پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سید محمد شیرازی احیاگر قرن


سید محمد شیرازی احیاگر قرن

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت كرده فرمودند «یحمل هذا الذین فی كل قرن عدول, ینفون عنه تأویل المبطلین, وتحریف الغالین, وانتحال الجاهلین, كما ینفی الكیر, خبث الحدید ۱

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت كرده فرمودند: «یحمل هذا الذین فی كل قرن عدول، ینفون عنه تأویل المبطلین، وتحریف الغالین، وانتحال الجاهلین، كما ینفی الكیر، خبث الحدید(۱)؛

در هر سده ای، عادلانی [عالم] بار [مسئولیت] این دین را بر دوش كشیده، تأویل باطل كاران، تحریف گزافه گویان و غالیان و ادعای [بی اساس و بیهوده] جاهلان را از [ساحت] دین می زدایند، [و آن را می پالایند] آن سان كه كوره آهنگری، زنگار آهن را می زداید».

قرن چهاردهم هجری در حالی سپری می شد كه دگرگونی های گسترده، چهره اسلام و مسلمانان را دگرگون كرد. اسلام كه بهترین، استوارترین، زیباترین و والاترین احكام و قوانین را برای زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی همگان به ارمغان آورده بود، اینك واپسگرا، خشونت گرا، نابرخوردار از توانمندی اداره جامعه و سامان دادن امور زندگی مردم خوانده می شود.

در چنان فضایی آلوده به تهمت و اسلام ستیزی، مسلمانان گرفتار دگرگونی منفی و ناخواسته شده بودند. آنان زمانی به مسلمانی خود مباهات و به كتاب خود قرآن كریم افتخار می كردند، به احكام دین و آموزه های پیامبرشان - كه درود خدا بر او و خاندانش باد - پایبند بودند و در نتیجه بر دنیا سروری می كردند و هر جا كه بودند شكوفایی و دانش پا می گرفت، اكنون دیگر اسلام را نمی شناختند و دستور حیات بخش قرآن را نمی فهمیدند و از پایبندی شان به اسلام و رهنمودهای پیامبر و اهل بیت علیهم السلام خبری نبود كه همین امر تباهی و تفرقه آنان را به ارمغان آورد.

● فرجام شوم

دگرگونی های پیش گفته زیان بسیار سنگینی بر مسلمانان وارد كرد، زیرا افزون بر این، باورهای دینی شان، اقتدار، سیادت، ثروت و سرزمین خود را نیز از دست داده بودند. به كیفر این روی گردانی از قرآن مجید و اهل بیت علیهم السلام ، گرفتار ستمكاری خودكامگان و حاكمان ستمگر شدند، سرزمین یكپارچه مسلمانان، تیول بدكاران و گناه پیشگان شد و به صورت كشورهای كوچك و پراكنده و دشمن یكدیگر درآمد. ثروت های آنان نیز سرنوشتی مشابه داشت، چرا كه وسیله ارضای مطامع آزمندان و تأمین هوس بازی آنان شد. آنان نیز ثروت هایی را كه می بایست هزینه رفاه و ترقی جامعه مسلمانان شود بهای خرید اسلحه و به آتش و مرگی بدل گشت كه جان های شان را می ستاند و پیكرشان را طعمه آتش خشونت و شهرها و روستاهای شان را ویران می كرد.

به یك سخن این كه اسلام آماج تیر كین دشمنان شد و مسلمانان لقمه ای گوارا برای طمع ورزان شدند و اسلام دیگر بنیان و بنیادی استوار نداشت و مسلمانان عزت و كرامت خود را از دست داده بودند.

● خورشید جهان افروز

در كشاكش این چالش ها و تحولات و دستاوردهای دردآلود و میوه تلخ آن، قرن پانزدهم با درخشش خورشیدی آغاز شد. این شخصیت سترگ از طریق تألیفات فقهی، اصولی، اعتقادی، فكری، اجتماعی، اخلاقی و سیره و رفتارش كه نزدیكان و بیگانگان، دوستان و دشمنان بدان اذعان كرده، نبوغ علمی و الگو بودنش را پذیرفتند. موسوعه فقهی (بیش از یك صد و پنجاه جلد) و دیگر آثار آن بزرگ مرجع آینه منعكس كننده شكوه و عظمت دانسته های ایشان بود.

اندیشه جوشان و پردهش، دانش فراوان، بزرگ منشی، سعه صدر، اخلاق ستوده، صفات والا، كار مستمر و توأم با نشاط و فداكاری خالصانه اش، حوزه های علمیه را غنا بخشید و با تألیف و نشر فرهنگ پربار اهل بیت علیهم السلام كاخ تراث علمی اسلامی را آباد كرد.

در آغاز قرن پانزدهم او مصداق كامل حدیث شریف پیش گفته بود كه می فرماید: «در هر سده ای، عادلانی [عالم ] بار [مسئولیت ]این دین را بر دوش می كشند».

هر كس او را می شناخت به عدالتش اذعان می كرد. او فقیهی بزرگ و عالمی متبحر و مرجعی شایسته بود كه حوزه های علمیه و استوانه های علمی به فقاهت، شایستگی، نبوغ و هوشیاری اش اعتراف كرده اند. حضرتش با نبوغ علمی، قدرت فقهی و ملكه اجتهاد و استنباط خود - آن گونه كه در حدیث آمده است - توانست تأویل باطل كاران، تحریف گزافه گویان و ادعای بیهوده جاهلان را از پیكر نورانی دین بزداید.

● هماورد میدان بدخواهان

همان طور كه پیش از این گفته شد، باطل كاران، گزافه گویان و نادانان - آن سان كه در حدیث آمده است - دست به دست یكدیگر داده، چهره اسلام را بد جلوه داده، نورانیت آن را پوشانده و قوانین حیات بخشش را تحریف كردند، مسلمانان را حتی در سرزمین شان اسیر تفرقه و خواری كردند، ثروت آنان را به یغما بردند و در واقع اسلام را از توانمندی و اصول اساسی اش كه خود پیام آور آن بود، بیگانه خواندند و مسلمانان را از آن توانمندی و اصول پایدار محروم كردند كه در سه بند خلاصه می شود:

۱) آنان اسلام را فاقد قدرت اداره امور مردم و كشور خواندند و به همین بهانه آن را از زندگی مردم گرفتند و با ایجاد حكومت های خودكامه، خشونت طلب، بی رحم، تروریست و مستبد [كه خود را مسلمان می خواندند] چهره ای ناپسند از اسلام به نمایش گذارند؛

۲) آنان منشأ و مصدر عزت و كرامت مسلمانان یعنی قرآن و حدیث را از متن زندگی مردم جدا كرده و آزادی هایی را كه اسلام به ارمغان آورده بود و جهان هرگز مانند آن را در خواب نمی دید و نخواهد دید، از آنان ربودند؛

۳) با ایجاد اختلاف قومی و نژادی، ایجاد مرزهای جغرافیایی، بدعت پاسپورت و شناسنامه و ... وحدت اسلامی، سرزمین واحد، برادری اسلامی را از مسلمانان غارت كردند.

اینك مسلمانان همه معیارها و مفاهیم خود را از دست داده بودند، اما خدای منان كه دین خود را پایدار می خواهد و هر آنچه را كه بخواهد همان می كند، اراده فرمود تا اسلام عزیز، اما گرفتار دام بدخواهان و ناپاكان مجدداً عظمت خود را به دست آورد، لذا باید احیاگری باشد تا این رسالت را به انجام برساند.

● راهبری از تبار رسولان

در چنین شرایطی، خدای منان، مردی از تبار رسولان و سیدی از نسل عترت مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم یعنی حضرت آیهٔ اللَّه العظمی حاج سید محمد حسینی شیرازی قدس سره را ارزانی جامعه اسلامی می فرمود، تا با خیزش علمی سترگ و انقلاب فرهنگی فراگیر و بیدار كردن جامعه، شبهات شبهه افكنان و زشت نمایی ها را از ساحت دین اسلام برطرف كند، عزت، كرامت و سیادت به باد رفته مسلمانان را به آنان گوش زد نماید، اساس و اصول دین شان را به ایشان یادآوری كند، آنان را به احقاق حقوق شان در بازگرداندن تمام آزادی های اسلامی، ایجاد سرزمین واحد، امت واحد و برادری اسلامی، مطالبه اجرای دقیق و همه جانبه احكام اسلام و دستورات قرآن كریم، نفی مرزهای جغرافیایی، دور افكندن گرایش های قومی و نژادی و الغای قانون شناسنامه و گذرنامه فرا خواند.

بدین ترتیب و با این اندیشه های شفاف، آن مرجع راحل به تجدید مفاهیم اسلام پرداخت و وظیفه حمایت و صیانت از اسلام را به همگان گوشزد و آموزه ها و دستاوردهای آن را با استناد به آیاتی از قرآن كریم بیان كرد.

آزادی های اسلام را به این آیه كریمه مستند نمود كه حضرت باری تعالی با اشاره به مأموریت بزرگ پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «... ویحل لهم الطیبات ویحرم علیهم الخبائث ویضع عنهم إصرهم والأغلال التی كانت علیهم...(۲)؛ و برای آنان چیزهای پاكیزه را حلال و چیزهای ناپاك را برای شان حرام می گرداند، بارها سنگین (مالیات و خرافات) را از دوش آنان كنار زده و غل و زنجیرهایی كه بر دست و پای آنان بوده (قوانین دست و پاگیر را) بر می دارد».

امت واحد اسلامی را به این آیه مباركه مستدل كرد كه می فرماید: «وإن هذه امتكم امهٔ واحدهٔ وانا ربّكم فاتقون(۳)؛ و در حقیقت، این امت شما امت واحدی است، و من پروردگار شمایم، پس، از (عوامل تفرقه افكن مانند: نژاد پرستی، تعصبات قومی، مرزهای روانی و جغرافیایی كه با فرمان مخالفت است) من پروا كنید».

اخوت و برادری دینی را به این آیه كریمه مستند نمود كه می فرماید: «... إنّما المؤمنون إخوهٔ...(۴)؛ به تحقیق، مؤمنان برادر یكدیگرند» این بدان معناست كه هیچ مسلمانی حق ندارد برادر مسلمان خود را كه با او پیوند نژادی، میهنی و زبانی نداشته باشد، با بیگانه بداند و از حقوق خود محروم سازد.

آری، او كه خود را در برابر این همه نابسامانی های فكری، اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی حاكم بر جامعه اسلامی مسئول می دید، كمر همت بست تا به عنوان مرجعی مسؤولیت پذیر، مسؤولیتی را كه خدای متعال بر دوش دانشمندان دین گذاشته به انجام رساند، لذا تمام توان و امكانات خود را به كار بست تا اسلام را در تمام ابعادش، حیاتی مجدد بخشد.

● بزرگ ترین موسوعه فقهی جهان اسلام

مرجع راحل با تألیف بزرگ ترین موسوعه فقهی كه در جهان اسلام، بلكه در عالم بشریت كم نظیر یا بی مانند است، به فقه، گستردگی و جان بخشید، چه این كه مسائل مورد نیاز زمان را در آن مطرح و آن را از نظریات فقهی و علمی خود غنی ساخت و به روال سنتی فقیهان، آن را با كتاب طهارت و تقلید آغاز كرد و تا حدود و دیات ادامه داد و بنا به نیاز روز، موضوع های: سیاست، اقتصاد، عقاید، جامعه شناسی، حقوق، قانون، محیط زیست، جهانی شدن، عبور و مرور (ترافیك) و دیگر دانش های روز را به تفصیل مطرح و آن ها را با استناد به قرآن و احادیث، عالمانه و به روش جدید و بی سابقه مورد مناقشه قرار داد و نظر خود را بیان كرد.

او با تبحر در اصول فقه و تجربه پربار اصولی خود، علم اصول را تجدید كرد و آخرین آرای اصولی و نظریه های جدید را بدان افزود.

ایشان علم اخلاق و آداب، را كه خود عملاً مرد میدان آن بود با كتاب های اخلاقی و مجموعه های روایی خود كه در بردارنده اخلاق و آداب فردی و اجتماعی است رونق و حیاتی مجدد بخشید.

● مجدد ثانی

به یك سخن این كه آن مرجع راحل، عالم مجدِّد، با بیش از یك هزار و دویست جلد كتاب كه موسوعه فقهی ۱۵۰ جلدی بر تارك آن می درخشد تمام مفاهیم و آموزه های اسلام را تجدید حیات و جان و جنبش بخشید و به حق می سزد كه او را «مجدد ثانی» خواند، چرا كه این خاندان ارجمند و بزرگ، بزرگانی را به جهان تقدیم كرد، مانند آیهٔ اللَّه العظمی سید میرزا محمد حسن شیرازی (صاحب فتوای معروف علیه انحصار تنباكو مبنی بر تحریم آن) و اسلام را كه در مطلع قرن چهاردهم هجری كه بر اثر دسیسه های دشمنان اسلام در حال كم رنگ شدن بود، رونق و جان تازه بخشید و از همین رو «مجدد اول» نام گرفت.

خدای مهربان، آن مجدِّد را با نیاكان پاكش محشور فرماید و امت اسلامی را از گنجینه علمی اش بهره مند فرماید كه همو شنونده دعاست. پس سلام بر او باد آن روز كه زاده شد و آن روز كه جان سپرد و آن روز كه زنده برانگیخته خواهد شد.



همچنین مشاهده کنید