شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

خوشبختی با بیگ زاده و اکبری


خوشبختی با بیگ زاده و اکبری

استقلال خودش را می شناسد

۱) استقلال تغییر کرده بود. هر چند امیر قلعه نویی باز هم روی ۲-۵-۳ محبوبش پافشاری کرد و سیستم بازی را تغییر نداد اما در نحوه چیدمان و روش بازی استقلال جابه جایی های قابل اشاره ای جلب نظر می کرد. پیروزی شش بر صفر مقابل استقلال اهواز دور از ذهن بود.

تلفیق انگیزه میزبان، بی برنامگی و استیصال حریف، تغییر چیدمان و عملکرد مناسب فردی و گاهی تیمی بازیکنان استقلال زمینه خلق یک نتیجه عجیب را فراهم کرد، که بی تردید برای تیم بحران زده قلعه نویی امیدوار کننده بود اما نمی تواند به معنای عبور کامل از تاریکی تلقی شود. استقلال اهواز در طول نود دقیقه آنچنان تحت تأثیر استقلال بود که حتی موفق به خلق یک موقعیت نصفه و نیمه گل هم نشد و بازیکنانی مثل قربانی و منتظری به دفعات بدون آنکه از سوی مهاجمان استقلال اهواز احساس خطر کنند به خط حمله اضافه می شدند.

تیم میثاقیان محک مناسبی برای تخمین زدن قدرت استقلال نبود و تعمیم دادن این نتیجه به بازیهای پیش رو اغراق و اشتباه بزرگی است. استقلال اهواز، همنام تهرانی را به بهترین شکل ممکن از بحران خارج کرد و حالا امیر قلعه نویی می تواند با نتایج ارزشمندی که از اتفاقهای این بازی به دست آورده آینده روشنی بسازد.

۲) برای اجرای صحیح تاکتیکهای تهاجمی پیش از هر چیز نیاز به مالکیت توپ احساس می شود و برای مالکیت توپ وجود بازیکنانی که بازی در عرض، حفظ و دواندن توپ و ریتم دادن به بازی را بلد باشند در ترکیب اصلی الزامی است. استقلال در سه مسابقه خارج از خانه ای که مغلوب شد و بازی مقابل سپاهان در تهران، تیمی بود که بلافاصله پس از تصاحب توپ به حرکتهای طولی روی می آورد و این اتفاق به واسطه عادتها و شکل بازی مدافعان و هافبکهای این تیم شکل می گرفت.

پیروز قربانی، تقی پور، منتظری و کوشکی اغلب توپهای بلند طولی را برای مهاجمان می فرستادند و حسین کاظمی هم به عنوان رابط اصلی خط دفاعی با خطوط میانی و حمله هر بار صاحب توپ می شد با یک پاس بلند مهاجمان را هدف می گرفت. آنچه در مدل بازی خسرو حیدری و مهدی امیرآبادی هم دیده می شود، استفاده از هاشم بیگ زاده و یدا... اکبری در بازی با استقلال اهواز این مشکل را به حداقل رساند. حالا توپ دست استقلال بود و قلعه نویی می توانست به طراحی استراتژی حمله فکر کند. نقش ویژه یدا... اکبری در شکل گیری بازی تهاجمی استقلال غیرقابل انکار بود. او علاوه بر ارسال دو پاس گل در نیمه اول به خوبی فضای مقابل خط دفاعی را پوشش داد و با عرض دادن به بازی، استقلال را از یک تیم شتابزده و عجول به تیمی نسبتاً فکور و با برنامه تبدیل کرد.

خودخواهی و میل به دیده شدن هرگز در شکل بازی اکبری نمود نداشت و حضور او مالکیت توپ را پس از چهاربازی به استقلال بازگرداند. علاوه بر اکبری، هاشم بیگ زاده هم چنین ویژگی هایی را بروز داد. او به فراخور چگونگی استقرار خط میانی و خط دفاعی حریف به تناوب در طول و عرض زمین حرکت می کرد و چون حرکتهایش قابل پیش بینی نبود غیرقابل مهار به نظر می رسید. استفاده توأمان از اکبری و بیگ زاده به بازی استقلال عرض داد و مالکیت توپ را بالا برد.

در این فضا فانتزیستهایی مثل جباری و جان واریو هم مجال بیشتری برای خودنمایی پیدا کردند. چه آنکه آنها تنها هافبکهای پا به توپ استقلال محسوب نمی شدند و برخلاف بازیهای گذشته در صورت مهار این دو بازیکن- به خصوص جباری- خط میانی استقلال تعطیل نمی شد.

۳) بهترین نمایش آرش برهانی از وقتی پیراهن استقلال را بر تن کرده در این بازی رقم خورد. برهانی در بعضی صحنه ها همچنان دورنمای یک مهاجم موقعیت سوز را به تصویر کشید اما آنقدر مؤثر کار کرد که دیگر کسی به فرصتهایی که از دست رفت اشاره نکند.

در صحنه گل اول روی برهانی خطا شد و خودش ضربه ایستگاهی یدا... اکبری را تبدیل به گل کرد. گل دوم باز هم به دنبال ضربه ایستگاهی به دست آمده از روی خطایی که، به روی برهانی اتفاق افتاد، به دست آمد. در صحنه مربوط به گل سوم هاشم بیگ زاده ریباند ضربه برهانی را از خط دروازه حریف عبور داد و گل چهارم را هم خود آرش به ثمر رساند. کارنامه عملکرد برهانی در این بازی فوق العاده بود و او علاوه بر اینها به دفعات خودش را در موقعیت گلزنی قرارداد.

برهانی دو بار عباسفرد را در یک قدمی دروازه استقلال اهواز قرارداد که منجر به گل نشد. در روز غیبت سیاوش اکبرپور، آرش برهانی قصه متفاوتی را برای خط حمله استقلال نوشت.

امیروفایی



همچنین مشاهده کنید