پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

رئیس جمهور بالقوه


رئیس جمهور بالقوه

بحثی پیرامون ممنوع التصویر شدن رئیس کمیته انتقالی

۱) راستی ها همیشه در قهرمان سازی از چهره های برجسته شان ناموفق بوده اند آنها هیچ گاه نتوانسته اند مهره یی را برای مردم رو کنند که آن قدر هاله های تبلیغاتی گرداگردشان و آنچنان حسرت آور باشد که به عنوان «نماد» پرستیده شود و بتوان آرای سردرگم را به سویش هدایت کرد اما چپ ها در این راه آن قدر قوی هستند و تبحر دارند که آرزویش را بر دل رقیب گذاشته اند. آنها می توانند در عین حال از میرحسین موسوی اسطوره خاموشی، موسوی خوئینی ها اسطوره سکوت، عبدالله نوری اسطوره نارضایتی، محمد مصدق اسطوره پایمردی، سعید حجاریان اسطوره متفکر و سیدمحمد خاتمی اسطوره اصلاحات بسازند اما در جریان رقیب نه از ناطق نوری توانستند اسطوره جوان گرایی، نه از لاریجانی اسطوره گفت وگو و نه حتی از احمدی نژاد اسطوره خدمت رسانی بسازند و تحویل ملت دهند و همه این موارد نشان می دهد که آنان تا چه حد به موضوع حساس شده اند و از همه شرایط برای جلوگیری از اسطورگی چهره های جدید سود می برند.

۲) سکوت صداوسیما در خصوص کمیته انتقالی و تعیین رئیس فدراسیون فوتبال و انتخابات آن برای همه سوال برانگیز و مهم شده است، جایی که عادل فردوسی پور از کاه، کوهی می سازد و تحویل مردم می دهد چرا نباید به سوژه یی به این داغی پرداخته شود و اطلاعاتی به مردم داده شود. سیاست انفعالی صداوسیما -که نقش رسانه تصویری بیشتر است- و همچنین مسکوت گذاشتن تحولات مختلف انتخابات فدراسیون فوتبال موجب شده که بسیاری از مسائل مربوط به آن پنهان و لاپوشانی شود. در این میان اطلاعات عامه مردم که نه اهل روزنامه هستند و نه از اینترنت سر درمی آورند محدود به تلویزیون می شود و اطلاعات قطره چکانی هم آنها را نسبت به موضوع بی تفاوت کرده است. بسیاری از مردم حتی از وضعیت انتخابات خبر درستی ندارند و آن را محدود به مشکلات فیفا پیش روی کمیته انتقالی می دانند و از سوی دیگر خطر را آن گونه که هست درک نکرده اند. صداوسیما در نقش قیم سازمان تربیت بدنی و در راس آن دولت، سعی می کند که با مسکوت گذاشتن موضوع فرجه یی به یاران احمدی نژاد دهد تا اوضاع را به حالت اول بازگردانند.

۳) انتخابات فدراسیون فوتبال فراتر از نبرد میان فوتبالی ها شده است و شکست در آن می تواند عواقب بدی برای شکست خوردگان داشته باشد. صندلی فدراسیون فوتبال شاید این روزها در ایران تبدیل به ششمین صندلی مورد توجه و اقبال عمومی شده است و همین می تواند سرمنشاء بسیاری از اتفاقات و حوادث باشد. جنگ برای برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال هم تبدیل به نبرد میان اصلاح طلبان و محافظه کاران شده است؛ از یک سو محمد علی آبادی معاون رئیس جمهور احمدی نژاد و از یاران نزدیک که اگر روز انتخابات ریاست جمهوری نهم را به یاد بیاورید با پیراهن آبی روشن، چگونگی به صندوق انداختن رای شهردار آن زمان تهران را نظاره می کرد و از سوی دیگر، محسن صفایی فراهانی عضو ارشد حزب مشارکت، رئیس سابق فدراسیون فوتبال و از یاران و همفکران قدیمی محمد خاتمی و منتقد همیشگی اصولگرایان که در چنین روزهایی به عنوان رئیس کمیته انتقالی تبدیل به تنها اصلاح طلب قدرتمند در حکومت شده است نشان از جنگی پنهان میان تئوریسین های دو طیف سیاسی دارد. جریانات به سمتی هدایت شده است که اگر کاری انجام گیرد به نفع یکی از طرفین خواهد شد و همین موجب شده هیچ کاری انجام نگیرد و امروز بعد از مدت ها نه انتخاباتی با حضور علی آبادی برگزار و نه سرمربی خارجی برای تیم ملی انتخاب شود.

۴) در همه روزهایی که صفایی فراهانی به عملکرد سازمان در روزهای ابتدایی تشکیل کمیته انتقالی اعتراض کرد، خبرنگاران صداوسیما اجازه نداشتند کوچک ترین مصاحبه یی از او را در تلویزیون نشان دهند، در روزهایی که تیم ملی با سرمربیگری امیر قلعه نویی افتضاح بازی می کرد و خردجمعی هر روز یک نفر را به مجموعه تیم می افزود، کسی از صفایی گزارش تصویری نمی گرفت و حتی در روزهایی که با استعفای دسته جمعی سازمانی ها، انتخابات به تعویق افتاد اما خبرنگاری از صداوسیما جرات نداشت گفت وگویی از رئیس کمیته انتقالی و مجری برگزاری انتخابات بگیرد و در سیما پخش کند. اوضاع وقتی جالب می شود که انتخابات برای بار دوم عقب می افتاد ولی دوستان صداوسیمایی نمی خواهند با صفایی فراهانی هم کلام شوند و نظراتش را بدانند اما طی همه این روزها شاید صداوسیما دستور داشته گفت وگوهایی با محمدحسن انصاری فرد، کیومرث هاشمی، علی رغبتی و حتی داریوش مصطفوی و مردم کوچه و خیابان بگیرد اما با رئیس کمیته انتقالی و نماینده تام الاختیار فیفا مصاحبه نکند.

۵) اصلاح طلبان از همین حالا به فکر انتخابات ریاست جمهوری هستند، اگر محمدباقر قالیباف از اصولگرایان اصلاح طلب، احمدی نژاد از رایحه خوش خدمت و مهدی کروبی از حزب اعتماد ملی عزمشان را برای حضور در عرصه جزم کرده اند گویی چپ های جوان و نورسیده که از تجربه گذشتگان برخوردارند گزینه یی جدیدتر و مورد قبول تر را می کاوند و حتی برای رسیدن به این منظور حاضرند از کروبی بگذرند و آن را حتی در مصاحبه هایشان نیز اعلام کرده اند. اگر سیدمحمد خاتمی دیگر پایش را به عالم سیاست نگذارد و به عنوان رهبر اصلاحات نقشی کلیدی بیابد، آنگاه بحث به سمت کاندیداهایی خاص کشیده می شود. گزینه های مختلفی برای این منظور مدنظر مشارکتی هاست؛ از محمدرضا خاتمی تا صفدرحسینی اما برخی گمانه زنی ها و میل ها به «محسن صفایی فراهانی» کشش دارد؛ مردی که عملکرد مدیریتی اش در فوتبال از او چهره یی منحصربه فرد ساخته، اقتصاد را به درستی می شناسد و اظهارنظرها و انتقاداتش به عملکرد اقتصادی دولت مورد توجه است، به برنامه ریزی و کارشناس محوری در بالاترین مراحل اعتقاد دارد و کمتر اسیر ملاحظات و مصلحت هاست و از سویی دیگر با چهره یی عبوس و جدی اما کاریزماتیک می تواند تبلیغات بسیاری رویش صورت گیرد و از سوی دیگر از منتقدان همیشگی اصولگرایان محسوب می شود و سدی در مقابل خواسته های دولتیان نشان داده است. از همه اینها بگذریم، تنها اصلاح طلبی است که می تواند از تریبون های مختلف -غیر از صداوسیما که نمی خواهد ریسک کند- حرف هایش را با هر شدت و فشاری بزند و انعکاس خوبی در جامعه داشته باشد. از سوی دیگر از یاران صدیق بن همام و بلاتر محسوب می شود که توانایی های منحصربه فرد «آقای رئیس» را می رساند.

۶) صداوسیما نمی خواهد نقش اسطوره سازی را برای جریان چپ بازی کند تا رئیس کمیته انتقالی حتی نتواند یک بار گفت وگویی با دوربین تلویزیونی داشته باشد. خودش در این خصوص می گوید؛ «هر خبرنگاری این را پرسیده، گفتم ممنوع التصویر هستم؛ در غیراین صورت چه دلیلی دارد که این اتفاق نمی افتد؟ چرا به مردم این فرصت را نمی دهند در کنار شنیدن حرف های یک شخص خاص، حرف های منطقی را هم بشنوند تا بدانند مشکل این فوتبال کجاست؟» (فارس) و در جایی دیگر معتقد است؛ «من با همه رسانه ها خوب هستم و آن را یک رکن مهم در جامعه می دانم، در مورد رسانه ملی هم آنها با من مشکل دارند و خیلی ها از حرف ها و چهره من خوششان نمی آید،» (سایت نوروز، پرسش و پاسخ کاربران با صفایی فراهانی) اما وقتی رودررو این سوال را مطرح کردم، گفت؛ «من از زبان خودشان شنیدم، یعنی بچه هایی که با من صحبت می کردند، گفتند که حق نداریم ایشان را به تلویزیون دعوت کنیم.» آیا «آقای رئیس» را می توان روزی «آقای رئیس جمهور» صدا کرد؟

علی عالی



همچنین مشاهده کنید