پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بهترین تیم تاریخ فوتبال از نگاه بابی چارلتون


بهترین تیم تاریخ فوتبال از نگاه بابی چارلتون

وقت زیادی را صرف انتخاب بهترین دروازه بان کردم, به شکلی که دچار سردرد شدم نمی توانستم از بین گوردون بنکس و پیتر اشمایکل یکی را انتخاب کنم اما در نهایت تصمیم گرفتم گوردون را برگزینم زیرا در طول دوران بازیکنی خود با او روبرو شده بودم بازی مقابل گوردون بیشتر شبیه یک کابوس بود

«سر بابی چارلتون» بازیکن اسطوره ای منچستریونایتد بهترین تیم تاریخ فوتبال از دیدگاه خود را روی کاغذ آورده است. او بهترین ها را از میان بازیکنان سال های دور انتخاب کرده و تنها بازیکنانی که هم عصر او نبوده اما در سیاهه بهترین ها حضور یافته اند، پیتر اشمایکل و روی کین هستند.

● دروازه بان: گوردون بنکس

وقت زیادی را صرف انتخاب بهترین دروازه بان کردم، به شکلی که دچار سردرد شدم. نمی توانستم از بین گوردون بنکس و پیتر اشمایکل یکی را انتخاب کنم اما در نهایت تصمیم گرفتم گوردون را برگزینم زیرا در طول دوران بازیکنی خود با او روبرو شده بودم. بازی مقابل گوردون بیشتر شبیه یک کابوس بود! شما به عنوان یک مهاجم روحیه خود را مقابل او از دست می دادید زیرا او همه توپ ها را مهار می کرد. در انگلستان با او هم تیمی بودم. بدون تعارف می گویم وقتی او را درون دروازه داشتیم، خیالمان از بابت گل نخوردن راحت بود. او یک قهرمان بود. فکر می کنم انتخاب درستی انجام داده ام.»

● دفاع راست: یالما سانتوز

او بین سال های ۵۴ تا ۶۶ در ۴ جام جهانی شرکت کرد و بهترین مدافع راستی است که تاکنون دیده ام. او را در نقش دفاع وسط نیز دیده بودم اما به نظر من او می توانست در همه جای زمین بازی کند.

● دفاع میانی: بابی مور

برای انتخاب بهترین بازیکن این پست نیز به مشکل برخوردم. نمی توانستم «جان چارلز» را در این تیم جا ندهم اما بابی نیز فوق العاده بود و ترکیب وی با «بکن باوئر» را بیشتر می پسندم. بابی می توانست بازی را پیش بینی کند حتی می توانست حرکت مهاجم روبروی خود را حدس بزند و مانع از ادامه کار او شود.

دفاع میانی: فرانتس بکن باوئر

کیفیت بازی وی شباهت بسیاری با بابی مور داشت. بسیار عالی تکل می زد و با یک پاس می توانست جریان بازی را تغییر دهد. همیشه کنترل خوبی بر شرایط بازی داشت و هیچ گاه نمی ترسید. بازی مقابل او کار بسیار مشکلی بود.

● دفاع چپ: سیلویو مارزولینی

او در طول دهه ۶۰ برای آرژانتین درخشید. بازیکن بسیار محکمی بود و در پست خود بهترین به شمار می رفت. سرعت زیادی نداشت اما قدرت بازیخوانی او چیزی بود که همه را به تحسین وامی داشت. اوج هنرنمایی وی جام جهانی ۱۹۶۶ انگلستان بود. نوع بازی وی به شکلی بود که کنترل بسیار خوبی بر روی توپ داشت و همین مسأله به وی فرصت می داد توپ را با خیال راحت از منطقه خطر دور کند.

● هافبک راست: میشل پلاتینی

هافبک های زیادی مدنظر من بودند اما کلاس پلاتینی با سایرین تفاوت دارد. او می توانست در کمترین فضاها، پاس ها را ارسال کند؛ کاری که هیچ کس نمی توانست آن را انجام دهد. به عنوان یک هافبک، گل های بسیاری به ثمر می رساند و در زمان خود بهترین بود.

● هافبک میانی: آلفردو دی استفانو

کاپیتان تیم و باهوش ترین بازیکنی که تاکنون وارد زمین فوتبال شده است. نخستین باری که او را دیدم در جام قهرمانی باشگاه های اروپا بود و من از روی صندلی های برنابئو شاهد بازی او بودم.

نمی توانستم از او چشم بردارم. با پاس های دقیق می توانست توپ را به همه جای زمین برساند. خوب گل می زد و به تیم اقتدار خاصی می داد.

● هافبک میانی: دانکن ادواردز

حاکم مطلق میدان بود و غیر قابل مهار. فیزیک بدنی بسیار عالی داشت و می توانست به هر شکلی که شده توپ را از چنگ حریف درآورد. متأسفانه او در فاجعه مونیخ کشته شد و این مسأله فقدان بزرگی، هم برای منچستریونایتد و هم برای انگلستان بود. در فوتبال امروز هیچ بازیکنی را نمی یابم که به خوبی او باشد. او با هر مقیاسی فوق العاده بود.

● هافبک چپ: یوهان کرایف

بسیار باهوش. مغزش برای فوتبال ساخته شده بود. کنترل هایش بر روی توپ بسیار عالی بودند و به شکل غریزی می توانست توپ های بسیار خوبی برای همتیمی هایش ارسال کند. با استعداد بود و گل های زیادی به ثمر می رساند. حضور او در زمین به سایر بازیکنان روحیه می داد.

● مهاجم: پله

برای انتخاب مهاجم بین ۳ گزینه فکر می کردم. پله، مارادونا و پوشکاش اما نتوانستم پله را خارج از ترکیب قرار دهم. بیشتر مردم نیز پله را به پوشکاش ترجیح می دهند زیرا چیزهای بیشتری درباره او شنیده اند. شاید پله بیش از حد مورد توجه قرار گرفته باشد اما اگر این ۲ را با هم مقایسه کنید، فاصله زیادی بین آنها نیست. زمانی که پله هزارمین گل خود را به ثمر رساند، تمام نشریه های دنیا عکس او را چاپ کردند و مطلب بسیاری در موردش نوشتند. وقتی این موضوع را به پوشکاش گفتم، وی در جواب گفت: «من هزارمین گلم را ۵ سال پیش به ثمر رساندم!» شاید بهتر است پله و پوشکاش در بین ۲ نیمه با هم تعویض شوند!

● مهاجم: دیه گو مارادونا

او با سرعت زیادی توپ را حمل می کرد. دیگر هیچ بازیکنی را همانند او ندیده ام. حضور وی در تیم حریف شما را به وحشت می انداخت. به سختی می توانستند او را متوقف کنند و همیشه خود را در موقعیتی قرار می داد که بتواند گلزنی کند.

● مربی: سرآلکس فرگوسن

فکر نمی کنم برای این تیم نیازی به مربی باشد. فقط باید به آنها بگویید با سیستم ۳-۳-۴ بازی کنند یا ۲-۴-۴ اما اگر بخواهم کسی را برای مربیگری انتخاب کنم، کسی جز آلکس نخواهد بود. او تنها کسی است که می تواند هدایت چنین بازیکنانی را در دست بگیرد.

● نیمکت نشینان

▪ پیتر اشمایکل:

یک دروازه بان فوق العاده. بهترین دروازه بانی که یونایتد در تمام تاریخ داشته است.

▪ جان چارلز:

اگر بخواهید به صورت رندوم تیمی را انتخاب کنید، نمی توانید چارلز را در آن جای ندهید. بازیکن بسیار بزرگی بود و روی تمام توپ های هوایی تأثیرگذار بود.

▪ روی کین:

یکی هدایت کننده مادرزاد بود و در زمین بازی های زیبایی ارائه می داد. در طول دوران بازی اش اشتباهات زیادی انجام نداد اما هرگاه مرتکب اشتباه می شد، پای آن می ایستاد.

▪ فرانس پوشکاش:

هیچ گاه موقعیت های تک به تک را از دست نمی داد و همه آنها را تبدیل به گل می کرد. رکورد گل های ملی او حیرت آور است. وی در ترکیب رئال نیز گل های بی شماری به ثمر رسانده است.



همچنین مشاهده کنید