شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

نیستلروی در آستانه تصاحب كفش طلای اروپا


نیستلروی در آستانه تصاحب كفش طلای اروپا

«رود» از ۱۴ سالگی در باشگاه «مارگریت» هلند عضو شد و بالاخره در ۱۶ سالگی به باشگاه «دن بوش» هلند پیوست در سال ۱۹۹۷ «رود» با پیشنهاد «فاپ دی هان» یكی از شناخته شده ترین مربیان و مدیرفنی سابق تیم ملی هلند كه با پدر و مادرش آشنایی داشت , به باشگاه « هیرنوین » ملحق شد و یادگیری زیر نظر«دی هان» را آغاز كرد

«رود» درتاریخ اول ژوییه سال ۱۹۷۶ در شهر «اس» هلند به دنیا آمده است؛ در خانواده ای كه هم پدرش «مارتین» و هم مادرش «آن» از ورزشكاران حرفه ای هلند بودند. اسم كامل او «روتجروس یوهانس مارتینیوس ون نیستلروی» است.آقا و خانم «نیستلروی» خیلی زود فهمیدند صاحب كودكی خاص هستند.

او بسیار بااستعداد بود و علاوه براین در تنیس، ژیمناستیـــك و فوتبال از خود نبـوغ فوق العاده ای نشان می داد و از ۶ سالگی به عضویت باشگاه «نوییت گداخت» در آمد .بعد از جدایی پدر و مادر ؛ «رود» و پدرش در دهكده ای در جنوب هلند ساكن شده بودند، جایی خوش آب و هوا در نزدیكی شهر كوچك «گفن» كه خانه پدربزرگ و مادربزرگ پدری «رود» آنجا بود .

هنوز هم پدرش «مارتین» فیلم های بسیاری را كه با دوربین از پسرش گرفته ، در خانه اش نگه داشته است . در این فیلم ها «رود» كوچك رامی بینیم كه در زمین های اطراف خانه پدری اش با پسرهای بزرگتر از خودش فوتبال بازی می كند و به راحتی همه را دریبل می زند و كسی به پای او نمی رسد.

در یكی از این فیلم ها در یك بازی رده نوجوانان، « رود » ضربه كرنری زده كه مستقیم وارد دروازه شده است.«رود» از ۱۴ سالگی در باشگاه «مارگریت» هلند عضو شد و بالاخره در ۱۶ سالگی به باشگاه «دن بوش» هلند پیوست .در سال ۱۹۹۷ «رود» با پیشنهاد «فاپ دی هان» یكی از شناخته شده ترین مربیان و مدیرفنی سابق تیم ملی هلند كه با پدر و مادرش آشنایی داشت ، به باشگاه « هیرنوین » ملحق شد و یادگیری زیر نظر«دی هان» را آغاز كرد.

«هیرنوین» شهری است در شمال هلند ، بد آب و هوا با مردمی كه فقط به زبان محلی خودشان حرف می زنند . «رود» از خانه دور بود اما گل زدن را در آنجا به معنای واقعی كلمه یاد گرفت .خودش این گونه به یاد می آورد: «وقتی وارد باشگاه شدم بچه خوبی بودم.» لبخند كوچكی می زند و ادامه می دهد: «می رفتم سر تمرین ، بازی می كردم و كلی هم از بازی لذت می بردم و اصلاً به فكرم هم نمی رسید كه روزی پیشرفت خواهم كرد.» او در آن زمان در پست هافبك بازی می كرد و بالاخره یك روز آقای « دی هان » تصمیم گرفت با او صحبت كند :

- «یك روز « فاپ » آمد سراغم و گفت: «رود، پس كی می خواهی برای ما گل بزنی؟» فكری كردم و گفتم : « بله آقای مربی ، سؤال خوبی است !» فاپ گفت: «یك هدف برای خودت تعیین كن ، تو واقعاً می خواهی به چه چیزی برسی؟» بعدش هم در مصاحبه اش زیباترین حرفی را كه یك مربی می تواند درباره بازیكنش بزند ، درمورد من گفت: «رود كاری را كه همه با دست انجام می دهند، می تواند با پا انجام بدهد.»

و بعد آمد به من گفت: «رود، تو می توانی یك بازیكن بزرگ بشوی» و آن موقع بود كه من فكر كردم شاید هم واقعاً بتوانم ..از آن به بعد «رود» از یك هافبك به یك مهاجم میانی تــبدیل شد و گل زدن را شروع كرد . او چندین ساعت تا آمستردام رانندگی می كرد تا مهارت های كنترل توپ را از « دنیس برگ كمپ» یاد بگیرد و حالا دیگر همه «رود ون نیستلروی»می شناختند. زمانی كه «سر بابی رابسون » هدایت « آیندهوون » را برعهده گرفت ، چند روزی بود كه باشگاه ركورد نقل و انتقالات هلند را شكسته بود : انتقال «رود» به «آیندهوون» با ۲/۴ میلیون پوند ، یعنی پنجاه برابر حقوقش در «هیرنوین» .

«رابسون» درباره او گفت : «از اول معلوم بود كه یك ستاره در تیم داریم . عادت داشت مرا « آقای مربی» صدا كند، خیلی مؤدب و محترم بود ، بسیار تلاش می كرد و علاقه زیادی به یادگرفتن همه چیز داشت .» اما روزی كه «رود» به اتاق «رابسون» رفت و از او پرسید: «آیا خیلی عالی نیست كه او در كنار « پل اسكولز» بازی كند؟»

هنوز خبری از پیشنهاد منچستر یونایتد نبود و این یعنی رؤیای شیاطین سرخ از خیلی وقت پیش ذهن « رود » را اشغال كرده بود. بالاخره رؤیا به حقیقت پیوست و «سر آلكس فرگوسن» علاقه خود را به در اختیار گرفتن «رود» نشان داد .«رود» خیلی خوشحال به نظر می رسید، قرارداد ۱۹ میلیون پوندی در مراحل آخر بود و قرار بود چند روز دیگر چمدان كوچكش را ببندد و به انگلستان پرواز كند كه آن اتفاق وحشتناك روی داد .

درزمین تمرین «آیندهوون» روزی كه قرار بود آخرین روز تمرین «رود» با آنها باشد، ناگهان به زمین افتاد. به قول یكی از كمك مربی های باشگاه، «قابل تحمل نبود كه آن پسر پیچیده و فوق العاده را ببینی كه بر زمین افتاده و زانویش كاملاً خرد شده است.» دكترها پای وی را دیدند و اعلام كردند كه دیگرهرگز خوب نخواهد شد . دنیای «رود» فرو ریخته بود .

«رود» به یاد می آورد : «آن موقع احساس می كردم از بالاترین قله كوه پرت شده ام و حالا دارم به اعماق زمین سقوط می كنم.» اما «سرآلكس» بود كه دوباره یكی از آن تصمیم های مخصوص خودش را عملی كرد. قرارداد در ناباوری همه امضا شد و منچستریونایتد اجازه داد « رود » یك سال دیگر در هلند بماند وآن قدر معالجه اش را پی گیری كندتا بالاخره معجزه روی دهد . كادر پزشكی منچستر در این یك سال همواره همراه او بودند.«رود» گفت : «همه زندگی ام در بیمارستان می گذشت و نمی توانستم بیكار هم بمانم .

در تمام این یك سال به عنوان فیزیوتراپیست با بیماران ریوی كار می كردم . هم بیمار آن بیمارستان بودم و هم كارمند آنها ، از دوشنبه تا جمعه ، از ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعد از ظهر.»بالاخره كابوس تمام شد و «رود» به «اولد ترافورد» قدم گذاشت و «فرگوسن» درباره اش به هواداران منچستر گفت : «او دیگر خوب شده است، نگران قدم هایش نباشید.»

● واقعیت هایی درباره «رود ون نیستلروی»

▪ «رود» با پای راست فوتبال بازی می كند اما چپ دست است .

▪ او در ژوییه سال ۲۰۰۴ با « لئونتین اسلات» ازدواج كرده است. «لئونتین» در سال های كودكی «رود» دختركی بود ساكن همان دهكده كوچك در جنوب هلند و حالا دانشجوی رشته عكاسی دانشگاه «منچستر» است .

▪ پدر و مادر «رود» حالا دوباره با هم زندگی می كنند .

▪ «رود» به ۴ زبان هلندی ، انگلیسی ، آلمانی و فرانسوی مسلط است.

▪ بهترین دوستش در منچستر «اوله گونار سولشار» بود.

▪ «رود» وقتش را با مطالعه زیاد ، گوش كردن موسیقی و فیلم دیدن می گذراند.

▪ فیلم مورد علاقه او: «پالپ فیكشن» ساخته «كوئنتین تارانتینو» است.

▪ كتاب های نوشته «جان گریشام» را دوست دارد و كتاب مورد علاقه اش «راز داوینچی» است.

▪ از بازیگران سینما از «مورگان فریمن» و«نیكول كیدمن» خوشش می آید و از بین اهالی موسیقی از: «آرتا فرانكلین» و «كرت كوبین ( نیروانا )».

▪ و بالاخره؛ با اینكه از غروری كه نزد اكثر بازیكنان هلندی وجود دارد، در وجود «رود» خبری نیست، او «عاشق» پیراهن نارنجی «هلند» است .

● حضور در مادرید

اما دیری نگذشت كه همان بازیكن ناامید هلندی كه سرآلكس فرگوسن او را به فوتبال جهان معرفی كرد پس از فصل تقریباً موفق در جمع شیاطین سرخ تصمیم به ترك این باشگاه بزرگ گرفت.

باشگاهی كه شاید «رود» تمام موفقیت خود را مدیون آنها است، به هر حال نیستلروی از جمع شیاطین سرخ جدا شد و به مادرید رفت تا فوتبال خود را در جمع قوهای سپید مادرید دنبال كند. رئالی ها كه چند سالی زیر سایه سنگین بارسلونا قرار داشتند در این فصل با هنرنمایی نیستلروی در آستانه كسب جام قرار دارند و به نظر می رسد كه نیستلروی پس از خروج از اولدترافورد دوباره متحول شده است البته نباید از این نكته هم غافل بود كه منچستریونایتد هم در غیاب وی قهرمانی لیگ برتر انگلستان را جشن گرفت كه به مراتب معتبرتر از لیگ اسپانیا است.حالا «رود» در اندیشه افتخاری دیگر است و آن كسب كفش طلای اروپا. او با ۲۵ گل زده هم اكنون به همراه فرانچسكو توتی برای تصاحب این جایزه معتبر تلاش می كند.



همچنین مشاهده کنید