پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

همه چیز به نگاه آهنگساز بستگی دارد


همه چیز به نگاه آهنگساز بستگی دارد

گفت وگو با نوید دهقان, نوازنده کمانچه و آهنگساز

موسیقی ردیف دستگاهی ما در سال‌های اخیر جوان‌های بااستعدادی به خود دیده است که نوید دهقان یکی از آنهاست.

با وجود اینکه بسیار جوان است، آثارش گویای شناخت وی از موسیقی ایرانی است و کاملاً پخته به‌نظر می‌رسد. این نوازنده کمانچه آموزش کمانچه نوازی را نزد سعید فرجپوری آغاز کرد و در سال ۱۳۷۹ یعنی در ۱۹ سالگی عضو گروه عارف به سرپرستی استاد پرویز مشکاتیان شد.

اینکه یک نوازنده جوان در آن سن و سال عضو گروه شناخته‌شده‌ای مانند عارف شود، گویای توانایی‌های بسیار اوست. او تاکنون عضو گروه‌های متعددی بوده است. ازجمله گروه وزیری به سرپرستی کیوان ساکت و گروه داوود آزاد. اما از سال ۱۳۸۲ گروه قمر را تاسیس کرد که آلبوم‌های «سبز جاودان» و «راه و ماه» حاصل تلاش‌های این گروه است. او چندی پیش با سالار عقیلی «هوای آفتاب»‌ را اجرا کرد.

ما به مناسبت انتشار «راه و ماه» با وی گفت‌وگویی کرده‌ایم که می‌خوانید:

▪ موسیقی ایرانی معمولا از فرم‌های خاصی تبعیت می‌کند و آهنگسازان اغلب در چیدمان این فرم‌ها از یک الگوی اصلی پیروی می‌کنند. با توجه به اینکه آلبوم شما موسیقی ردیف دستگاهی محض است، چیدمانش در فرم کلاسیک نیست. آیا دلیل خاصی برای این کار داشتید که در آلبوم «راه و ماه» چیدمان را تغییر دادید؟

ـ این چیدمان کلاسیک که شما از آن صحبت می‌کنید، در طول سالیان دراز به اثبات رسیده و معمولا ما در کنسرت‌ها سعی می‌کنیم آن را رعایت کنیم. مثلا وقتی در گذشته یک کنسرت یا نوار با پیش درآمد شروع می‌شد، می‌خواستند که شنونده را به تدریج وارد فضای موسیقی کنند. یعنی موسیقی از ریتم کند آغاز می‌شده و پس از یک گردش موسیقایی زیبا به تصنیف و رنگ می‌رسیده است.

ما هم در کنسرت همین کار را می‌کنیم. کمااینکه وقتی «راه و ماه» را در قالب کنسرت ارائه دادیم، اول پیش‌درآمد زدیم. بعد ساز و آواز بود، بعد چهارمضراب، در پایان هم تصنیف. منتها در سی‌دی یا نوار قضیه فرق می‌کند. الان حجم آثار صوتی بالارفته و حوصله مخاطبان نسبت به گذشته دستخوش تغییر شده است. بنابراین شما نیاز دارید در سی‌دی، با تصنیف اول شنونده را جذب کنید تا در ادامه بتوانید سایر مطالب را ارائه دهید.

به همین دلیل سعی کردیم این کار را روی دوم نوار انجام دهیم و قطعات را طوری کنار هم قرار دهیم که در بخش دوم تا حدودی فرم چیدمان موسیقی ردیف دستگاهی را رعایت کرده باشیم. استاد مشکاتیان در «وطن‌ من» همین کار را کرده است، در حالی که آن اثر یک رپرتوار کامل در دستگاه سه‌گاه است. از طرفی فراموش نکنید که در سی‌دی قطعات را می‌توان به‌طور مجزا گوش داد.

▪ رنگ و حال و هوای رپرتوار شما در آلبوم «راه و ماه» بسیار شبیه متاخرین موسیقی ایرانی به خصوص استاد مشکاتیان است. چقدر این اتفاق عمدی است؟

ـ در من هیچ‌چیز عمدی نیست. این کار پاسخ به یک نیاز است که من آن را درون خودم احساس کردم. موسیقی استاد مشکاتیان یادآور تمام خاطرات کودکی‌ام است. آن موسیقی چیزی است که من شب و روزم را با آن سپری کردم و به شدت به آن علاقه‌مندم. از طرفی پرویز مشکاتیان برای من خداوندگار موسیقی ایرانی است. موسیقی او به قدری زیباست که به شکل ناخودآگاه در وجود من رسوب کرده و ته‌نشین شده است. البته فراموش نکنید که من از سال ۱۳۷۹ در خدمت استاد مشکاتیان بودم و در اغلب کنسرت‌ها و برنامه‌های ایشان حضور داشتم.

▪ البته به نظر من اینطور نیست که تمام این آثار به شکل غیر عامدانه خلق شده باشد. حداقل در بحث تنظیم که خیلی آگاهانه رخ می‌دهد، شما هم به عمد سراغ مشکاتیان رفتید؟

ـ کاری نمی‌توانم بکنم. این سلیقه من است که تحت تاثیر افرادی مثل استادان مشکاتیان، علیزاده، لطفی و ... شکل گرفته است. این قیاس درستی نیست که من می‌خواهم مثل مشکاتیان کار کنم. این تاثیرات در ذهن من وجود دارد و موج می‌زند. نکته دیگری که نمی‌خواهم آن را پنهان کنم، این است که وقتی شما و سایر مخاطبان متوجه این موضوع می‌شوید، من خوشحالم.

▪ منتها تفاوتی میان قطعات شما و انبوه آثار استاد مشکاتیان وجود دارد. در آلبوم «راه و ماه» ما شنوای یک تفکر فانتزی هستیم که آن را به‌خصوص در تکنوازی‌ها می‌بینیم.

ـ «راه و ماه» در دستگاه نوا اجرا شده است و هنگامی که قرار می‌شود ۵۰ دقیقه موسیقی در دستگاه نوا ارائه شود، کار بسیار دشواری خواهد بود. پس مهم است که شما به تکرار نرسید. فرض کنید ما ۱۴ دقیقه ساز و آواز داشتیم که در این ۱۴ دقیقه گوشه‌های مهم دستگاه نوا خوانده شد. باید کاری می‌کردیم که مخاطب خسته نشود. اگر می‌خواستیم در فرم سنتی حرکت کنیم، کار ملالت‌آور می‌شد، از طرفی ما در یک جامعه در حال تحول زندگی می‌کنیم که برای خود ملزوماتی دارد. اگر شما یک تفکر و اجرای نسبتاً فانتزی را می‌بینید محصول جامعه امروز است. جالب این است که بدانید بسیاری از کسانی که این آلبوم را گوش کرده‌اند، تک‌نوازی سنتور و دونوازی تار و کمانچه را از همه قطعات بیشتر دوست داشته‌اند.

▪ این مساله نشان‌دهنده این است که سلیقه مخاطبان موسیقی ایرانی تغییر کرده و ساز بدون آواز و قطعات بی‌کلام هم وارد محدوده شخصی و مورد علاقه مردم شده است؟

ـ بله، من هم نظر شما را قبول دارم و این مساله را به فال نیک می‌گیرم.

نکته تازه‌ای که در آلبوم «راه و ماه» وجود دارد، استفاده شما از یک غزل با وزن دوری در آواز است و معمولاً در موسیقی ما از اشعاری که اوزان دوری دارند برای ساخت تضعیف استفاده می‌شود تا در خواندن آواز.

بد نیست بدانید که آوازهای «راه و ماه» ترکیبی از دو غزل حضرت مولاناست در یک وزن با مطلع «آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من» و بعد غزل «پوشیده چون جان میروی اندر میان جان من» در آن ترکیب می‌شود. منتها سعی کردم از ابیاتی استفاده کنم که زیاد تکراری نشده باشد چون به این موضوع حساسیت دارم و ابیاتی که قبل از این توسط خواننده‌ها، خوانده شده بود را کنار گذاشتم. از سوی دیگر سال مولانا بود و آقای مهدوی پیشنهاد دادند که غزل‌های آواز از مولانا باشد. من هم حدود دو، سه هفته‌ای مطالعه کردم و در نهایت این دو غزل را پیدا کردم که مفهومش به اشعار تصنیف‌ها نزدیک باشد. استفاده از این دو غزل با وزن چرخشی و تکرار شونده این اجازه را به خواننده می‌داد که در اجرا دستش بازتر باشد و بتواند تکنیک‌های خودش را روی آن پیاده کند.

▪ و انصافاً سینا سرلک هم به خوبی از عهده اجرای کارها برآمده و نشان داد که صدایش از کاراکتری مستقل برخوردار است؟

ـ بله، خوشبختانه او به خوبی توانست آنچه که من می‌خواهم اجرا کند و نشان داد که خواننده توانایی است که آینده درخشانی پیش‌رو دارد. ما قبل از اینکه «راه و ماه» را ضبط کنیم به صورت کنسرت آن را اجرا کرده بودیم.

▪ تلفیق شعر و موسیقی یکی از ارکان موسیقی ردیف دستگاهی است که اغلب مورد غفلت قرار می‌گیرد. به‌خصوص در زمینه شعر معاصر. اما شما گرایش زیادی به این مقوله دارید؟ علت استفاده از اشعار شاعران معاصر در آلبوم اخیرتان چیست؟

ـ به‌طور کلی ارتباط من با شعر معاصر بسیار زیاد است و تلاش می‌کنم در این زمینه مطالعه فراوان داشته باشم شعر معاصر برای من ملموس‌تر است و در آلبوم اولم به‌نام «سبز جاودان» کلاً روی شعر نو کار کرده‌ام. رپرتوار جدیدی هم که با سالار عقیلی مشغول ضبط آن هستیم بیشتر روی محور شعر معاصر به‌خصوص قالب شعر نو ساخته شده است به عنوان مثال در کنسرت اخیرمان با سالار عقیلی که «هوای آفتاب» نام داشت. از اشعار سیاوش کسرایی (هوای آفتاب) و هوشنگ ابتهاج (شبگیر) و... استفاده کرده بودم.

▪ با وجود اینکه بسیاری اوقات از شعر نو به عنوان قالبی ناهمگون با موسیقی سنتی یاد می‌شود، شما چطور دست به این کار می‌زنید.

ـ این کار نشدنی نیست. همه چیز به نگاه آهنگساز بستگی دارد. اگر قرار باشد شما بخواهید به زور آهنگ بسازید، مسلماً شعر نو برایتان خیلی دشوار خواهد بود. این کار به تجربه احتیاج دارد و خیلی اوقات شبیه دکلمه می‌شود. باید با گردش‌های ملودیک این تفاوت هجایی ابیات را جبران کنید.

محمود امین



همچنین مشاهده کنید