چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

این فدراسیون چند رییس دارد


این فدراسیون چند رییس دارد

یکی از تبعات تغییر اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران که در ابتدا حسن شمرده می شد و یک ماه پس از تشکیل فدراسیون جدید به نظر می رسد که آن قدرها هم حسن نباشد, قوی تر شدن اعضای هیات رییسه و بهتر بگوییم بیشتر شدن تعداد روسای این نهاد است و آن هم به گونه ای که نه فقط رییس, مرد اول و مالک الرقاب فدراسیون نیست, بلکه اعضای هیات رییسه اختیاراتی دارند که ناقض برخی اختیارات رییس است

یکی از تبعات تغییر اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران که در ابتدا حسن شمرده می شد و یک ماه پس از تشکیل فدراسیون جدید به نظر می رسد که آن قدرها هم حسن نباشد، قوی تر شدن اعضای هیات رییسه و بهتر بگوییم بیشتر شدن تعداد روسای این نهاد است و آن هم به گونه ای که نه فقط رییس، مرد اول و مالک الرقاب فدراسیون نیست، بلکه اعضای هیات رییسه اختیاراتی دارند که ناقض برخی اختیارات رییس است.

سوءتفاهم نشود. حتی در اساسنامه جدید نیز که قرار بوده تامین کننده خواسته های فیفا باشد، رییس فدراسیون مرد اول و مقام اجرایی نخست است، اما اختیارات اعضای هیات رییسه افزایش یافته است و رییس تنها تصمیم گیرنده نیست و در موضوعات گروهی و جمع بندی ها همان قدر حق رای دارد که سایرین دارند و رای او نیز فقط یک رای است و با این که حق وتو از برخی جهات برای او محفوظ و همچنان جاری است، اما رییس دیگر همان رییسی نیست که در گذشته می دیدیم و فدراسیون وارد فازی جدید شده است.

موضوع وقتی جالب تر و ظریف تر می شود که در نظر بگیریم رییس جدید فدراسیون کیست و اعضای تازه هیات رییسه آن چه کسانی هستند. کفاشیان به عنوان رییس جدید مردی صاحب حسن نیت، اما فاقد اشراف صد در صد بر مسایل این ورزش و به لحاظ شخصیتی محترم تر و ملایم تر از آن است که بر سر برخی اصول، جنگ ریشه ای کند. اعضای هیات رییسه در نقطه مقابل پیشینه بیشتری در فوتبال دارند و در مقام مقایسه با کفاشیان فوتبالی تر هستند. تاج و شفق و محمدی و به خصوص دو نفر اول کسانی بوده اند که در ارتباط با استخدام مربی جدید خارجی برای تیم ملی فعال بوده و به این جا و آن جا رفته و ارتباط برقرار کرده و تبعات قضیه هم با آنها بوده و شفق کسی بود که با کلمنته صحبت و کار را تمام کرده است.

با این که شکی نیست در نهایت کفاشیان باید بر حکم و رای آنها مهر تایید می زده، اما اختیارات افراد فوق به حدی بوده و هرگز در دوره روسای سابق فدراسیون وجود نداشت.

از جانب دیگر در امور روزمره فدراسیون و تشکیل دوباره نهادها و زیرمجموعه های آن نیز نقش و سهم نایب رییس اول و دوم و برخی اعضای دیگر هیات رییسه به حدی می رسد که نمونه آن در گذشته وجود نداشته است. به این ترتیب در برخی موارد طی هفته های اخیر اعضای مذکور خود کارها را رتق و فتق کرده و کفاشیان دخالت چندانی در امور نداشته و فقط از حاصل کار و توصیه های آیین نامه ای و اساسنامه ای در این خصوص مطلع شده و این نیز در تضاد با خصایل یک رییس پویا و کسی است که باید فدراسیون را بگرداند و تصمیم گیرنده نخست باشد.

با این که وسعت وصف ناپذیر مسایل فوتبال و تعدد حوزه های آن تقسیم وظایف را می طلبد و اصولا توزیع کارها امری پسندیده است، اما به نظر می رسد که رییس در سیستم فعلی نقش لازم را ندارد و ایراد فعلی قضیه در این است که هر نایب رییسی می تواند راسا کارهایی را انجام دهد و باید انتظار اجرای آن را هم داشت، زیرا به طور مستقیم در حوزه رییس فدراسیون نیست و اگر هم باشد، گستردگی امور و کمبود وقت فقط تایید آن را از سوی رییس می طلبد و نه تغییر آن را و همین جا است که اصل تعدد روسا عینیت می یابد و این مساله برای رسانه ها و مردم ابهام ساز خواهد بود، ضمن این که تعدد مراکز تصمیم گیری مشکلات ویژه خود را دارد و چیزی است که از شفاف سازی امور جلوگیری خواهد کرد و فقط در نظر بگیرید که در خصوص تعیین مربی جدید تیم ملی و شرایط آن و رفت و آمد کلمنته و سایرین طی هفته های اخیر چقدر حرف های ضد و نقیض از سوی همان مسوولان بیان شده است و هر کدام نیز حق داشته اند زیرا فقط از بخشی که درباره آن حرف می زده اند اطلاع داشته و از سایر نکات بی خبر بوده اند. همین مساله نیز نشانگر تعدد مراکز قدرت در فدراسیون جدید و به واقع فزونی بیش از معمول روسا در این نهاد و در بافت جدید آن است.

وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید