سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

قطاری که سریع به آخر خط می رسد


قطاری که سریع به آخر خط می رسد

درباره انیمیشن «ماداگاسکار ۳ تحت تعقیب ترین های اروپا»

تاد مک کارتی (هالیوود ریپورتر): بعد از آنکه خودروهای آمریکایی در «ماشین‌ها ۲» به بیراهه رفتند، حیوانات باغ‌وحش نیویورک مجبور شدند در « ماداگاسکار ۳: تحت تعقیب‌ترین‌های اروپا» راهی طولانی را برای بیرون رفتن از آن قاره بپیمایند. تازه‌ترین بخش از مجموعه‌ای که بیش از این به درآمدی‌میلیارد دلاری رسیده است، نه‌فقط بیش از حد بر ابعادش افزوده شده بلکه بیش از حد پر سر و صدا، بیش از حد کهنه و بیش از حد دیوانه‌وار است و متوجه نیست که کاهش جذابیت و کمبود طنز آن تاثیر شدیدی در قابلیت‌های بالقوه پولسازی آن برجا خواهد گذاشت. این محصول دریم ورکز که پارامونت پخش آن را بر عهده گرفت در (بخش خارج از مسابقه) جشنواره کن برای اولین‌بار به نمایش درآمد.

آلکس (بن استیلر) شیر، مارتی (کریس راک) گورخر، ملمن (دیوید شویمر) زرافه و گلوریا (جادا پینکت اسمیت) اسب‌آبی که بعد از ماجراجویی در حیات‌وحش ماداگاسکار و آفریقا، اشتیاقی همراه با عدم‌اطمینان برای بازگشت به باغ‌وحش‌شان در نیویورک دارند، در ادامه آنچه در پایان قسمت دوم مجموعه در سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد، به دنبال میمون‌ها و پنگوئن‌های فراری به مونت‌کارلو می‌رسند. در آنجا حیوانات خرابی‌هایی به بار می‌آورند که خشم پلیس بخش کنترل حیوانات، کاپیتان شانل دوبوآ را برمی‌انگیزد. دوبوآ با بینی نوک‌تیز، توانایی بو‌کشیدن مثل سگ‌های شکاری و حرکت مثل عنکبوت یکی از جذاب‌ترین مخلوقات این بخش از مجموعه است، یک دشمن دیوانه و بامزه که صدای فرانسس مک دورمند را با لهجه‌ای فرانسوی دارد.

شخصیت تازه دیگری که به شکلی کاملا متفاوت جذاب است، جیا نام دارد؛ یک شیرکوهی ایتالیایی اغواگر و عضو سیرک سیاری که گروه حیوانات آمریکایی به‌عنوان پوششی برای سفر در اروپا از آن استفاده می‌کنند. جیا که صدای خُرخُر مانندش را جسیکا چاستین اجرا می‌کند، به‌طور طبیعی و ذاتی همراه رمانتیک آلکس خجالتی است و با آن ظاهر و کتی که بر تن دارد، پرداخت دلنشینی دارد.

ببر روس سیرک، به نام ویتالی (برایان کرنستن) نیز به این یانکی‌های مزاحم مشکوک است و با قطار حامل آنها به رم، رشته کوه‌های آلپ و لندن می‌رود و گروه یک نمایش لیزری تماشایی بر زمینه «آتش بازی» کیتی پری به اجرا می‌گذارد، پر از بدلکاری‌ها و شیرجه‌رفتن‌هایی که فناوری سه بعدی را کاملا به کار می‌گیرد. فضای خالی که باریکه‌هایی از نور چندرنگ از درون آن عبور می‌کند بیش از همه یادآور پیست مسابقه خودروهای پرسرعت فیلم «ترون» است که یک مقدار «اسپیدریسر» هم وارد آن شده باشد.

آمریکایی‌ها در مورد بازگشت به باغ‌وحش سنترال پارک تردید دارند و نمی‌دانند آیا به اندازه کافی ماجرا و تجربه داشته‌اند یا نه، ولی بار دیگر سر و کله دوبوآ پیدا می‌شود که از حوزه قضایی خود خارج شده اما مصمم است که یک‌بار برای همیشه از شر این موذی‌هایی که دردسرهای بسیار برایش به همراه داشته‌اند، خلاص شود.

«ماداگاسکار ۳» رنگارنگ است و بیشتر مثل یک ترن سریع‌السیر حرکت می‌کند تا یک قطار کندرو مخصوص حیوانات باغ‌وحش و در چشم به‌هم زدنی به آخر خط می‌رسد. اما آنچه در این فیلم غلبه دارد، شخصیت‌هایی هستند که بر سر یکدیگر فریاد می‌کشند، بارها و بارها نسبت به هرچه اتفاق می‌افتد، با احساس خطر واکنش نشان می‌دهند و از مضامین به‌شدت غیرخنده‌آور مدام استفاده کرده و تا ۳۰۰درصد در واکنش‌های‌شان اغراق می‌کنند. بله، البته که این یک کارتون است اما به وضوح یکنواخت و بی‌اوج و فرود است، همیشه صدایش را تا بالاترین حد بالا برده است و با دور تند حرکت می‌کند.

کمتر نشانی از ذوق و هوشمندی و پیچیدگی فیلمنامه‌نویسی مثل نواه بومبک که اثری مثل «آقای روباه شگفت‌انگیز» را در کارنامه دارد، در اینجا می‌توان یافت. نویسنده دیگر این فیلمنامه، اریک دارنل، بار دیگر با تام مک گرث در کارگردانی مشترک این اثر همکاری کرده و کنراد ورنون نیز که برای اولین‌بار به جمع کارگردان‌های این فیلم پیوسته، در دو قسمت قبلی به عنوان مشاور و صداپیشه همکاری کرده و کارگردان آثاری مانند «شرک ۲» و «هیولاها علیه بیگانه‌ها» نیز بوده است.

جاستین چانگ (ورایتی) - « ماداگاسکار ۳: تحت تعقیب‌ترین‌های اروپا» که از حرکات سرگیجه‌آور سیرک، یک مشت لهجه‌های مضحک و موج تازه‌ای از ماجراهای اکشن دیوانه‌وار برخوردار است، رشته باریک اتصال این مجموعه کارتونی دریم ورکز با واقعیت را بیش از پیش از هم می‌گسلد. فیلم پر از شوخی و طنز و انرژی و رنگ (و گاهی نورهای نئون) است. کوتاه‌ترین و بلندپروازانه‌ترین فیلم مجموعه، که البته در سطح آثار نوآورانه پیکسار نیست، باغ‌وحش سیار مبتلا به غم غربت را به سوی نیویورک رهسپار می‌کند که در مسیر خود چند توقف تماشایی و خنده‌دار در مونت کارلو، لندن و رم دارند. فیلم با اجرای قدرتمند و بهترین جلوه‌های سه بعدی در اکران ۸ ژوئن (۱۹ خرداد) نتیجه خوبی از گیشه گرفت.

این از معدود مجموعه‌های انیمیشن است که مدام بهتر از قبل می‌شود. «ماداگاسکار ۲: فرار به آفریقا» در سال ۲۰۰۸ به شکلی غیرمنتظره شخصیت‌پردازی‌های ظریف و شوخی‌هایی کمتر اعصاب خردکن نسبت به اولین فیلم مجموعه که در سال ۲۰۰۵ ساخته شده بود، داشت. فیلمنامه‌نویسان «ماداگاسکار‌۳»، نواه بومبک (که قبلا با «آقای روباه شگفت انگیز» به عرصه انیمیشن وارد شده بود) و اریک دارنل با افزودن حس کمدی دیوانه‌وار بیشتری به آن، نسبت به دو فیلم قبلی ارزش بیشتری برای سرعت و حرکات نمایشی قایل شده‌اند و با روی هم انباشتن خل‌بازی‌های بیشتر در روایت، سمت و سویی عجیب و غریب و حتی سوررئال به آن داده‌اند.

با آنکه زندگی در علفزارهای آفریقا –مکان جذاب اصلی این مجموعه- به اندازه کافی خوب است، آلکس تصمیم می‌گیرد با رفقایش، مارتی گورخر شلوغ و پرسر و صدا، ملمن زرافه عصبی و گلوریا اسب آبی مهربان به خانه‌اش در باغ وحش سنترال پارک بازگردد. تداوم داستان در اینجا اهمیتی ندارد و شیرهای دیگر، گورخرها، زرافه‌ها و اسب‌های آبی قسمت قبلی از صحنه غایبند و تصمیم‌گیری از روی «دلبستگی به خانه» را برای این شخصیت‌ها آسان‌تر می‌کنند.

هواپیمای آنها که در فیلم‌های اول و دوم تا حد زیادی مورداستفاده قرار گرفته بود در ریویرا در فرانسه است چون پنگوئن‌ها به کازینو رفته‌اند. آلکس و بر‌و‌بچه‌ها بعد از سفر زیرآبی سریعی در مدیترانه به یک سکانس اکشن سریع در خیابان‌های مونت‌کارلو می‌رسند که طی آن، یک آدم بد تازه داستان که مسوول روانی کنترل حیوانات اداره پلیس است و به درستی می‌توان او را بزرگ‌ترین کابوس انجمن حمایت از حیوانات به شمار آورد، آنها را تعقیب می‌کند.

آلکس و رفقای چهارپای او برای آنکه به دام نیفتند، واضح‌ترین روش را در پیش می‌گیرند و به سیرک می‌پیوندند – مخصوصا یک قطار پر از حیوانات بازیگر بخت برگشته که شاید اگر کارشان را درست انجام بدهند، می‌توانند به آمریکا برگردند. آنچه در پی می‌آید همان چیزی است که به‌طور مرسوم اتفاق می‌افتد، اما با یک پویایی نمایشی و ورود شخصیت‌هایی تازه و گیرا، مثل جیا (جسیکا چاستین) جگوار خوش‌آب و رنگ و استفانو، (مارتین شورت) شیر دریایی و جالب‌ترین فرد اضافه شده به گروه، ویتالی (برایان کرنستن) ببر سیبری غران و تندخو.

کلیشه‌سازی‌های قومی و فرهنگی در صداپیشگی جسورانه و در عین حال بانمک است: ایتالیا به‌ویژه از این کلیشه‌ها نصیب بیشتری داشته است، نه‌فقط به واسطه لهجه اغراق‌آمیز مارتین شورت، بلکه با یک مونتاژ سریع از نماهایی از تالار اجتماعات باستانی رم و واتیکان همراه با آوازی از آندره بوچلی. البته با توجه به منطق اثر، این سکانس مشکلی ندارد، سکانسی که به عنوان پس‌زمینه‌ای برای یک رومانس مضحک بین گونه‌های مختلف جانوران، میان کینگ ژولیان (ساشا بارون کوهن) لمور خل و چل و یک خرس عظیم‌الجثه دوچرخه‌سوار مورد استفاده قرار می‌گیرد که نه فقط یک سکانس قابل تحمل، بلکه بسیار دوست داشتنی است.

«ماداگاسکار ۳» تا اندازه‌ای پر و پیمان ولی نه‌چندان شلوغ است که با ضرباهنگی سریع و به‌ندرت جنون‌آمیز هیجان قابل ملاحظه‌ای ایجاد می‌کند و دو نقطه اوج با استفاده از حرکات سیرک دارد که حتی استفاده مفرط از تک آواز «آتش‌بازی» کیتی پری در آن توی ذوق نمی‌زند. جنجال آکروباتیک در اینجا به خوبی پرداخت شده و از جلوه‌های بصری همیشه درخشان و بسیار چشمگیری در آن استفاده شده که پالت رنگی بسیار پیچیده‌تر و غنی‌تری نسبت به آنچه قبلا در مجموعه وجود داشته را به کار گرفته است. نمی‌توان گفت که با ظرافت از فناوری سه‌بعدی استفاده شده است؛ همه چیز، از پوزه حیوانات تا خرد و ریزهای آتش گرفته به درون فضای شخصی تماشاگر رسوخ می‌کند. البته در نماهای پس‌زمینه لایه‌بندی متنوع‌تری وجود دارد.

کارگردان‌های مجموعه، اریک دارنل و تام مک گراث (که این بار کنراد ورنون هم به جمعشان اضافه شده) هر محدودیتی را کنار گذاشته‌اند و احتمالا کارشان برای آنکه بتوانند در دنباله این مجموعه مرزهای تازه‌ای را درنوردند، دشوار شده است. اگر آن‌طور که شایع است و هنوز تایید نشده است، قسمت چهارمی هم در کار باشد، شخصیت‌ها یا باید به آسیا بروند، یا به زمان گذشته برگردند یا هر دو.

ترجمه: پریا لطیفی‌خواه



همچنین مشاهده کنید