبنان مشارکت فراگیر, راه نجات ملی


لبنان مشارکت فراگیر, راه نجات ملی

اختلا ف نظرهای عمیق در میان لبنانی ها از آنجا آغاز شد که گروه اکثریت در لبنان با استفاده از امکانات قانونی خود و با تکیه بر شرایط منطقه ای و بین المللی تصمیم انفرادی را جایگزین منطق مشارکت نمودند و خود را در جایگاه قیم همه لبنانی ها قرار دادند و در کابینه برای تصویب قوانینی خیز برداشتند که با منطق مشارکت لبنانی ها و تفاهم ملی و همزیستی مسالمت آمیز میان اقوام و طوایف مختلف که در مقدمه پیمان طائف بر آن تاکید شده است سازگاری نداشت

اختلا‌ف‌نظرهای عمیق در میان لبنانی‌ها از آنجا آغاز شد که گروه اکثریت در لبنان با استفاده از امکانات قانونی خود و با تکیه بر شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی تصمیم انفرادی را جایگزین منطق مشارکت نمودند و خود را در جایگاه قیم همه لبنانی‌ها قرار دادند و در کابینه برای تصویب قوانینی خیز برداشتند که با منطق مشارکت لبنانی ها و تفاهم ملی و همزیستی مسالمت‌آمیز میان اقوام و طوایف مختلف که در مقدمه پیمان طائف بر آن تاکید شده است سازگاری نداشت.

عکس‌العمل‌های اکثریت و اقلیت و استفاده از ابزاری که با این منطق سازگاری ندارد از دوستان ، رقیب و از رقبا، دشمن ساخت و نیروی ملی لبنانی‌ها صرف تضعیف داخلی گردید و اسرائیل که در همسایگی لبنان مترصد فرصت است به لبنان حمله نمود. اختلا‌ف‌نظرها به قدری زیاد بود که حمله اسرائیل هم به توافق ملی کمک ننمود و اسرائیل بخشی از لبنان و مردم و ثروت این کشور را نابود ساخت، هرچند که مقاومت اسلا‌می لبنان بدون کمک ارتش و دولت توانست لبنان را از خطر اشغال مجدد دور نگه دارد اما تلفات مالی و جانی بسیار بالا‌ بود و این در حالی است که به اعتقاد تحلیلگران در صورت وجود وحدت ملی، اسرائیل هرگز به لبنان حمله نمی‌کرد.

استمرار ۳ ساله بحران و تحولا‌ت بسیار دشوار، لبنانی‌ها را با یک امتحان بزرگ مواجه ساخته است که با ادامه اختلا‌فات خود و میدان دادن به نیروهای خارجی به سوی جنگی طولا‌نی‌مدت و کشمکشی بی‌فایده حرکت کنند و یا با تکیه بر عقلا‌نیت راه تفاهم را برگزینند و تساهل و تسامح که آنان را به مشارکت و امنیت پایدار می‌رساند، انتخاب نمایند.

گام اول این امتحان با موفقیت انجام شد و گام دوم که انتخاب میشل سلیمان به عنوان رئیس‌جمهور است احتمالا‌ در روز یکشنبه ۵ خردادماه برداشته خواهد شد، پس از آن نخست‌وزیر و کابینه وحدت ملی با مشورت‌های رئیس‌جمهور انتخاب خواهند شد و دولتی روی کار خواهد آمد که موافقان و مخالفان در یک واحد ملی به تصمیم‌گیری می‌پردازند. ‌

در رابطه با تحولا‌ت جاری لبنان به چند نکته جالب توجه که می‌تواند برای لبنانی‌ها و کشورهای منطقه و حتی قدرت‌های بزرگ جهان پندهایی را داشته باشد اشاره می‌نمایم.

۱) تجربه تلخ: در سه سال گذشته لبنان خسارت‌های فراوانی را متحمل شده و اقتصاد لبنان و آبادانی‌در این کشور لطمه فراوانی دیده است. موج اتهام‌ها و فحاشی‌ها به نیروهای ملی یاس و ناامیدی را در این کشور دامن زده و با ترورها من‌جمله ترور رفیق‌حریری و ناامنی‌ها و اتفاقات ناگواری که رخ داده است خاطره تلخ جنگ داخلی در اذهان لبنانی‌ها زنده شد و نگرانی از تکرار همان حوادث با شکل جدید خود در میان لبنانی‌ها موج زد. در این ۳ سال سخت، تهاجم اسرائیل یک جنگ را به لبنانی‌ها تحمیل نمود البته لبنانی‌ها از این جنگ سربلند بیرون آمدند اما تبعات آن تاکنون وجود دارد. این سه سال تجربه تلخی برای همه لبنانی‌ها است و ترس از تداوم این تجربه تلخ یکی از مهم‌ترین عواملی بود که آنان را به انعطاف‌پذیری و عقل‌گرایی کشاند.

۲) پیروزی همه لبنانی‌ها: تنوع لبنان به گونه‌ای است که منطق مشارکت لبنان را آرام نموده و می‌تواند با جلب کمک‌های منطقه‌ای و بین‌المللی این کشور به قدرت تعیین‌کننده‌ای تبدیل شود. به همین دلیل است که لبنانی‌ها پایان این کشمکش را پیروزی برای همه لبنانی‌ها ارزیابی می‌کنند تا بتوانند با تشکیل دولت وحدت ملی ضمانتی برای استمرار آرامش ایجاد کنند، اصولا‌ اصلا‌حات داخلی در کشورها از همین منطق پیروی می‌کند. بدین معنی که وحدت ملی زمانی که جای اصلا‌حات داخلی را بگیرد دیگر کسانی که اختلا‌ف داشتند نه پیروزند و نه شکست خورده، پیروز همه ملت هستند که توانستند از منطق تقابل به همکاری و همزیستی برسند و همه نیروها در جهت وحدت ملی و افزایش قدرت ملی گام بردارند. تجربه ۳ ساله اخیر تجربه‌ای قابل بهره‌برداری برای همه ملت‌هاست تا با کاهش اختلا‌فات از طریق مشارکت همه جناح‌های داخلی خود قدرت ملی را افزایش داده و خطرهای خارجی را از بین ببرند.

۳) اعتدال و توفیق دیپلماتیک قطر:همه تحلیلگران معتقدند کشورهای اثرگذار در مسائل لبنان و منطقه‌ای کشورهایی غیر از قطر بوده و هستند، به‌طور مثال عربستان سعودی، ایران، سوریه، فرانسه و مصر شرایط بالا‌تری در منطقه داشتند اما در حوادث لبنان هیچکس نتوانست از نقش و نفوذ خود استفاده نموده و لبنانی‌ها را با دستورکار مشخص دور هم جمع کرده و با موفقیت طرحی را به نتیجه برساند. هیچکس نقش عربستان سعودی در پیمان طائف که در پایان جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۹۰ به امضا رسید را فراموش نمی‌کند اما در سال ۲۰۰۸ میلا‌دی پیمانی در دوحه قطر به امضا رسید که اهمیت آن نیز بسیار زیاد است. برخی از کشورها که جایگاه مناسبی برای حل مشکلا‌ت لبنان بودند به خاطر عدم‌رعایت حقوق و احترام همه طرف‌های لبنانی این فرصت را از خود گرفتند و قطری‌ها در این میان با حفظ این احترام موقعیتی را به دست آوردند که شایسته رفتار اعتدالی آنها بود. عدم‌ورود به اختلا‌فات داخلی در لبنان، حفظ احترام نیروی مقاومت اسلا‌می و همکاری متوازن قطری‌ها با همه جناح‌های لبنانی این فرصت را برای قطری‌ها ایجاد کرد و بلا‌شک موفقیت دیپلماتیک مهمی برای قطری‌ها رقم خورد.

۴) مقایسه اجلا‌س آناپولیس با نشست دوحه: رفتار دیپلماتیک قطر می‌تواند مدل مناسبی در رابطه با تعامل قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای با یکدیگر باشد به نحوی که در مسائلی مثل عراق و فلسطین نیز به جای پیروی از مدل آناپولیس از مدل دوحه استفاده کنند. متاسفانه در اجلا‌س آناپولیس موج اتهام به نیروی مقاومت در منطقه و کشورهای طرفدار مقاومت، امکان همکاری‌های منطقه‌ای را کاهش داد اما در دوحه قطر همه لبنانی‌ها حضور پیدا کردند و توافق آنها باعث شد تا قدرت‌های منطقه‌ای نیز به یکدیگر نزدیک شوند و همه از جمله عربستان، مصر، سوریه و بقیه از نتایج نشست قطر حمایت کنند و حتی آمریکایی‌ها که چندان رضایتی از نتایج تفاهم و توافق لبنانی‌ها ندارند نتایج این اجلا‌س را تأیید نمایند.

سران عرب و کشورهای اسلا‌می باید به‌طور عمیق دلا‌یل موفقیت اجلا‌س دوحه را بررسی کنند و ضمن رعایت مرزهای اعتدال یک فرصت منطقه‌ای برای حل مشکلا‌ت عراق و فرصتی دیگر برای حل اختلا‌فات داخلی در فلسطین ایجاد نمایند.در اجلا‌س آناپولیس تکیه‌گاه تحولا‌ت منطقه‌ای، آمریکا و اسرائیل بودند اما اجلا‌س دوحه نمایش همکاری نیروهای ملی لبنانی و تفاهم نسبی نیروهای منطقه‌ای بود. نتیجه اجلا‌س آناپولیس افزایش درگیری‌ها در فلسطین، عراق و لبنان بود اما حاصل نشست دوحه بازگشت آرامش و تفاهم به صحنه داخلی لبنان و افزایش امید به امنیت پایدار در خاورمیانه ارزیابی شده است. درس بزرگ نشست دوحه آن است که حضور و ورود خارجی‌ها به امنیت مردم کشورها و منطقه خاورمیانه کمک نمی‌کند و همه باید به راه‌حل‌های داخلی و منطقه‌ای فکر کنند.

۵) < -توافق دوحه و آینده لبنان:> از سال ۱۹۴۳ که استقلا‌ل لبنان اتفاق افتاد تا ۱۹۹۰ که پیمان طائف شکل گرفت نظام سیاسی لبنان بر پایه برتری مارونی‌ها اداره می‌شد و بقیه لبنانی‌ها نسبت به شرایط و اختیارات مارونی‌ها در حکومت مشکل داشتند که مهم‌ترین دلیل جنگ‌های داخلی همین مشکل بود. از سال ۱۹۹۰ تاکنون پیمان طائف به عنوان قانون اساسی لبنان ایفای نقش نموده است، اما اختلا‌فات دائمی در لبنان نشان می‌دهد که لبنانی‌ها تفسیر متحد و دقیقی از مفاد این پیمان ندارند و از تحولا‌ت منطقه‌ای زودتر از دیگران تاثیر می‌پذیرند. درگیری‌های سه سال گذشته می‌تواند به همه گروه‌های لبنانی و مردم لبنان نشان دهد که روح تفاهم و همبستگی که در مقدمه پیمان طائف آمده است را جدی‌تر بگیرند و با توافق بر سر سازوکارهای دقیق، مشارکت ملی و دولت وحدت ملی را نهادینه کنند و زمینه اختلا‌فات ساختاری را به طور کامل از میان بردارند.

محمدعلی سبحانی



همچنین مشاهده کنید