پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

امنیتی به باریکی هرمز


امنیتی به باریکی هرمز

هرمز را یکی از نام های خداوند, نام روز اول از هر ماه شمسی, نام فرشته ای که امور و مصالح روزهرمز یعنی روز اول هر ماه به او تعلق دارد, نام تنگه میان خلیج فارس و دریای عمان و نام جزیره هرمز دانسته اند

هرمز را یکی از نام های خداوند، نام روز اول از هر ماه شمسی، نام فرشته ای که امور و مصالح روزهرمز یعنی روز اول هر ماه به او تعلق دارد، نام تنگه میان خلیج فارس و دریای عمان و نام جزیره هرمز دانسته اند. از آنجا که پیشینیان ما نیز هر کاری را با نام خداوند آغاز می کردند، نام پاک پروردگار عالم یعنی اهورامزدا را برای تنگه هرمز گذارده اند تا به هنگام ورود به خلیج فارس با نام خداوند وارد شده و به هنگام خروج از تنگه و آغاز مسافرت های دور و دراز، از نام خداوند استعانت جسته و مسافرت خویش را با نام خداوند شروع کرده باشند.

اما، این جزیره نامیده شده به نام اهورامزدا، امروزه نمادی است از الهه ژانوس. الهه ژانوس، خدای دروازه‌ها، دربها، گذرگاهها و مسیرهای ورودی، و همینطور خدای آغازها و پایان‌ها بود. ژانوس اغلب با دو چهره و یا دو سر به تصویر کشیده می‌شود که از این دو سر، یکی به روبرو و دیگری در جهت مخالف آن، یعنی به پشت سر نگاه می‌کند. اعتقاد بر این است که این دو سر به آینده و گذشته می‌نگرند. همچنین، این الهه نماد تضاد نیز می باشد. چنانچه موریس دوورژه نیز تضادهای دنیای سیاست را با الهه ژانوس مقایسه می نماید.

در ذیل درصدد آنیم تا ژانوس گونگی های الهه هرمز را واکاوی نماییم:

۱- تنگه هرمز، بر اساس ویژگی های تنگه بودنش، خشکی شمالی –ایران- را از خشکی جنوبی –عمان- جدا می کند و آبهای خلیج فارس را به آبهای دریای عمان و اقیانوس هند مرتبط و متصل می سازد.

۲- باریکی خلیج فارس به طور عام و تنگه هرمز به طور خاص، به همراه تعداد زیادی جزیره و زمین های بلند نزدیک به کانالهای دریانوردی می تواند از ویژگی هایی باشد که از اهمیت و خاص بودن این تنگه بکاهد. اما با این حال از آنجایی که از یک سو تنها گذرگاه دریایی ای است که مناطق وسیعی از دولت های صادر کننده نفت در خلیج فارس را به اقیانوس مرتبط می سازد و از سوی دیگر استراتژیک بودن این منطقه و کشف، استخراج و صدور نفت منطقه خلیج فارس، سبب تحول و دگرگونی وسیعی در وضعیت اهمیت و جایگاه شده است، این منطقه را تبدیل به پرترافیک‌ترین راه های آبی دنیا تبدیل کرده است. آمارها نشان می دهد که حدود ۶۰ درصد ترافیک تانکرهای نفتی دنیا از میان این تنگه می گذرد.

۳- اگرچه تنگه هرمز ترافیک سنگینی دارد و موانع متعددی وجود دارند که عبور و مرور را از این تنگه با مشکل مواجه می سازند، اما از آنجایی که میزان تبخیر آب خلیج فارس بیشتر از ورود آب رودخانه ها به آن است، تنگه هرمز حیات خلیج فارس را بدست گرفته است و به دنبال آن راه تنفسی کشورهای حاشیه خلیج فارس و بویژه ایران برای دستیابی به آبهای آزاد و بین المللی است.

۴- جهان بدون انرژی غیرقابل تصور است. جهان بدون انرژی یعنی مرگ. با کشف و استخراج نفت، گاز و سایر منابع انرژی، خلیج فارس و تنگه هرمز به مرکز کانون توجهات کشورهای حاشیه ای و قدرت های بزرگ و کشورهای وابسته به مواد و محصولات آن بدل گردید. در واقع، داد و ستد و تجارت کشورهای خلیج فارس هم برای صادرات و هم برای واردات به این تنگه بستگی دارد و نه تنها برای کشورهای منطقه حائز اهمیت است، بلکه توجه قدرت ها و کشورها و ملل دیگر جهان را نیز به خود جلب کرده است. بر این اساس است که در نیم قرن اخیر، با عناوین مختلفی همچون تنگه هرمز راه تنفس جهان غرب، راه حیاتی دسترسی به دریای آزاد، کلید منطقه خلیج فارس، تنها راه دسترسی به غنی ترین حوزه های نفتی، گلوگاه حیاتی دریایی فارس، آبراه حیاتی کشور ایران و ... خطاب شده است.

۵- از آنجایی که درآمد غالب کشورهای حاشیه خلیج فارس، از صدور نفت و از راه تنگه هرمز تامین می شود، هرگونه خللی در امر نقل و انتقال انرژی، می تواند کشورهای منطقه را با بحران مواجه سازد؛ در عین حال، این بحران صرفاً مربوط به این کشورهای صادر کننده نیست. بلکه کمی آن سو تر، قدرت های رقیب و تشنه انرژی، وابستگی شدیدی به این منبع حیاتی برای صنایع و مدیریت کشور خود دارند و هر گونه خللی در این تنگه، آنها را نیز با بحران مواجه می سازد. از آن جهت که، نفت، شریان اقتصادی و حتی سیاسی کشورهای صنعتی است، این امر هم به بار آرونده شهرت برای خلیج فارس و تنگه هرمز است و هم به تعبیر اقتباسی از باری بوزان، به بار آورنده ناامنی و حساسیت برای آن.

۶- نظر به اینکه اغلب کشورهای حوزه خلیج فارس صدور نفتشان از طریق تنگه هرمز می باشد، بنابراین به طور قطع اگر هر گونه واقعه ای باعث شود این تنگه با مانعی روبرو گردد، به کاهش شدید عرضه نفت در بازارهای جهانی منجر خواهد شد که به مزاق هیچ کس خوش نخواهد آمد. زیرا

‌أ. مدیریت اقتصادی کشورهای صنعتی و نیز قیمت کالاها را بالا خواهد برد و درآمدهای زیادی را عاید کشورهای صادر کننده نفت خواهد کرد.

‌ب. از آنجایی که بیشتر کشورهای صادر کننده نفت، رانتیر و تک محصولی هستند، قیمت کالاهای وارداتی به خود کشورهای صادرکننده نیز افزایش خواهد یافت و این یعنی طی یک روند نه چندان طولانی، قیمت ها به گونه ای هماهنگ در عرصه جهانی افزایش پیدا خواهد کرد و تبعات گوناگونی را در عرصه های سیاسی، نظامی و اقتصادی خواهد گذاشت.

۷- بستن تنگه هرمز با غرق یک یا دو نفتکش به هیچ وجه کار آسانی نیست. عمق آب در مجرای اصلی برای عبور نفتکش ها بین ۷۶ تا ۲۱۳ متر تغییر می یابد. این درحالی است که نفتکش کاملاً پر، تنها به ۳۰ متر عمق برای عبور و مرور نیاز دارد. با این حال، ویژگی تنگه ها به طور کلی و تنگه هرمز به طور اخص، این است که راحت تر می تواند به محیطی ناامن و یا تحت کنترل نیروهای نظامی تبدیل شود.

۸- به نظر می رسد که تنگه هرمز، برای کشورهای دور از آن، مثل روسیه از اهمیت کمتری برخوردار است. در ابتدای امر این گزاره منطقی به نظر می رسد. اما شواهدی در دست است که بنابر پیش بینی های صورت نگرفته، روسیه با کاهش تولید نفت روبروست. بنابراین در آینده ای نه چندان دور، خلیج فارس و تنگه هرمز برای این کشور و کشورهای دیگری از این دست حائز اهمیت گردد.

قابل تامل است اگر بدانیم خلل در صادرات و یا افزایش قیمت نفت تاثیر به سزایی بر مانند برزیل و تایلند بر جای می گذارد. در حال حاضر اقتصاد کشورهای حوزه خلیج فارس، ژاپن و کشورهای صنعتی غرب وابسته و نیازمند به منابع نفتی ای است که بدون وقفه و موکداً بدون وقفه باید از تنگه هرمز بگذرد.

چرا که منطقه خلیج فارس و گذرگاه خطیر هرمز بیش از ۶۴۹ میلیارد بشکه نفت از مجموع ۹۹۱ میلیارد بشکه نفت جهان را داراست. و این یعنی ۶۵ درصد ذخایر شناخته شده نفت جهان. اهمیت این ارقام زمانی روشن می شود که بدانیم الگوی انرژی جهان، نفت را تا کنون به عنوان انرژی بی رقیب مورد شناسایی قرار داده است.

۹- امنیت تنگه هرمز هم برای کشورهای وارد کننده نفت مناسب است و هم برای کشورهای صادر کننده و در عین حال هم برای کشورهای صادر کننده کالا و خدمات در این حوزه و هم برای کشورهای وارد کننده آن کالاها و خدمات که در این حوزه قرار دارند. اما در عین حال، وابستگی بیش از اندازه همه آنها به تنگه هرمز می تواند برای یکی قدرت زا و برای دیگری قدرت زدا باشد. می تواند برای یکی مولفه ای موثر و برای دیگری مولفه ای مخرب و نامناسب باشد.

۱۰- طراحی خطوط لوله برای ترانزیت نفت برای بسیاری از کشورهای منطقه می تواند از وابستگی آنها از تنگه هرز بکاهد، اما مشکلاتی از قبیل سرمایه گذاری، وضعیت اقلیمی مسیر عبور، امنیت خطوط لوله و شیفت وابستگی از تنگه هرمز به خطوط لوله را برای آنها بوجود آورد که خود می توانند در عین حال امنیت زدا باشند.

۱۱- هرچند به نظر می رسد که دفاع از تنگه هرمز به معنای دفاع از خانواده خلیج فارس و تامین امنیت آن است و حتی تنکه هرمز بهترین و مناسب ترین نقطه برای مقابله با نیروهای مهاجم به خلیج فارس است، اما امنیت بسیاری از کشورهای جهان به امنیت و تداوم عبور و مرور بی وقفه در تنکه هرمز بستگی دارد.

۱۲- این تنگه به دلیل موقعیت ویژه اش، صلح و آرامش جهان بدان بسته است، و در عین حال نا امنی در آن می تواند منجر به ناامنی و بی ثباتی در جهان شود. در عین حال، به همان اندازه که صلح و آرامش جهان، به این تنگه بستگی دارد، و ثبات در آن می تواند به ثبات در جهان منجر شود، اما ماهیت ژانوس گونه آن شرایطی را می تواند ایجاد کند که تنش و بی ثباتی در آن می تواند از وقوع جنگ ها و تنش های بزرگتر منطقه ای و بین المللی جلوگیری کند و این بستگی به مختصات بازیگران و قدرت های منطقه ای و بین المللی در این رابطه دارد.

بر این اساس می توان به تنگه هرمز که نامش از اهورامزدا گرفته شده است لقب الهه ژانوس داد. الهه ای که در درون خود پارادوکس هایی را به همراه دارد و در روند تاریخی اش همواره در درون خود، ضد خود را تولید و بازتولید می نماید. تنگه هرمز یکی از اساسی ترین پیچیدگی های فزاینده بی ثباتی و شکنندگی در خاورمیانه است. تا آنجایی که می توان شرایطی را متصور شد که حتی بسته شدن تنگه هرمز، در مختصات خاص استراتژیکی می تواند به روند صلح و ثبات کلی تر در منطقه و جهان موثر واقع بیافتد.

رضا رضایی (مصدق)



همچنین مشاهده کنید