پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

از شعار صلح جویی تا رفتار جنگ افروزی


از شعار صلح جویی تا رفتار جنگ افروزی

تاملی در ماهیت و عملکرد قدرت های استعماری با تمثیل و رهنمودی آگاهی بخش در اندیشه سیاسی امام خمینی

در دنیای کنونی و با تحرکات و فعالیت های قدرت های سیطره جویی که بیش از نیمی از جهان را بلعیده اند و باز آرام و قرار ندارند و در صدد بلعیدن بیشتر می باشند ترفند نمایش های بشردوستانه و شعارهای آتشین در حمایت از صلح جای پای استعمارگران بین المللی را صاف و هموار می نماید و آنان را سهل تر و با سرعت و شتاب بیشتر به جنگ افروزی و بسط سلطه خود بر ملل محروم و غارت منابع ثروت و نفوذ در ارکان فرهنگ و سیاست و اقتصاد کشورها به حرکت درمی آورد.

از نظام های سیاسی و حکومتی دنیای استکبار جای تعجب و شگفتی نیست که این گونه دم از صلح می زنند و به نام حمایت از آرامش و به منظور برقراری ثبات و همزیستی مسالمت آمیز آتش جنگ می افروزند بلکه از برخی از ملت ها و آن هم از گروه های کثیری از قشر تحصیلکرده و جوان و دانشجوی آنها باید به شگفتی افتاد و انگشت حیرت بر دهان نهاد که چساب فریب شعارهای ظاهری و دروغین قدرت های استعماری همچون آمریکای جنایتکار را می خورند و در دام های خدعه و نیرنگشان گرفتار می شوند و به مرور در شمار عوامل و حامیان آنان درمی آیند و برای تامین اهداف و مطامعشان تلاش و فعالیت می کنند و استقلال کشور و سرزمین خود را در معرض خطر جدی قرار می دهند!

از این قشر که عبور کنیم و آنها را با آموزه های غربی و آمریکایی تنها بگذاریم تا همچون تجربه های تلخ و مکرر تاریخ در خلوت های به اصطلاح روشنفکرانه خود و با سیر و سفر در عالم تخیل و عبارت پردازی های فاقد علم و عمل و همخوان با سیاست های قدرت های استعماری به صدور نظریاتی همانند « ضرورت از سر تا پا غربی شدن ملت ها » بپردازند به اقشار محروم و ستمدیده جوامع و کشورها به ویژه سرزمین های اسلامی می رسیم . اینان هرگز فریب شعارهای صلح جویانه را نمی خورند چرا که به وضوح و همیشه در معرض تهاجمات وحشیانه و بمباران های شدید و وحشتناک قدرت های استعماری و اقمار و عوامل آنان قرار دارند و چگونه قابل تصور است که در همان حال و وضعیت اسفناک که خانه هایشان تخریب می شود و عزیزانشان تکه تکه می گردند و در خاک و خون غوطه ور می شوند بپذیرند که مهاجم های وحشی و خونخوار صلح دوست و حامی محرومان و ناجی مظلومان می باشند !

در اندیشه سیاسی امام خمینی درباره این موضوع تمثیلی زیبا می یابیم که در متن رهنمود و تحلیلی که از این صلح دوستان جنگ افروز! دارند آن را مطرح می کنند و برای مخاطب بینش و آگاهی خاصی که اصل واقعه را ملموس تر و معقول تر می نماید به وجود می آورند.

حضرت امام خمینی ادعاهای مکرر صلح دوستی قدرت های استعماری را که در تمام مقاطع تاریخی و مناطق جغرافیایی و از گذشته تا امروز وجود داشته است اینگونه به نقد می گذارند :

« این قدرت های بزرگ هیچ وقت در فکر این نیستند که یک آسایشی برای ملت ها باشد. شما الان ملاحظه می کنید که در لبنان چه می گذرد بر اهالی لبنان از دست همین هایی که برای صلح آمده اند. آمریکا و فرانسه و انگلستان و ایتالیا برای این که صلح را در آن جا پایدار کنند آمده اند و جنگ راه انداخته اند. جنگ راه انداخته اند در محلی که اگر این ها نباشند خود آنجا آرامش بهتر پیدا می کند تا این ها باشند. اگر آمریکا نبود و فشار به مردم نمی آورد آن بیچاره هایی که تحت آن همه فشار هستند بالاخره یک کاری انجام می دهند... عمال آمریکا که صهیونیسم هم از آنهاست و فرانسه هم باید از آنها حساب بکنیم این ها به عنوان اینکه ما می خواهیم صلح را در منطقه نگه داریم آمدند و ببینید چقدر فساد وارد کرده اند بر این منطقه . از آن طرف شوروی به عنوان این که صلح در افغانستان درست کند آمده است چندین سال است قریب پنج سال است که الان دارد در افغانستان آتش به پا می کند. از آن طرف هم آمریکا در هر نقطه ای که دستش برسد می گوید ما برای صلح می خواهیم برویم و لکن فساد ایجاد می کند. نمی دانم این مثل را شما شنیدید : یک بچه پسر کوچکی بود که یک نفر آدم کریه المنظر که صورتش جوری بود که بچه ها از او می ترسیدند او بغلش گرفته بود و او از ترس همین آدم گریه می کرد! این گفت : نترس من اینجا هستم . یک کسی به او گفت که آقا این از تو می ترسد تو این را بگذار زمین این آرام می شود.

حالا این ها قدرت های بزرگ آمده در افغانستان می گوید نترسید ما اینجاییم ! در لبنان هم نترسید ما اینجا هستیم ! خوب این مردم از شما می ترسند . خوب شما بروید کنار مردم آرام می گیرند . » (۱ )

با تامل در سخنان عمیق و راهگشای حضرت امام خمینی پیام های سیاسی ذیل را دریافت می نماییم :

۱) تحلیل و بررسی حضرت امام از تفکر صلح طلبی قدرت های استعماری به گونه ای دقیق و عمیق است که تمام مستندات مشهود و مکتوب تاریخی صحت آن را اثبات می نمایند لکن این عملکرد استعمار شرق و غرب با وجود صراحت و ضبط و ثبت تاریخی در گذشته و تکرار آن در امروز هنوز به نفی و انکار جریان های روشنفکری غربی و شرقی و احزاب وابسته به اردوگاه های چپ و راست قرار می گیرد و این مدعیان طرفداری از مردم مطامع و منافع اربابان خود را به ناچار و با تعیین جیره ها و پاداش های لذت بخش به صورت اهدای دلارهای سرازیر شده توسط رابطین پنهان بر مصالح کشور و سرزمین خود ترجیح می دهند!

واقعیت های غیرقابل انکار نشان می دهد که رهبران سیاسی و حکومتی اردوگاه های شرق و غرب در تمام برهه های زمانی و مقاطع تاریخی سیاست های شیطانی خود علیه کشورهای محروم را نه به صورت نمایان و مستقیم که به صورت پنهان و غیرمستقیم به منصه ظهور رسانده اند و با شیوه های مبتنی بر مکر و نیرنگ و با فریب افکار نسل جوان کشورها و وابسته و متمایل کردن آنها به خود تهاجم های نظامی خویش را توجیه کرده اند و در همان حال که ادعاهای بشردوستانه و صلح جویانه داشته اند ضدبشر وارد جنگ با مردم بی گناه شده اند.

۲) در ایجاد جنگ و کشتار در سرزمین های اسلامی با ادعای بشردوستی و صلح جویی بین سران سیاسی دنیای شرق و غرب عملکرد واحدی حاکم است . یعنی هیچ کدام از این دو قدرت را در مقاطع تاریخی و سرنوشت ساز به ویژه درعصر پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نه تنها در شعارهایشان صادق و خالص مشاهده نمی کنیم که در عمل منافق می یابیم و همواره در نقطه مقابل و متضاد با آنچه گفته اند رفتار کرده اند!

پس از پیروزی انقلاب شوروی با علم و یقین به این که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی نهضتی صددرصد ضدآمریکایی می باشد و باید آن را یاری داد تا به اهداف خود به طور کامل نائل آید و وحدت و استقلال سرزمین های اسلامی که افغانستان یکی از آنهاست صیانت گردد به خاک این کشور حمله کرد و آن را به اشغال خود درآورد!

در همان شرایط حساس و تاریخی آمریکا لبنان را آماج یورش های خویش قرار داد و توسط ولیده نامشروعش اسرائیل و با حمایت کشورهای غربی و اروپایی جنایات بی شماری را علیه ملت مسلمان و مظلوم آن سرزمین مرتکب گردید.

هم در تهاجم شوروی به افغانستان و هم در تهاجم آمریکا به لبنان آنچه مورد ادعای این دو قدرت و اقمار آنها بود صلح دوستی در شعار و در همان حال جنگ افروزی در رفتار بود!

۳) وقوع انقلاب اسلامی در ایران می توانست فرصتی باشد برای ابرقدرت شرق در جهت حمایت از نهضت و نظامی که پنجه در پنجه آمریکا افکنده است و به مرور به بسیج ملل مسلمان علیه آمریکائیان جنایتکار می پردازد لکن نه تنها از این فرصت استفاده نشد بلکه در تحمیل جنگ سخت آمریکا به ایران توسط حزب بعث عراق حمایت از صدام در برنامه کار کاخ نشینان کرملین قرار گرفت و اهدای میگ های روسی و سایر سلاح های مرگبار به عراق برای تسریع در روند پیشروی و سرکوب نظام و کشور ایران نشانه بارز آن می باشد!

حمایت های عملی و نظامی سران استعمار شرق از جنگ آمریکا علیه ایران واقعیت تلخی را به اثبات می رساند و آن اینکه قدرت های استعماری مخالف و متعارض با هم در شرایط خاصی که پای استقلال ملت ها به میان می آید به همدیگر نزدیک می شوند و برای سرکوب و نابودی ملل محروم ـ که شعار حمایت از آنها را سر می دهند ـ متحد می شوند!

در کنار مصداق بارز خیانت استعمار شرق به اسلام و استقلال ایران اسلامی با حمایت های نظامی شوروی از جنگ آمریکا علیه ایران موضوع « کمونیست های آمریکایی » که حضرت امام خمینی مطرح کردند(۲ ) نمونه و مصداقی دیگر است .

اگرچه در نگاه ژرف حضرت امام خمینی با سیاست های آمریکا کمونیست هایی به ظاهر کمونیست و در باطن مامور آمریکا علیه انقلاب و نظام اسلامی ساخته و پرورده و به کار گمارده شدند لکن چراغ سبز شوروی و تلاش عملی این کشور برای گسیل نیروهای کمونیست طرفدار خود در کردستان و سایر مناطق برای حمایت از منافع آمریکا و مساعدت او در سرکوب انقلاب اسلامی نیز نظریه ای دور از ذهن نیست و کنکاش های تاریخی و تحقیق های میدانی در منطقه می تواند بر آن صحه بگذارد.

۴) از ادعاهای بشردوستی و صلح جویی قدرت های استعماری که بگذریم پای سازمان های بین المللی حامی حقوق بشر و صلح و همزیستی ملت ها به میان می آید.

به راستی شگفت انگیز است که هم از جنبه فکری ونظری و هم از جنبه عینی و عملی بین این سازمان های به اصطلاح صلح طلب و حامی ملل مظلوم و قدرت های استعماری « هدف واحد » و « اشتراک مساعی » مشاهده می کنیم و برهمین اساس باید اذعان کنیم که این سازمان ها اولا ساخته و پرورده دنیای استکبار می باشند و ثانیا در نهایت به هم می رسند و منافع ملل محروم را به نفع ظالمان وسیطره جویان مصادره می کنند.

از یاد نبریم این رهنمودهای آگاهی بخش امام خمینی را که فرمود : « این هایی که ... صحبت می کنند از حقوق بشر و صحبت می کنند از صلح و صفالله همه شما می دانید خودشان هم می دانند که دروغ می گویند . » (۳ ) و « این دستگاه هایی که برای حقوق بشر درست کردند تمام دستگاه هایی برای چپاول بشر است » . (۴ )

۵) حضرت امام خمینی پس از به کار بردن تمثیل « گریه بچه از شخص زشت صورت و سعی بیهوده او در ایجاد آرامش در کودک » و انطباق آن با شعار و ادعای بشردوستی و صلح جویی قدرت های استعماری و در همان حال تهاجم و تعدی به کشورهای اسلامی و اشغال آنها راه حل را نه سکوت و دست روی دست گذاشتن که تحرک و جهاد و مبارزه می دانند و از این که این دستور و فرمان صریح و آشکار قرآنی برای دفع اشغالگران و جنگ طلبان مدعی صلح به فراموشی و نسیان سپرده شده و ذلت تسلیم بر عزت جهاد و مبارزه رجحان و برتری یافته است اینگونه اظهار تاسف می نماید :

« این قدرت هایی که می گویند ما برای صلح آمدیم و مع الاسف در خانه عرب ها عرب ها را دارند می کوبند و عرب ها نشسته اند تماشا می کنند. این ننگ را عرب ها کجا می برند که اجانب کفار آمده اند در خانه اعراب به اعراب تعدی می کنند و این ها نشسته اند تماشا می کنند! » (۵ )

۶) آنچه امروز در عراق می گذرد که تداوم اشغالگری آمریکا و کشتار مردم مظلوم و غارت منابع ثروت ملی این کشور به ویژه « نفت » می باشد مصداق روشن و نمایانی از ادعای بشردوستی و صلح طلبی آمریکاست که در حرف و شعار مانده است و هنوز تکرار می شود و حال آن که در عمل و رفتار جز جنگ و قتل و غارت مشاهده نمی گردد و متاسفانه اعراب دستی از آستین وحدت بیرون نمی آورند و در رفع موانعی که دولت و ملت عراق را به قدرت و توانایی های نظامی و تسلیحاتی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی لازم برای بیرون راندن اشغالگران نائل گرداند مساعدتی نمی کنند.

۷) ادعاهای صلح طلبی و بشردوستی آمریکا که با جنگ افروزی این دولت استعماری با تسلیح اسرائیل و زمینه سازی برای هجوم این ولیده خبیث به کشور لبنان همراه بوده و هست و در جنبه سیاسی نیز با حمایت های پی درپی و همه جانبه از مهره های حکومتی و دولتی وابسته به خود همراه می باشد فقط با شیوه ها و راهکارهای قرآنی یعنی تحقق اصل « جهاد اسلامی » خنثی و دفع گردید و فرزندان غیور اسلام در جبهه مقاومت اسلامی به رهبری عنصر شجاع و آگاه و بصیری همچون سیدحسن نصرالله همه عرصه ها را بر قوای کفر مسدود کردند و حماسه ای آفریدند که دنیای استکبار را در شگفتی و حیرت فرو برد.

آیا اعراب مسلمان نباید از الگوی جبهه مقاومت اسلامی لبنان درس و عبرت بگیرند و با عمل دقیق و کامل به اصل و قانون قرآنی « جهاد » طومار استعمارگری و تعدی و اشغالگری را در کشورهای خود درهم پیچند و عزت و استقلال سرزمین های اسلامی را صیانت و پاسداری کنند

آیا نیروهای مسلمان در همه کشورهای اسلامی از جمله عراق و در تشکیلات دولت شیعی این واقعیت را مورد توجه و نظر قرار نمی دهند که قرآن کریم با صراحت و صلابت اعلام می فرماید : « یاایهاالذین امنوا لاتتخذواالکافرین اولیا »

« ای اهل ایمان هرگز کافران را سرپرست خود قرار ندهید . » (۶ )

و نیز آیا فراموش کرده اند که قرآن کریم اعتماد به ستمگران متعدی و اشغالگر را نفی می نماید و فرجامی سیاه و تلخ برای آن پیش بینی می نماید :

« ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار »

« و شما مومنان هرگز نباید با ظالمان و ستمگران دوست و همدست گردید که اگر چنین باشید آتش کیفر آنان شما را نیز فراخواهدگرفت . » (۷ )

آیا هنوز هم باید اسیر اغواگری ها و ادعاهای فریبکارانه استعمارگران متجاوزی چون آمریکا شویم که با شعار بشردوستی و صلح جویی بشرستیزی و جنگ افروزی می کند و با نیرنگ اعطای آزادی و دموکراسی به جلب اعتماد و اطمینان مسلمین می پردازد و به مرور تا آنجا با « حرکت رو به جلو » پیش می تازد که استقلال سرزمین های اسلامی را هتک و منکوب می نماید !

پاورقی :

۱ ـ صحیفه امام از انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج ۱۸ ص ۲۳۶ و ۲۳۷

۲ ـ احزاب و گروه های سیاسی از دیدگاه امام خمینی تبیان (آثار موضوعی ) دفتر سی ودوم موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص ۴۴۱

۳ ـ آئین انقلاب اسلامی آرا و اندیشه های امام خمینی موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص ۴۳۰

۴ ـ کلمات قصار پندها و حکمت های امام خمینی موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص ۱۵۹

۵ ـ صحیفه امام ج ۱۸ ص ۲۳۸

۶ ـ قرآن کریم سوره نسا (۴ ) آیه ۱۴۴

۷ ـ سوره هود (۱۱ ) آیه ۱۱۳

آنچه امروز در عراق می گذرد که تداوم اشغالگری آمریکا و کشتار مردم مظلوم و غارت منابع ثروت ملی این کشور به ویژه « نفت » می باشد مصداق روشن و نمایانی از ادعای بشر دوستی و صلح طلبی آمریکاست که در حرف و شعار مانده است و هنوز تکرار می شود و حال آنکه در عمل و رفتار جز جنگ و قتل و غارت مشاهده نمی گردد و متاسفانه اعراب دستی از آستین وحدت بیرون نمی آورند و در رفع موانعی که دولت و ملت عراق را به قدرت و توانایی های نظامی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی لازم برای بیرون راندن اشغالگران نائل گرداند مساعدتی نمی کنند

ادعای صلح طلبی و بشردوستی آمریکا که با جنگ افروزی این دولت استعماری و با تسلیح اسرائیل و زمینه سازی برای هجوم این ولیده خبیث به کشور لبنان همراه بوده و هست و در جنبه سیاسی نیز با حمایت های همه جانبه مهره های حکومتی و دولتی وابسته به خود همراه می باشد با راهکارهای قرآنی یعنی تحقق اصل « جهاد اسلامی » خنثی و دفع گردید و فرزندان غیور اسلام در جبهه مقاومت اسلامی همه عرصه ها را بر قوای کفر مسدود کردند و حماسه ای آفریدند که دنیای استکبار را در شگفتی و حیرت فرو برد

آیا نیروهای مسلمان در همه کشورهای اسلامی از جمله عراق و در تشکیلات دولت شیعی این واقعیت را مورد توجه و نظر قرار نمی دهند که قرآن کریم با صراحت و صلابت اعلام می نماید « ای اهل ایمان هرگز کافران را سرپرست خود قرار ندهید » . و نیز آیا فراموش کرده اند که قرآن کریم اعتماد به ستمگران متعدی و اشغالگر را نفی می نماید و اعلان می کند « شما مومنان هرگز نباید با ظالمان و ستم پیشگان دوست و همدست گردید که اگر چنین باشید آتش کیفر آنان شما را نیز فرا خواهد گرفت » . آیا هنوز هم باید اسیر اغواگری و ادعاهای فریبکارانه استعمارگران متجاوزی چون آمریکا شویم که با نیرنگ اعطای آزادی و دموکراسی به جلب اعتماد و اطمینان مسلمین می پردازد و به مرور تا آنجا با « حرکت رو به جلو » پیش می تازد که استقلال سرزمین های اسلامی را هتک و منکوب می نماید !

در اندیشه سیاسی امام خمینی قدرت های استعماری شرق و غرب و در هر دو اردوگاه چپ و راست و نیز سازمان ها و مراکز بین المللی مدعی صلح جویی و بشردوستی دارای ماهیت واحد و اشتراک مساعی یکسان در تقابل و تعارض با استقلال کشورها می باشند و برای تحقق اهداف و منافع ضدانسانی خود به هم نزدیک و متحد می شوند و بر اساس شرایط خاص به صورت پیدا و پنهان به یکدیگر یاری می رسانند تا استراتژی بسط سیطره فرهنگی و سیاسی و اقتصادی خود بر ملل محروم را محقق سازند



همچنین مشاهده کنید