پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

دفاع از شهروندان و منافع تهران سیاسی نیست


دفاع از شهروندان و منافع تهران سیاسی نیست

تهران, روستای ۱۵ هزار نفره در آغاز حکومت قاجار اکنون با جمعیتی بالغ بر ۱۰میلیون نفر جامه سنت و مدرنیته با هم بر تن کرده است و تهران این پیر کهنسال امروز نه از یک درد بلکه در چمبره ده ها درد و در قامت کلانشهری پایتخت نشین برخود می پیچد

تهران، روستای ۱۵ هزار نفره در آغاز حکومت قاجار اکنون با جمعیتی بالغ بر ۱۰میلیون نفر جامه سنت و مدرنیته با هم بر تن کرده است و تهران این پیر کهنسال امروز نه از یک درد بلکه در چمبره ده‌ها درد و در قامت کلانشهری پایتخت‌نشین برخود می‌پیچد. قدرمسلم بخش بزرگی از مشکلات و هزینه‌های تحمیل شده بر تهران به دلیل حضور و تجمع سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه در این شهر است. زیرا بخش بزرگی از خدمات و فضاهای شهری در اختیار نهادها و وزارتخانه‌هاست. در حال حاضر روزانه صدها سفر درون شهری از سراسر کشور برای مراجعه به مراکز دولتی صورت می‌پذیرد. این در حالی است که ارکان حاکمیت به‌ویژه دولت نسبت به مشکلات پیچیده تهران توجه جدی ندارند و از مسوولیت خود در برابر تهران به‌عنوان یک شهروند و هم از جایگاه حقوقی و حکومتی و خط‌مشی‌گذاری عمومی سر باز می‌زنند. از طرفی جایگاه و اهمیت تهران به‌عنوان پایتخت به‌گونه‌ای است که در بسیاری موارد خواسته یا ناخواسته تصمیمات ملی با تصمیمات در سطح مدیریت شهر تهران با هم گره خورده‌اند و گاه بر هم اثر می‌گذارند. البته اهمیت پایتخت نه در ایران بلکه در تمام کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته از نگاه دولتمردان دور نمانده است و با درک این حساسیت دولت‌ها همواره در کنار مدیریت شهری خود را برای رفع مشکلات پایتخت مسوول می‌دانند؛ چیزی که در جامعه ما روند معکوس دارد.

واقعیت تلخ این است که مولفه‌های زندگی سالم در تهران کاهش یافته است. بحران هویت کالبدی، فرسودگی، بافت شهری، خطر زلزله، بحران مسکن، آلودگی هوا، معضل ترافیک، ناکافی بودن شبکه بزرگراه‌ها و ناوگان حمل و نقل مترو، تمرکز ۳۵درصدی صنایع کشور در تهران، فقدان شبکه فاضلاب، بحران آب در آینده، چالش‌های اجتماعی و کمبود سرانه فضای سبز، خدمات شهری و فضاهای فرهنگی و ورزشی در کنار فقدان منابع پایدار مالی و درآمدی برای اداره تهران و از همه مهم‌تر نبود مدیریت واحد شهری همه و همه از مشکلات اداره این کلانشهر است. در چنین شرایطی دفاع تمام‌قد دکتر قالیباف از منافع شهروندان تهرانی و اعتراض ایشان به عملکرد تبصره ۱۳ در تاریخ ۱۳/۶/۸۷ در مجمع نمایندگان تهران را نباید امری سیاسی پنداشت. اگر به جای قالیباف، کرباسچی، الویری، ملک‌مدنی و یا خود دکتر احمدی‌نژاد هم از عدم انجام وظایف شهروندی و حکومتی دولت نسبت به تهران لب به اعتراض می‌گشودند باید این اعتراض‌ها را یک مطالبه مشروع و مبتنی بر حق شهروندان تهرانی تفسیر و تعبیر کرد.

از نگاه شهروندان تهرانی برداشت از صندوق ذخیره ارزی برای توسعه مترو و رفع مشکل بافت‌های فرسوده و امکان استفاده از بودجه تبصره ۱۳ برای تجهیز ناوگان حمل و نقل عمومی و یا امکان حضور شهردار تهران در جلسات هیات دولت حداقل انتظار شهروندان از دولت پایتخت‌نشین است. به‌طور حتم در این مقطع انتظار از نمایندگان مردم تهران در خانه ملت این است که برای رفع مشکلات موجود، مدیریت کلانشهر تهران را به دور از جناح‌بندی‌های سیاسی یاری نمایند. متاسفانه مجمع نمایندگان تهران در طول دوره‌های مختلف مجلس شورای اسلامی در قبال وظایف خود نسبت به حوزه انتخابی‌شان خوب عمل نکرده‌اند. نمایندگان تهران چه اصولگرا و چه اصلاح‌طلب بعد از انتخاب شدن تهران را از یاد می‌برند، گویی در این شهر زندگی نمی‌کنند، انگار از خیابان‌های تهران عبور نمی‌کنند و از هوای این شهر استشمام نمی‌کنند.

گویی فراموش می‌کنند که تهران شهر آنها و حوزه انتخابیه آنهاست، به‌طور مثال اگر از یک نماینده تهرانی به طور همزمان برای دو جلسه یکی با موضوع بررسی مشکلات شهر تهران و دیگری با موضوع مسائل سیاسی دعوت به‌عمل آید قدر مسلم نماینده محترم به جلسه بررسی مشکلات تهران نمی‌رود. چرا که ساحل «سیاست» برای او دلچسب‌تر از ساحل زندگی و جریان‌کنش‌های اجتماعی و شهری شهروندان تهرانی است.

حسرت یک نطق از تریبون مجلس، سوال از یک وزیر و درخواست یا تذکر به رئیس‌جمهور در حمایت از این کلانشهر توسط یک نماینده در تهرانی‌ها ماند و بانگ نماینده‌ای برنخاست. اما در عوض تا دلتان بخواهد از سیاست، توسعه، حقوق شهروندی، جامعه مدنی، اصلاح‌طلبی، عدالت‌خواهی و اصولگرایی نطق، سخنرانی و مصاحبه توسط نمایندگان ارائه می‌شود. گرچه منکر مسوولیت سیاسی، ملی و بین‌المللی نمایندگان محترم تهران نیستیم اما سوال این است که مگر این مدینه فاضله و این جامعه مدنی و این عدالت اجتماعی و این ام‌القرای جهان اسلام قرار است در کجا اتفاق بیفتد.

در آسمان پرواز کردن، درد مردم تهران را حل نمی‌کند. نمایندگان محترم باید پای بر زمین بگذارند. تلاش برای پایداری و توسعه‌یافتگی تهران به‌عنوان پیشانی جمهوری اسلامی عین عدالت‌خواهی، اصلاح‌طلبی و اصولگرایی است. به‌راستی چه کسی باید زنگ خطر را برای نمایندگان تهران به صدا در آورد که ابر شهر ۱۰ میلیونی تهران را نمی‌توان با قوانین ۳۰ و ۳۵ سال گذشته اداره کرد. آیا وقت تصویب قانون مدیریت واحد شهری فرا نرسیده؟ تا کی شهرداری کوچه و خیابان آسفالت کند و سازمانی دیگر برای آبرسانی، برق یا تلفن آن را بکند و هزینه مضاعف بر دوش شهروندان تهرانی تحمیل کند؟ تا کی باید رنج گره کور ترافیک را به‌خاطر نبود سیاست مدیریت واحد شهری تحمل کرد؟ تا کی باید نگاه انتفاعی به شورای شهر تهران داشت و به‌صورت جزیره‌ای به اداره آن پرداخت؟ آیا وقت آن فرا نرسیده که سیاستگذاری و برنامه‌ریزی و اداره یکپارچه امور شهر را به شورای شهر (پارلمان شهر) واگذار کرد. به‌نظر می‌رسد وقت آن فرا رسیده است که مجلس و دولت محترم نسبت به وظایف خود در برابر حل مشکلات پایتخت و الزام به تحقق مدیریت واحد شهری جامه عمل بر تن کنند.

انتظار می‌رود نمایندگان مجلس و دولت محترم مدیریت شهری را تنها نگذارند و برای ساختن شهری که در آن شهروندانش احساس عزت، امنیت، سلامت و امید داشته باشند، شورای شهر و شهردار تهران را یاری دهند و به دور از بازی‌های سیاسی و گروکشی‌های جناحی برای تهران فکری کنند و چاره‌ای بیندیشند. در این راه دولت، مجلس، شورای شهر و مدیریت شهری باید توصیه مقام معظم رهبری در پیام ایشان برای شروع به کار سومین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا مبتنی ‌بر پرهیز از دخالت دادن انگیزه‌های سیاسی و جناحی نسبت به مقوله مدیریت شهری را مدنظر قرار دهند.

ایشان فرمودند: «یک شرط اساسی آن است که انگیزه‌های جناحی و حزبی، این شوراها را عرصه تاخت و تاز خود نکند و آنان را از کار اصلی خود باز ندارد... دخالت جناح‌بندی‌ها و انگیزه‌های حزبی، گروهی، شخصی و طایفگی در این مهم، زهر مهلکی است که شوراها را از کار می‌اندازد و آنان را کم سود و گاه، زیان‌بخش می‌سازد.»

لطیف روحانی



همچنین مشاهده کنید