سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
اسـتاد خلیل الله خلیلی
استاد خلیلی در سال ۱۲۹۳ خورشیدی در شهر كابل دیده به جهان گشود. در سنین طفولیت والدینش را از دست داد و در نیمهی راه، تعلیم را رها كرد. او سالهای را در كابل، كوهستان و بلخ گذرانید.؟؟؟ استاد در پستهای اساسی زیادی در دوایر دولتی افغانستان در داخل و خارج از كشور كار كرد. در اوایل دههی بیست خورشیدی به حیث معاون دانشگاه كابل به كار گماشته شد. در سال ۱۳۳۰ رئیس مستقل ریاست مطبوعات شد و در سال ۱۳۳۲ به حیث مشاور عالی سلطنتی در دربار محمد ظاهر شاه پذیرفته شد. در سالهای نخستین دههی ۵۰ به عنوان سفیر كبیر مدتی در عربستان سعودی و سپس در عراق مصروف خدمت بود.
استاد خلیلی پس از كودتای هفت ثور سفارت را ترك و مدتی در اروپا و امریكا به سر برد. اما عشق وطن دیر آنجا نگذاشتش. استاد پس از آن به پاكستان آمد و در كنار هزاران هموطن آوارهاش، مسكن گزید و در این دوره آثار زیادی از وی به نشر سپرده شد. استاد خلیلی در مجموع ۶۲ اثر منظوم و منثور در عرصههای مختلف هنر، ادب، سیاست، فلسفه و عرفان دارد كه بیشترشان در داخل و خارج از كشور به طبع رسیده است. استاد خلیلی نام صاحب مرتبتی در میان فارسیزبانان كشور ایران نیز كسب كرده بود. چنانچه مقامات دانشگاهی و حلقههای ادبی كشور دوبار در طی سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۴۰ از استاد خلیلی دعوت نمودند و استاد مورد استقبال فراوان حلقههای فرهنگی قرار گرفت.
استاد خلیلالله خلیلی در بهار ۱۳۶۶ خورشیدی در شهر اسلامآباد پاکستان چشم از جهان فروبست و به جاودانگان پیوست. روحش شاد باد.
● مرد نمیرد به مرگ
ناله به دل شد گره، راه نیستان کجاست؟
خانه قفس شد به من، طرف بیابان کجاست؟
اشک به خونم کشید، آه به بادم سپرد
عقل به بندم فكند، رخنهی زندان کجاست؟
گفت پناهت دهد، در ره آن خاک شو
آن که شدم در رهش خاک بگو آن کجاست؟
روز به محنت گذشت، شام به غم شد سحر
ساقی گلچهره کو، نعرهی مستان کجاست؟
در تف این بادیه، سوخت سراپا تنم
مزرعم آتش گرفت، نمنم باران کجاست؟
موج نلرزد بر آب، غنچه نخندد به باغ
برگ نجنبد به شاخ، باد بهاران کجاست؟
خوب و بد زندگی، بر سر هم ریخـتند
تا کند از هم جدا، بازوی دهقان کجاست؟
برق نگه خیره شد، شوق زدل رخت بست
خانه پُر از دود شد، مشعل رخشان کجاست؟
ناله شدم، غم شدم، من همه ماتم شدم
آن دل خرم چه شد، آن لب خندان کجاست؟
ابر سیه شد پدید، باز به چرخ سخن
اختر برج ادب، مرد سخندان کجاست؟
همنظر بوعلی، همقدم بوالعلا
همنفس رودکی، همدم سلمان کجاست؟
مرد نمیرد به مرگ، مرگ از او نامجوست
نام چو جاوید شد، مردنش آسان کجاست؟
● داغ نامرادی
به داغ نامرادی سوختم ای اشک، طوفانی!
به تنگ آمد دلم زین زندگی ای مرگ، جولانی!
درین مکتب نمیدانم چه رمزِ مهملم یارب
که نی معنی شدم، نی نامهای، نی زیب عنوانی
ازین آزادگی بهتر بود صد ره به چشم من
صدای شیونِ زنجیر و قیدِ کنجِ زندانی
به هر وضعی که گردون گشت، کام من نشد حاصل
مگر این شام غم را مرگ سازد صبح رخشانی
ز یک جو منتِ این ناکسان بردن بود بهتر
که بشکافم به مشکل صخرهسنگی را به مژگانی
گناهم چیست، گردونم چرا آزرده میدارد؟
ازین کاسه گدا دیگر چه جستم جز لب نانی
منبع: سایت هنری، ادبی، فرهنگی و آموزشی هرات باستان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران پاکستان رئیسی سید ابراهیم رئیسی مجلس شورای اسلامی ایران و پاکستان حجاب مجلس دولت گشت ارشاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و اسرائیل
قتل هواشناسی فراجا شهرداری تهران تهران فضای مجازی سیل سلامت پلیس وزارت بهداشت سازمان هواشناسی آموزش و پرورش
قیمت خودرو دلار قیمت دلار خودرو بازار خودرو ایران خودرو قیمت طلا سایپا بانک مرکزی مالیات بورس تورم
ترانه علیدوستی تلویزیون سریال سینمای ایران فیلم سینمایی سینما سعدی تئاتر نمایشگاه کتاب
شورای عالی انقلاب فرهنگی دانش بنیان دانشجویان سازمان سنجش دانشگاه تهران دانشگاه آزاد اسلامی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه روسیه فلسطین جنگ غزه ترکیه عملیات وعده صادق اوکراین حماس عراق طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید بارسلونا باشگاه پرسپولیس بازی سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر فوتسال کشتی آزاد
هوش مصنوعی تبلیغات اپل فناوری ایلان ماسک تلگرام سامسونگ همراه اول دوربین آیفون
یبوست صبحانه دمنوش حمله قلبی