جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

اوون ,پسر باد, فرزند خوانده «گل»


اوون ,پسر باد, فرزند خوانده «گل»

شاید بتوان از ”مایکل جیمز اوون“ به عنوان درخشانترین جرقه تاریخ فوتبال ملی انگلستان نام برد کسی که در ابتدای دوران حرفه ای بزرگترین بازیکنان فوتبال را به مبارزه می طلبید, پس از چند اتفاق به ظاهر خوشایند اما در باطن تلخ, فرو افتاد و چهره یک فوتبالیست معمولی را به خود گرفت به هر حال باطن تلخ, فرو افتاد و چهره یک فوتبالیست معمولی را به خود گرفت به هر حال ورق زدن بخشی از زندگی ورزشکاری که حتی از زندگی ورزشکاری که حتی حوصله شانه کردن موهای کم پشت و کوتاه خود را نیز نداشت, جالب توجه است

اوون جرقه درخشان جزیره

شاید بتوان از ”مایکل جیمز اوون“ به‌عنوان درخشانترین جرقه تاریخ فوتبال ملی انگلستان نام برد. کسی که در ابتدای دوران حرفه‌ای بزرگترین بازیکنان فوتبال را به مبارزه می‌طلبید، پس از چند اتفاق به ظاهر خوشایند؛ اما در باطن تلخ، فرو افتاد و چهره یک فوتبالیست معمولی را به خود گرفت. به هر حال باطن تلخ، فرو افتاد و چهره یک فوتبالیست معمولی را به خود گرفت. به هر حال ورق زدن بخشی از زندگی ورزشکاری که حتی از زندگی ورزشکاری که حتی حوصله شانه کردن موهای کم‌پشت و کوتاه خود را نیز نداشت، جالب توجه است.

تولد: ۱۴ دسامبر ۱۹۷۹

محل تولد: چستر

وزن: ۷۰ کیلوگرم

قد: ۱۷۶ سانتی‌متر

وضعیت تأهل: دارای همسری به‌نام لوئیز بودنسال و یک فرزند یک دختری به‌نام ”جمارز“ است.

”مایکل“ چهارمین فرزند از جمع ۵ فرزند خانواده اوون است. او در بیمارستان ”شاه چستر“ متولد شد. مادر او جانت است و پدرش تری نام دارد. هر یک از فرزندان این خانواده عاشق یک رشته خاص بودند و مایکل نیز از این قاعده مستثنی نبود. علاقه بزرگ او توپ فوتبال بود، چیزی که در خانواده‌اش اصلاً نامأنوس محسوب نمی‌شد؛ چرا که پدرش تری قبل از به دنیا آمدن این کودک نابغه، هافبک اورتون و چستر بود. تری که در ۳۰۰ بازی آمار چشمگیر ۷۰ گل زده را ثبت کرده بود، پس از به دنیا آمدن مایکل ورزش محبوب خود را ترک کرد. تا ۷ سالگی اثری از یک فوتبالیست حرفه‌ای در پیشانی مایکل دیده نمی‌شد. پدر او ترجیح می‌داد مایکل را در باشگاه بوکس ”هاواردن“ ثبت‌نام کند. بنابر اعتقاد پدر، بوکس به مایکل یاد می‌داد چگونه از همان زمان به فکر آینده خود باشد. پدر مایکل ساعت‌های زیادی را صرف بازی فوتبال با ۲ پسر دیگر خود به‌نام‌های ”تری جونیوز“ و ”اندرو“ می‌کرد. آنها در قطعه زمین کوچکی نزدیک خانه‌شان به‌دنبال توپ می‌دویدند؛ اما تنها مایکل قابلیت ورزشکار شدن را داشت و از این نظر نمونه فامیل اوون بود. وقتی تری استعداد فوتبال را در پسر کوچکش دید، به سراغ یک مربی خوب رفت.

هاوارد رابرتس، اولین مربی مایکل

بله اولین بار این هاوارد رابرتس بود که افتخار نامیده شدن به‌عنوان اولین مربی اعجوبه را دریافت داشت. یک روز پدر مایکل به خانه هاوارد رفت و از وی تقاضا نمود این استعداد خام را پرورش دهد. هاوارد یک معلم فیزیک بود و علاوه بر این در رده‌های پایه نیز به مربیگری فوتبال می‌پرداخت. اوون هنگام ۸ سالگی چنان درخششی از خود بروز داد که بنابر گفته پدرش تنها لایق حضور در ترکیب اصلی تیم زیر ۱۰ ساله‌ها بود.رابرتس نیز با این عقیده موافق بود. نام مدرسه فوتبالی که اوون در آن حضور داشت ”مولد الکساندرا“ بود.مایکل با جهتش خیره کننده در ترکیب تیم در ۸ بازی پایانی لیگ نوجوانان جای ثابتی یافت. جانت پیوسته از مایکل می‌خواست به رشد خود ادامه دهد. این عاشق واقعی لیورپول، به نحو دیوانه کننده‌ای از مایکل مراقبت می‌کرد. ”پسر کوچک“ به چنان اعتماد به نفسی رسیده بود که افراد بزرگتر از خود را به مبارزه دعوت می‌کرد و همواره با آنها مقابله می‌نمود. رکورد وی طی اولین فصل حضورش در ”الکساندرا“ فوق‌العاده بود: ۳۴ گل در ۲۴ بازی!

۹ گل در ۲۰ دقیقه!

در جریان یکی از دیدارها، اوون در ۲۰ دقیقه ابتدائی ۹ گل به ثمر رساند؛ اما در ادامه از سوی مربی به بیرون زمین هدایت شد. رابرتس غالباً اوون را برای مقابله با بازیکنان بزرگ به زمین می‌فرستاد. این خطر وجود داشت که آمار گلزنی وی تقلیل یابد؛ اما بعدها ثابت شد این نگرانی بیهوده است. هرگاه مایکل گل می‌زد، رابرتس می‌خندید و هر وقت در تله بازیکنان بزرگتر از خود گرفتار می‌آمد، باز هم رابرتس را خندان می‌دیدیم.پست بازی اوون در همان دوران ابتدائی مهاجم مرکزی بود. مایکل توانائی زیادی در قطع توپ داشت و هم‌تیمی‌هایش از هوش وی نهایت بهره را می‌بردند. توانائی‌های وی به همین جا ختم نمی‌شد.مایکل می‌توانست با سرعت تمام بدود و سانتر بازیکن تیمش را با یک ضربه به گوشه دروازه بفرستد. به هر حال پس از حضور یک ساله در ”الکساندرا“ اوون به تیم زیر ۱۱ ساله‌ها ارتقاء درجه یافت. در خانه اوون غوغائی به پا شد. او و گل‌هایش حرف اول روزنامه‌ها بودند. اوون نوجوانی، تحت‌نظر مربی جدید ”دیونیکلیس“ بازی در ۲ رده متفاوت را تجربه کرد. این ۲ رده تیم‌های ”هاواردن رنجرز“ و ”سنت دیویس پارک“ نام داشتند. هت‌تریک در بازی ”فستیوال جرسی“، رکورد ۹۷ گل در رده‌های سنی پایه را رقم زد. در آن زمان مایکل ”دانش‌آموز نقش گلزنی“ نام گرفته بود؛ با این حال مشکل بزرگ وی تاکتیک‌نپذیری و سن پاینش بود. مایکل تحت یک فشار طبیعی بود؛ چرا که پس از مدتی با قبول دعوتنامه یک تیم محلی دیگر، ۳ شغله شد!

می‌توان گفت پدر اوون نقش به‌سزائی در ارتقاء وی داشت. مایکل اکثر تکنیک‌ها را از پدرش تقلید می‌کرد.این جوان نظم خاصی داشت، به‌طوری که بنابر گفته پدرش هرگز بدون یونیفورم مخصوص تمرین نمی‌کرد. هنگامی که اوون ۱۱ ساله شد، چشم تمام تیم‌های انگلیسی به‌دنبال جذب او بود. از جمله افرادی که به‌کار او اعتقاد داشتند، برایان کید بازیکن سابق منچستریونایتد و مربی چندی قبل تیم جوانان لیورپول بود. ۶ گلی که اوون در یک نیمه مقابل ”دی‌ساید“ به ثمر رساند باعث شد این مربی، شیفته‌وار به صرافت جذبش بیفتد. اما مشکل اصلی سفرهای طولانی بازیکنان حرفه‌ای باشگاه بود که عملاً با سایز روحی اوون تطابق نداشت. پس از مدتی اوضاع تغییر یافت و اوون با حضور در تیم ”کید“ فرصت ملاقات باشگاه‌های بزرگ انگلستان را به‌دست آورد. وی یک هفته در تمرینات منچستریونایتد، ناتینگهام‌فارست و آرسنال شرکت کرد؛ اما اوج آرزوهای خود را هنگام ملاقات اعضاء اورتون (تیم محبوب آن دورانش) و به‌خصوص قهرمانش ”گری لینه‌گر“ عملی شده دید؛ اما هنگامی که با ”استیو هاوی“ یکی از اعضاء تیم‌های پایه لیورپول آشنا شد، اما هنگامی که با ”استیو هاوی“ یکی از اعضاء تیم‌های پایه لیورپول آشنا شد، مسیر زندگی خود را تغییر یافته دید. او این جوان را به باشگاه لیورپول دعوت کرد. در سال ۱۹۹۰ اوون به‌عنوان یکی از اعضاء درخشان تیم آکادمی باشگاه لیورپول، جواز حضور در مرتبه‌ای بالاتر را دریافت داشت. مایکل در ۱۴ سالگی سفر دیگری را تجربه کرد. این بار مقصد ”لیل شال“ و مدرسه فوتبال معروفش بود. برای مایکل رقابت، تازه آغاز شده بود. در سال ۱۹۹۴ وی رفت و آمدهای متعددی بین لیل‌شان و لیورپول داشت.

ملی‌پوش ۱۵ ساله

در دسامبر سال ۱۹۹۵ اوون جواز حضور در تیم زیر ۱۵ ساله‌های انگلستان را به‌دست آورد. او در همان اولین دیدار ملی به گلزنی پرداخت و ۷ بازی دیگر را نیز با ۱۱ گل پشت سر گذاشت. او رکورد غرورآمیزی رقم زد و عنوان بهترین گلزن تاریخ رده‌های پایه انگلستان را به خود اختصاص داد. تنها ناکامی وی شکست ۴ بر ۲ تیم ملی مقابل آلمان در ویمبلی بود. مایکل زننده یکی از ۲ گل نافرجام تیمش شد.

هت‌تیک مقابل منچستریونایتد

مایکل در یکی از دیدارهای تیم جوانان لیورپول در جریان جام حذفی جوانان جزیره مقابل منچستریونایتد (دشمن قدیمی باشگاه) یک ”هت‌تریک“ خلق کرد. در ادامه تک گل وی در فینال جام سبب‌ساز اولین قهرمانی لیورپول در تاریخ این رقابت‌ها شد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید