پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نقش رسانه ها در ورزش


نقش رسانه ها در ورزش

نقش رسانه ها در موفقیت تیم های ورزشی چه اندازه است متن ها و تیترهای مطبوعات, پیام های رادیو و تلویزیون, تراكت, پوسترها, عكس ها و بیلبوردها كه مملو از نماد و معناهای اسطوره ای و گاه ایدئولوژیكی است چه تأثیری در پیروزی تیم ها خواهد داشت آیا مسئولین برگزاری مسابقات بزرگ كه میلیونها درآمد از تلویزیون و تبلیغات دارند, بر اخبار, گزارش ها و تیترهای ورزشی تسلط دارند

شكی نیست كه رسانه های ورزشی به ویژه مطبوعات الگوهایی را در فرهنگ مدرن ایجاد می كنند، كه آنها ادراكات مشترك اجتماعی را حجم می بخشند. مطبوعات آگاهی عامه جامعه را واقعیت می بخشند. مطبوعات قهرمان می سازند. الگوها را در جامعه به عنوان مدل های اخلاقی و ورزشی مطرح می كنند و گاه این اسطوره ها را از شكل مفهوم فرهنگی به فهم عامیانه تبدیل می كنند. مثال زنده این توجه به غلامرضا تختی برمی گردد. در دوره ای كه یكی دو تا نشریه ورزشی بیشتر نداشتیم، كیهان ورزشی از تختی الگویی ساخت غیرقابل دسترس، اما مردمی، او اسطوره ای از پهلوانی و جوانمردی در جامعه بی قهرمان ما شد. نحوه شروع معرفی تختی تا ابعاد بخشیدن به شخصیت معمولی او با قلم نویسنده این نشریه به شكل سحرآمیزی در جامعه تسری پیدا كرد و ناگهان تختی به یك پهلوان اسطوره ای بدل گشت و تا به امروز پس از سی و هشت سال همچنان یك قهرمان بلامنازع باقی مانده است. كیهان ورزشی در آن زمان تختی را در تاریخ الگویی قابل فهم معرفی كرد و آن را در بین توده های مردم به شكل فرااجتماعی جا انداخت تا به تأثیر رسانه ها در ورزش بیشتر پی ببریم. نقش رسانه های ورزشی ما را از طریق و مسیر تیم یا كشوری كه تشویق می كنیم، در فضا و زمان خاص آن قرار می دهند. از این طریق می خواهیم به اهمیت فرهنگی ورزش در جامعه نقب بزنیم و از طریق آن به نقش الگوها در رسانه ها و اجتماع برسیم.ورزش، در سال های اخیر به نحو فزاینده ای نهادی شده است، چرا كه اكثر نظام هایی كه فعالیت های ورزشی را ایجاد كرده اند مشتركاً توسط دولت و سازمان های داوطلب اداره می شوند. این نظام كه منبع عظیمی از كاركنان ایثارگر داوطلب را در اختیار دارد، از نظر تعداد، احتمالاً بزرگترین جنبش مشاركتی است.بین ۱۵ تا ۷۰ درصد از جمعیت هر كشور به طور منظم در یكی از رشته های ورزشی فعالیت می كنند. شمار افراد مشاركت كننده در این امر در جهان بالغ برمیلیونها نفر است، برخی این نیروهای عظیم را، كه در انبوهی از باشگاهها و فدراسیون های ورزشی در سطوح محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی گرد آمده اند، تكیه گاهی می دانند برای دموكراسی در عمل و ارائه دهنده فرصتی به حساب می آورند برای جوانان (كه بیش از همه در ورزش مشاركت دارند) تا معنی كثرت گرایی دموكراتیك را دریابند. به رغم دستور صریح منشور بین المللی آموزش های جسمی و ورزشی، هنوز راهی دراز را باید پیمود، تا دسترسی به ورزش در عمل تبدیل به حق همگانی شود. نقشه توسعه نیافتگی در ورزش مگر در جزئیاتی، با نقشه توسعه نیافتگی یكسان است در اینجا نقش رسانه ها برای ترویج ورزش، معرفی و انعكاس های رویدادها كه بتواند در نسل های امروز ایجاد انگیزه كند بسیار مهم است.آنها الگوسازی می كنند، قهرمان می سازند و نمونه های اجتماعی تحویل می دهند. تماشاگران ورزشی یا خوانندگان روزنامه ها و مجلات ورزشی به دنبال یك نوع الگوبرداری برای پرورش شخصیت خود هستند. روانشناسی اجتماعی نشان می دهد كه چگونه همسان سازی شخصی یا یك گروه به هنگامی كه فرد در تشخیص هویت خود گروه بزرگتری را مرجع قرار می دهد به وقوع می پیوندد، سپس این دیگری تعمیم یافته و هویت گروهی، هنجاری برای فعالیت اجتماعی می گردد. در اینجا نقش رسانه ها بیشتر متجلی می شود، چون آنها می توانند همین نیازهای شناختی یا عاطفی را به نوعی به سوی منطق یك مسابقه سوق دهند و تماشاگران را به نوعی با ستاره های خود همسان كنند و به شكل روشن تر همانندی كنند و در بخش های دیگر می توان از طریق رسانه ها با ورزش بسترهای تازه ای برای پرورش فرهنگ مطرح كرد. كوبرتن، بنیانگذار المپیك نوین از روزنامه نگاران و دستگاه های تبلیغاتی خواست شرافت و اخلاقیات را در ورزش به عنوان سرآمد تمام فعالیت ها تبلیغ كنند. او معتقد بود كه ورزش با اخلاقیات پیوستگی تنگاتنگی دارد. ورزش نیز چون مذهب اطمینان می بخشد و تسلی می دهد و قابلیت هایی فرهنگی نوین را دارد. در ورزش سختی، تمرین، ریاضت و خودسازی وجود دارد و جایی كه «ریاضت باشد، ریا نیست» ورزش در تمام حكومت ها فرزند آنهاست. استفاده تبلیغاتی از ورزش نیز تنها از طریق رسانه ها امكان پذیر است. از تبلیغات نژادپرستانه هیتلر در المپیك ۱۹۳۹ تا المپیك ۱۹۷۲ مونیخ و حتی ۱۹۸۰ مسكو و ۱۹۸۴ لس آنجلس، رسانه ها در انعكاس صادقانه و انعكاس عامدانه سیاسی نقش داشته اند. اما شرافت و اخلاقیات ورزش در نقطه مركزی چنین حكومت هایی نیز متبلور گشته است.دونده آلمانی هیتلر در المپیك برلن در مقابل قدرت و شجاعت جسی اوونس سیاهپوست سر فرود آورد و با احترام او را قهرمان واقعی خواند، هرچند هیتلر از آن حركت رنجید. مطبوعات این حركت را به بهترین شكل و در قاموس یك رفتار انسانی انعكاس دادند. لوتزلانگ قهرمان پرش طول آلمان در سخت ترین شرایط كه جسی اوونس با دو خطا احتمال حذف شدنش بود و برای پرش سوم خود را آماده می كرد، دستش را روی شانه اوونس گذاشت و گفت: «من لوتز هستم. نگران نباشید، شما به راحتی خواهید پرید. كمی پایتان را عقب تر بگذارید، برای شما كار راحتی است!» و اوونس ۰۶/۸ متر پرید و یك ركورد تازه برای المپیك بر جای گذاشت و لوتز با ۸۷/۷ متر دوم شد. آلمانی با چشمان روشن و پوست سفید اولین نفری بود كه به اوونس تبریك گفت. یك نژاد آرین به یك سیاهپوست تبریك گفت. فردا تمام تیترهای روزنامه از این حركت نوشتند و عكس های جسی اوونس و لوتز لانگ را در كنار یكدیگر به چاپ رساندند. این حركت مطبوعات كمك كرد تا ورزش به عنوان یك وسیله فرامیهنی در جهان جا بیفتد.

اگرچه هیتلر در اوج قدرت فاشیستی خود خشمگین باشد. با وجود تسلط كامل هیتلر بر رسانه ها، اما تمام مطبوعات از جوانمردی و بزرگ منشی لوتز لانگ نوشتند. این مطلب سالها بعد از طریق رسانه ها به دانشگاه صلح در كاستاریكا فرستاده شد و توسط «تاپیووارس» رئیس فنلاندی آن در این دانشگاه به یادگار گذاشته شد. این مطلب یكی از بهترین مطالبی كه در صفحه اول اكثر روزنامه های سال ۱۹۳۶ به چاپ رسید و از آنجا نقش ورزش در جامعه آن روز بیشتر شد.آنچه امروزه به عنوان یك رسالت اجتماعی بر دوش نویسندگان ورزشی ما گذاشته شده است، حفظ اصالت ها و نقش فرهنگ در نوشته ها و مقالات روزمره هفتگی ماست. از منظر اجتماعی به ورزش نگریستن و با صافی انسانی به اتفاقات نگاه كردن است. مطبوعات و رادیو و تلویزیون می توانند در ورزش امروز جهان و ایران به عنوان یك عامل پیش برنده فرهنگی و ورزشی معرفی شوند.گریز از اخلاقیات و فرهنگ در ورزش و دست یازیدن به خبرها و اتفاقات بی ارزش جاری در سطح زیرین ورزش، نسل امروز ما را در همان كلاس و سطح معمول نگه خواهد داشت و یك ركود فرهنگی در جامعه ما ایجاد خواهد كرد.

جهانگیر كوثری



همچنین مشاهده کنید