سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

وخامت اوضاع در عراق برای اشغالگران


وخامت اوضاع در عراق برای اشغالگران

اظهار نظرهای رسمی مقامات آمریكا در رابطه با مقایسه جنگ در عراق با ویتنام حكایت از وخامت بسیار زیاد اوضاع عراق دارد بسیاری از تحلیلگران آمریكایی كه موافق خروج از صحنه عراق هستند بر این باورند كه پس از جنگ ویتنام اتفاق و تغییرات چندان مهمی در قدرت و حضور آمریكا در آسیا نیفتاد و باید در نظر گرفت كه از این مسأله چه درسی می توان برای موضوع عراق گرفت

جان نگروپونته، رییس آژانس اطلاعات ملی آمریكا كه در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ در اوج درگیری آمریكا در ویتنام مشاور هنری كیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریكا بود و یكی از كارشناسان بنام مسائل ویتنام و بخصوص جنگ در این كشور محسوب می شود، به تازگی اظهار داشته كه شهرهای عراق در مقایسه با اوضاع بیشتر مناطق ویتنام در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به لحاظ امنیتی بحرانی تر است و دشمن نیز به سختی قابل شناسایی است.

وی خاطر نشان ساخته كه در جنگ ویتنام دشمن مشخص بود، یعنی نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق از ویتنامی های شمالی حمایت می كردند، اما در حال حاضر ما از ماهیت دشمنی كه در عراق با آن روبه رو هستیم آگاهی نداریم، مضاف بر اینكه در ویتنام اغلب شهرها و مناطق از امنیت برخوردار بودند و مراكز استان ها ایمن بودند.

نگروپونته كه در خلال جنگ ویتنام به عنوان سفیر آمریكا در سایگون، پایتخت ویتنام، مشغول به كار بود اظهار داشته: در عراق حتی پایتخت این كشور یعنی بغداد از امنیت بالایی برخوردار نیست و چه بسا این شهر نا امن ترین نقطه عراق باشد. اظهارات وی در واقع تایید و تكمیل سخنان قبلی جورج بوش است كه در مصاحبه ای با شبكه خبری ای بی سی گفته بود: ممكن است زمان آن رسیده باشد كه جنگ عراق را با ویتنام مقایسه كرد.

اظهار نظرهای رسمی مقامات آمریكا در رابطه با مقایسه جنگ در عراق با ویتنام حكایت از وخامت بسیار زیاد اوضاع عراق دارد. بسیاری از تحلیلگران آمریكایی كه موافق خروج از صحنه عراق هستند بر این باورند كه پس از جنگ ویتنام اتفاق و تغییرات چندان مهمی در قدرت و حضور آمریكا در آسیا نیفتاد و باید در نظر گرفت كه از این مسأله چه درسی می توان برای موضوع عراق گرفت.

شرایط كنونی در عراق و شورش ها و جنگ داخلی همگی حكایت از یك اشتباه فاجعه بار آمریكا در این كشور دارند و به نظر می آید كه هیچ راهی نیز برای جلوگیری از این وضعیت متصور نیست.اكنون نه راهبرد جورج بوش با نام ادامه مسیر كنونی و نه پیشنهاد دموكرات ها مبنی بر خروج زمان بندی شده شباهتی به موفقیت و پیروزی نخواهند داشت. هر دوی این مسیرها در نهایت كابوس و هرج و مرج عمومی به بار خواهند آورد.

چندی پیش هفته نامه تایم در این رابطه نوشت: گرچه آخرین چیزی كه آمریكایی ها خواستار آن هستند پیروزی در عراق است، اما ممكن است حوادث در نهایت به سوی شكست آمریكا پیش رود و آنگاه ما هیچ آمادگی برای رویارویی با آن واقعیت نخواهیم داشت.

چنین كابوسی ممكن است از هم اكنون و یا از دوسال دیگر با خروج نیروها از عراق آغاز شود.این هفته نامه افزوده است: سخن گفتن از شكست به معنی حمایت از آن نیست بلكه تلاشی است برای كسب آمادگی در جهت به حداقل رساندن آن.در جنگ ویتنام به خاطر حملات مبارزان ویتنامی علیه سربازان آمریكایی از میزان پشتیبانی مردم آمریكا از جنگ ویتنام به سرعت كاسته شد و این واقعیت در حالی است كه در ماه اكتبر سال جاری در عراق نزدیك به ۱۰۰ سرباز آمریكایی كشته شدند كه بدین ترتیب این ماه برای آمریكایی ها خونین ترین ماه در دو سال اخیر بود.شدت تلفات نیروهای ائتلاف در این ماه به حدی افزایش یافت كه بر نتایج انتخابات میان دوره ای آمریكا تاثیر شگرفی گذاشت و منجر به شكست جمهوری خواهان گردید و باعث گردید دولتمردان كاخ سفید كم كم به بیان وخامت اوضاع عراق به حد وخامت دوران درگیری این كشور در ویتنام اشاراتی نمایند.

اكنون اوضاع برای نئومحافظه كاران به حدی وخیم است كه بیش از۶۰ درصد مردم آمریكا مخالف جنگ شده اند و احتمال آن هست كه بر شمار كسانی كه ضد جنگ اند، افزوده شود.تمامی مقامات آمریكایی و از جمله بوش دریافته اند كه استراتژی كنونی و سیاست های جنگی دولت آمریكا كارایی ندارد و همه جا سخن از تغییر استراتژی در میان است.

دستگاه دولتی آمریكا، سیاست گذاران این كشور، فرماندهان و ژنرال های نظامی ارتش اشغالگر و متحدین سیاست های جنگی آمریكا همه به دنبال یافتن راه حل هایی برای خروج از این باتلاق هستند.هر چند بارها بوش گفته است كه سیاست هایش را در عراق ادامه خواهد داد و نظامیان این كشور از عراق خارج نمی شوند اما باید این حقیقت تاریخی را نیز مد نظر داشت كه در جریان جنگ ویتنام هم رؤسای جمهوری آمریكا همین حرف را كرارا بیان می كردند.نكته اینجاست كه واشنگتن به منظور پیشبرد استراتژی جنگی اش، قصد دارد تا در دراز مدت در عراق بماند چرا كه بر دولت مردان آمریكا و همه جهانیان آشكار است كه شكست در عراق به معنای پایان دوران هژمونی آمریكا است.

بیم اصلی دولتمردان آمریكایی از این است كه عراق نقطه آزای دومینوی خاورمیانه باشد و با سقوط آن دیگر كشور های منطقه هم از دست آمریكا بروند البته این ترس در مورد ویتنام وجود داشت و بعد مشخص شد این ترس موردی نداشته است.

در حال حاضر برای حل مسأله عراق دو سناریو از سوی جمهوریخواهان و دموكرات ها مطرح می شود سناریوی نخست را كه بوش مطرح كرده است باقی ماندن در عراق است تا پیروزی كامل اما دموكرات ها در طرف مقابل خواستار تعیین تاریخ مشخص برای خروج از عراق هستند.به تعبیر هنری كیسینجر، پیروزی آمریكا در عراق غیرممكن است وكوفی عنان، دبیر كل سازمان ملل تاكید كرده است كه آمریكا در باتلاقی گرفتار شده است كه نه می تواند در آن بماند و نه آن را ترك كند. فرید زكریا، از تحلیلگران بنام هفته نامه نیوزویك بر این باور است كه تا زمانی كه مساله نیروهای آمریكایی در عراق حل نشود و ماموریت اصلی این نیروها در آن كشور مشخص نگردد، نمی توان به موفقیتی در عراق دست یافت.وی تصریح دارد: این نكته مهم چیزی است كه در گزارش كمیته تحت رهبری جیمز بیكر، نادیده گرفته شده است.وی افزوده است: آمریكا اكنون سه سال است كه مابقی منطقه خاورمیانه را در استراتژی خود صرفا بخاطر عراق، نادیده گرفته كه چنین امری نمی تواند اتفاقی باشد.

به اعتقاد وی: ذهنیت نومحافظه كاران همیشه این بوده كه عراق از نو ساخته شود،عراقی به دور از بیماری ها و خطاهای دیگر كشورهای دنیای عرب. قبل از آغاز تهاجم، سیاستگذاران برجسته آمریكا اینگونه پیش بینی كردند كه دولتی كه پس از پایان جنگ در عراق روی كار خواهد آمد،اسراییل را بلافاصله به رسمیت خواهد شناخت.

زكریا می نویسد: خشونت در عراق ریشه دوانده و كل ساختار سیاسی این كشور نیز تكه تكه و مركز گریز شده است.به هر حال واقعیت این است كه زمان به نفع آمریكا نیست و نفوذ آمریكا در عراق ماه به ماه رو به كاهش است.از همین رو حامیان خروج از عراق می گویند: اگر چه نومحافظه كاران بر این باورند كه خروج از عراق به منزله شعله ور شدن شورش ها در این كشور خواهد بود و قیمت نفت را به ۱۵۰ دلار در هر بشكه خواهد رساند اما با نگاهی به جنگ ویتنام و خروج آمریكا از این كشور در سی سال پیش متوجه می شویم این دیدگاه در آن زمان هم وجود داشته است.در آن وقت سیاست مداران آمریكایی می گفتند، اگر نیروهای آمریكایی از ویتنام خارج شوند ارتش ویتنام به سوی تمام منطقه هند و چین پیشروی خواهد كرد و ژاپن و كره جنوبی اتحاد با غرب را كنار خواهند گذاشت.

اما با خروج نیروهای آمریكایی از ویتنام هیچ یك از این مسائل اتفاق نیفتاد.طرفداران خروج فوری نیروهای آمریكایی از خاك عراق معتقدند كه اقدام به این كار موجب می شود فواید بیشتری از خروج ویتنام برای واشنگتن به دست آید. آنها معتقدند در وهله اول بیرون رفتن آمریكا از عراق حضور نیروهای شورشی در عراق رابی مورد خواهد ساخت و همسایگان عراق همگی به علت اینكه از بروز جنگی همه جانبه در منطقه بیم دارند پس از خروج آمریكا از عراق نه تنها به دنبال توسعه طلبی نخواهند بود بلكه برای حفظ امنیت خودشان امكانات بیشتری را برای جلوگیری از شورش در عراق به كار خواهند گرفت.نكته مهم این است كه جنگ آمریكا با عراق و اشغال شهرهای این كشور بالاخره دیر یا زود پایان خواهد یافت.

به مانند دوران جنگ ویتنام جنبش ضدجنگ در این كشور درحال پیشرفت و در سرتاسر آمریكا گسترده شده است و این امر حتما تاثیر خود را بر پایان اشغال عراق خواهد گذاشت.اگر نگاهی به تاریخچه جنگ در آمریكا بیاندازیم، نه تنها مردم این كشور هیچ گاه طالب جنگ نبوده اند، بلكه همواره با آن مخالفت ورزیده اند؛ تا اینكه دولت این كشور سرانجام شهروندان را با شعارهای فریبنده ای چون گسترش دموكراسی یا آزادی و یا سرنگونی حكومت های دیكتاتوری، فریفته است.اما جنگ عراق پرده از واقعیت برداشت و نشان داد كه مبارزه با تروریسم جز فریب و ریا نبوده است. حال دیگر مردم به دولت و هم پیمانانش اعتماد ندارند كه امورشان را به آنها واگذار كنند.



همچنین مشاهده کنید