جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

از سئول به سئول


از سئول به سئول

داستان ریاست رئیس سازمان تربیت بدنی در فدراسیون فوتبال

اینکه رئیس ورزش ایران عاشق فوتبال است، اصلاً چیز جدیدی نیست. دو سال گذشته پر از اتفاقاتی است که ثابت می کند محمد علی آبادی معاون وزیر راه در دولت هاشمی رفسنجانی، معاون عمرانی شهردار در دوران احمدی نژاد و فرد انتخابی احمدی نژاد برای ریاست سازمان تربیت بدنی همیشه وسوسه حضور در فضای فوتبال را داشته. او که اهل خیابان کرمان در شرق تهران است و الان تمام بچه محل هایش اعتراف می کنند گل کوچک باز ماهری هم بوده، برای اولین مرتبه زمانی پایش را روی گلیم فوتبال گذاشت که تیم ملی در جام جهانی ۲۰۰۶ با یک امتیاز از سه بازی به تهران برگشت. به روایتی پیش از اینکه تیم هتل فردریش هافن را ترک کند و به روایت دیگر حتی پیش از بازی سوم تیم ملی در جام با آنگولا بود که جناب علی آبادی حکم برکناری محمد دادکان را امضا می کند.

البته این ماجرا چند ماه پس از آن در وضعیتی که فوتبال ایران در آستانه تعلیق بوده در یک کنفرانس خبری از سوی محمد دادکان پرده برداری شد. حالا بماند که در این بین هم حتی شایعه برکناری مستقیم برانکو از سوی علی آبادی دهان به دهان می چرخید. به هرحال اگر بخواهیم سراغ داستان تعلیق و اتفاقاتی که در آن روزها افتاد، برویم، از اصل ماجرا دور می افتیم. اصل ماجرا عصر پنجشنبه هفته گذشته اتفاق افتاد. زمانی که او به همراه جمعی از معاونانش در سازمان تربیت بدنی در آسانسور ساختمان فدراسیون فوتبال را بست و دکمه سوم را فشار داد، تا ثانیه هایی پس از باز شدن در آسانسور در اتاق ۳۵ ساختمان فرم ثبت نام برای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال را پر کند. اگر از اینکه رئیس سازمان تربیت بدنی برای ریاست فدراسیون پا پیش گذاشته شگفت زده اید، باید به عرض تان رساند که پیش از این هم اتفاقی شبیه به این در پرتغال و ترکمنستان افتاده.

هرچند در هر دو کشور هم وزیر ورزش پس از حضور در مجمع انتخابات رئیس فدراسیون از رقیبان شکست خورده اند. اما در ایران اصلاً تصور اینکه این اتفاق بیفتد کاملاً مضحک است. کافی است بدانید بین ۷۴ عضو مجمع که باید با آرای خودشان رئیس فدراسیون فوتبال را انتخاب کنند، دست کم ده مدیر باشگاه صنعتی حضور دارند که همه بودجه سالیانه باشگاه را با امضای وزیر صنایع می گیرند.

به این جمع ۳۰ رئیس هیات استان های کشور را هم باید اضافه کرد که از سوی مدیران کل تربیت بدنی استان ها انتخاب می شوند و مسلماً وقتی مدیرکل تربیت بدنی هم از سوی سازمان کارش را آغاز می کند پس اصلاً تعجب نکنید که این ۳۰ رای را هم باید به نام رئیس بزرگ زد. حالا این را هم باید اضافه کرد که در حضور رئیس بزرگ ورزش، فتح الله زاده که بودجه تیمش را مستقیم از او می گیرد چگونه می خواهد رای خود را به نام کس دیگری به صندوق بیندازد؟

اصلاً چرا جای دوری برویم رئیس یک هیات فوتبال استانی چند روز پیش اعترافی داشت که دیگر همه را به ریاست علی آبادی در فدراسیون مطمئن کرد؛ از سوی کیومرث هاشمی، عبدالرضا ساور و حسام که معاونان علی آبادی در سازمان تربیت بدنی هستند، با همه ما تماس گرفتند تا در انتخابات فدراسیون فوتبال نام علی آبادی را روی برگه رای ها بنویسیم.

البته آنها در کمال آرامش تهدید می کنند که اگر این کار را نکنیم ما را از ریاست هیات فوتبال استان مان برکنار می کنند. با این حساب احتمالاً دیگر سندی نخواهید تا با آن ریاست علی آبادی را توجیه کنیم. علی آبادی را دیگر باید رئیس فدراسیون فوتبال به حساب آورد. قانون هم اصلاً ممانعتی برای ریاست همزمان او در فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی به وجود نمی آورد. در اساسنامه فدراسیون فوتبال «ریاست فدراسیون» یک شغل تشریفاتی به حساب می آید.

البته گویا کار علی آبادی به استفاده از این بند و تبصره ها هم نمی کشد و او خواب های دیگری دیده. او که از سال ۱۳۶۴ یک دوره معاونت وزیر راه را بر عهده داشته، مدت هاست که دنبال کار در یک وزارتخانه است. هنوز فراموش نشده که در کابینه احمدی نژاد در سال ۸۴ هم رئیس جمهور به دنبال سپردن یک وزارتخانه به او بود اما وزارتخانه یی به او نرسید تا علی آبادی به عرصه غیرتخصصی اش روی بیاورد و پیشنهاد احمدی نژاد برای ریاست سازمان تربیت بدنی را بپذیرد.

به هرحال گویا او دو سال پس از پذیرفتن این پست دیگر از کار در ساختمان سفید سازمان در خیابان سئول دلزده شده و حتی شایعه حضور او در وزارت راه و ترابری هم به گوش می رسد. نباید فراموش کرد که او مهندس عمران است و در دولت نهم دنبال پستی می گردد که به تخصص اش بخورد. هر چند که حضور دو ساله در سازمان او را به ورزش هم علاقه مند کرده و شاید برای همین باشد که در ازای از دست دادن ریاست سازمان می خواهد ریاست فدراسیون فوتبال را از آن خود کند. رئیس ورزش احتمالاً از صبح روز بعد از ۲۳ مهر باید لقب رئیس فوتبال را هم به دوش بکشد. او که در دوران دو ساله حضورش در سازمان تربیت بدنی باز هم سمت کار تخصصی خودش یعنی ساخت استادیوم و سالن های ورزشی رفته بود، حالا باید برنامه ویژه یی برای فدراسیون داشته باشد. به هر حال محسن صفایی فراهانی هشت سال پیش از این ساخت و ساز در فدراسیون را آغاز کرد. کمپ تیم های ملی و ساختمان فعلی فدراسیون ثمرات حضور چهار ساله او در فدراسیون است. هرچند که از ۲۴ مهر علی آبادی روی صندلی ریاست می نشیند؛ جایگاهی که پس از کناره گیری دادکان دیگر یک سالی می شود که خالی است.

علی آبادی در روزهای ابتدایی کارش در فدراسیون فوتبال کار سختی ندارد. او که احتمالاً در روزهای ابتدایی باید به هر دو پست سرکشی کند، کافی است فاصله ساختمان سازمان تربیت بدنی و ساختمان فدراسیون را طی کند؛ ساختمان هایی که هر دو در خیابان سئول هستند.

برای اینکه بفهمید در انتخابات ریاست فدراسیون چه اتفاقاتی افتاده باید به عقب برگردیم؛ به روزی که مهلت نام نویسی نامزدها آغاز شد. روزی که بهزاد کتیرایی، مصطفی آجورلو و محمد مایلی کهن فرم ثبت نام را از دبیرخانه فدراسیون فوتبال گرفتند. مایلی کهن فرم را سرپایی پر کرد و همراه مدارکش که با خود به فدراسیون آورده بود، تحویل داد. بالاخره اگر در جریان بیماری مایلی کهن بودید می فهمیدید که او چرا اینقدر برای ثبت نام عجله داشت. مایلی کهن از مدتی پیش در آستانه جراحی غده تیروئید بود ولی آنقدر این جراحی را عقب انداخت تا اینکه بالاخره به روز ثبت نام انتخابات رسید.

البته او ۲۴ ساعت پس از ثبت نام در بیمارستان بستری شد تا غده تیروئیدش را جراحی کند. او اولین نامزدی بود که به صورت رسمی در انتخابات نام نویسی کرد. چند ساعت پس از او هم فردی با نام حسین افشار با مدارک کامل و فرم پر شده، دومین ثبت نامی انتخابات لقب گرفت. او به قدری بین خبرنگاران ناشناخته بود که حتی حدس زدند او معاون سیاسی حجت السلام پورمحمدی وزیر کشور است اما پس از چند ساعت تمام این گمانه زنی ها از بین رفت.

افشار تنها ارتباطی که با معاون پورمحمدی داشت، نام خانوادگی مشترک بود. او رئیس هیات فوتبال سمنان در دوره ریاست محسن صفایی فراهانی در فدراسیون فوتبال بود که چند سال پس از آن در دوران ریاست محمد دادکان بازرس کل فدراسیون هم لقب گرفت. اولین توهم انتخاباتی هم پس از حضور او در ساختمان فدراسیون فوتبال پیش آمد. همه تصور می کردند که سردار حسین افشار به خاطر سابقه در سپاه پاسداران «گزینه دولت» در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال لقب می گیرد اما این توهم در عرض چند روز از بین رفت. افشار مردی که همه انتظارش را داشتند، نبود.

روز ابتدایی ثبت نام از نامزدها با این اتفاقات به پایان رسید. در پایان روز نخست بهزاد کتیرایی به یکی از دوستان خودش گفت؛ «روز اول ثبت نام روز قدرت نمایی است و روز پایانی مهلت ثبت نام روز سیاستمداری، در روزهای دیگر هم اتفاق ویژه یی نمی افتد.» و شگفت انگیز بود که پیش بینی بهزاد کتیرایی مو به مو اتفاق افتاد. واقعاً تا روز پایانی ثبت نام اتفاقی نیفتاد.

البته افرادی در این روزها به طبقه سوم ساختمان فدراسیون فوتبال رفتند اما هیچ کدام از آنها مردی نبودند که همه انتظارش را داشتند. در این بین آدم های خاصی هم برای ثبت نام به خیابان سئول رفتند. شاید جالب ترین آنها کسی بود که سال ها فوتبال ندیده بود. ثبت نام سیدجلال روغنی میری یکی از جانبازان جنگ تحمیلی همه را شوکه کرد. او جانباز ۷۰ درصد جنگ بود. از هر دو چشم نابینا بود، هر دو دستش را در جنگ تحمیلی از دست داده بود و حتی یک پایش هم به خاطر اصابت ترکش در جنگ قطع شده بود. البته او چهره ناشناسی نبود. بینندگان شوی تلویزیونی «صندلی داغ» به یاد دارند او چطور نجفی مجری صندلی داغ را به گریه انداخت. سیدجلال روغنی سال های پس از جنگ را به مطالعه در باره آبیاری زمین های کشاورزی پرداخت و حتی در چند سال گذشته شرکتی را برای طراحی روش های جدید آبیاری زمین های کشاورزی به ثبت رسانده است. البته اگر فکر می کنید، او مردی بود که همه انتظارش را داشتند، سخت در اشتباهید. همه می دانستند که برای تماشای قامت این مرد باید تا روز آخر مهلت ثبت نام صبر کنند.

یک شایعه عجیب در روزهای میانی فضا را داغ تر از پیش کرد. اینکه داود احمدی نژاد برادر محمود احمدی نژاد در نامه یی به سازمان تربیت بدنی، تصریح کرده که از حضور داریوش مصطفوی در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال جلوگیری کنند، از جذاب ترین خبرهای روزهای میانی مهلت ثبت نام بود. البته این خبر از جایی تایید نشده ولی همین که داریوش مصطفوی برای ثبت نام پا پیش نمی گذاشت، خودش یک جوری تایید کننده ماجرا بود. هر چند که هر چه به روزهای پایانی مهلت ثبت نام نزدیک تر می شدیم، این شایعه با خبر دیگری محو شد. خبر اینکه داریوش مصطفوی دنبال نشستن روی صندلی مدیرکل در فدراسیون بعدی است و حتی با سازمان تربیت بدنی برای این کار هم لابی کرده. هر چند که در آن روزها اصلاً کسی نمی دانست سازمان تربیت بدنی چه کسی را برای انتخابات فدراسیون فوتبال به میدان می فرستد ولی با وجود این داریوش مصطفوی به سمت مدیر کل در فدراسیون آینده اطمینان داشت. به هرحال در روزهای میانی مهلت ثبت نام شایعات دیگری هم دهان به دهان می گشت.

شاید جالب ترین آنها شایعه حضور محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال بود. با اینکه کسی نمی توانست این خبر را باور کند ولی کسی نمی توانست احتمال آن را هم از ذهن پاک کند. با هر استدلالی این احتمال وجود داشت. وقتی رئیس جمهور مملکت عاشق فوتبال باشد و پیش از آغاز مسابقات جام جهانی ۲۰۰۶ به تمرینات تیم ملی برود و حتی در تمرین گرمکن بپوشد و به میرزاپور پنالتی بزند، دیگر کسی شک ندارد که حتی ریاست فدراسیون فوتبال هم می تواند رئیس جمهور مردمی ایران را به وسوسه بیندازد. اما شایعه ثبت نام محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال در نطفه خفه شد.

به جای آن خبر دیگری در شهر پیچید. اینکه آخرین شب از مهلت ثبت نام کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال یک ملاقات ویژه بین محمود احمدی نژاد و محمد علی آبادی در نهاد ریاست جمهوری در خیابان پاستور انجام می شود. ملاقاتی که در شب آخر سرنوشت انتخابات را رقم می زند.

همه می دانستند که در آن ملاقات احمدی نژاد و علی آبادی بر سر اینکه چه کسی در انتخابات ریاست فدراسیون نامزد شود، بحث می کنند و دست آخر به گزینه نهایی می رسند. البته پیش از آن شب هم حرف از چند نفر برای حضور در انتخابات از سوی دولت پیش کشیده شده بود. شاید اولین نفر علی سعید لو معاون اجرایی رئیس جمهور بود؛ کسی که از دوستان نزدیک رئیس جمهور به حساب می آید و این موضوع شانس او را برای حضور در انتخابات بالا می برد. هر چند که او برای عهده دار شدن این مسوولیت رقبای دیگری هم داشت. پرویز فتاح وزیر نیروی دولت نهم که اصالتاً ارومیه یی است و در حال تحصیل در رشته دکترای صنایع در دانشگاه صنعتی امیرکبیر هم آن شب نامش در بحث بین علی آبادی و احمدی نژاد به میان آمد. حتی اسفندیار رحیم مشایی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که او هم علاقه زیادی به فوتبال دارد. هنوز کسی فراموش نکرده بود که او در ایام جام جهانی ۲۰۰۶ به آلمان رفت تا مسابقات تیم ملی را در ورزشگاه تماشا کند. رحیم مشایی البته عهده دار کاروان فرهنگی ایران در کارناوال ملت های حاضر در جام جهانی بود؛ مسوولیتی که به خاطر علاقه زیادش به فوتبال از سوی محمود احمدی نژاد به او سپرده شده بود. به هر حال او که در زمان حضور احمدی نژاد در شهرداری تهران معاون فرهنگی شهردار بود در کنار علی سعیدلو که در آن دوران معاون اداری - مالی شهردار تهران بود، بیشترین شانس را برای برنده شدن در بحث آن شب علی آبادی و احمدی نژاد داشت. هر چند که دست آخر فرد دیگری برای حضور در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال انتخاب شد. کسی که در دوران حضور احمدی نژاد در شهرداری تهران معاون عمرانی او بود؛ محمد علی آبادی.

پنجشنبه گذشته همه انتظار او را می کشیدند. هر چند که ثانیه های پایانی هم از نام او پرده برداری نشد تا لذت کشف او دوچندان شود. علی آبادی همراه جمعی از معاونانش فرم را تحویل داد و پس از آن مقابل درگاه فدراسیون فوتبال پیروزمندانه سرپایی کنفرانسی مطبوعاتی گذاشت. فرم پیروزمندانه یی که او هنگام فلاش زدن عکاسان به خود گرفته بود این احساس را در بیننده به وجود می آورد که او در انتخابات شکست ناپذیر است. هرچند که پیش از آن مصطفی آجورلو پیش از تحویل دادن فرم ثبت نام دست به یک افشاگری بزرگ زده بود. آجورلو از اینکه علی آبادی شب گذشته با او تماس گرفته تا او را از حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال منصرف کند پرده برداشت. او در یک نطق توفانی حرف هایی زد که شاید مهمترین آنها این باشد؛ «من جنگ های زیادی را دیدم. در جنگ افغانستان حضور داشتم. در جنگ لبنان هم بودم. در تمام این سال ها از کانال هایی رد می شدم که جنازه دوستانم را زیر پایم لمس می کردم. با وجود این در تمام آن سال ها تیر دشمن به من نخورد. خیلی ناراحت کننده است که حالا گلوله یک خودی به من بخورد.»

البته دامنه اعتراضات مصطفی آجورلو به این حرف ها ختم نشد. او در روز بعد و روزهای بعدی هم هر چند ساعت یک بار گفت وگویی داشت که مخاطب تمام آنها محمد علی آبادی بود. او حتی از بازرس ویژه رئیس جمهور درخواست کرد که برای برقراری عدالت در انتخابات فدراسیون فوتبال به مجمع انتخابات بیاید ولی تمام این سخنان وقتی نقش برآب شد که آجورلو یکی از آرای دهگانه پیشنهادی خود برای ورود به مجمع را از دست داد. سعدالله پورطهماسب مدیر باشگاه ملوان که در فرم پیشنهادی خودش به فدراسیون فوتبال نام مصطفی آجورلو را به عنوان رئیس پیشنهادی نوشته بود، پس از آن به خاطر فشار احمد دنیامالی معاون اداری - مالی شهرداری تهران که دوست نزدیک علی آبادی است و البته از همه مهمتر رئیس هیات مدیره باشگاه ملوان به حساب می آید رای را به نام محمد علی آبادی برگرداند تا دیگر دست آجورلو در پوست گردو بماند. به هر حال با گذشت تنها ۷۲ ساعت از ثبت نام علی آبادی برای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال دیگر هر کسی فهمید که هیچ کاندیدایی توانایی رقابت با او را ندارد. البته او نام اعضای هیات رئیسه و نایب رئیسان خودش را هم غیررسمی منتشر کرد تا دست همه بیاید که در روند انتخابات غیر از او، آیتم های دیگر انتخابات را با چه گزینه هایی پر کنند. این جور که اوضاع پیش می رود از حالا باید ریاست را به رئیس تبریک گفت.

مهدی امیرپور



همچنین مشاهده کنید