شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

بندباز ایتالیایی


بندباز ایتالیایی

اولین حضور موثر برلوسکونی در دنیای فوتبال به سال ۱۹۸۰ بازمی گردد, زمانی که شبکه تلویزیونی او حق پخش تورنمنت «موندیالیتو» را خرید در این تورنمنت که در اروگوئه برگزار می شد قهرمانان سابق جام جهانی حضور داشتند

در ۲۶ ژانویه ۱۹۹۴ سیلویو برلوسکونی مهم‌ترین سخنرانی‌اش را در عرصه فوتبال و سیاست ایراد کرد. در آن سخنرانی ثروتمندترین مرد ایتالیا در جلوی صدها دوربین تلویزیونی دلیل وارد شدنش به دنیای سیاست را اینگونه بیان کرد: «تصمیم گرفتم وارد زمین شوم چون نمی‌خواهم در یک کشور مستبد و متعصب زندگی کنم که توسط نیروهای بی‌تجربه هدایت می‌شود.» همانطور که «پدی آگنو» در کتابش در مورد فوتبال ایتالیا می‌آورد نکته اصلی در سخنرانی برلوسکونی عبارت فوتبالی «وارد زمین شدن» است. زبان فوتبالی با برلوسکونی مالک میلان عجین است. از بنیتوموسولینی گرفته تا نلسون ماندلا همه دستی در ورزش داشته‌اند اما بدون تردید برلوسکونی اولین سیاستمدار بزرگ دنیای ورزش است. اولین حضور موثر برلوسکونی در دنیای فوتبال به سال ۱۹۸۰ بازمی‌گردد، زمانی که شبکه تلویزیونی او حق پخش تورنمنت «موندیالیتو» را خرید. در این تورنمنت که در اروگوئه برگزار می‌شد قهرمانان سابق جام جهانی حضور داشتند. این کار محبوبیت برلوسکونی در ایتالیا را به یک‌باره دوچندان کرد. مشاوران برلوسکونی متفق‌القول بر این باور بودند که تنها زبانی که می‌تواند ایتالیایی‌ها را متحد سازد زبان فوتبال است و بر همین مبنا بود که برلوسکونی امپراتوری فوتبالش را بنا نهاد.

● فورتزا ایتالیا

هرچند در ظاهر برلوسکونی طرفدار اینتر بود و حتی یک‌بار سعی کرده بود این تیم را بخرد اما در سال ۱۹۸۶ او میلان رقیب همشهری اینتر را خرید. در آن زمان میلان هنوز درگیر عواقب رسوایی رشوه دادن‌هایش بود اما برلوسکونی خیلی زود آنها را قهرمان اروپا کرد. در سال ۱۹۹۴ که دولت ایتالیا هم گرفتار رسوایی مشابهی شده بود برلوسکونی تصمیم گرفت همانند میلان به دولتش نیز کمک کند. مردم ایتالیا که از جناح‌های سیاسی سنتی کشورشان به تنگ آمده بودند جذب حزب «فورتزا ایتالیا» (زنده‌باد ایتالیا) برلوسکونی شدند. برلوسکونی نام حزبش را از روی شعار رایج در استادیوم‌های ایتالیا انتخاب کرده بود. اما آیا واقعا مردم حاضر هستند به حزبی که نامش را از روی یک شعار فوتبالی برداشته رای بدهند؟ یک دانشمند سیاسی دانشگاه هاروارد در این‌باره می‌گوید: «این مسئله می‌تواند نظر مردم را جلب کند.»

برلوسکونی نام کاندیداهایش را «آتزوری» (لقب تیم‌ملی ایتالیا) و نام حزب‌های محلی‌اش را «باشگاه‌ها» گذاشت. جالب است بدانید هیچ‌کدام از این مسائل تصادفی نبود.

«جان فوت» در کتاب تاریخ فوتبال ایتالیایش می‌نویسد: «پس از مطالعات و تحقیقات بلندمدت مشاوران برلوسکونی به این نتیجه رسیدند که مردم ایتالیا بیش از هر زبانی زبان فوتبال را می‌فهمند، نیمی از رای‌دهندگان در آن انتخابات طرفداران پروپاقرص فوتبال بودند.» برلوسکونی با شعار اینکه ایتالیا را مانند میلان خواهد کرد برای هفت ماه نخست‌وزیر ایتالیا شد.

جای تعجب نبود که او طرفداران بی‌شماری میان طرفداران میلان داشت. زمانی‌که قرار بود یک داربی میلان در روز انتخابات برگزار شود برلوسکونی این بازی را لغو کرد چرا که می‌دانست ممکن است بسیاری از طرفدارانش به جای رای دادن راهی استادیوم شوند. اما ارتباط تنگاتنگ میلان و «فورتزا ایتالیا» به‌تدریج کمتر شد چرا که طرفداران میلان که از برلوسکونی متنفر بودند تیم‌های دیگری برای خود برگزیدند.

تومازو پلیتزاری در کتابش با عنوان «نه میلان» می‌نویسد: «میلان برلوسکونی اگرچه در ابتدا جذابیت داشت، اما با دخالت‌های او کم‌کم زیبایی‌های حاکم بر یک تیم را از دست داد. طرفداران میلان به خاطر بازی‌ها و تاریخ باشگاه جذب این تیم شده‌اند و نه حضور برلوسکونی.»

● دنیای برلوسکونی

برلوسکونی بار دیگر از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ نخست‌وزیر ایتالیا شد. این مساله به او این قدرت را داد بر سه قله استراتژیک زندگی ایتالیایی‌ها یعنی سیاست، فوتبال و تلویزیون حکمفرمایی کند. ایتالیا کشوری شد که در آن طرفداران برلوسکونی و مخالفان او شاهد حضور این سیاستمدار در تمام عرصه‌های زندگی خود بودند. دولت برلوسکونی، فوتبال برلوسکونی و تلویزیون برلوسکونی جزء لاینفک زندگی ایتالیایی‌ها شد. اما تنها کاری که برلوسکونی در دوران نخست‌وزیری‌اش با توجه به قوانین دولتش نتوانست انجام دهد امن‌تر کردن ورزشگاه‌های ایتالیا بود. ایتالیا همانطور که قهرمان جهان است در فوتبال سیاسی هم حرف اول را می‌زند. البته کم‌کم کشورهای دیگر هم به تقلید از ایتالیا پرداختند. سقوط جناح‌های سیاسی سنتی که در اوایل دهه ۹۰ در ایتالیا صورت گرفت خیلی زود در کشورهای دیگر هم تکرار شد. در دنیای امروز رای‌دهندگان و انتخاب‌کنندگان لزوما به جناح‌هایی که والدین‌شان طرفدار آن هستند، رای نمی‌دهند. با تبلیغات گسترده تلویزیونی مردم قهرمانان جدید پیدا کرده‌اند که ورزشکاران و مالکان باشگاه‌ها جایگاهی ویژه در این بین دارند. بارزترین نمونه آن را در آمریکا شاهد بودیم. ریاست باشگاه بیسبال «تگزاس رنجرز» آنقدر قدرت و نفوذ داشت که توانست فرماندار ایالت تگزاس شود و همین فرماندار تگزاس بود که در نهایت به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا رسید؛ «جورج دبلیو بوش».

«جسی ونتورا» و «آرنولد شوارتزینگر» که قهرمانان سابق ورزشی آمریکا بودند هر دو به فرمانداری ایالت رسیدند. در لیبریا ژرژ وه‌آ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۵ از مدعیان کسب کرسی ریاست جمهوری بود. در آرژانتین در دسامبر گذشته «مائوریسیو ماکری» رئیس بوکاجونیورز شهردار بوینس ‌آیرس شد و احتمالا قدم بعدی‌اش ریاست جمهوری آرژانتین است. تنها یک سوال در مورد برلوسکونی باقی می‌ماند که آیا برلوسکونی از فوتبال استفاده کرد و به سیاست رسید یا سیاست کار فرعی او در کنار نقش‌اش در دنیای فوتبال است؟

در ایتالیا سیاستمداران می‌آیند و می‌‌روند اما کالچو برای همیشه باقی است. برلوسکونی به خوبی می‌داند در نهایت چند سال دیگر بر بام سیاست ایتالیا قرار دارد اما در صورت حفظ جایگاهش در فوتبال برای مدت طولانی‌تری می‌تواند به اهدافش دست یابد. جان فوت در این باره می‌گوید: «سیلویو به عنوان رئیس یک باشگاه فوتبال قدرت ایدئولوژیک بیشتری نسبت به قدرتش در دنیای سیاست دارد.»

سایمون کوپر/ ترجمه: مینا شرفی



همچنین مشاهده کنید