سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

تاریخ انقلاب را فاتحان ننوشتند


تاریخ انقلاب را فاتحان ننوشتند

به بهانه معرفی کتاب «انتخابات نهم ریاست جمهوری»

«تاریخ را فاتحان نوشته اند» در صحت و سقم این گزاره اگر بحث و نجوایی نداشته باشیم، باید انقلاب اسلامی و حرکت های اسلامی ـ ایرانی را ناقض این گفته مشهور بدانیم. آنگونه که آمار و ارقام نشان می دهد نیروهای مذهبی ایرانی یکی از کم کارترین بازیگران سیاسی فرهنگی در جهان در حوزه خودتاریخ نگاری هستند. نوشتن تاریخ انقلاب ها و جنبش ها به دست و قلم همان انقلابیون و جنبشگران. مسئله ای است که همه انقلاب ها و کشورهای بزرگ جهان بدان پرداخته اند. به هر تقدیر انقلاب ها و حرکت های سیاسی بزرگ با مخالفان و موافقان جدی مواجه است. حافظه تاریخی انسانی نیز بعد از مدتی کوتاه در اثر تکرار و گفتار عوض می شود و حتی وارونه می گردد. لذا مکتوب سازی و مستندسازی امری بسیار مهم و حیاتی برای بقا و خلوص و ماندگاری جریان های سیاسی بزرگ است.

صفحه یکصد و اندی ساله تاریخ معاصر ایران نشان دهنده قیام ها و انقلاب هایی است که عمدتاً متأثر نیروهای مذهبی و یا نیروهای روشنفکری اتفاق افتاده است. تکرار مکرر و اصرار مؤثر بر سرآغازی مشروطه در تاریخ معاصر نخستین اشتباهی است که در تاریخ ایران به دلیل ضعف نیروهای مذهبی جا افتاد. حرکت بزرگ میرزای شیرازی در تحریم تنباکو آغاز فعالیت علما و مردم به همراه یکدیگر برای احیای هویتی ایرانی و اسلامی است. اما جز شیخ حسن کربلایی در «رساله دخانیه ای» اثر مستندی همعصر این جنبش نوشته نشد.

امروزه هر محقق و پژوهشگر تاریخی پذیرفته است که مطالعه تاریخ معاصر ایران را باید از مشروطه آغازید. این نگاه مبتنی بر اصالت غربگرایی برای همه کشورها و جوامع نوشته می شود. در صورتی که باید گفت این علمای اصولی و مجتهدان عقل گرا هستند که با حضور مجدد خود در صحنه برای رسیدن به حکومت به میزان قدر مقدور خود عمل می کنند.

تاریخ جنبش مشروطه خواهی و عدالتخواهی ایرانیان را عناصری فراماسون و ضدروحانیت نوشتند و جز بدگویی علما و روحانیت چیزی را ثبت نکرده اند. ملی شدن صنعت نفت نیز با اختلاف اندکی به همین سرنوشت دچار شده است. «قیامی ملی گرایانه به رهبری دکتر محمد مصدق و حضوری کمرنگ از نیروهای مذهبی» همه چیزی است که در ذهن تاریخ آکادمیک کشور باقی مانده است. هرچند حاکمیت نگاه روشنفکری بر حوزه دانشگاهی و علمی کشور نیز این نقصان را تقویت کرده است. لغو لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی توسط امام خمینی در سال ۱۳۴۱ به عنوان مقدمه انقلاب اسلامی محسوب می شود. حرکتی عمومی در سراسر کشور که ترس شاه را از نیروهای مذهبی برانگیخت. این قیام نیز در کتاب «نهضت دو ماه روحانیت ایران» توسط مرحوم دوانی همان زمان با واقعه مکتوب شد و دیگر هیچ.

از این جهت حتی در انقلاب بزرگ اسلامی ملت ایران جز کتاب نهضت امام خمینی نوشته سیدحمید روحانی نیز چندان تفاوتی با دیگر وقایع مردمی و اسلامی این سرزمین ندارد. متأسفانه تا همین امروز با وجود انتشار کتاب های تحلیلی مختلف پیرامون انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی یک تاریخ جامع و کامل مرجع برای این واقعه عظیم سیاسی فرهنگی قرن وجود ندارد. شبهات پیش پا افتاده و نازلی که گاه گاه در جامعه منتشر می شود گواهی بر این مدعاست. متأسفانه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی حقیقت تاریخی و زوایای حرکت خود را برای هم عصران و معاصران خود به اندازه کافی مستند و مدون نکرده است.

فتح لانه جاسوسی، فتوای سلمان رشدی، خروج سفرای اروپایی و بازگشت شرمسارانه آنها و بسیاری دیگر از افتخارات جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی نیز در خاکستر کم کاری کنشگران و فعالان این عرصه کمرنگ شد. گاه و بیگاه با نقل شبهه ای و بروز تحریفی در تاریخ این وقایع تحرکی سریع الافول دیده می شود.

حلقه ای دیگر از حلقه های حرکت های اسلامی و انقلابی مردم ایران سوم تیرماه ،۸۴ انتخابات نهم ریاست جمهوری اسلامی ایران بود. حرکتی مردمی برای بازگشت به ارزش های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی انقلاب اسلامی همچون سال ۵۷. انتخابی که ناشی از پایبندی و علقه مردم به حقیقت عدالت گستری و حقانیت و کارآمدی اسلام و انقلاب بود.

متأسفانه حب و بغض ها نسبت به نتیجه فردی و کاملاً جزئی این حرکت باعث پیامدهای نامناسبی شد. تقلیل یک حرکت عظیم مردمی به یک انتخاب سیاسی و تقلیل یک انتخاب سیاسی در یک شعار انتخاباتی از سوی دوستان انقلاب دردآور بود. از سوی دشمنان و غیرخودی ها هم فحاشی به مردم و انکار این ارزش ها و سیل افتراها و تحقیر و تمسخرها را آغاز کردند که تا امروز ادامه دارد.

هرچند که «شگفتی ساز»، «خارج از تصور» و «غیرقابل پیش بینی» اصطلاحاتی هستند که معمولاً رسانه های غربی برای توصیف این واقعه به کار بردند. البته این ناباوری در داخل کشور نیز بسیاری را با شگفتی مواجه ساخت، هرچند آن را اظهار نکردند. گام سوم از اقبال عمومی مردم به اصولگرایان کمی متفاوت تر از دو انتخابات شوراها و مجلس شورای اسلامی بود. روند انتخابات ریاست جمهوری نهم در بستری کاملاً متفاوت پیش رفت و شرایط حاکم بر آن تفاوت ها و تمایزات بسیار آشکاری داشت.

اولاً پس از انتخابات دومین دوره شوراها (اسفند ۱۳۸۱) اصلاح طلبان دلیل شکست خود را عدم حضور مردم پای صندوق های رأی و مشارکت ضعیف آنها عنوان می کردند. در انتخابات مجلس هفتم (اسفند ۱۳۸۲) نیز، این جریان ناکامی و عدم توفیق خود را به عملکرد نهاد ناظر بر انتخابات و ردصلاحیت کاندیداهای وابسته به خود از سوی شورای نگهبان نسبت می داد. در صورتی که در انتخابات نهم مشارکت مردم و تأیید همه کاندیداها از سوی شورای نگهبان بهانه را از همه گرفت.

برخلاف دو انتخابات گذشته اصولگرایان یک لیست واحد نداشتند و با ورود آقای هاشمی رفسنجانی انتخابات سه وجه پیدا کرد و در دور دوم انتخابات شکل دیگری پیدا کرد.»(۱)

کتاب «انتخابات نهم ریاست جمهوری» نوشته سید نظام الدین موسوی نیز در سلسله کتاب های معدودی است که برای سلسله حرکت های انقلابی اسلامی مردم ایران تاکنون منتشر شده است. این کتاب در پائیز سال ۸۵ از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ۷۰۰ صفحه منتشر شده است.

کتاب در ۹ بخش با عنوان های بدیع تنظیم شده است.بخش اول «تپش های ناهماهنگ» داستان اختلاف و تشتت در جبهه اصلاحات را در سه گفتار بررسی کرده است.

«زنگ زودهنگام» بخش دوم کتاب است که درصدد بررسی رویه پدرخواندگی سازمان مجاهدین و قیافه های حق به جانب در مواجهه با راست سنتی و در آخر دعوت از هاشمی رفسنجانی برای انتخابات می باشد. تاکتیک فرار به جلو برای فراموش کردن شکست های سیاسی در شوراها و مجلس با مطرح کردن پیش از موعد مباحث انتخاباتی سیاستی بود که از سوی پدرخواندگان اصلاح طلبان اتخاذ شد.(۲)

● آخرین دایه

هنوز مدت زیادی از آغاز پیغام رسانی پنهان و پیدای جریان رادیکال جهت ترغیب هاشمی رفسنجانی برای حضور در عرصه انتخابات نهم ریاست جمهوری نگذشته بود که خبر دعوت مجمع روحانیون مبارز از مهندس میرحسین موسوی برای کاندیداتوری، موج تبلیغاتی گسترده ای را در سطح کشور ایجاد کرد.(۳) حکایت تکراری بخش سوم کتاب پیرامون دعوت از میرحسین موسوی مرد نیامدنی چپ سنتی به صحنه انتخابات است.

«بیرق ناهماهنگ در اردوگاه اصلاحات» بررسی رقابت درونی دوم خردادی ها بین معین و کروبی برای کسب رأی اصلاح طلبان است. مشکل آنجا بود که رادیکال ها، برخلاف همه ادعاها و شعارهای خود مبنی بر شکل گیری انسداد سیاسی در نظام، خروج از حاکمیت و... به هیچ وجه حاضر به دست کشیدن از مزایای قدرت سیاسی و اقتصادی نبودند.(۴)

هاشمی رفسنجانی در هفتادمین دهه زندگی، قصد پای گذاشتن در یک آزمون و معرکه دشوار را داشت که از قضای روزگار، بسیار پیچیده تر و حساس تر از گذشته بود. او به همان اندازه که در دو سوی میدان، تکیه گاه های مطمئنی داشت، در هر دو سو با چالش های مهمی نیز روبه رو بود. بازخوانی سیر رویکرد دوم خرداد از عالیجناب سرخ پوش تراشی تا ناجی ملت و بررسی ورود تدریجی هاشمی به انتخابات بخش مهمی از این کتاب است که نزدیک به ۱۰۰ صفحه از کتاب را دربر گرفته است: «حضور در سایه تردید» بخش پنجم.

تجربه اصولگرایی مشترک در انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی این انتظار را به وجود آورده بود که دود سفید از اردوگاه اصولگرایان برخواهد خاست ولی فقط دو انصراف و دیگر هیچ! اصولگرایی از یک سو مواجه با ورود هاشمی از سوی دیگر شاهد کاندیداهای مختلفی که هرکدام برای خود دلایلی دارند و یا از پشتیبان های خاص برخوردارند. «انشقاق در گام سوم» بخش ششم کتاب به بررسی گام به گام حرکت به سمت کاندیدای واحد می پردازد و با ۱۲۰ صفحه از کل کتاب بخش مهمی را به خود اختصاص می دهد.

بخش هفتم، «تعامل قانون و مصلحت» به ثبت نام کاندیداها و ردصلاحیت ها و نامه مقام معظم رهبری در تأیید صلاحیت دو کاندیدا اشاره می کند. ملاک های عدم احراز صلاحیت معین گفتاری از گفتارهای این بخش کتاب است.

اما در انتخابات و ایام انتخابات چه گذشت آرایش سیاسی در آستانه بیستم و هفتم خرداد چگونه بود دیدگاه ها و مواضع و محورهای تبلیغاتی نامزدهای مختلف اصولگرا و غیراصولگرا برای انتخابات چه بود و حاشیه هایی چون بداخلاقی بعد از انتخابات، دیدگاه ها و مداخلات امریکا و اپوزیسیون، با عنوان «انتخابات غیرقابل پیش بینی» حاصل هشتمین بخش، طولانی ترین بخش کتاب است.

شاید مهم ترین بخش کتاب که فصل آخر فصل را نیز به خود اختصاص داده است، مربوط به کشاکش هفته دوم انتخابات باشد، هرچند که شاید بیش از ۴۰ صفحه نیاز به بررسی و واکاوی داشت. این کتاب با تیتر ساده ملت کار را تمام کرد، تمام می شود و نویسنده به سادگی از وزن کشی مهم همه جریانات سیاسی کشور عبور می کند. انتخابی که معنایی عمیق و نشانه ای روشن از بازگشت آرمان ها و اندیشه های امام و رهبر معظم انقلاب را ذهن و جان مردم کشور نوید داد. کتاب با شگفتی شروع و با ابراز شگفتی پایان می یابد و کمتر به تحلیل معانی رأی ها و شعارها می پردازد. البته شاید انتظار همه جانبه بودن و شمول از یک کتاب در یک مسئله سترگ کار ناصوابی باشد. ان شاءالله که در آینده نزدیک فعالان و اصولگرایان نقش آفرین در این حماسه بزرگ با حضور بیشتری در مقام تحلیل و توصیف واقعه سوم تیر برآیند.

مجید بذرافکن

پی نوشت:

۱- بخشی از مقدمه کتاب «انتخابات نهم ریاست جمهوری»

۲- ص ۵۹

۳- ص ۸۴

۴- ص ۱۴۵



همچنین مشاهده کنید