چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

غذا برای زنان اعتیادآور است


غذا برای زنان اعتیادآور است

محققان می گویند برخی از زنان به صورت ژنتیکی لذت کمتری از خوردن می برند و برخی از آنها برای جبران این موضوع پرخوری می کنند

این سوال مدتهاست برای محققان مطرح است:‌ آیا بعضی از مردم به خاطر این‌که خوردن برایشان خوشایندتر و لذت‌بخش‌تر است، پرخوری می‌کنند؟ قاعده کلی روانشناسی می‌گوید: اگر انجام حرکت یا رفتاری خوشایند باشد، انجام آن حرکت را همچنان ادامه می‌دهیم. اما پژوهشی که اخیرا در نشریه ساینس منتشر شده، به جمعیت رو به رشدی از دانشمندان اشاره کرده که نظری مخالف این موضوع دارند: زنانی که کمتر از دیگران از غذا خوردن لذت می‌برند، برای جبران این امر پرخوری می‌کنند و بیشتر از دیگران نیز در معرض اضافه وزن و چاقی قرار دارند.

همچنین این تحقیق یکی دیگر از ویژگی‌های ژنتیکی را کشف کردکه وقتی در فردی وجود داشته باشد، رابطه مستحکم‌تری بین احساس ناچیز لذت و پرخوری ایجاد می‌شود.

اریک استیک، سرپرست این تحقیق و دانشمند ارشد در موسسه تحقیقاتی اورگون می‌گوید: اگر از افرادی که دچار اضافه وزن هستند بپرسید که اشتیاقی به غذا خوردن دارند یا نه، به احتمال قوی آن‌ها تصور می‌کنند که غذا خوردن برایشان لذت‌بخش است و همین پاسخ را به شما خواهند گفت اما اسکن‌های مغزی چیز دیگری نشان می‌دهند.

مطالعات پیشین که بر اساس عکس‌برداری از مغز انجام گرفته بود، نحوه عکس‌العمل مغز هنگام نگاه کردن فرد به عکس غذاهای مختلف را مورد بررسی قرار داده بود. بنا بر این نظریه که افراد چاق به خاطر لذت بیشتر، بیشتر غذا می‌خورند، در این موارد نیز انتظار می‌رفت افراد چاق با دیدن عکس غذاها احساس رضایت بیشتری نسبت به افراد لاغر داشته باشند. اما این تحقیق اولین پژوهشی بود که همان عکس‌برداری‌های مغزی را حین غذا خوردن یا نوشیدن میلک‌شیک شکلاتی از افراد گرفت و فرآیند مغزی را حین خوردن، بررسی کرد. دکتر استیک با اشاره به این موضوع می‌گوید: هیچ‌کس تا به حال حین انجام اسکن‌های مغزی، بین افراد غذا تقسیم نکرده و هنگام غذا خوردن، فرآیندهای مغزی را زیر نظر نداشته است. حالا ما این شواهد را در دست داریم که وقتی به فرد چاقی میلک‌شیک شکلاتی می‌دهیم، واکنش کمتری در مغز او رخ می‌دهد.

● دوپامین مسئول است

موضوع کشف شده ارتباط زیادی با یک نورونرانسمیتر در سیستم اعصاب موسوم به «دوپامین» دارد، یک انتقال‌دهنده عصبی که فقط در لحظات لذت‌بخش آزاد می‌شود. دانشمندان با استفاده از دستگاه fMRI میزان فعالیت‌ها را در مکانی که به سمت مرکز فعالیت‌های دوپامین گرایش دارد، مکانی به نام «جسم مخطط خلفی» را، هنگام خوردن یک غذای لذت‌بخش (میلک‌شیک شکلاتی) و یک غذای پایه (محلولی بی‌مزه) در زنان اندازه‌گیری کردند.

بعد از این اندازه‌گیری‌ها مشخص شد هنگام خوردن میلک‌شیک، فعالیت کمتری در همان ناحیه از مغز زنان چاق نسبت به همتاهای لاغر خود ایجاد می‌شود. وقتی دانشمندان تا یک سال بعد وضعیت این شرکت‌کنندگان را پیگیری کردند، متوجه شدند کسانی که فعالیت خود را کاهش داده‌اند، در معرض اضافه وزن قرار دارند. هر قدر فردی پرخوری کند، لذت کمتری از خوردن نصیبش می‌شود و چنین نتیجه‌ای می‌تواند به الگویی برای پرخوری در افراد تبدیل شود. استیک می‌گوید: خلاص شدن از همان مقدار کمی که در نخستین بار شما را در مسیر اضافه وزن قرار داده، بسیار سخت است.

این خطر مخصوصا در بین افرادی با تغییرات ژنتیکی خاص به نام ژن‌های ناهمسان مجاور Taq۱A۱مشخص شده بود که بیانگر گرایش ژنتیکی برای کسب وزن است- این همان چیزی است که سایر دانشمندان آن را پراهمیت‌ترین یافته این تحقیق می‌دانند.

جین جک وانگ، یکی از دانشمندان آزمایشگاه ملی بروک‌هاون می‌گوید: نقش اصلی این پژوهش در پیشبرد مسائل و پرسش‌های پیش آمده در حوزه فرآیند چاقی، شناسایی جزء ژنتیکی در عملکرد مغز افراد چاق بوده است. این ژن به هر جهتی حرکت می‌کند و چنین افرادی به طور بالقوه برای تولید سطح پایین‌تری از دوپامین، آسیب‌پذیرترند.

● چاق ها مثل معتادها؟

این مطالعه نظریه شباهت چاق‌ها به معتادان مواد مخدر را تقویت کرد، تشبیهی که محققان طی چند سال اخیر با آن سرگرم بودند. دوپامین در تحقیقات مربوط به اعتیاد- که پژوهشگران چاقی الگوی مشابه آن را مشاهده کرده‌اند- نقش مهمی بازی می‌کند.

نورا ولکو، سرپرست موسسه ملی سوءاستفاده از مواد مخدر می‌گوید: همان موضوعی که قبلا در افراد معتاد مشاهده کرده بودیم در این مطالعه نیز پیگیری شده است. ابتدا ما فکر می‌کردیم آن‌ها نسبت به لحظات لذت‌بخش و خوشی حساس‌ترند اما محققان دقیقا عکس این موضوع را اثبات کردند،‌ آن‌ها بعد از مصرف مواد مخدر میزان کمی لذت می‌برند و مغزشان مقدار بسیار کمتری دوپامین تولید می‌کند. ناگفته نماند که اثبات چنین نتیجه‌ای در مورد چاقی، همه را غافلگیر کرد.

محققان می‌دانند که این یافته‌ها در مورد پایه ژنتیکی در پرخوری مهم است اما هنوز در مورد یک سوال مردد هستند: این تحقیق چگونه می‌تواند به بهترین حالت ممکن در زمینه پیشگیری از چاقی موثر باشد؟

وانگ می‌گوید: مسائل زیادی در این تحقیق روشن شده است؛ برنامه‌های آینده و امکان تولید داروهایی برای درمان مشخص شده. این تحقیق به پرسش‌های ما پاسخ داده اما همچنان مسائل پیچیده دیگری مطرح شده است.

وانگ و دیگر همکارانش معتقدند ژنتیک به طور قطعی (التبه نه به عنوان تنها علت) باعث افزایش چاقی در قرن اخیر شده است، البته این معضل بسیار وسیع‌تر از آن بوده که بتوان آن را تنها به تغییرات ژنتیکی نسبت داد و عادات غذایی ما مطمئنا نقش بسیار مهمی در این امر دارند.

به این ترتیب اگر پزشکان بتوانند عوامل ژنتیکی خطر چاقی را مشخص کنند، ممکن است روش‌های درمانی تغییر کنند؛ برای مثال، افراد در معرض خطر چاقی، در مراحل ابتدایی شناسایی می‌شوند یا با استفاده از مداخله‌های داروشناسی که می‌تواند کاهش سطوح دوپامین را متعادل کند، به این مشکل رسیدگی می‌شود. استیک می‌گوید او یکی از حامیان «نژادمانه» نیست، که به عقیده او می تواند «غیرعملی» باشد. در عوض، او پیام اصلی این تحقیق را نوعی اخطار علیه سلامت عمومی تلقی می‌کند، اخطاری شدید و توجیه علت این مسئله که چرا باید پیشگیری از پرخوری در مرحله اول رعایت شود. استیک می‌گوید: هر چه بیشتر می‌خورید، کمتر لذت می‌برید و بدتر از همه آن است که فرد به خوردن ادامه می‌دهد تا شاید کمی بیشتر لذت ببرد.

نیوزویک- ۱۶اکتبر

ترجمه: ستاره سمائی



همچنین مشاهده کنید