پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

کمدی نویس بیم های مدرن بشر


کمدی نویس بیم های مدرن بشر

نگاهی به زندگی و آثار «نیل سایمون»

«ماروین نیل سایمون»در چهارم جولای ۱۹۲۷ در خانواده‌ای کم بضاعت که در قسمت شمالی مان‌هاتان نیویورک ساکن بودند، به دنیا آمد.

سایمون امروز در حالی به مرز ۸۲ سالگی می‌رسد که یکی از پر درآمد‌ترین و موفق‌ترین نمایشنامه‌نویسان و فیلمنامه‌نویسان آمریکا و کمدی‌نویسان جهان است‌. او که دیگر دغدغه مالی‌ زیادی ندارد، دوران کودکی خود را چندان در رفاه سپری نکرد. پدر سایمون سواد کمی داشت، در یک لباس فروشی کار می‌کرد و بیشتر اوقات در کنار خانواده‌اش نبود‌. از طرف دیگر مادر نیز برای تأمین مخارج خانواده مجبور بود دوشادوش پدر کار کند، بنابراین ـ دنی سایمون برادر بزرگتر ـ مسئوولیت تربیت و سرپرستی نیل را به عهده داشت.

برادر بزرگ تأثیر زیادی در شکل گیری زندگی هنری نیل داشت‌، دنی او را به مطالعه و نوشتن ترغیب و مانند یک پدر از او نگهداری می‌کرد.

سایمون خود نیز در این باره گفته است:«‌بدون دنی من نمی‌توانستم کسی که اکنون هستم‌، باشم.»آن‌ها روزهای کودکی و نوجوانی را باهم سپری کردند تا این که نیل در شانزده سالگی از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و با مطالعه آثار کمدی‌، نخستین تجربه کمدی‌نویسی را آغاز کرد.

نیل و دنی خیلی زود در رادیو سی بی اس به عنوان منتقد فیلم مشغول به کار شدند و نخستین کار آنان نقد و بررسی فیلم‌«زمان را شکست بده» بود.

نیل سایمون دوران تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه نیویورک و سپس در دانشگاه کلرادو دنبال کردو به پایان رساند و برای مدتی در استودیو‌«برادارن وارنر‌» مشغول به کار شد.

آشنایی و ازدواج با«جون بیم» در سال ۱۹۵۳ شروع دیگری در زندگی هنری‌ این کمدی‌نویس آمریکایی بود. او همچنین با عضویت‌ در هیأت نویسندگان ‌برنامه‌های کمدی‌ تلویزیونی‌«سید سزار» و نوشتن سریال کمدی‌«هرگز پول‌دار نمی‌شوی‌»که توسط دوستش فیلیپ سیلور در سال در ۵۹-۱۹۵۵ ساخته شد، توانست به چنان مهارتی دست پیدا کند که به ‌لطیفه‌ها و شوخی‌ها امکان دهد تا بسیار روان و طبیعی در موقعیت‌ها و شخصیت‌ها ‌جاری شوند تا برحسب تصادف و تنها برای لبخند زدن و سرگرم کردن سطحی بیان نشوند.

در سال۱۹۵۶، نیل و برادرش از همکاری با هم دست برداشتند و هر کدام به طورمستقل کار خود را دنبال کردند و چند سال بعد در سال ۱۹۶۱، نیل ۳۴ ساله به اتفاق همسرش که در گروه تفریحات ‌کودکان فعالیت می‌کرد، نمایشنامه«بیا و شیپور بزن» را آماده اجرا کرد و با استقبال ‌گرمی از طرف تماشاگران مواجه شد که همین موجب باز شدن دروازه‌های شهرت برای او شد. این نمایش ۸۴ هفته در برادوی روی صحنه بود و سایمون را مصمم کرد تا از آن پس به دنیای نویسندگی نمایشنامه جدی‌تر نگاه کند.

آثار بعدی سایمون نیز با موفقیت مواجه شد به ویژه نمایشنامه‌«‌پا برهنه در پارک» این نویسنده که در سال ۱۹۶۳ نوشته شد و به گونه‌ای باز آفرینی روزهای نخست ازدواجش بود. سپس در سال ۱۹۶۵ براساس مرور خاطره‌ و تجربه‌های جوانی خود و برادرش دنی، نمایشنامه‌«‌جفت عجیب‌»را نوشت. یک سال بعد‌«‌دستگیری شیرین»و« دختر آمریکایی‌» را نوشت.

سال ۱۹۶۸ برای او همراه بود با نوشتن دو اثر معروفش«اطاقی در هتل پلازا» و«وعده وعیدها»و سپس«آخرین چیزها از عشاق‌» که در سال ۱۹۶۹ نوشته شد.«زن نان زنجبیلی » و«اسیر راه دوباره»دو اثر دیگری بودند که سایمون به ترتیب در سال‌های ۱۹۷۰و ۱۹۷۱ نوشت.

و در همین سال‌ها بود که او با واقعیت تلخی از زندگی مواجه شد‌ ؛ همسر او به بیماری سرطان مبتلا شده بود و نیل پس ازآن که فهمید همسر و دوست مهربانش عمر زیادی نخواهد داشت، تحت تأثیر این واقعیت تلخ و برای کاهش آلام روحی همسرش نمایشنامه« پزشک نازنین» را نوشت و با به پایان رسیدن آن در سال ۱۹۷۳، عمر همسر سایمون نیز به پایان رسید. مرگ«جون» بر او و آثار بعدیش ‌تأثیر فراوانی گذاشت. به طوری که دو سال پس از مرگ همسرش تحت مداوای پزشکان روانکاو قرار داشت و درطول این مدت بسیاری از افکار و نظریات گذشته خود را مورد تجدید نظر قرار داد. او نیز مانند«تنسی ویلیامز‌» دیگر نمایشنامه نویس آمریکایی معتقد بود :«عصب‌هایش ریشه‌های استعداد اوست.»

پس از مدتی سایمون با«مارشا متسیون» بازیگر نمایشنامه‌«‌پزشک نازنین‌» ازدواج کرد و همسر جدید با سه فرزند دختری که او از همسر اول خود داشت، شرایط دشوار و سختی برای این نمایشنامه‌نویس فراهم کرده و زندگی او را بار دیگر در تنگناهای زیادی قرار دادند.

در سال ۱۹۷۷ سایمون با نوشتن نمایشنامه«فصل دوم» درمحافل هنری مطرح شد و مورد توجه بیشتری قرار گرفت وموقعیتش به عنوان یک نویسنده بیشتر از گذشته تثبیت شد.

او که‌ رخدادهای اجتماعی و خانوادگی انسان‌های پردغدغه امروز سوژه‌های اصلی آثارش بودند و براساس حال و هوای زندگی خود، فضای ناسازگار زندگی شهری را روایت می‌کرد‌، درسال ۱۹۷۹ نمایشنامه موزیکال« آن‌ها آهنگ ما ‌را می‌نوازند‌» را نوشت.

در سال ۱۹۸۰ سایمون ۵۳ ساله به خاطر اختلاف با همسرش، احساس کرد پایه‌های زندگی زناشوی‌اش سست شده است. دو سال با درگیری‌ زندگی خانوادگی خود را ادامه داد تا این که سر انجام در سال ۱۹۸۲ از همسرش جدا شد.

و از آن پس با همکاری نانسی تنها دخترش که راه هنری او را دنبال کرده بود، فصل جدید دیگری در زندگیش شکل گرفت. نانسی جوان در کارهای مختلف با پدرش همکاری و بسیاری از کارهای‌ سایمون پدر را در صحنه کارگردانی کرد.

سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ هرچند سالهای درخشانی برای سایمون کمدی‌نویس در صحنه تئاتر بودند اما در عالم سینما، فیلمنامه‌هایش با فراز و فرودهای زیادی مواجه شد.

او در سال ۱۹۹۱ در حالی برای نوشتن نمایشنامه«گم شده در یانکر» خود موفق به دریافت جایزه معروف پولیتزر شد که قبل از آن آثار دیگرش مانند:«زوج ناجورها» که در سال ۱۹۶۸ نوشته بود،«دختری که وداع می‌کند» اثری متعلق به سال ۱۹۷۷و«آپارتمانی در کالیفرنیا» که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد نیز جوایزی از آکادمی آمریکا گرفته بودند. او همچنین به جایزه بزرگ تئاتر آمریکا"تونی" نیز دست یافت.

سایمون با ورود به دهه ۱۹۹۰ با شکست بزرگی در سینما روبه‌رو شد که بار دیگر زندگی او را با بحران مواجه کرد اما خیلی زود توانست با اجرای نمایش«‌‌خندیدن در طبقه بیست‌و‌سوم» ‌که مورد پسند تماشاگران برادوی ‌قرار گرفت، شکست خود را جبران کند.

نیل سایمون و وودی آلن هردو هنرمندانی هستند که کار خود را با تلویزیون آغاز کردند اما آلن از جعبه جادویی به سوی نگارش، بازیگری و کارگردانی سینما رفت و سایمون به تئاتر کشیده شد.

کمدی‌های سایمون آینه تمام نمای جامعه نوپای آمریکاست، او با پاک کردن بزک‌ها و رنگ و لعاب از جامعه امروز آمریکا و با ورود به بطن روابط انسانی و خانوادگی این جامعه، تماشاگران خود را در موقعیت‌های کمیک اما شگفت آور قرار می‌دهد.

هر چند ساختمان ظاهری و دیالوگ‌نویسی‌های سایمون بسیار ساده است و از هر پیچیدگی در آثارش دوری می‌کند تا مفاهیم اجتماعی و انسانی را به مخاطبش منتقل کند، اما اندیشه‌های ناب و عمیقی در داستان‌های نمایشی او وجود دارد. با وجود شهرتی که این نمایشنامه‌نویس درعرصه کمدی‌نویسی دارد اما برخی آثار او از جمله«سه گانه اوژن» و«پسران آفتاب» به خاطر پرداختن به تجارب آمریکاییان یهودی تبار در قرن بیستم مورد توجه‌اند.

«هرچند درآثار او چه در تئاتر و چه در سینما؛جنسیت، خشونت، اعتیاد و الکل، منادی دوستی، عشق، تفاهم و اخلاق هستند اما پایان آثارش همیشه اخلاق‌گرایانه و ‌شیرین است.»۱

بیشتر آثار این کمدی‌نویس آمریکایی برگرفته ‌از دوران مختلف زندگی‌اش است. او در سال ۱۹۸۳ تریلوژی سه قسمتی از زندگی خود نوشت و در این آخرین نمایشنامه خود به شرح بخش‌های مختلفی‌ از زندگی اش پرداخت؛«یادداشت‌هایی از ساحل برایتون» برگرفته از تجربیات ‌دوران نوجوانی نیل و برادرش دنی نوشته شد،«بلاکسی بلوز» به سال‌هایی می‌پردازد که نیل سایمون به منظور خدمت وارد ارتش شده بود و حوادث جنگ جهانی دوم موضوع اصلی این اثر است و سومین نمایشنامه«جستن به برادوی‌» در مورد سال‌های موفقیت او درتئاتربرادوی و اجراهای متنوع‌ او در این مکان است.

«سایمون به صورت کاملا دقیقی به جزییات رفتارها و تردیدهای جامعه می‌پردازد و با ذره‌بینی که به ‏عنوان یک جامعه‌شناس در دست دارد مسائل و اتفاقات را بزرگ‌نمایی کرده و پرداخت آن‌ها را به عنوان سرمشق کارهای ‏خود قرار می‌دهد. سایمون نه تنها درجامعه شناسی نمایشنامه‌هایش تبحر خاصی دارد بلکه به زیرکی روانشناسی ‏و برخوردهای افراد موجود در متون خود را طراحی کرده و با فرضیات متعدد و دیالوگ‌نویسی مینیاتورگونه خود ‏تصاویر قابل اعتنایی را خلق می‌کند. تصویری که او از مشکلات و بیم‌ها و امیدهای کودکانه زندگی روزمره ‏بزرگسالان‎ ‎در جوامع مدرن بشری می‌سازد، گرچه اندکی اغراق شده است، اما از واقعیت‌های‎ ‎پیرامون‌مان سرچشمه ‏می‌گیرد و به هیچ وجه تحمیلی و باسمه‌ای نیست. واقعیتی که مخاطب‏‎ ‎تئاتر امروز برای پالایش خود از طریق دیدن آن ‏بر صحنه نمایش، بدان نیازمند است. در واقع سایمون با بررسی دقیق مسائل ذهنی کاراکترهای خود درموقعیت‌ها، ابعاد و پیچیدگی‌های جهان مفروض ‏نمایشی را خلق و با تثبیت هر اتفاق شیرین دررویدادها و انگاره‌های سطحی تلخی و سیاهی‌های فرد فرد آن‌ها را بازگو ‏می‌کند.

او به عمق شخصیت‎‌هایش نقب می‌زند و پیوندها و گسست‌های آن‌ها را کالبدشکافی می‌کند. به همین علت‎ ‎اگرچه شکل‌گیری شخصیت‌های آثارش برگرفته از جغرافیای طبیعی محل سکونت اوست، اما از‎ ‎آنجایی که به شدت انسانی نوشته ‏شده‌اند، می‌توانند بی‌کم و کاست و بدون داشتن دغدغه‏‎ ‎آداپتاسیون در همه جای دنیا ‌روی صحنه روند و با مخاطب ‏نیز- صرف نظر از داشتن هر‏‎ ‎فرهنگی- ارتباط برقرار کنند. او بر شخصیت‌پردازی آثارش توجه و تأکید فراوان دارد به‎ ‎گونه‌ای که اساس نمایشنامه‌هایش بر شخصیت پردازی استوار است.‌»۲‎

نخستین متنی که سایمون به طور اختصاصی برای سینما نوشت«در تعقیب روباه»در سال ۱۹۶۶ بود.این کمدی متفاوت به دلیل دخالت ها و دست کاری‌های زیاد ویتوریای دسیکا کارگردان و پیتر سلرز بازیگر، بسیار تحریف شد و لطمه دید. متن دیگری که او برای سینما نوشت«بیرون شهری‌ها» در سال ۱۹۶۹ بود که توانست برای سایمون اثری موفق هم در عرصه در‌آمد‌زایی باشد و هم جایگاه هنری او را ارتقا دهد.

نیل سایمون این روزها در حالی هشتاد و دوساله می‌شود که در کالیفرنیا زندگی می‌کند و کار اصلیش نگارش فیلمنامه ‌است. اکنون او را به عنوان بهترین کمدی‌نویس آمریکایی در دنیا می‌شناسند و تنها نمایشنامه‌نویس زنده این کشور است که تالاری در برادوی به نام او وجود دارد.

▪ از جمله نمایشنامه‌های سایمون :

بیا در شیپورت بدم (۱۹۶۱)، پابرهنه در پارک (۱۹۶۳)، دختری که با ستاره پولک‌دوزی شد (۱۹۶۶)،، اتاقی در هتل پلازا (۱۹۶۸)،عاقبت عشاق سینه چاک (۱۹۶۹)، زندانی خیابان دوم (۱۹۷۱)،پسران آفتاب (پسر طلا‌ها) (۱۹۷۲)،پزشک نازنین (۱۹۷۳)،محبوب خداوند (۱۹۷۴)، فصل دو (۱۹۷۷)،آنها دارند ترانه ما را می‌نوازند (۱۹۷۹)،،مرور کردن خاطرات ساحل (۱۹۸۳)،بلاکسی بلوز (۱۹۸۵)،گروه برادوی (۱۹۸۶)،گم‌شده در یانکر (۱۹۹۱)،خندیدن در طبقه بیست و سوم (۱۹۹۳)

▪ از جمله فیلمنامه ها:

زوج ناجور (۱۹۶۸)،دختری که وداع می‌کند(۱۹۷۷)، آپارتمانی در کالیفرنیا (۱۹۷۸)

۱) شهرام زرگر – مقدمه نمایشنامه عاقبت عشاق سینه چاک

۲) باز آفرینی شخصیت در آثار سایمون- اثر تیم جانبلر-مترجم شهرام زرگر

فروغ سجادی‌

منابع :

درام نویسان جهان – جلدچهارم- ترجمه و تألیف :منصور خلج وستاره صالحی

پسران آفتاب – اثر نیل سایمون- ترجمه آهو خردمند

عاقبت عشاق سینه چاک- اثر نیل سایمون – ترجمه شهرام زرگر

نمایش ایران، پرونده دوم /۱ – نویسنده یارتا سازش- نقد نمایشنامه« زندانی خیابان دوم»-پنجشنبه ۱۵ اسفند۱۳۸۷

ویکی‌پدیای انگلیسی- دانشنامه آزاد- (بازیابی در ۲۱ نوامبر ۲۰۰۸)



همچنین مشاهده کنید