جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

مروری بر گل ها و خاطرات دور و نزدیک دهه اخیر


مروری بر گل ها و خاطرات دور و نزدیک دهه اخیر

لحظه طلائی
فوتبال با گل های زیبا در خاطره ها نقش ماندگارتری می یابد در واقع بزرگترین یادگاری هر بازیکن گل هائی است که به ثمر می رساند

لحظه‌ طلائی

فوتبال با گل‌های زیبا در خاطره‌ها نقش ماندگارتری می‌یابد. در واقع بزرگترین یادگاری هر بازیکن گل‌هائی است که به ثمر می‌رساند. از این منظر تعدادی از توپ‌هائی که تورها را لرزانده به حدی زیبا و فنی به ثمر رسیده که به بخشی از خاطره خوب علاقه‌مندان فوتبال تبدیل شده است. آنچه در پی می‌آید تمام آن گل‌های زیبائی است که از یک دهه پیش تاکنون به یاد می‌آوریم.

دیوید بکهام، منچستریونایتد ـ ویمبلدون

دیدار شیاطین سرخ مقابل ویمبلدون در جریان هفته اول لیگ برتر فصل ۱۹۹۶ برگزار می‌شد.قدرت مطلق لیگ برتر، بازیکن بزرگی چون بکهام را در اختیار داشت با این حال کسی روی گلزنی او در این دیدار حساب بازنمی‌کرد. روند بازی متعادل بود تا اینکه توپ در میانه زمین به دیوید بکهام رسید. همگان انتظار داشتند دیوید یکی از آن سانترهای طلائی خود را انجام دهد، اما او این کار را انجام نداد؛ بلکه از وسط زمین توپ را به قصد دروازه شوت کرد. همه، توپ را در آسمان تعقیب می‌کردند. گلزنی محال به نظر می‌رسید. ”نویل ساوت هال“ دروازه‌بان حریف بدون عکس‌العمل توپ را نگاه می‌کرد. چشمان منتظر پدر بکهام با امیدواری بسیاری مسیر توپ را دنبال می‌کرد. وقتی توپ به تور چسبید همه شوکه شدند. فرگوسن فریاد زد: این اعجوبه را باور کنید. ”تد بکهام“ از حوشحالی قادر به کنترل خود نبود. دیوید در وسط زمین ضمن اینکه قصد داشت خونسردی خود را حفظ کند با حالتی بچگانه ۲ دست خود را به اطراف دراز کرده و در آغوش هم‌تیمی‌های خود قرار گرفت. این گل یکی از برترین گل‌های یک دهه اخیر نام گرفت. رشد دیوید بکهام از آن سال آغاز شد. ویمبلدون نابود گشت. فرگوسن امپراتوری‌اش را گسترش داد و... اتفاقات زیادی رخ داد که همه آنها از جادوی بکهام در این بازی سرچشمه می‌گرفت. هر چند دیوید نتوانست یک بار دیگر از وسط زمین گلزنی کند.

رابی فاولر، لیورپول ـ آرسنال

آنچه رابی در آن بعدازظهر انجام داد، باورنکردنی بود. وی در عرض کمتر از ۵ دقیقه ”هت‌تریک“ کرد! گل اول او به شکل زیبائی به ثمر رسید. ۲ گل بعدی نیز داستان خاص خود را داشت. آنچه باعث شد کیفیت گل‌های رابی تحت‌الشعاع قرار گیرد، کار شایسته‌ای بود که وی انجام داد. رابی در سال‌های بعد نیز همراه با دیوید سیمن دوران جالبی را رقم زد. اما آن بازی به‌عنوان درخشان‌ترین نقطه در کارنامه وی، باقی خواهد ماند.

اریک کانتونا، منچستریونایتد ـ لیورپول

این دیدار فینال جام حذفی انگلستان در فصل ۱۹۹۶ بود.

پس از بکهام نوبت کانتونا بود که یک گل رؤیائی به ثمر برساند. این گل از چند جهت حائز اهمیت بود: اولین دلیل آن بود که باعث قهرمانی شیاطین سرخ در قدیمی‌ترین جام دنیا شد. دوم آنکه این گل مقابل لیورپول، بزرگترین دشمن کشوری، زده شد و سوم اینکه به مانند ”گل طلائی“ بود زیرا در دقیقه ۸۵ به ثمر رسید.

ماجرای گل از این قرار بود که سانتر بکهام روی سینه کانتونا نشست او با سینه، توپ را استپ کرده، روی پایش انداخت و با ضربه‌ای سر ضرب تور دروازه لیورپول را پاره کرد. حرکت بعد از گل وی تمام آنچه در طول دوران بازیگری رعایت می‌کرد را بروز داد.

او مغرورانه به سمت هواداران رفت و برای آنها با حرارت بسیار سخنرانی کرد! بکهام اولین نفری بود که به او تبریک گفت. کانتونا سال بعد، از عرصه فوتبال خداحافظی کرد، اما هنوز هواداران منچستریونایتد هرگاه با لیورپول روبه‌رو می‌شوند با تمسخر شعار می‌دهند اریک کجاست! این سرود چیزی بیش از یک ستایش ساده تلقی می‌شود.

تیه‌ری آنری آرسنال ـ منچستریونایتد

گل زیبائی مرد فرانسوی در هفته‌های میانی فصل ۲۰۰۱ زده شد و در نهایت بهترین گل فصل شناخته شد. هواداران آرسنال استقبال جالبی از وی به‌عمل نیاورده بودند. آنها از عدم گلزنی این بازیکن عصابی بودند و او را تمسخر می‌کردند. سرانجام آنری با این گل زیبا جواب آنها را داد. او با یک ضربه چرخشی دروازه منچستریونایتد را گشود. آنری بعدها در خاطرات خود ضمن اشاره به این نکته گفت: ”مدتی بود که گل نزده بودم. کمی افسرده بودم. قصد داشتم به هر نحو ممکن دروازه منچستریونایتد را باز کنم. می‌دانستم گل زدن به شیاطین سرخ برای هواداران از اهمیت بسیاری برخوردار است. به همین خاطر نهایت تلاشم را انجام دادم. صحبت‌های ونگر در من تأثیر بسیاری گذاشت. با انگیزه فراوانی پای به میدان گذاشتم. آنچه رخ داد باورنکردنی بود. دروازه بارتز هم‌وطنم را گشودم. فوق‌العاده بود. ناگهان خود را در قله یافتم!“

فابریتزیو راوانلی، یوونتوس ـ آژاکس

فینال لیگ قهرمانان فصل ۱۹۹۶ برای ”پَر نقره‌ای“ دستاورد بزرگی داشت. او در دقایق ابتدائی بازی پا به توپ شده و با یک حرکت بدن، ون درسار و مدافعان آژاکس را فریب داد. ضربه بغل پای او برای گل شدن توپ کافی به نظر نمی‌رسید، اما تعلل مدافعان آژاکس باعث رد شدن توپ از خط دروازه شد. تلاش مدافعان حریف بی‌ثمر بود. این گل، یووه را به سمت پیروزی رهنمون کرد هر چند لیتمانن کار را به تساوی کشاند، اما برد نهائی از آن یووه بود. بخشی از خاطره این قهرمانی متعلق به ”پَر نقره‌ای“ بود. او با گل زیبای خود شور قهرمانی را به یووه هدیه کرد. راوانلی در ادامه، اوقات خوشی را سپری نکرد. او مدتی در مارسی بود و مدتی را در لاتزیو گذراند، اما هرگز درخشش دوران اواسط دهه ۹۰ را تکرار نکرد. این گل از سوی رسانه‌های ایتالیائی به‌عنوان گل برتر سال، انتخاب شد و حتی تا مدت‌ها، تصویر برنامه‌های مختلف تلویزیونی بود.

لارس ریکن، دورتمند ـ یوونتوس

یک سال پس از گل راوانلی، یک جوان در فینالی دیگر گلی به یادماندنی به ثمر رساند. او لارس ریکن بود. جوان خوش‌قیافه وست فالن، پیش از این با ارائه مطلوب‌ترین بازی‌ها، قلب هواداران را به تسخیر خود درآورده بود. در حقیقت او از زمانی که پس از هر گل به آرم باشگاه بوسه می‌زد محبوب‌تر شد.

گل وی به شکل زیبائی وارد دروازه یووه شد. پدیده وست فالن با ضربه‌ای دیدنی توپ را از بالای سر پروتزوی عبور داد و گلی زیبا به ثمر رساند. شادی ریکن دیدنی بود. او با هیجان فوق‌العاده به سمت تماشاگران خودی رفت و جلوی آنها خود را به زمین انداخت. روزنامه‌های آلمانی فردای آن رزو از او به‌عنوان جانشین لوتار ماتیوس یاد کردند، اما راهی که این جوان در ادامه طی کرد، خلاف این موضوع را اثبات کرد. مصدومیت‌های پیاپی، جایگاه مطلوب او را از بین برد اما گل او فراموش‌‌نشدنی بود.

۱۹۹۸ میاتوویچ، رئال‌مادرید ـ یوونتوس

گل میاتوویچ زیبائی خاصی نداشت اما به جهت آنکه یک نوستالژی قدیمی را به عرصه افتخار بازگرداند مهم بود. رئال با این گل به صف اول بازگشت. شوت کارلوس با برخورد به پای بازیکن حریف به میاتوویچ رسید. او یک توپ مرده را زنده کرده و با دریبل دروازه‌بان توپ را به گل تبدیل کرد. زندگی او در آن روز خاص دچار تغییر و تحولات فراوانی شد. ”پدراگ“ در زندگی شخصی دچار تلاطم شد. همسرش با وی متارکه کرد. او دارای یک فرزند معلول بود، اما همه این مصائب را در پس گل زیبای خود پنهان نمود. میاتوویچ پسر نیک برنابئو بود. وقتی او گل می‌زد با شور فراوان هواداران را به اوج آسمان می‌بُرد. بله گل میاتوویچ رئالی را بار دیگر به لیست قهرمانان معتبرترین جام اروپا بازگرداند.

رونالدینیو، بارسلونا ـ والنسیا

شاید این گل اعجاب‌برانگیزترین گل دهه بود. هفته‌های پایانی لالیکا سپری می‌شد. رئال، بارسای صدرنشین را تحت فشار قرار داده بود تا بلکه قهرمانی فصل ۲۰۰۵ را از این تیم سلب کند.

بازی با والنسیا دشوارترین آزمون بارسا بود. چنانچه کاتالانها در مستایا به پیروزی می‌رسیدند، تقریباً قهرمانی را قطعی می‌کردند. رونالدینیو با ضربه‌ای دیدنی دروازه کانیزارس را گشود. این گل، تنها یک ضربه ساده بود. رونالدینیو (مرد سال فوتبال جهان) چنان ضربه قوس‌داری روانه چارچوب نمود که حتی تماشای آن نیز برای برخی بازیکنان و هواداران مشکل بود. این تنها جادوی مرد برزیلی محسوب نمی‌شد.

رونالدینیو، بارسلونا ـ چلسی

توفان چلسی در استمفوردبریج، حضور در جمع ۸ تیم برتر لیگ قهرمانان فصل ۲۰۰۵ را قطعی نموده بود، اما در میان آن همه هیاهو، یک برزیلی چنین اعتقادی نداشت. رونالدینیو با یک حرکت که بیشتر در قالب رقص سامبا بود مدافع حریف را گیج کرد. او سپس بین مدافعان چلسی با یک ضربه خشک توپ را با بالاترین سرعت روانه دروازه کرد. توپ نمی‌توانست در جائی غیر از تور دروازه فرود بیاید، رونالدینیو گل زد اما تیم او در نهایت بر اثر یک اشتباه حذف شد. گل رونالدینیو بی‌گمان گل سال بود.

رایان گیگز ـ منچستریونایتد ـ آرسنال

گل اعجوبه ولزی در جریان دیدار مرحله نیمه نهائی جام حذفی انگلستان در فصل ۱۹۹۹ (طلائی‌ترین دوره تاریخ شیاطین سرخ) به‌عنوان زیباترین گل تمام ادوار جام‌ حذفی جزیره لقب گرفت. دیدار تکراری ۲ تیم در وقت اضافه با تساوی پیش رفت. گیگز صاحب توپ شد و به یکباره با سرعت مرگباری به قلب دفاع آرسنال زد. یک، ۲، ۳ و... همه دریبل خوردند. او از وسط زمین، ۴ یار حریف را پشت سر گذاشت و توپ را به تور چسباند. حرکت بعد از گل وی جالب بود. گیگز پیراهن خود را از تن درآورده و آن را در هوا چرخاند. او سراسر زمین را دوید و با انواع و اقسام دشنام‌ها از سوی آرسنالی‌ها روبه‌رو شد. منچستریونایتد به فینال رفت، آنجا بر نیوکاسل غلبه کرد و پس از لیگ برتر صاحب دومین جام شد. شب رؤیائی نیوکمپ تکمیل‌کننده موفقیتشان بود. با آن برد حماسی مقابل بایرن، تیم سال ۱۹۹۹ منچستریونایتد، به تاریخ پیوست. گیگز آنقدر تواضع داشت که موفقیت تیم را به خود نسبت ندهد. او راست می‌گفت این اشمایکل بود که با مهار پنالتی آرسنال، یونایتد را به بازی بازگرداند. شاید اگر پنالتی حریف وارد دروازه می‌شد، شیاطین سرخ علاوه بر جام حذفی، لیگ قهرمانان را نیز به‌خاطر تضعیف روحیه از دست می‌دادند. با این حال همه می‌دانند گیگز در بازی نیمه نهائی چه آتش‌بازی‌ای به راه انداخت.

آندری شوچنکو، میلان ـ یوونتوس

اتفاقی بود یا نه، شوا یکی از زیباترین گل‌های تاریخ سری A را وارد دروازه بوفون نمود. آن دیدار در چارچوب بازی رفت فصل ۲۰۰۲ در سن‌سیرو برگزار می‌شد. شوا در گوشه زمین صاحب توپ شد، از سد ۲ مدافع حریف که آخری زامبروتا بود گذر کرد. او از همان زاویه تنگ به توپ ضربه زد. توپ، قوس ویژه‌ای برداشت و از فراز دستان بوفون وارد دروازه شد. ورزشگاه منفجر شد، اما یووه با زدن گل تساوی، که حاصل یک پنالتی مشکوک بود آب سردی بر پیکر هواداران میلان ریخت. شوا پس از پایان آن دیدار متواضعانه اعلام کرد توپ را به قصد چارچوب نزده و ضربه به‌طور اتفاقی وارد دروازه شده است! این حرف باعث توجه بیشتر مردم به گل وی شد! شوا با هر معیاری گلی زیبا به ثمر رسانده بود. از آن دست گل‌های تاپی که تنها هر چند سال یک بار و توسط یک نابغه به ثمر می‌رسد.

پیپو اینزاگی، میلان ـ یوونتوس

یک فصل بعد از آن گل شوا، بار دیگر جدال ۲ تیم در سن‌سیرو با روئیدن گل‌ زیبای دیگری همراه شد. این بار شخص ویژه‌ای این گل را به ثمر رساند. او پیپو اینزاگی بود که از یووه طرد گشته و راهی میلان شده بود. این اتفاق در فصل ۲۰۰۲ به وقوع پیوسته بود، اما پیپو تا قبل از این بازی موفق به باز کردن دروازه تیم سابقش نشده بود. کاری که پس از آن نیز موفق به انجامش نشد. اینزاگی ۲ هفته قبل در سن‌سیرو به اینتر گل زده و سبب‌ساز پیروزی یک بر صفر در ”ال مادونینا“ شده بود. هواداران، دیوانه‌وار گلزن اول مقاطع ابتدائی آن فصل اروپا (او در ۴ بازی ابتدائی میلان در لیگ قهرمانان ۸ گل زد) را تشویق می‌کردند. انگیزه وی به حدی بالا بود که در هنگام به ثمر رسیدن گل اول میلان، توسط شوچنکو، از تکروی‌های مرد اوکراینی و پاس ندادن به او شاکی شد! یووه با اشتباه دیدا ب گل تساوی رسید اما از آن لحظه به بعد قهرمان قصه پیپو بود. در اواخر نیمه اول پاس زیبای هافبک میلان پشت به دروازه و در میان انبوه مدافعان سختگیر تیم یووه به اینزاگی رسید. همگان انتظار لو رفتن توپ را داشتند، اما شماره ۹ میلان با یک ضربه توپ را از زمین بلند کرده، چرخید و با ضربه‌ای نرم توپ را از میان پاهای بوفون غلت غلتان وارد دروازه نمود. حرکات همیشگی که پس از گلزنی با دستان خود انجام می‌داد نمایانگر آن تصویری بود که در ذهنش وجود داشت. او احتمالاً یاد آن روزی افتاد که چطور با نواختن پنالتی خود به تیرک دروازه باعث عدم قهرمانی یووه و رفتار ناشایست موجی با خود و آنچلوتی (سرمربی فعلی پیپو در میلان) شد. پیپو انتقام خود و مربی را یکجا گرفت.

زین‌الدین زیدان، رئال‌مادرید ـ بایرلورکوزن

آقای فوتبال دنیا در نیم قرن گذشته طی اولین فصل حضور با پیراهن رئال‌مادرید، تنها جام خالی مانده در کلکسیون پررونق افتخاراتش را، به مدد گل زیبای خود به‌دست آورد. روبرتو کارلوس در گوشه زمین صاحب توپ شد. او تحت فشار، با ضربه‌ای حالب توجه، توپ را به قصد مرکز زمین به هوا فرستاد آنجا زین‌الدین حاضر و آماده بود.

نگاه وی به آسمان طوری بود که انگار از خداوند طلب یک معجزه دارد اما نه! خود او این بار دست به‌کار شد. یک ضربه سرضرب توپ را به آنجائی برد که موردنظر بود. ”بوت“ نمی‌توانست روی این گل عکس‌العمل موفقیت‌آمیزی داشته باشد. زیدان با حرکت خود جام نهم را برای سربازان پادشاه اسپانیا به ارمغان آورد. حالا نوبت یک مسلمان بود که قلب هواداران رئال را تسخیر کند. او آرزوی خوان کارلوس را برآورده کرد. برنابئوی نژاد‌پرست، دیگر نمی‌توانست به‌خاطر الجزایری بودن، او را تحقیر کند.

زین‌الدین زیدان، بارسلونا ـ رئال‌مادرید

حساسترین بازی تاریخ معاصر لیگ قهرمانان، دیدار ال کلاسیکو طی مرحله نیمه نهائی لیگ قهرمانان فصل ۲۰۰۲ بود. نیوکمپ ۲۰ سال بود که زیر پای سربازان فرانکو تسخیر نشده بود، اما زیزو به این طلسم خاتمه داد. بازی رفت در نیوکمپ برگزار شد. بدون حضور فیگوی خائن، اهالی نیوکمپ سوژه مناسبی در اختیار نداشتن&



همچنین مشاهده کنید