پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

علی اکبر الگوی نسل جوان


علی اکبر الگوی نسل جوان

اخلاق و صفات انسانی در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش اساسی دارد

اخلاق و صفات انسانی در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش اساسی دارد. در حیات فردی او باعث رسیدن به مکارم اخلاق و کمال و در حیات اجتماعی نیز سبب آرامش، آسایش، امنیت می‌شود. تجاوز از رفتارهای اخلاقی و تمسک به رفتارهای غیر اخلاقی سبب آشوب‌ها، شرارت‌ها و درگیری‌های اجتماعی و در نتیجه از هم گسیخته شدن جامعه خواهد شد. این نکته مورد اتفاق تمام صاحب نظرا است که پیشرفت جامعه بسته به اخلاق اجتماعی است، تا جایی که در برپایی تمدن و مدینه فاضله مکارم اخلاق و صفات انسانی حرف اول را می‌زند.

جامعه جاهلیت در دوران پیش از ظهور اسلام چنین اوضاعی را تجربه می‌کرد. جنگ‌های خانمان برانداز مردان را از بین می‌برد و رسوم خرافی دختران را به گور می‌فرستاد و تاریکی نشأت گرفته از جهل‌ها، عقل‌ها را به تعطیلی می‌کشاند.

با طلوع اسلام در سرزمین تاریک حجاز نور توحید توسط پیامبر مهربانی‌ها بر سرتاسر این سرزمین تابید و مردم را به اوج کمال و جامعه را به آراستگی رساند.

پیامبر اسلام یکی از مهمترین دلایل بعثت خویش را اتمام مکارم اخلاق بیان کرد؛ «انما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق۱؛ همانا علت بعثت من به رسالت آن است که مکارم اخلاق را کامل سازم».

بدون شک آدمی برای پیمودن این راه دشوار و آراسته شدن به تمام صفات حمیده نیازمند به الگویی کامل است تا در طی این مسیر طولانی چراغ هدایت او باشد. اصلا به همین علت است که انسانها برای به ظهور رساندن صفات باطنی و تمامی رفتار خود به دنبال اسوه‌اند. هر شخص در تعیین اهداف زندگی خویش، نام موفقی را در فتح کننده قلة آرزوهای خویش یافته و از آن به عنوان سرمشق زندگی خود یاد می‌کند.

اسلام نیز برای این غریزه انسانها چاره‌ای اندیشده و الگویی کامل از هر جهت را معرفی می‌کند.

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً۲.

« همانا برای شما در (سیره‏ی) رسول خدا الگو و سرمشقی نیکوست، (البتّه) برای کسانی که به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد می‏کنند».

«أُسْوَةٌ» در مورد تأسّی و پیروی کردن از دیگران در کارهای خوب به کار می‏رود. این کلمه در اصل به معنای حالتی است که انسان به هنگام پیروی از دیگری به خود می‏گیرد و به تعبیر دیگری همان تاسی کردن و اقتدا نمودن است، بنابراین معنی مصدری دارد، نه معنی وصفی، و جمله لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ مفهومش این است که برای شما در پیامبر ـ‌صلی الله علیه و آله‌ـ‌ تاسی و پیروی خوبی است، می‏توانید با اقتدا کردن به او خطوط خود را اصلاح و در مسیر صراط مستقیم قرار گیرید۳.

بعد از پیامبر اسلام این الگوی اسلامی نمونه‌های دیگری نیز پیدا کرد. به عنوان مثال فاطمه زهرا ـ‌سلام الله علیها‌ـ‌ الگوی کامل زن مسلمان شد. از تمام جهات جلوه‌های رفتاری و اخلاقی و عبادی پیامبر در وجود او ظهور پیدا کرده بود.

بدین ترتیب زنان مسلمان می‌توانند فاطمه ـ‌سلام الله علیها ـ‌ را الگوی رفتاری خود را قرار دهند و او سرمشق زندگی خود بدانند.

همچنین نسل جوان جامعه اسلامی نیز شاهد الگویی کامل بود که اخلاق، رفتار و منطق پیامبر در وجود جوان او بروز یافته بود و در جوانی آیینة تمام نمای رسول الله ‌ـ‌صلی الله علیه و آله‌ـ‌شده بود.

کسی که در میان خاندان رسالت از هر جهت شبیه به پیامبر بود. سخن امام حسین ـ‌علیه السلام‌ـ‌ درباره فرزندش علی اکبر ـ‌علیه السلام‌ـ به هنگام عزیمت به میدان جنگ در روز عاشورا گواه این مطلب است:

«اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ ـ‌صلی الله علیه وآله‌ـ وَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَی نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَیْه‏۴.

خدایا تو گواه باش شبیه ترین مردم به رسولت در خلقت و اخلاق و سخن گفتن به سوی اینان رفت و هر گاه ماه مشتاق پیامبرت می‌شدیم به او نگاه می‌کردیم».

این سخن گویای این حقیقت است که علی اکبر ـ‌علیه السلام‌ـ آیینة جمال نبوی و نمونه کمالات آن حضرت بود. تا آنجا که پدر هرگاه شوق دیدار جدّش رسول خدا ـ‌صلی الله علیه وآله‌ـ‌ را پیدا می‌کرد به نور دیدة خود می‌نگریست.

از ابتدای جوانی آثار عظمت و جلالت و انوار فضایل از چهراش می‌درخشید، بخشش نبوی از وجودش سرشار و در شرافت و بزرگواری رسول خدا ـ‌صلی الله علیه و آله‌ـ‌ را به یاد می‌آورد.

اگر چه بعضی از خاندان رسالت با پیامبر شباهت داشتند و هر کدام جلوه‌ای از جمال آن حضرت بودند،‌ اما علی اکبر ـ‌علیه السلام‌ـ مثل اعلای آن روح اخلاق قدسی است.

کلام سید الشهداء ـ علیه السلام ـ‌ دلالت بر تحقق وجود چنین قداستی با همه فضایل و محامد در فرزند خویش دارد.

علاوه بر این سخن در زیارت مخصوص علی اکبر ـ‌علیه السلام‌ـ در اول رجب می‌خوانیم:

«...کَمَا مَنَّ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَکَ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیرا...۵؛

همانگونه که از پش بر تو منت نهاد و تو را از خاندانی قرار داد که رجس و پلیدی را از آنان برده و پاک و مطهرشان ساخته است».

معنی «اذهب الله عنهم الرجس» همان مقام عصمت است که در علی اکبر ـ‌علیه السلام‌ـ‌تحقق یافته است،‌ هر چند وجوب عصمت در آنجناب همچون مقام عصمت امام که جت بر مخلوقات است، نیست۶.

نکتة قابل تأمل این است که علی اکبر ـ علیه السلام‌ـ در عاشورا به چنین جایگاه والایی دست نیافت، بکله عاشورا محل ظهور جمالات و کمالات او بود. او در دوران زندگی خود ‌ـ که نزدیک به ۲۷ سال گفته شده ـ نبوی زیست، نبوی گفت و نبوی عبادت کرد.

او پیامبری گمنام بود که عاشورا او را به مردم شناساند...

هادی الیاسی

۱. بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۰.

۲. احزاب: ۲۱.

۳. تفسیر نمونه، ج‏۱۷، ص: ۲۴۳.

۴. اللهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۱۳.

۵. بحارالأنوار ، ج ۹۸ ، ص ۲۴۲.

۶. مقتل مقرم، زندگانی علی اکبر ـ‌علیه السلام‌ـ‌، ص ۵۱.



همچنین مشاهده کنید