جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

سیاهی یک دیکتاتور


سیاهی یک دیکتاتور

پیرمردی که فرزندش را کشت

بی شک مرگ فرزند آن هم اگر کودک باشد ضایعه یی جبران ناپذیر برای پدر محسوب می شود. حالا اگر این پدر در بند هم باشد و بالای سر خانواده حضور نداشته باشد، مرگ تلخ فرزند زهرآگین تر خواهد شد. سالی هیفورن در سال ۱۹۶۳ پسری برای شوهرش به دنیا آورده بود. سه سال بعد و زمانی که شوهر به دلیل فعالیت های سیاسی ضدرژیم نژادپرست رودزیا که سرزمینی در آفریقاست زندانی شده بود، سالی به همراه پسرش به غنا مهاجرت کرد تا در آنجا به عنوان یک معلم کار کند، زندگی خودش و پسرش را تامین کند و به عنوان یک حامی مهم شوهرش در فعالیت های سیاسی ضدرژیم هم شرکت داشته باشد. فقدان بهداشت در آفریقا و حمله مالاریا به غنا باعث شد سالی پسر سه ساله اش را از دست بدهد و حالا او بود که باید خبر مرگ فرزند را به شوهر زندانی اش می داد؛ شوهری که نامش «رابرت موگابه» بود و برای آزادی «رودزیای جنوبی» از چنگ سفیدها می جنگید.

رودزیای جنوبی (همان زیمبابوه فعلی) کشوری ثروتمند بود. شبکه راه آهن مدرن، جاده های خوب، شهرهایی متمدن و زمین هایی بارور داشت. میوه های گرمسیری و مربوط به آب و هوای معتدل در کنار هم در آنجا کشت می شدند. ذرت به عنوان محصول اصلی کشاورزی علاوه بر تامین نیاز داخل، صادر هم می شد.

منابع سرشار معدنی چون طلا، کروم و پلاتین و منابع معدنی فراوان زغال سنگ داشت و برای اقلیت سفیدپوست حاکم به عنوان یک بهشت واقعی به حساب می آمد ولی آفریقایی های سیاه آنجا مشکل داشتند. بنابراین برای رسیدن به رفاه بیشتر و برخورداری حق برابر با سفیدها شروع به مبارزه کردند اما دولت رودزیا از سرکوبگرترین دولت های پلیس منطقه بود و هر صدای مخالفی را در نطفه خفه می کرد. رابرت موگابه هم به دلیل مخالفت با سیاست های همین دولت و به دلیل رهبری حزب اتحاد ملی زیمبابوه به زندان افتاده بود.

اتهامش هم اقدام برای جایگزین کردن یک رژیم تک حزبی مارکسیستی به جای حکمرانی حداقل سفیدپوست ها بود. رابرت موگابه در ۲۱ فوریه ۱۹۲۴ در کوتاما میشن و در جایی به نام زویمبا به دنیا آمد و با ورود به دهه ۶۰ میلادی، دبیرکل حزب زونی شد. او در سال های دهه های۶۰ و ۷۰ به عنوان زندانی سیاسی مخالف رژیم نژادپرست رودزیای جنوبی زندانی شد ولی پس از آزادی اش از زندان در سال ۱۹۷۶ از رودزیا به زیمبابوه رفت و در آنجا اقدام به تشکیل هسته های مقاومت و پایگاه های نظامی برای اقدام قاطعانه علیه رژیم رودزیا کرد. آنها علیه سفیدهای حاکم شورش کردند و پس از جنگی خونین و طولانی مدت که بیش از ۲۰ هزار کشته بر جای گذاشت، وارث ثروت فراوان رودزیای جنوبی شدند و جمهوری زیمبابوه را تاسیس کردند. بسیاری از ملت های آفریقایی رابرت موگابه را قهرمان بزرگ آفریقا می دانستند که توانسته بود سیاهان را از چنگال خودخواهی های اقلیت سفیدپوست آزاد کند.

موگابه رهبری تحصیلکرده بود. لیسانس هنر از دانشگاه فورت هیر، لیسانس اقتصاد، حقوق و مدیریت راهبردی از دانشگاه های لندن و آفریقای جنوبی داشت. تحصیلات عالیه در رشته های اقتصاد و حقوق هم داشت و همین موجب شده بود مردم او را دوست داشته باشند. او در سال ۱۹۸۰ و پس از اعلام استقلال زیمبابوه از انگلستان، تلاش کرد انتخابات عمومی آزاد برگزار کند، حق رای به سیاهان بدهد و شعار زندگی مسالمت آمیز بین اقوام مختلف را بدهد. بنابراین همه مردم زیمبابوه یعنی چه آنهایی که موافقش بودند و چه آنهایی که به او رای نمی دادند، اختلافات خود را کنار گذاشتند و منتظر شدند موگابه رویاهای قشنگ آنها را تحقق بخشد. همه از او تعریف می کردند و از مبارزه اش با فساد و تبعیض می گفتند و منتظر بودند رهبر سیاه، وعده هایش را عملی کند.

● وعده یی که دردسر درست کرد

معلم سال های دهه های ۵۰ و ۶۰ مدارس زیمبابوه و استاد کالج های زامبیا و غنا به سیاهان وعده زمین داده بود. کشاورزی مهم ترین شغل رودزیا محسوب می شد، ولی بیشتر زمین ها تحت تصرف سفیدپوستانی بود که با کار کشیدن از کارگرهای سیاه محصولات پربارشان را می فروختند و با سودش زندگی خوبی داشتند. موگابه به سیاهان وعده داد به هر خانواده سیاه یک قطعه زمین خواهد داد بنابراین با رسیدن به قدرت و به دست گرفتن کابینه و سپس رفتن به کاخ ریاست جمهوری اقداماتی را برای بیرون کردن سفیدها از زمین هایشان و دادن آن زمین ها به سیاهان آغاز کرد. همین کارها باعث بروز اعتراضاتی شد. زیمبابوه گرفتار جنگ داخلی و اغتشاش شده بود و موگابه برای فرو نشاندن اعتراضات از «بریگاد پنجم» که گاردی خشن و متجاوز بودند استفاده می کرد. آنها به هیچ کس رحم نمی کردند و سیاه و سفید برایشان فرق نمی کرد. مهم این بود که هیچ کس حق اعتراض به «رهبر سیاه» و سیاست هایش را ندارد.

پس از حضور موگابه در کاخ ریاست جمهوری هراره در سال ۱۹۸۷ خود را در حد رهبر استقلال آفریقا می دانست ولی با پیروزی جنبش ضدآپارتاید نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی و توجه جهانی به فعالیت های همسایه دیوار به دیوار زیمبابوه، موگابه دچار نوعی «حسادت سیاسی» شد و تصمیم گرفت اصلاحات ارضی و تقسیم زمین بین مردم را هر چه بیشتر سرعت بخشد. حرکت های سرکوبگرانه دولت او در بیرون کردن سفید ها و سپردن زمین ها به سیاهان در ابتدا با سپردن زمین به سیاهان همراه بود ولی گفته می شود اندک اندک بیشتر زمین های حاصلخیز تصرف شده هم به حلقه دوستان موگابه تعلق می گرفت و زمینه را به نوعی برده داری و آپارتاید مجدد سوق می داد. در همین حال اوضاع بد اقتصادی و تزریق میلیون ها دلار اسکناس بدون پشتوانه باعث بالا رفتن وحشتناک تورم در این کشور آفریقایی شد و واکنش دولت های غربی را برانگیخت. آنها سیاست های ضدسفیدپوستی و اقتصادی موگابه را محکوم می کردند، ولی موافقان موگابه این توجه بیش از حد را ناشی از روحیه امپریالیستی غربی ها می دانند.

موگابه با ژست های سوسیالیستی و مارکسیستی خود در برابر فشارهای خارجی مقاومت کرد و زمینه را برای تداوم حضورش در راس هرم قدرت کشور فراهم ساخت. او تقریباً تمام قواعد مدیریت دموکراتیک در زیمبابوه را نابود کرده است.

مزه قدرت چنان به دهانش شیرین آمده که حاضر نیست در چارچوب دموکراسی عمل کند و به این ترتیب باعث شده نیروهای ورزیده و کارآمد کشورش در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و امور اجتماعی هیچ امیدی به کسب قدرت نداشته باشند. آنها یا از زیمبابوه می روند (در واقع جان شان را برمی دارند و می روند) یا در گوشه یی امن پناه می گیرند تا دست کم از آزار و اذیت حاکم مستبد و بریگاد پنجمش در امان باشند. بنابراین آنهایی که در دولت و دستگاه های دولتی باقی مانده اند که پیش از داشتن شایستگی های کارشناسی، شایستگی هایی بارز در حمایت بی چون و چرا از سیاست های «رئیس بزرگ» داشته باشند.

فرار سرمایه ها و بیرون رفتن کارآفرینان و تولیدکنندگان مستقل از کشور کاهش شدید تولید و رکود اقتصادی در زیمبابوه، دولت را مجبور به عرضه پول بی قدرت و بدون پشتوانه کرده است. بانک مرکزی مستقلی هم که اصلاً در آنجا وجود ندارد تا بخواهد به این عمل اعتراض کند بنابراین چاپ میلیاردها دلار اسکناس و ورودش به بازار کار را به جایی رسانده که امروز قیمت یک کتاب در زیمبابوه معادل حقوق یک کارمند در آن کشور است. قیمت یک بسته تخم مرغ معادل میلیون ها دلار زیمبابوه شده و رشد تورم، زندگی را برای مردم جهنم کرده است.

دیکتاتور سیاه حاضر نیست به توصیه های نهادهای بین المللی همچون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول توجه کند چرا که سیاست های آنها را در جهت مهار قدرت خود می بیند و هر ساز مخالفی را عامل امپریالیسم و در جهت تامین منافع غربی ها می داند. تورم ۱۷۰۰ درصدی و مهاجرت نزدیک به یک چهارم از جمعیت زیمبابوه (چیزی حدود سه میلیون نفر) به خارج از کشور و عموماً آفریقای جنوبی، حاصل خیره سری های موگابه است. کشوری که منابع سرشار معدنی و محصولات فراوان کشاورزی اش زبانزد بود حالا به جایی رسیده که طبق اعلام سازمان ملل متحد میلیون ها گرسنه را در خود پناه داده است.

● وداع با قدرت؛ هرگز

طی یک سال گذشته دامنه اعتراضات به سیاست های موگابه در جوامع بین المللی به حدی رشد یافته که سازمان ملل و کشورهای «گروه هشت» از موگابه خواستند در سیاست هایش تجدیدنظر کند. پیرمرد از پذیرش اعتراضات طفره می رفت ولی تحریم های اقتصادی و سیاسی توسط جوامع جهانی او را مجبور به پذیرش تلویحی مخالفان و سهم دادن به آنها در قدرت کرد.

مورگان تسوانگیرای بزرگ ترین مخالف موگابه و رهبر «جنبش تغییرات دموکراتیک» تنها حزب بزرگ مخالف موگابه است. او با حضور در انتخابات سال جاری توانست ۹۶ کرسی پارلمان را به دست آورد و این در حالی بود که حزب موگابه ۹۴ کرسی را تصاحب کرده بود. سپس آنها در دور اول انتخابات ریاست جمهوری حضور یافتند. موگابه گفته بود اگر شکست بخورد با قدرت وداع می کند.

انتخابات در شرایطی ملتهب برگزار شد و اعلام نتایج آن پنج هفته به طول انجامید. گوردون براون نخست وزیر انگلستان به این مساله اعتراض کرد ولی موگابه در واکنشی تند براون را «نقطه یی ریز روی کره زمین» خواند. آنها سرانجام اعلام کردند رئیس بزرگ دور اول انتخابات را با نتیجه ۴۳ به ۴۸ درصد به تسوانگیرای باخته است. البته نرسیدن هیچ کدام از طرفین به حدنصاب لازم (۵۰ درصد) آنها را به دور دوم می فرستاد ولی تسوانگیرای شدیداً معتقد بود بررسی هایش نشان می دهد حائز ۳/۵۰ درصد آرا شده و باید رئیس جمهور جدید زیمبابوه شود.

فشارهای داخلی و بین المللی کار خودش را کرده بود. دیکتاتور سیاه و هشتاد و چند ساله می خواست در روز پایانی ماه مارس گذشته شکستش را بپذیرد و قدرت را رها کند. او به پایان رسیده بود ولی کنستانتین چیونگا رئیس مستبد ستاد ارتش موگابه از او حمایت کرد و راه حل نظامی را برای روی کار ماندن موگابه پیشنهاد داد.

نظر دیکتاتور ناگهان تغییر کرد، قدرت طلبی اش دوباره متبلور شد و شهوت فراوانش به نفر اول بودن او را بر آن داشت تا دوباره همان رئیس جمهور قدرتمند باقی بماند. او و هم قطاران نظامی اش حرکت نظامی ضد مخالفان را با کد CIBD(تحمیل، ارعاب، سرکوب و تغییر موضع) پایه ریزی کردند و برای حضور در دور دوم انتخابات آماده شدند. سرکوب و کشتار شروع شد. گفته شد در جریان دورهای اول و دوم انتخابات اخیر بیش از ۱۷۰ مخالف رژیم کشته شده اند. هجوم نظامیان به پناهگاه های مخالفان و سرکوب آنها پیش از دور دوم باعث مجروح شدن هزاران شهروند زیمبابوه یی، مفقود شدن صدها مخالف و بی خانمان شدن صدها هزار شهروند دیگری شد که تاوان مخالفت با موگابه را می پرداختند. بنابراین تسوانگیرای حضور در دور دوم انتخابات را بی معنا دانست و اعلام کرد از همین حالا می داند موگابه دوباره رئیس جمهور خواهد شد.

همین طور هم شد. دور دوم انتخابات در ۲۷ آوریل گذشته انجام شد و پس از آن (به سرعت و تنها بعد از حدود ۴۸ ساعت) اعلام شد رابرت موگابه با کسب

۵/۸۵ درصد آرای مردم در کاخ ریاست جمهوری خواهد ماند. سیاست سرکوب و کشتار مخالفان جواب داده بود، بنابراین موگابه ششمین دوره ریاست جمهوری اش را در حالی جشن گرفت که هیچ کدام از رهبران آفریقایی دعوت شده به این مراسم حاضر به شرکت در جشن او نشدند و او تنها با بدرقه دوستان و همفکرانش بر تخت تکیه زد. پس از آن بود که سازمان ملل نگرانی اش از شرایط را اعلام کرد. G۸ مشروعیت دولت زیمبابوه را زیر سوال برد و چنان شد که تابو امبکی رئیس جمهور آفریقای جنوبی وارد صحنه شد و در ۱۵ سپتامبر گذشته توافقنامه دولت اشتراکی با مخالفان را به امضای موگابه و تسوانگیرای رساند. قرار شد تسوانگیرای نخست وزیر باشد، چند پست کلیدی وزارتی را به همفکرانش بدهد و موگابه هم رئیس جمهور باقی بماند. ولی رئیس سیاه باز هم از توافق امضاشده به دستان خودش عدول کرد و کلیدی ترین وزارتخانه ها را به دوستان نزدیکش سپرد. مزه قدرت کار خودش را کرده بود. او می گوید تنها خدا است که می تواند مرا عزل کند، چرا که او مرا به ریاست جمهوری زیمبابوه منصوب کرده است.

● تفاوت های دو همسایه

نلسون ماندلا سال ها در زندان رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی زندانی بود. سال ها برای آزادی سیاهان مبارزه کرد و سرانجام پیروز شد. رابرت موگابه هم چنین بود. او معلمی بود که آرمان هایی بزرگ داشت. برای استقلال و رسیدن سیاهان به حق شان جنگید. او هم سرانجام پیروز شد.

نلسون ماندلا بعد از آزادی از زندان، با انتخاب سیاهان آفریقای جنوبی، رئیس جمهور شد ولی تنها پس از چند سال با آن وداع کرد و قدرت را به تابو امبکی سپرد. آرمان بزرگ او صلح و آرامش بود. در دولت او همه اقوام «حق زندگی» داشتند، بنابراین قدرت را وانهاد تا به کارهای صلح دوستانه اش برسد. رابرت موگابه بعد از آزادی از زندان ضد رژیم رودزیا قیام کرد، پیروز شد، نخست وزیر و رئیس جمهور زیمبابوه شد ولی هرگز نتوانست با قدرت وداع کند. او که خشونت زندان های حکومت یان اسمیت (رهبر سفیدهای رودزیا) را تجربه کرده بود(که حتی اجازه حضور یک پدر در مراسم خاکسپاری پسر سه ساله اش را هم نداده بود) و کوچک ترین گذشتی را از سفیدپوستان ندیده بود، پس چگونه می توانست بلندنظر باشد؟

جوامع بین المللی سال ها از او تقدیر کرده بودند. چندین دکترای افتخاری، جوایز متعدد بشردوستانه، تقدیر به خاطر مبارزه با گرسنگی در زیمبابوه و حتی نشان جوانمردی از ملکه الیزابت دوم در سال ۱۹۹۴ به دلیل گسترش روابط حسنه با بریتانیا به او اهدا می شد و همین کارها او را حریص تر می کرد تا بماند. حالا دانشگاه های ماساچوست، میشیگان و ادینبورو «دکتراهای حقوق افتخاری» خود را به دلیل نقض فراوان حقوق بشر از او سلب کرده اند. ولیعهد انگلستان به دلیل دست دادن با او در مراسم تدفین پاپ ژان پل دوم رسماً عذرخواهی می کند و دولت بریتانیا نشان ویژه ملکه را به دلیل بدرفتاری با مردم و پایمال شدن حقوق آنها از او پس می گیرد ولی او هرگز از قدرت دست برنمی دارد.

رابرت موگابه میراث دار ثروت فراوانی است که سال ها در سرزمین رودزیای جنوبی بارور شده بود. سامورا ماشل رئیس جمهور موزامبیک و جولیوس نایرره رئیس جمهور تانزانیا در ۱۸ آوریل ۱۹۸۰ و در روز استقلال زیمبابوه به موگابه گفته بودند؛«تو در دست هایت جواهر آفریقا را گرفته یی، اکنون از آن خوب مراقبت کن...» ولی آن رئیس جمهور ۵۶ ساله حالا به پیرمردی ۸۴ساله بدل شده است که فرزندش یعنی «انقلاب زیمبابوه» را به دست خود قربانی می کند تا انتقامش را از زمانه یی که پسر سه ساله اش را در سال ۱۹۶۶ از او گرفت، ستانده باشد و فرق او با ماندلای دوست داشتنی همین است. ماندلا صلح و آرامش را برای همه می خواست و سفید و سیاه را در کنار هم دوست داشت ولی موگابه فقط خود را می بیند و شهوتش برای قدرت طلبی و زیاده خواهی تمامی ندارد.

وحید نمازی



همچنین مشاهده کنید