جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

شناخت دارائی دانش و دانائی ملی


شناخت دارائی دانش و دانائی ملی

دانش و دانائی در اقتصاد دنیای امروز یک نوع دارائی و سرمایه شناخته می شود بنابراین شناخت و ارزیابی این دارائی مهم و پایان ناپذیر برای همه مدیران اجتماعی و اقتصادی جامعه لازم است تا زمینه های رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی در دنیای متغیر کنونی بهتر آماده گردد

● مقدمه

در دنیای کنونی تعییرات مداومی در زمینه اقتصادی در حال روی دادن است . اقتصاد اغلب کشورهای صنعتی از اقتصاد انرژی محور با عوامل سنتی به اقتصادهای دانش و دانائی محور با تکیه بیشتر بر دارائی های فکری ، در حال دگرگونی است . پیشرفت و تکامل در زمینه دانش عمومی جامعه و در نتیجه توسعه و رشد در اقتصاد ملی به تبیین شرایط اجتماعی ، فرهنگ ملی و توسعه انسانی بستگی دارد . برای تحقیق و توسعه ، ایجاد و تعریف بنیانهای نظری و عملی برای مدیریت ساختارهای جامعه و سنجش دارائی ها و سرمایه های دانش و دانائی ، لازم است تا در ذهن مدیران سازمانها و بنگاههای اقتصادی و اجتماعی جامعه ، دیدگاهی کلی در زمینه رشد و توسعه بوجود آید .

در کشورهای پیشگام در اقتصاد ، توازن بین دانش و منابع در حال برقراری است و شاید در اقتصاد دنیای آینده ، مهم ترین عامل در تعیین استاندارد زندگی ، دیگر زمین ، ابزار و نیروی کار نخواهد بود بلکه دانش ، دانائی و دارائی های فکری جوامع ، نقش مهمی در تعیین استانداردهای کاری و زندگی خواهند داشت .

دارائی ها و سرمایه دانش و دانائی منبعی سرشار برای ایجاد قابلیتها و توانائی های ملی است که این منابع لازمه رشد اقتصادی ، مزیت رقابتی ، توسعه انسانی و کیفیت زندگی نیز می باشند . اغلب کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در مسیر تغییرات بنیادی در چگونگی کسب ، ذخیره ، ابداع و خلق و کاربرد دانش و دانائی قرار گرفته اند . در سایر کشورها نیز برای تحقق این تغییرات بنیادی و شناخت روابط بین دارائی های دانش ملی و رشد اقتصادی و به همان نسبت در باره توسعه انسانی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی در سطح ملی نیز باید فهم و درک درستی داشت .

● ارزش دارائی دانش و دانائی ملی

مدیریت و ارزیابی دارائی های دانش و دانائی ملی به شناخت ارزش ، توسعه و مدیریت دارائی های نامشهود در سطح ملی و پایش آنها بستگی دارد . اینگونه دارائی های نامشهود شامل ساختار مواردی چون ؛ اطلاعات ، دانش ، آرا و عقاید ، نوآوری و خلاقیت و سایر استنتاجات علمی می باشد . قابل توجه است که در حسابداری استاندارد و سنتی موجود ، این موارد و ساختارها به عنوان دارائی و سرمایه شناسائی نشده و به حساب نمی آیند .

منافع و مزیت دارائی های دانش و دانائی ناشی از تفاوت اساسی بین ارزش سهام یک شرکت در بازار و ارزش رسمی و ثبت شده آن است که این ارزش رسمی برمبنای دارارئی های مشهود و فیزیکی محاسبه می گردد .

با مقایسه تطبیقی نرخ توسعه و رشد ملی کشورهای مختلف توسعه یافته و در حال توسعه ، مشخص شده است که رشد اقتصادی یک کشور را نمی توان فقط با معیار دارائی های فیزیکی و مشهود ، سنجید و توضیح داد .

در تعدادی از موارد و بررسی ها معلوم گردیده است که اغلب بر اثر سرمایه گذاری در شرکتها و ساختارهای دانش محور و اطلاعات بنیان برای تولید کالا و خدمات ، برای کشورها رشد ملی بالای محقق شده است . در این ارتباط دارائی های دانش و دانائی محور ، ویژگیهای خاصی از وضعیت ملت ها را ارائه میدهند ، زیرا می توان دارائی های نامشهود را به عنوان نوعی ارزش افزوده اضافی در نظر گرفت .

تمرکز اولیه بر ملاکهای توسعه ملی مرتبط با دارائی های دانش محور و اطلاعات بنیان است که همراه خود سرمایه گذاری مشهود با قابلیت دستیابی به لوازم و ابزار های کسب اطلاعات و دانش مانند ؛ رایانه ، حافظه های ذخیره و بازیابی اطلاعات و سایر عوامل ساختاری را دارند .

بهر حال در دوران حاضر در باره این موضوع و ماهیت غیر شفاف چنین عواملی ، مراحل شناخت و درک مشترک در حال تکامل و شکل گیری است . این شناخت و درک در باره مدیریت و کاربرد عوامل است که موضوعی ارجح تر از صرفا مالکیت آنها می باشد . به عبارت دیگر ، معمولا و تقریبا همه کارکنان و اکثر شرکتها و بنگاههای اقتصادی ، همیشه یا حداقل اغلب آنها به اینگونه ابزارهای و تکنولوژی های نوین به نوعی دسترسی دارند یا تامین آنها بدون دشواری خاصی برایشان میسر است ، ولی واقعیت آن است که در اقتصاد شتابان و متغیر دنیا ، بعضی شرکتها و بنگاههای اقتصادی ، این ابزارها و فنآوری ها به صورت کاراتر و کارآمدتر بکار گرفته و از آنها سود های سرشاری برده اند.

شاید فهم و درک فرایندهای انسانی و اجتماعی هر کشوری کلید شناخت فاصله عقب ماندگی مالی و مشگلات سیستم های اطلاعاتی باشد که در مرحله عبور از مراحل توسعه و پیشرفت به سوی اقتصاد دانائی محور ، باید بر ابهامات و مشکلات آن غلبه کرد . اصلاح دیدگاه ، برداشت و شناخت ابعاد رفتاری و اجتماعی عوامل در سیستم های اطلاعاتی ، دانش و دانائی محور ، ضرورت دارد و بکارگیری شناخت صحیح برای ایجاد ارزش اجتماعی و ملی می تواند به طراحان و تنظیم کنندگان خط مشی های ملی ، حکومتی و صنعتی ، آگاهی و دیدگاه درست تری بدهد .

در حالی که اهمیت دارائی های دانش مدار در حال افزایش است ، با توجه به اطلاع کم در باره آن ، درک فهم و اقتصاد دانائی در پیله و حجاب قرار گرفته است زیرا تاکنون اغلب افراد آنرا مانند چیز اضافی و پسماند در نظر می گرفته اند . موضوعی که نمی تواند با مواردی چون دارائی های مشهود ، صنعت و کشاورزی مورد مقایسه و سنجش همسنگ قرار گیرد .

به نظر میرسد تفکر و گرایش به سمت و سوی سنجش رشد اقتصادی بر مبنای عوامل متعدد مادی و فیزیکی تولید ، بر تشدید درک نادرست در باره اندازه گیری های اقتصادی در اقتصاد خرد و کلان ، تاثیر داشته است .

ابزارهای تولید دانش و اطلاعات به راحتی و بدون صرف هزینه های زیاد ، قابل تولید است بنابراین نسبت به ابزارهای تولید کالا و لوازم فیزیکی ، نیاز به روش ارزشیابی متفاوتی دارد . صرف دستیابی به اطلاعات یا دانش به صورت خودکار منتج به خلق ارزش نمی گردد . مگر آنکه با کاربرد و استفاده از این دارائی ها ، ارزش افزوده از طریق فعالیت های انسانی و جمعی حاصل شود . متعاقبا ، ارزش دارائی های دانش و دانائی ، مسائل عمده نظری و عملی را مطرح می نماید که لازم است ب صورت شفاف مشخص و درک شود .

در دنیای امروز ، رشد اقتصادی به دارائی های نامشهود و غیر مادی بستگی زیادی پیدا کرده است ، و اجبارا برای تعیین چهار چوب های نظری آن ، بررسی ها و مطالعات در این زمینه می تواند در تشکیل فضای مناسب پیشرفت و همچنین تامین مبنائی برای ظهور ابزارهای مناسب توسعه بخش عمومی ، کمک نماید .

● الگوی سنجش دارائی های دانش در سطح سازمانی

برای سنجش دارائی های دانش و دانائی در سطح سازمان ، محققین الگوهای متفاوتی را پیشنهاد می کنند ، اما یک از این الگوهای کاربردی برای سنجش دارائی های دانش و دانائی ، الگوئی ادراکی از ارزش و عملکرد سازمانی است . در این الگو سرمایه های و دارائی های فکری سازمانی به سه بخش بنیادی ؛ سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری تقسیم می گردد . سرمایه های انسانی شامل ؛ قابلیت های فردی و جمعی ، توانائی ، مهارت ها و تجارب کارکنان و مدیران ، همچنین خلاقیت و نوآوری است . سرمایه های ساختاری تشکیلات و بنیانهای حمایت کننده برای توسعه سرمایه انسانی و شامل ؛ فرایندهای سازمانی ، دستورالعمل ها ، فناوری ها ، منابع اطلاعاتی و حقوق ناشی از دارائی های فکری است . سرمایه مشتری شامل ارزش اضافی حاصل ار روابط سازمان با مشتری ، تامین کنندگان کالا و خدمات ، اتحادیه های صنعتی و کانال های روابط موجود با بازار است . مفاهیم اساسی این الگو بر بهبود در زمینه های : مالی ، مشتری ، فرایند ، بهبود سازمانی و سرمایه انسانی تمرکز دارد .

● الگوی سنجش دارائی های دانش و دانائی در سطح ملی

برای سنجش دارائی های دانش و دانائی کشورها که در بررسی های بین المللی و اندازه گیری توسعه اقتصادی – اجتماعی ملی کاربرد دارد الگوهای مختلفی مطرح شده است . الگوها و روش شناسی ها نه تنها سنجش را تسهیل می کنند بلکه موجب بهبود مدیریت بر اینگونه دارائی ها خواهند شد . بیشتر معیارهای سنجش عملکرد اقتصادی ، وابسته به ملاکهای اندازه گیری تولید ناخالص ملی ( GDP) و عوامل تولید- زمین ، نیروی کار و سرمایه – است . در سالهای اخیر گرایش بیشتری به سوی دیدگاه کلی تر رشد اقتصادی – اجتماعی ملی بوجود آمده است . الگوهای پیشنهادی بانک جهانی و سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه ، کاربرد ی تر هستند .

سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه در گزارش سال ۲۰۰۱ خود بر بهبود رفاه زندگی ملت ها ، تاکید دارد و مقرر می دارد که سیاست مداران و اقتصاددانان باید در ذهن خود بین کمیت و کیفیت رشد ، بین هزینه ها و بازگشت سرمایه ، و بین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت برای رشد بیشتر ، تمایز قائل شوند و تفکری دقیق تر داشته باشند و لازم است با توجه به دیدگاههای کلان جامعه ، مشخص نمایند که رشد بیشتر در چه زمینه ای و برای چه هدف و منظوری ضرورت دارد .

اگر چه الگوسازی ، ابداع متدولوژی و سنجش دارائی های دانش و دانائی ملی در آغاز راه است ، ولی تلاشهائی برای سنجش اجزاء مرتبط با آنها در سطح کشوری و توسعه انسانی منطقه ای ، انجام گرفته است . برای سنجش دارائی های در سطح ملی چهار نوع سرمایه فکری ؛ سرمایه بازار ( سرمایه مشتری هم نامیده می شود ) ، سرمایه فرایند ، سرمایه انسانی و سرمایه توسعه و بهبود مد نظر کارشناسان قرار می گیرد .

در حالی که سرمایه های مالی ، منعکس کننده پیشینه تاریخی و ملی و دستاوردهای گذشته یک جامعه یا ملت است ، ولی سرمایه های فکری ارائه کننده توان نامشهود و بالقوه رشد آینده است . ارتباط بین اجزاء و بخش های مختلف سرمایه های فکری به روش زیر تعیین می گردد :

ارزش بازار = سرمایه مالی + سرمایه فکری

در حالی که ،

سرمایه فکری = سرمایه انسانی + سرمایه ساختاری

▪ سرمایه انسانی : این سرمایه ترکیبی ازدانش ، مهارت ، نوآوری ، و توانائی افراد ملت برای انجام وظایف و تعهدات شامل : ارزشها ، فرهنگ . فلسفه فکری می باشد . این سرمایه در برگیرنده مواردی چون ؛ دانائی ، خرد ، تخصص ، بینش و قابلیت افراد در ایجاد تعهدات و اهداف می گردد . انسان موجودی چند بعدی است و اغلب انسانها در باره حقایق ، قوانین و اصول اطلاعات و دانش زمینه ای دارند و به همین نسبت دارای دانائی های نوینی چون تخصص ، کار گروهی و مهارت های ارتباطی نیز هستند .

▪ سرمایه ساختاری : سرمایه ساختاری ، دارائی های دانش شامل دارائی های دانائی جدا از سرمایه انسانی است که در جامعه باقی می ماند . این سرمایه شامل سرمایه سازمانی و سرمایه بازار است. برخلاف سرمایه انسانی که قابل تبادل نیست ، کشورهای می توانند مالک سرمایه ساختاری باشند و در باره آن با دیگران مبادله تجاری انجام دهند .

سرمایه ساختاری = سرمایه بازار + سرمایه سازمانی

▪ سرمایه بازار : در مفاهیم خرد ، این بخش مربوط به سرمایه مشتری می شود که ارائه کننده ارزش ایجاد شده در رابطه بین سازمان و مشتری های است . در مفاهیم کلان ، این سرمایه در برگیرنده بازار و روابط تجاری ملی در بازارهای جهانی است . روابط تجاری بین کشورها می تواند حامل ابداع ، خلق ارزش و انتقال در زمینه دانائی و دانش هم باشد .

▪ سرمایه سازمانی : سرمایه سازمانی شامل ؛ ساختار سازمانی ، سخت افزار ، نرم افزار ، بانک های اطلاعتی ، حق فنی ، علامت یا نشان تجاری و هر چیز دیگری که از نوآوری و بهره وری از طریق مشارکت و انتقال دانش را به جریان اندازد و حمایت کند .

خود سرمایه سازمانی از دو جزء کلی دیگر شامل ؛ سرمایه فرایند و سرمایه بهبود و توسعه تشکیل می گردد :

سرمایه سازمانی = سرمایه فرایند + سرمایه بهبود و توسعه

▪ سرمایه فرایند : فرایند ها ، فعالیت ها و زیربناهای مربوط به ابداع ، مشارکت ، انتقال و توزیع دانائی برای مشارکت و بهبود بهره وری گارگران ماهر و متخصص ، عوامل این سرمایه را شکل میدهند . این سرمایه به عنوان دارائی های دانائی ملی غیر از نقش انسان و برمبنای فن آوری، اطلاعات و نظامهای ارتباطی تعریف میگردد که شامل سخت افزار ، نرم افزار ، بانک های اطلاعاتی ، آزمایشگاهها و تشکیلات سازمانی است که بازده سرمایه سازمانی را تامین می کند و نتیجه کار و فعالیت آنها را به صورت خروجی سازمان در می آورد .

▪ سرمایه بهبود و توسعه : این سرمایه تشکیل شده از سرمایه فکری که منعکس کننده قابلیت ها و سرمایه گذاری واقعی برای رشد است و مواردی چون ؛ تحقیق و توسعه ، حق فنی ، علائم تجاری و تاسیس شرکتها برای رقابت در آینده را شامل می گردد .

● نتیجه گیری

الگوهای اندازه گیری پیش گفته ، حاصل تجربیات مللی است که برای ارزیابی ملی دارائی های دانش و دانائی و سرمایه های فکری اقداماتی را انجام داده اند . سرمایه های فکری ملی که شامل دانش و دانائی افراد ، سازمانها ، بنگاههای اقتصادی ، موسسات ، انجمن های تخصصی و تشکیلات حکومتی است ، منابع مهم خلق ثروت و بهبود کیفیت زندگی را رقم می زنند .

در دنیای کنونی که دانش و دانائی در حال رشد مستمر و حتی در بعضی موضوعات و برهه های زمانی ، دارای جهش بوده و هست . توجه حکومتها و دولت ها برای شناخت شیوهای موثر تولید ، گسترش بهره وری مناسب در باره دارائی های دانش و دانائی را جلب شده زیرا این موارد تاثیر و نقش اساسی در رشد و توسعه اقتصادی ، رفاه اجتماعی ، رضایت عمومی داشته و توجه به آنها یک ضرروت و نیاز واقعی است . برای تکامل بهتر مفاهیم بنیادی ، اندازه گیری و ارزشیابی دارائی های دانش ملی باید مطالعات و بررسی های وسیع و کاربردی انجام گیرد تا تصمیم گیرندگان صنعتی و سیاست گذاران در سطح مملکتی ، بادیدگاهی روشن بتوانند نسبت به اتخاذ تصمیمات صحیح کلان ، اقدام نمایند . به طور کلی این امر پذیرفته شده است که کشورهائی که در زمینه دارائی های دانش ، دانائی و سرمایه های فکری ، غنی تر هستند به همان نسبت از رشد و توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی بیشتری برخوردارند . همچنین محققین قبول دارند که طراحی قالبهائی برای تعیین اعتبار روشهای سنجش و کاربرد الگوها ، دیدگاه بهتری برای ایجاد فهم و درک نظری ، مفهومی و عملی در باره اقتصاد دانائی ، بوجود می آورد .

ابزارهای اندازه گیری دانش و دانائی و متدولوژی های آن ، به سیاست گذاران و برنامه ریزان کشورها ، برای تجزیه و تحلیل مسائل و ایجاد نقاط مرجع برای سنجش قابلیت ها و توانائی های آنها در اقتصاد دانش محور ، کمک زیادی می کند . چنین ارزیابی ها می تواند تطبیق خط مشی های مناسب با واقعیت های اجرائی را تسهیل نموده و به همان نسبت به رشد نظام های دانائی ملی و ساختارهای زیربنائی درکاربرد کارا ، مشارکت جوئی همه افراد جامعه ، خلاقیت و نوسازی در دانش و دانائی برای رشد اقتصادی – اجتماعی در سطح ملی ، کمک موثری بنماید.

حجت الله مهریاری

کارشناس ارشد مدیریت با گرایش سیستم ها از دانشگاه تهران

کارشناس ارشد مدیریت منابع انسانی از دانشگاه علامه طباطبائی

مدرس سابق دانشگاه شهید عباسپور

مدرس دوره های کوتاه مدت در مرکز آموزش مدیریت وزرات نیرو و همکاری با گروه مطالعات پیمانکاری دانشگاه صنعتی شریف

مدرس در زمینه تهیه و تنظیم انواع قراردادها و برگزاری و تدوین اسناد مناقصات

مدیر امور پیمانها و مناقصات

مشارکت تهران جنوب – بینا ‮( مجری‮ EPC‮ پالایشگاه میعانات گازی بندر عباس ‮)‬

منابع‮ ‬و‮ ‬ماخذ‮ : ‬

۱- The Value of Knowledge capital- Paul A. Strassmann-

http://strassmann.com/pubs/value/

۲- Knowledge Capital: The ۲۱th century leverage- Dec.۲۰, ۲۰۰۱-

www.providersedge.com

۳ – The value of Knowledge – ۱th Global Conference – ۲۰۰۷ – Sydney , Australia

۴ – Word Bank – Development Gateway – ۲۰۰۲

۵ – Word Bank – The knowledge Assessment Methodology and Scorecards –

۲۰۰۲

۶ – Malhorta, Yogesh- Measuring knowledge Assets of a Nation – Sep.۲۰۰۳



همچنین مشاهده کنید