پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ضرورت باورپذیرشدن ادبیات دفاع مقدس


ضرورت باورپذیرشدن ادبیات دفاع مقدس

داستان دفاع مقدس, داستان نسل زنده و با نشاط و به روز و روشنگر نسل های امروز و آینده است راه رسیدن به معرفت انسانی در دفاع از هویت دینی و موجودیت میهنی, مؤلفه های بسیاری را در خود جای می دهد

باورپذیر شدن ادبیات داستانی دفاع مقدس دارای چه سازوكار و سامانه ادبی و محتوایی است؟ برخی بر این باورند كه باید از بین رخدادها و وقایع دوران دفاع مقدس آنچه را كه جنبه مثبت واقعه است گزینش و در آثار ادبی منعكس كرد. برخی نیز همراه بودن جنبه های مثبت و منفی واقعه برای انعكاس صحیح و كامل آن رخداد را مدنظر قرار می دهند؛ گرچه می توان از نقطه ابتدایی نظریه اول تا نقطه انتهایی نظریه دوم تركیب هایی را ارائه كرده و بر آن تأمل نمود. حال به راستی انعكاس یك واقعه در حوزه ادبیات، آن هم در حوزه داستان كه فراگیر شخصیت، واقعه، زمان، مكان، رخداد، كشمكش و... است، چگونه و با چه منطق علمی، پژوهشی، تاریخی و اجتماعی باید شكل بخشی شود؟ در این مقال، قصد دریافت های روان شناسی یا جامعه شناسی نداریم اما عرف معمول ادبیات داستانی تا آنجا كه دریافت ما قد می دهد، ارائه جنبه های نیك و شر در زندگی بشر و رویارویی این عناصر در روند داستان است.

حوزه انسانی و زندگی انسان- به استثنای معصومین(ع)- دارای وجوه مثبت و منفی است و هیچ قطع و حكمی در مورد روند زندگی آحاد مختلف بشر به شكل كاملاً، قطعاً و جامعاً «نیك» به مفهوم مطلق و خاص نیست، بنابراین فراز و فرودهای این تركیب(خوب، بد) به ناچار در زندگی و اعمال رفتار ما خود را نشان می دهد. البته اگر مفهوم خوب و بد و مصادیق آن را كاملاً با شاخصه های متقن بسنجیم و همگرایی فكری و آرمانی را نیز در این حوزه حاكم گردانیم، باز هم سلیقه ها، نگاه ها، برداشت ها و قضاوت ها یكسان نخواهد بود.

در این صورت چگونه و چرا باید معرفت شناسی و رفتارگرایی شخصی یا گروهی را بر تمام حیطه های برداشت ها و قضاوت های این حوزه، تسری و سیطره دهیم؟ اگر آرمان گرایی و حقیقت جویی در حوزه اعتقادی و فرهنگی با تناسب شرایط زمان و مكان، یكی از مهم ترین ابزار قضاوت های فكری و باورهای جامعه امروز ماست، این حیطه بسیار گسترده و فراگیر را نیز باید به بحث گذارد و با مطالعه و گفت وگوهای نظری و مشاهدات مكانی و زمانی، آن را تعریف و مفهوم سازی عینی و كاربردی كرد. آموزه های دینی ما چیزی جز ایجاد رفتار صحیح و اندیشه سالم نیست و معرفت شناسی و شناخت، شرط اول ورود به این مباحث است.

بنیادهای فكری و فرهنگی ما با استنتاج از منابع و مآخذ محكم شكل می یابد و این روند باید در دیگر مقوله هایی كه با تفكر و عقل و خرد و اندیشه سروكار دارد نیز تسری یابد. ادبیات داستانی فضای بسیار مطلوب و سازنده ای برای پرواز اندیشه ها و دغدغه های انسانی و بشری است. اگر پروازهایی در این گستره از سلامت كامل برخوردار نمی باشد احتمالاً به لحاظ همان بنیادهای ناسالم، ناقص و انحرافی است كه بحث ما در این فرصت، آنها را شامل نخواهد شد. ما به اندیشه مندانی توجه داریم كه با اعتقادی الهی و به لحاظ انجام مسئولیت و تعهد دینی یا ملی خود در قبال جامعه و نسل های امروز و فردا، به تلاش و زایندگی ادبیات داستانی در این برهه از زمان كمك كرده و گنجینه ای از مفاهیم و دغدغه های نسل دیروز و امروز انقلاب و دفاع مقدس را در آثار خویش به یادگار می گذارند.

داستان دفاع مقدس، داستان نسل زنده و با نشاط و به روز و روشنگر نسل های امروز و آینده است. راه رسیدن به معرفت انسانی در دفاع از هویت دینی و موجودیت میهنی، مؤلفه های بسیاری را در خود جای می دهد. مسیر و معبر، متنوع و متعدد است. اگر به تعداد انفس، راه شناخت الهی وجود دارد، چرا برای ورود به این معرفت باید حصار،تنگنا و محدودیت هایی را قائل شویم؟ این مسیر نیز دارای تنوع و تكثر است و لاجرم نگاه ها و برداشت ها و تلقی ها نیز متنوع و متكثر است(البته با پیش داوری های معمول، این تنوع و تكثر را محمل منفی بافی های رایج قرار ندهیم). ما باید مخاطب امروز و آینده را بشناسیم و برای او بنویسیم و فقط برای نسل دیروز كه خود میراث دار یا صاحب اصلی این فرهنگ و دغدغه هاست ننویسیم؛ گرچه این جاودانگان حماسه ساز نیز خود باور دارند كه این رسالت با تنوع، جاذبه و ابداع كامل می شود و اهتمام بر شیوه های پیشین، شاید سنگلاخ و ناهمواری امروز را باعث شود زیرا تلقی ها و زبان امروز گونه های جدید و تازه ای را آزمایش می كند. این كلام، نه برای دفاع یا توجیه برخی از ناملایمات رفته یا انحصارهای برداشتی از موضوع است بلكه نیازهایی است كه امروز فراروی ما قرار دارد و بدون توجه و تأمل مناسب در این مقوله نمی توان چشمداشتی به اثربخشی ادبیات داستانی دفاع مقدس در نسل های آتی داشت. كمی حوزه ارتباط، تلقی ها و برداشت ها و اندیشه های آرمانی خود را وسعت و تنوع بخشیم و به هنرمندان و نویسندگان متعهد و خوش دغدغه امروز بیشتر بها دهیم و آنها را باور كنیم و اجازه دهیم با نگاه متفاوت از ما به كنكاش و انعكاس زوایای مختلف و نادیده واقعه پرداخته تا شاید با خلق كارهای مناسب تر، ملموس تر و عینی تر در قالب داستان، پیوند بهتر و محكم تری را در نسل امروز و آینده با فرهنگ و ارزش های دفاع مقدس به وجود آورند. این مجال، فرصت سوزی نیست بلكه ایجاد فرصت ها و به كارگیری استعدادهایی است كه هرروزه انتظار شكوفایی و به بار نشستن توانایی و امكان سنجی ها را فراروی ما قرار می دهد. چه معلوم كه این فرصت ها باعث فرهنگ سازی مورد نظر نشود و ادبیات دینی و ملی ما نیزاز آن بهره مند نگردد؟!

محمد قاسم فروغی جهرمی



همچنین مشاهده کنید