پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

گشت و گذاری در تاریخچه داوری ایران


گشت و گذاری در تاریخچه داوری ایران

آیا تا به حال درخصوص تاریخچه داوری در فوتبال ایران مطلبی خوانده اید آیا خاطراتی در این رابطه شنیده اید اگر دوست دارید در این زمینه مطالبی جالب و جذاب را به اطلاعات خود بیفزایید, بهتر است با ما همراه شوید

آیا تا به حال درخصوص تاریخچه داوری در فوتبال ایران مطلبی خوانده اید؟ آیا خاطراتی در این رابطه شنیده اید؟اگر دوست دارید در این زمینه مطالبی جالب و جذاب را به اطلاعات خود بیفزایید، بهتر است با ما همراه شوید؛

● نیم قرن خدمت

اولین داوری كه در فوتبال ایران نامش بر سر زبان ها افتاد و همه او را به اسم می شناختند، «عباس اكرامی» در دهه ۳۰ بود. البته داوری او در شروع كار از قواعد خاصی پیروی نمی كرد و بیشتر جنبه ریش سفیدی داشت.

اما زمانی كه عباس اكرامی اولین كتاب داوری را ترجمه كرد، بر دانش وی نیز افزوده شد. اكرامی به این طریق، داوری تجربی - سنتی را تبدیل به داوری علمی - قانونی كرد.دیگر داوری كه در دهه ۳۰ می توان روی نام او انگشت گذاشت، «كاظم رهبری» است.بعدها در دهه ،۴۰ داورانی چون داود نصیری و اصغر تهرانی قد علم كردند.

در این بین،«نصیری» داوری بود كه با سیاست سوت می زد. در نقطه مقابل، اصغر تهرانی به دلیل قضاوت های تماشاگرپسندش، محبوب عام بود.ذكر یك نكته خالی از لطف نیست كه عباس اكرامی چندان به امر قضاوت نپرداخت و بیشتر عمر ورزشی خود را صرف مدیریت تیم معروف شاهین در آن دوره كرد.با از راه رسیدن دهه ۵۰ و به راه افتادن لیگ تخت جمشید، داوران بیشتری به جامعه فوتبال ایران معرفی شدند. ارشد برازنده،رضا حیدری، داود حیدری، منوچهر حیدری، محمد صالحی، محسن زمانی،عباس مقدس زاده، مجمع، حسین عظیمی وحدت و مصطفی ممیز (كارشناس فعلی ابرار ورزشی در زمینه نقدهای داوری) از جمله این داوران بودند.

● مردی كه به اهدافش نرسید

بعد از كتابی كه عباس اكرامی در عرصه داوری حرفه ای ترجمه كرد، كار مهم دیگری در این خصوص انجام نشد تا اینكه در اوایل دهه ۵۰ «پرویز سیار» كه در جامعه داوری آلمان رشد یافته بود، به ایران بازگشت. او كه فارغ التحصیل رشته جراحی عمومی با درجه دكترا بود، كلاس های داوری نوینی را در جامعه داوری ایران برپا كرد. البته به دلیل پاره ای مشكلات نتوانست در تربیت شاگردانش سنگ تمام بگذارد اما همان اندك زمانی را هم كه صرف این كار كرد، سودبخش بود.

● داوران با جرأت

«مقدس زاده» از جمله اولین داوران با جرأت فوتبال ایران بود كه در ادامه خاطره ای از وی تعریف خواهیم كرد. اما ۳ داور با نام خانوادگی حیدری در دهه ۵۰ داشتیم كه نسبت آنان با یكدیگر، برادر (رضا و داود) و پسرعمو (منوچهر) بود. آن زمان واقعاً بازیكنی پیدا نمی شد كه به نحوه قضاوت این داوران اعتراض كند. چراكه هر۳ داور یادشده، قاطعیت زیادی داشتند. در این بین داود حیدری البته یك استثنا بود. جالب اینكه داود حیدری در زمان بازیگری نیز عضو باشگاه دارایی و تیم ملی (گوش چپ) بود.

● ۲ شخصیت بین المللی

در حال حاضر ۲ داور ایرانی در عرصه بین المللی به اسم شناخته می شوند؛ بابك رفعتی و اسفندیار بهارمست. اولی در بوندس لیگا به امر قضاوت اشتغال دارد و دومی، رییس كمیته داوران كونكاكاف (آمریكای مركزی و حوزه دریای كارائیب) است.

● ۳ خاطره جالب

در مطالب پیامد قصد داریم ۳ خاطره جالب از قضاوت داورانی به نام های رضا حیدری، عباس مقدس زاده و مصطفی ممیز را برایتان بازگو كنیم كه خواندن آن خالی از لطف نیست.

● جنجال در اصفهان

رضا حیدری برای قضاوت بازی سپاهان - پاس (تخت جمشید، اوایل دهه ۵۰) انتخاب شده بود. كمك های وی عبارت بودند ازاكبر حق بین و مصطفی ممیز. این مسابقه تا دقیقه ۸۹ ، صفر - صفر بود و در همین لحظه پاسی ها در نیمه زمین خود نزدیك خط میانی، یك توپ كاشته به دست آوردند. تا پاسی ها آمدند توپ را بكارند و بزنند، عقربه های ساعت دقیقه ۹۰ یعنی پایان بازی را نشان داد.

مصطفی ممیز در همین لحظه و قبل از اینكه تیم میهمان توپ را شلیك كند، با اشاره دست به رضا حیدری می گوید؛ بازی را تمام كن. آن زمان وقت اضافی معنا نداشت. اما حیدری به مهدی دینورزاده فرصت می دهد تا شوتش را بزند و همین توپ كه از فاصله تقریباً ۵۰ متری نواخته شد، وارد دروازه سپاهان شد. سوت پایان بازی بعد از این اتفاق كشیده شد تا سپاهانی های شوكه شده در زمین و روی سكوها، مات و مبهوت شوند.

بعد از چند لحظه، هواداران اصفهانی به اندازه یك وانت بار، میوه های رنگارنگ را به سوی ۳ داوری كه در میانه میدان بودند، پرتاب كردند. در ادامه با وساطت محمود یاوری كه آن زمان سرهنگ دوم بود، تیم داوری با اتومبیل شخصی وی به راه آهن اصفهان انتقال یافت. هواداران خشمگین سپاهان نیز برای اینكه به خیال خود ازداوران انتقام بگیرند، به فرودگاه رفته بودند. همین اشتباه باعث شد تاداوران یادشده از اصفهان جان سالم به در برند. جالب اینكه آن ۳ نفر وقتی در راه آهن تهران از قطار پیاده شدند ۱۰ اصفهانی را مقابل خود دیدند كه خیلی عصبانی بودند. البته به خاطر حضور مأموران در محل، درگیری فیزیكی رخ نداد.

● محرومیت ناعادلانه

خاطره دوم؛ تیم های نگهبان و ا فسر (تیم دوم استقلال) در سال ۱۳۵۳ دیداری با هم داشتند كه برنده آن جواز حضور در لیگ دسته اول باشگاه های تهران (آن زمان بعد از لیگ تخت جمشید، لیگ تهران مهمترین لیگ بود) را به دست می آورد.

قضاوت این دیدار را «عباس مقدس زاده» برعهده داشت.در دقیقه ۸۵ مسابقه، نگهبان یك پنالتی به دست آورد كه تبدیل به گل شد. در دقیقه ۸۸ نیز تیم افسر در شرایط آفساید گلی زد كه مصطفی ممیز پرچم خود را به علامت آفساید بالا برد. همین امر كافی بود تا بازی به جنجال كشیده شود. مقدس زاده وقتی درگیری را دید، بازی را نیمه كاره گذاشت. طبق قانون چون داور، مسابقه ر ا زودتر از موعد مقرر به پایان رسانده بود، می بایست نتیجه ۳ بر صفر به نفع تیم نگهبان اعلام می شد اما فدراسیون وقت فوتبال، در یك تصمیم جنجالی، رأی به تجدید بازی و محرومیت یك ساله مقدس زاده و ممیز كه اعلام آفساید كرده بودند، داد.

● كمین هواداران در جوی آب!

خاطره سوم؛ تیم كیان آبادان در اوایل دهه ۵۰ در حالی به مصاف تیمی از محله «جفره» بوشهر رفته بود كه نماینده بوشهر در صورت كسب برد یا مساوی می توانست به لیگ دسته دوم تخت جمشید صعود كند. اگر هم كیان برنده می شد، به همراه شاهین بوشهر صعود می كرد. بازی در ورزشگاه اصلی بوشهر انجام می شد و با توجه به هواداران جنجالی تیم جفره، قضاوت در این میدان فوق العاده سخت بود. در این مسابقه و تا دقیقه ۶۸ تیم میزبان ۲ بر صفر پیش بود كه یك گل دریافت كرد. دقیقه ۸۳ با یك پنالتی، نتیجه ۲ بر ۲ شد.

در دقیقه ۸۸ بازهم یك پنالتی به نفع كیان آبادان اعلام شد تا بازی۳ بر ۲ شود. همین امر كافی بود تا كیان و شاهین به لیگ دسته دوم تخت جمشید صعود كنند و تیم محله جفره در فاصله كمتر از ۲۲ دقیقه جواز صعود را از دست بدهد. با سوت پایان بازی، سنگباران شروع شد. كسی جرأت نداشت داوران را به رختكن ببرد. آنها برای اینكه زخمی نشوند، حداقل برای ۳۰ قلوه سنگ و پاره آجر جا خالی دادند.

این ۳ نفر بعد از ۹۰ دقیقه معطلی در زمین، ۱۲۰ دقیقه هم در رختكن حبس شدند. ساعت یك نصف شب وقتی تیم داوری قصد خروج از ورزشگاه را داشت، با صحنه عجیبی مواجه شد؛ حدود ۳۰۰ هوادار از محله جفره كه در جوی های آب اطراف ورزشگاه كمین كرده بودند، با چوب و سنگ به آنان حمله كردند. هر طوری بود داوران خود را به ورزشگاه رساندند و با حمایت یكی از معتمدین شهر، توانستند ساعت ۹ صبح فردای روز بازی، از بوشهر جان سالم به در ببرند. هواداران جفره حتی بعد از ۲ سال كه ممیز دوباره به بوشهر رفته بود، او را نبخشیدند و آزارش دادند!



همچنین مشاهده کنید